پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

کارآمدی حکومت دینی به چه معنا و چگونه است؟


کارآمدی حکومت دینی به چه معنا و چگونه است؟
۱. آیا نظام اسلامی به لحاظ نظری کارآمد است؟
یکی از مهم‌ترین مباحث در اندیشه سیاسی، بحث مربوط به کارآمدی نظام سیاسی است. از آنجا که بحث کارآمدی نظام سیاسی به بررسی میزان موفقیت آن نظام در تحقق اهداف و آرمان‌هایش در عرصه‌های مختلف مادی و معنوی می‌پردازد، لذا می‌بایست در سلسله مباحث اندیشه سیاسی جایگاه ویژه‌ای برای آن در نظر گرفت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی بحث کارآمدی نظام سیاسی اسلام به شکل ملموس‌تر و عینی‌تری مطرح گردید و اکنون پس از گذشت بیش از دو دهه از تأسیس نظام جمهوری اسلامی بحث کارآمدی نظام اسلامی به شکل جدی‌تری مطرح و مورد توجه قرار گرفته است. بحث ما در این نوشتار پرداختن به مقوله کارآمدی در نظام اسلامی است که آیا اساساً به لحاظ نظری حکومت دینی، نظامی کارآمد است؟ مقدمه این بحث آشنایی با چیستی و تعریف کارآمدی است.
● تعریف کارآمدی:
بحث کارآمدی فقط در عرصه سیاست و حکومت مطرح نیست بلکه در قلمرو اقتصاد و مدیریت نیز بکار می‌رود. در فرهنگ اقتصادی کارآمدی را به استفاده مطلوب از منابع یا عوامل تولید و یا قابلیت و توانایی رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده تعریف می‌کنند.(۱)
کارآمدی در مدیری۱ت نیز به درجه یا میزانی که یک اقدام یا فعالیت به هدف پیش‌بینی شده قایل می‌گردد اطلاق شده است.(۲)
● در فرهنگ علوم سیاسی تعاریف متعددی برای کارآمدی مطرح می‌شود:
میزان اثر بخشی، توانایی نفوذ، کفایت، قابلیت و لیاقت از جمله مفاهیمی است که برای اصطلاح کارآمدی بکار می‌رود. گاه کارآمدی با کارایی در یک معنا بکار می‌روند و مراد از هر دو، قابلیت و توانایی رسیدن به اهداف مشخص و از پیش تعیین شده می‌باشد.(۳)
و بطور کلی آنچه از مجموع تعاریف فوق در خصوص کارآمدی می‌توان گفت آن است که منظور از کارآمدی یعنی «میزان موفقیت در تحقق اهداف»
● سه نکته در بحث کارآمدی:
۱. در تعریف کارآمدی به این نکته باید توجه داشت که ما زمانی می‌توانیم میزان موفقیت در تحقق اهداف را درست بسنجیم که آن را با توجه به امکانات و موانع موجود مورد ارزیابی قرار دهیم. بر این اساس در بررسی کارآمدی یک مدل از حکومت دینی (بطور مثال) ما باید آن را بر مبنای تعامل سه شاخصه اهداف، امکانات و موانع با یکدیگر مورد توجه قرار دهیم.
۲. کارآمدی یک نظام سیاسی با جهان‌بینی و نظام ارزشی حاکم بر آن نظام سیاسی ارتباط مستقیم دارد. به عنوان مثال نظام سیاسی لیبرال ارزش سود، رفاه و امنیت مادی انسان را بر هر ارزش دیگری مقدم می‌دارد.(۴) و لذا کارآمدی در نظام لیبرالیسم با سه مولفه فوق سنجیده می‌شود و هر نظامی که نتواند این سه هدف را تأمین نماید از نظر آنان ناکارآمد خواهد بود. بحث ما در این نوشتار کارآمدی در حکومت دینی و بطور خاص «نظام اسلامی» است و لذا باید آن را با توجه به جهان‌بینی دینی در یک نظام سیاسی ـ الهی مورد بررسی قرار دهیم.
