جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

پرواز به دنیای بی دنیاها


پرواز به دنیای بی دنیاها
شاید گفت پرواز به دنیای بی دنیاها یکی از زیباترین پروازها باشد. چون دنیای بی دنیاها، دنیایی نیست که برای هر کسی قابل درک و فهم باشد و چه بسیارند افرادی که اصلاً اعتقادی به این مصداق و دیدگاه ندارند. چرا که بر این اصل واقفند که وقتی دنیایی وجود ندارد، پس این چه پروازی است که دم از آن می زنیم. اما از نظر این قلم دنیا فقط شامل بی دنیاها است و آنانکه بر این تصورند که بی دنیاها دنیایی ندارند، کاملاً در اشتباهند.
در تعریف دنیای بی دنیاها باید گفت که به دنیایی گفته می شود که این دنیا با همه دنیاهای ظاهری مردم فرق می کند. مثلاً دنیای یک کارمند دنیایی است که همه از ویژگی های خوب و بد آن باخبریم و با دنیای یک شوفر تاکسی که آنهم به نوبه خود قابل توجه و البته مشخص است و یا دنیای یک تجار که هر چند از پیچیدگی هایی هم برخوردار است ، ولی چهارچوب آن مشخص است و یا دنیای یک پزشک و یا مهندس و یا یک وزیر که دنیاهایی کاملاً حساب شده و البته دارای لذایذ و ویژگی های خاص خود هستند . اما دنیای بی دنیاها یعنی دنیای کسانیکه اصلاً از دنیایی و یا شغل و حرفه ای برخوردار نیستند. مثلاً دنیای دیوانگان دنیایی است که برای هر کسی قابل فهم نیست، و تنها دیوانه است که دیوانه را می فهمد.
و یا دنیای مفلوجین و یا دنیای کوتوله ها و یا دنیای شاعران و نویسندگان واقعی و دنیاهایی از این قبیل به مانند دنیای یک کارگر ساده که شاید بزرگترین هنر در کالبد آن باشد. ولی برای همیشه مهجور می ماند و یا دنیای همان کوتوله که شاید بزرگترین خلاقیت را دارا باشد، اما به تاریخ می پیوندد. و یا دنیای لال ها و کرها و کورها که در طول تاریخ افراد بزرگی داشته ایم که از این ویژگی ها برخوردار بوده اند و بهترین آثار هنری را نیز برجای گذاشته اند، ولی دنیای آنها بعد از قرنها به اثبات رسیده است. و یا همان دنیای یک کارگر که همه به چشم کارگر به آن می نگرند.
با اینکه شغل کارگری بزرگترین شغل و مقدس ترین شغل هم به حساب می آید و فرجام همین کارگر به یک دانشمند بزرگ مبدل می شود که در کره خاکی از این قشر آدمها تاریخ بشر تابلویی مشخص دارد. دنیای کارگر چون علی میر در یکوندی که هرگز برای مردم شناخته نشد و در آغوش خاک آرام گرفت. آری دنیای کارگری که بعد از مرگ خویش کتابش جایزهی نوبل ادبی را در انگلستان می گیرد، ولی خودش هنوز هم مهجور مانده است.
پس با این مصادیق با اینکه می توان به این دنیا پرواز کرد و بر بام آن فرود آمد . اما باید گفت که پرواز به دنیای بی دنیاها به چند دلیل هم می تواند مشکل باشد. نخست اینکه دنیای آنها به مانند فردی می ماند که به تهران نرفته باشد و عمر هم برای همیشه این سفر را از او بگیرد.
دوم اینکه فرد بی دنیا دنیایی خلق می کند که هیچ سنخیت و تناسبی با دنیاهای دیگر ندارد. پس همیشه با دنیاهای دیگران اغیار است. و سوم اینکه جرم آن این است که اسمش دنیای بی دنیاهاست.

عابدین پاپی
منبع : مطالب ارسال شده