۳. کارآمدی در حکومت دینی از اهمیتی بسی فراتر از یک حکومت غیردینی برخوردار است. زیرا نظام اسلامی جدا از مسئولیت در برابر مردم، خود را در پیشگاه الهی نیز مسئول می‌داند. این احساس مسئولیت مضاعف به لحاظ نظری و طبیعی، اقتضای تلاش بیشتر را برای جلب رضایت خدا و بندگان او و همچنین تحقق اهداف حکومت که همان سعادت و کمال دنیا و آخرت مردم است، دارد.(۵)
● ویژگی یک نظام کارآمد:
بطور کلی حکومت و نظامی را می‌توان کارآمد نامید که ضمن برخورداری از توانایی و شایستگی‌های لازم بتواند پاسخ‌گوی نیازهای جامعه انسانی باشد. انسان دارای دو بعد شخصیتی فیزیکی و متافیزیکی است و از این رو نیازهای او را می‌توان در دو بُعد کلی مادی و معنوی گروه‌بندی کرد:
۱. نیازهای مادی محض شامل آن نیازهایی است که به جسم و ساختار فیزیکی انسان مربوط است مثل خوراک، پوشاک، نیاز به همسر، مسکن، وسایل زندگی و ... بسیاری از این نیازها که غالباً میان انسان و حیوان مشترک است با توجه به توسعه جوامع انسانی دائماً در حال تغییر و تحول ظاهری است.
۲. نیازهای معنوی شامل مجموعه‌ای از نیازهای غیرمادی است نظیر نیازهای روحی و عاطفی و احساسی (عشق، پرستش، عرفان و شهود، هنر، میل به کمال، کسب مقبولیت اجتماعی و ...) این نیازها در سراسر تاریخ بشری همواره در وجود انسان شعله‌ور بوده و با گذشت ایام دچار تغییر و تحول نشده‌اند.
●بنیادهای نظری کارآمدی در نظام اسلامی
▪ برخی از ویژگیها و مولفه‌های کارآمدی در نظام اسلامی به قرار ذیل است:
۱. تاکید بر جهان بینی الهی
جهان‌بینی نظام اسلامی که بر مبنای مولفه‌هایی چون توحید، وحی، نبوت، عدل، امامت و معاد انسجام یافته، مبدا، مقصد و ساختار کلی نظام هستی را به گونه‌ای دقیق و کامل مشخص نموده است.(۶) جهان‌بینی اسلامی بر خلاف جهان‌بینی مادی در حکومت‌های غیردینی صرفاً برقراردادهای جمعی متکی نیست و از سلایق، باورها، خرافات و هواهای نفسانی انسان تأثیر نمی‌پذیرد تا به آفت تعصبات فرقه‌ای و گروهی دچار آید و با جهل و نقصان علمی بشر دچار نقص گردیده و دایماً نیازمند تغییر و تحول و اصلاح بنیادین باشد. چنین نظامی دارای خصایص و مولفه‌هایی خاص است که کارآمدی آن را به بالاترین سطح افزایش داده است که در ادامه برخی از این مؤلفه‌ها به اختصار اشاراتی خواهیم داشت.۲ .توحید و ایمان به خداوند
توحید و ایمان به خدا، سنگ زیر بنای اندیشه اسلامی است جامعه اسلامی یک جامعه آرمانی و الهی است.
انسان موحد با بینش توحیدی خود در راستای تحقق عملی اندیشه الهی در جامعه بشری اهتمام بیشتری خواهد ورزید. او بر خلاف یک انسان مادی تنها به مادیات و لذایذ جسمانی نمی‌اندیشد و لذا در برخورد با موانع ومشکلات پیش‌روی سریع‌تر و آسان‌تر تصمیم گرفته به اهداف عالیه خود خواهد رسید. یکی از نویسندگان غربی در مقایسه‌ای که میان نظام‌های سرمایه‌داری غرب که تنها به سود مادی و لذت فردی می‌اندیشند با نظامی که علاوه بر سود مادی به انگیزه‌های غیرمادی نیز توجه دارد، انجام داده به این نتیجه رسیده که نظام‌های غیرمادی از کارایی و کارآمدی بیشتری در جنبه‌های مختلف برخوردارند.(۷)
بدیهی است انسان موحد با اعتقاد به مبداء و معاد هستی رفتار و عملکرد خود را تنظیم خواهد کرد او با احساس مسئولیت و تعهد بیشتر به وظایف خود به دقت عمل خواهد کرد. تکلیفی که انسان موحد در برابر خداوند، خود و دیگران قایل است عامل حرکت، مقاومت و درک مسئولیت او خواهد بود.
از طرف دیگر با توجه به آن که قوانین و مقررات در یک حکومت دینی از شرع و مبداء وحی گرفته شده دارای قداست خاصی است و یک فرد مسلمان عمل به آن قوانین را علاوه بر وظیفه قانونی، وظیفه شرعی خود نیز می‌داند و مطمئن است که از ثواب و پاداش اخروی هم برخوردار خواهد بود و در صورت نقض، علاوه بر کیفر قانونی، عتاب اخروی خواهد داشت. از این رو انگیزه مردم برای انجام وظایف فردی، اجتماعی و سیاسی و ... مضاعف خواهد بود و از سوی دیگر حرکت در چارچوب وحی مانع از ایجاد استبداد و دیکتاتوری نظام دینی می‌باشد.
۳. فطری بودن:
با توجه به این که پذیرش دین امری فطری و مطابق نیازهای انسانی است،(۸)حکومت دینی نیز با فطرت انسانی سازگارتر خواهد بود. بدیهی است هر چه ارزش‌ها و آموزه‌های یک نظام با سرشت، طبیعت و نیازهای انسان هماهنگ‌تر باشد قطعاً آن نظام کارآمدتر و تاثیرگذارتر خواهد بود زیرا در چنین نظامی مردم راحت‌تر اهداف آن را می‌پذیرند و در جهت تحقق آن اهداف همت می‌گمارند.
۴. جامعیت و جاودانگی نظام اسلامی:
نظام اسلامی نظامی جامع است(۹) زیرا این نظام به تمام ابعاد وجودی انسان اعم از مادی و معنوی احاطه دارد.(۱۰) این نظام دارای هماهنگی و سازگاری درونی است(۱۱) زیرا از منبع کمال مطلق به بشریت عرضه شده است. جاودانگی نظام اسلامی نیز به آن دلیل است که این نظام در یمن ثبات انعطاف‌پذیر است چنین نظامی می‌تواند با گذشت زمان و پیدایش افکار، مسایل و نیازهای جدید، جایگاه و کارایی خود را در زندگی اجتماعی انسان همچنان حفظ نماید. شهید مطهری در این باره می‌فرمایند:
«اصول نظام ارزشی اسلامی گرچه ثابت است اما این نظام با بهره‌گیری از ارزش‌های تبعی و آلی از انعطاف‌پذیری و قدرت تطبیق لازم در شرایط گوناگون برخوردار است. این انعطاف‌پذیری مبتنی بر ثبات از مزایای نظام ارزشی اسلام و از علل کارآمدی آن است.»(۱۲)
۵.گرایش به خیر و فضیلت:
از جمله دلایل مهم کارآمدی نظام اسلامی، گرایش این نظام به خیر و فضیلت است. اندیشه اسلامی بر فضیلت‌هایی چون صداقت، تواضع، احسان، ایثارگری، عدالت‌خواهی و در یک جمله حفظ تقوای الهی استوار است. این فضیلت‌های دینی جنبه‌های کارایی، کارآمدی و توان‌مندی دین را در حل مشکلات بشری و تامین سعادت انسان در دنیا و آخرت به نمایش می‌گذارد. اینها عامل الزام و تعهد اخلاق فرد در برابر جمع است که عمل به آن‌ها کارآمدی بیشتر نظام را تضمین خواهد کرد.
۶.ولایت مداری
مسئله ولایت در اندیشه دینی یکی از فرازهای ارزشمندی است که کارآمدی نظام را از دو جهت (حاکم و مردم) تضمین می‌کند. این عامل سبب می‌شود جامعه اسلامی در حرکت خویش صاحب مدار و الگویی مناسب باشد. ولایت مقیاس و معیاری است که عامل استواری و اتحاد جامعه اسلامی است و پیوستگی و همبستگی نظام را سبب می‌گردد بدیهی است هر چه افراد یک جامعه در پی‌گیری اهداف خود در یک راه مشخص گام بردارند و به تعامل با یکدیگر بپردازند سریع‌تر به مقصودشان خواهند رسید کما این که حضرت علی(ع) امامت و ولایت را عامل ثبات نظام معرفی می‌کنند.(۱۳)
از طرف دیگر با توجه به این که در یک نظام ولایی عالم‌ترین، عادل‌ترین و صالح‌ترین افراد در رأس امور حکومتی قرار می‌گیرد، ‌تحقق اهداف با سهولت بیشتری امکان‌پذیر شده و خطر استبداد و خودکامگی نیز از میان خواهد رفت.
۷. اهتمام به مسئله شورا و مشارکت عمومی در نظام اسلامی
امروزه یکی از مهمترین مولفه‌های شناخته شده در کارآمدی و توسعه و پیشرفت نظام‌ها مشارکت و همیاری مردم در زمینه‌های مختلف اجتماعی است بطوری که هر اندازه نقش مردم در تصمیم‌گیری‌ها و بر عهده گرفتن مسئولیت‌ها پررنگ‌تر باشد توسعه و پیشرفت و در نتیجه کارآمدی نظام بیشتر خواهد بود. مسئله شورا و مشاوره حاکم با مردم در اسلام از جایگاه رفیعی برخوردار است بطوری که خداوند حتی به پیامبر معصوم خویش فرمان می‌دهد که در امور مردم با آنان به مشورت بپرداز و از مردم نیز می‌خواهد کارهای خود را براساس مشورت سامان دهند.(۱۴)
۸. امر به معروف و نهی از منکر
یکی از تاکیدات مهم در نظام اسلامی تاکید بر مسئله امر به معروف و نهی از منکر است. این ویژگی که از اهم فروعات دین اسلام است،‌عاملی در ایجاد یک نظارت همگانی و اهرمی کنترل کننده در سطوح مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... می‌باشد. به عبارت دیگر در نظام اسلامی همان گونه که تقوی به مثابه ابزار کنترل و نظارت درونی است، امر به معروف و نهی از منکر نیز به عنوان ابزار کنترل و نظارت بیرونی به حساب می‌آید. این دو عامل کلیدی در کنار یکدیگر راه را بر کج‌روی‌ها و نقایص احتمالی خواهند بست و در نتیجه بر کارآمدی نظام خواهند افزود.
اکنون با در نظر گرفتن این بنیادها به خوبی می‌توان دریافت که نظام اسلامی با برخورداری از چنین مؤلفه‌هایی قادر خواهد بود نظامی کارآمد و متعادل به بشریت عرضه داشته، خیر و سعادت او را تضمین نماید.۹. عقلانیت و علم:
عقل در اندیشه اسلامی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است بطوری که آن را یکی از منابع دریافت احکام به شمار می‌آورند. تعبیر شهید مطهری در این ارتباط چنین است:
«هیچ دینی همانند اسلام با عقل پیوند نزدیک نداشته است و برای او حق قایل نشده است. کدام دین را می‌توان پیدا کرد که عقل را یکی از منابع احکام خود معرفی کند. عقل در فقه اسلامی هم می‌تواند خود اکتشاف کننده یک قانون باشد و هم می‌تواند قانونی را تقیید و تجدید کند و یا آن را تعمیم دهد و هم می‌تواند در استنباط از سایر منابع و مدارک مدد کار خوبی باشد.(۱۵) بدیهی است توجه اسلام به عقل و تاکید بر عقلانیت از مهم‌ترین عناصر کارآمدی نظام اسلامی است که آن را در برخورد با شرایط و مقتضیات زمان قابل انطباق و انعطاف‌پذیر ساخته است.
مولفه مهم دیگر جایگاه علم و تجربه بشری در جامعه اسلامی است. کارآمدی یک نظام با بهره‌گیری آن از علم و دانش و تجربه بشری نسبت مستقیم دارد. جایگاه علم و تجربه در اسلام همانند جایگاه عقل بسیار بالاست.(۱۶) اسلام بر علم همراه با عمل تاکید دارد که این خود نکته مهمی در کارآمدی نظام اسلامی است.
۱۰-تاکید بر تامین نیازهای مادی:
برخلاف حکومت‌های غیردینی که تنها به جنبه مادی از نیازهای انسان توجه دارند و در برآوردن نیازهای معنوی او واجد دستورالعمل خاصی نیستند، حکومت دینی (نظام اسلامی) بر دو بُعد مادی و معنوی نیازهای انسان احاطه کامل دارد. این دین گرچه بطور ویژه در تأمین نیازهای معنوی انسان اهتمام فراوانی قایل است اما هرگز از تأمین نیازهای مادی او نیز غافل نمانده است. بلکه هدایت و ارشادات خود را هم نسبت به مسایل مادی و هم معنوی انسان بکار برده است. ارزش و فضیلتی که اسلام برای «کار» قایل است تا پیش از اسلام امری کاملاً بی‌سابقه بود. در آثار بر جای مانده از فلاسفه پیش از اسلام می‌خوانیم که اغلب هیچ‌کدام کار را جزء فضیلت‌ها قرار نمی‌دادند. حتی افلاطون که خود از شاخص‌ترین فلاسفه غرب است مسئله کار و کسب و پیشه‌وری را به دلیل این که «طلب مال» و «طلب دنیا» در آن است و از حرص و طمع و پستی طبع نشأت می‌گیرد به دیده تحقیر می‌نگریست. (۱۷) در حالی که فارابی که در عالم اسلامی می‌زیست دارای چنین دیدی نبود و کار و حرفه را نیز جزو فضایل قرار داد.(۱۸)
● نتیجه‌گیری:
کارآمدی یک نظام سیاسی بطور مستقیم از جهان‌بینی و ارزش‌های حاکم بر آن نظام تاثیرپذیر است. اصول جهان‌بینی اسلامی که از مولفه‌هایی چون توحید، وحی، نبوت، عدل، امامت و معاد و ... تشکیل یافته است می‌تواند مبداء، مقصد و ساختار کلی نظام هستی را به دقیق‌ترین و کامل‌ترین نحو بیان نماید. دقت در این جهان‌بینی ما را به برتری و فضیلت آن نسبت به جهان‌بینی مادی که محصول افکار ناقص و غیرجامع انسان است رهنمون می‌سازد. با توجه به کمال و اصالت موجود در جهان‌بینی الهی که ازوجود یک خالق کامل بر نظام هستی حکایت دارد، نظام اسلامی نیز که بر مبنای واقعیات مطلق و نیازهای مادی و معنوی انسان تأسیس یافته از همان کمال و برتری نسبت به یک نظام غیراسلامی برخوردار خواهد بود. مهم‌ترین شاخصه‌های نظام اسلامی که به لحاظ تئوریک آن را نظامی اکمل و کارا ساخته در سه مؤلفه کلی زیر قابل ذکر می‌باشد:
۱. وحی اندیشی و خدامحوری
۲. عقل گرایی اسلامی
۳. علم جویی
مهم‌ترین تفاوت نظام دینی با غیردینی در این است که نظام اسلامی سه پارامتر وحی، عقل و علم را با هم و در کنار یکدیگر به رسمیت شناخته و مورد استفاده قرار داده است. این مسئله که ناشی از جامعیت موجود در دین اسلام است کارآمدی نظام اسلامی را نسبت به سایر نظام‌ها به اثبات می‌رساند زیرا اگر نظام‌های مادی فقط بر عقلانیت فنی استوار است و آن هم فقط بخشی از عقل را که بیشتر جنبه آثار عملی دارد و همچنین بخشی از علم را که فقط مبتنی بر تجریه می‌باشد مورد استفاده قرار می‌دهد و لذا نمی‌تواند پاسخ‌گوی بخش‌های مهمی از عرصه‌هایمختلف حیات فردی و اجتماعی بشر باشد و یا اگر جامعه دینی غیراسلامی نظیر آنچه در غرب قرون وسطی وجود داشت که با کنارنهادن عقل و علم خود را در ستیز با وحی و دین قرارداد، نظام اسلامی سه ساحت ایمان، عقل و علم را به عنوان مجموعه‌ای کامل و پویا که می‌تواند ابعاد مختلف فردی و اجتماعی انسان اعم از حوزه‌های سیاست، اقتصاد، حقوق و غیره را پوشش دهد به بشریت عرضه می‌دارد.

● منبع برای مطالعه بیشتر:
۱- صنیعی منفرد ، محمد‌علی ، تثبیت و کارآمدی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، دانشگاه الزهراء ۱۳۸۰.
۲- عباسعلی عمید زنجانی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۷۸.
۳- محمد‌تقی مصباح‌یزدی، پیش‌نیاز‌های مدیریت اسلامی، قم، موسسه آموزش و پژوهش امام خمینی (ره).
● پی نوشت:
۱. حسن گلریز، فرهنگ توصیفی لغات و اصطلاحات علوم اقتصادی، مرکز آموزش بانکداری، تهران، ۱۳۶۸.
۲. درک فرنج، فرهنگ توصیفی مدیریت، ترجمه محمد صائبی، مرکز آموزش مدیریت دولتی، تهران، ۱۳۷۱، ص ۲۱۱.
۳. علی آقا بخشی، فرهنگ علوم سیاسی، انتشارات چاپار، تهران، ۱۳۷۹، ص ۴۴۶.
۴. ر.ک: آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب، ترجمه عباس مخبر، نشر مرکز، تهران، ۱۳۷۷، ص ۸۱.
۵. عباس علی عمید زنجانی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۷۸، ص ۲۸.
۶. ر.ک: مرتضی مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۸۲، ص ۱۰ به بعد.
۷. اندیشه حوزه، سال ۷ شماره ۱ مرداد و شهریور ۱۳۸۰، به نقل از لِسترتورو، شاخ به شاخ، ترجمه رشید اصلانی، ۱۳۷۵، ص ۱۱۴.
۸. قرآن کریم، روم / ۳۰.
۹. نساء / ۸۲.
۱۰. مرتضی مطهری، خاتمیت، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۶۶، ص ۷.
۱۱. نساء / ۸۲.
۱۲. مرتضی مطهری، خاتمیت، پیشین، ص ۳۵ به بعد.
۱۳. غررالحکم، ترجمه شیخ الاسلامی، ج ۱، ص ۱۰۸.
۱۴. آل عمران / ۱۵۹ ـ شوری / ۳۸.
۱۵. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۳، انتشارات صدرا، تهران، ص ۱۹۰.
۱۶. ر.ک: آل‌عمران / ۱۸ ـ مجادله / ۱۱ ـ زمر / ۹ ـ رعد / ۴۳ ـ قصص / ۸۰ ـ عنکبوت / ۴۳، ۴۹.
۱۷. افلاطون، جمهور، ترجمه فؤاد روحانی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰، ص ۵۴۵.
۱۸. ر.ک: رضا داوری اردکانی، فرهنگ خرد و آزادی، نشر ساقی، ۱۳۷۸، ص ۳۱۴.