شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

مروری بر سینمای ایران در سال ۸۳


مروری بر سینمای ایران در سال ۸۳
سینمای ایران در سال۱۳۸۳با کما و مارمولک شروع خوبی داشت دو فیلمی که شاید تنها وجه-تشابهشان خنداندن تماشاگر-بود و از لحاظ فنی و ساختاری دنیایی جدا از هم داشتند.
با این وجود توانستند مخاطبان بسیاری را به سالنهای سینما بکشانند.دیگر فیلمی که گمان می رفتدر گیشه با استقبال مواجه شود ملاقات با طوطی بود که به دلیل ضعفهای فاحش و عمده ساختاری نتوانست حتی مخاطبانی که صرفا به دلیل نام بازیگران به سینما می روند را راضی نماید.
در بین فیلمهایی که برای اکران نوروزی در نظر گرفته شده بود بوتیک شاید کم شانس ترین فیلم جلوه می کردولی با اتکا به ساختار سنجیده و دقیقش شگفتی جشنواره را در اکران عمومی نیز تکرار کردو توانست به نسبت تلخی فیلم مخاطب زیادی را راضی کند.
اما شهرزیبا،برگ برنده وشمعی در باد شاید امیدوارترین فیلمهای این فصل(بهار)بودند هریک از این فیلمها با تکیه به بازیگران برجسته،سوژه های جذاب وایده ها و موضوعات به ظاهر جسورانه خود امید به فروشهای چشمگیری داشتند که به جز در مورد شمعی در باد این امر برای سایرین محقق نشد[تأثیر تبلیغات پرتعداد تلویزیونی را نمی توان در افزایش میزان فروش این فیلم نادیده گرفت]
شاخص ترین فیلم سال به گمان نگارنده مهمان مامان با همان مشخصات همیشگش سینمای مهرجویی و فیلمی به شدت گرم وصمیمی بود که توانست هم مخاطبان خاص سینما و هم عامه مردم را به سینماها کشانده و به قولی مردم را با سینما آشتی دهد.
ولی در مقابل سربازهای جمعه با بهره گیری از بازیگران سرشناس وکارگردان نامداری چون کیمیایی مهجور ماند تا بار دیگر ثابت شود تا زمانیکه او دست از تکرار برندارد و در آثارش به یکپارچگی نرسد حتی دوسیاران خویش را نیز از دست خواهد داد.
در سال ۸۳ و در روزهای پایانی آن، شاهد رویکردهای متفاوتی نسبت به جنگ و به نوعی سینمای دفاع مقدس بودیم.
مزرعه پدری،دوئل واشک سرما هر یک از دید سازندگان خود به مقوله جنگ پرداخته بودند،اما در این میان ویژگیهای منحصر به فرد تک تک آنها بود که از یکدیگر متمایزشان می ساخت.
در این میان تنها دوئل توانست به مدد برنامه ریزیهای کلان خویش(از مرحله تولید تا اکران)به فروش خوبی دست یابد و حتی در پخش جهانی نیز از دیگر فیلمهای ایرانی عرضه شده پیشی گیرد.
از اقداماتی که در سال ۸۳ برای اکران فیلمهایی با مخاطب خاص در نظر گرفته شد اختصاص یک گروه سینمایی به نام آسمان بازو نمایش فیلمهای قدمگاه،گاوخونی،تهران ساعت ۷ صبح و....بود که پس از کشمکشهای فراوان به نتیجه رسیدولی متأسفانه در همان حد خود نتوانست مورد توجه قرار گیرد.
وآخرین فیلم اکران شده در سال۸۳ رسم عاشق کشی است.
فیلمی که با توجه به بازیهای روان،کارگردانی حساب شده،فیلمبرداری کم نظیرو دیگراجزای مناسبش بختی در گیشه نداشت و پرونده اکرانهای سال جاری را با ناامیدی بست.
سینمای ایران همچنان بر سر دو راهی فیلمهای جشنواره ای و فیلمهایی متعلق به سینمای تجاری(بدنه)بلاتکلیف مانده است.
اکرانهای سالی که گذشت وفیلمهایی که در جشنواره امسال شاهدش بودیم گواه این ماجراست.فکر نمی کنید وقت آن رسیده که چاره ای برای نجات این سینما بیندیشیم؟ لیاقت سینمای ایران بیش از اینهاست. اینگونه نیست؟

منبع: پندار
حسین موسوی
منبع : رنگین کمان


همچنین مشاهده کنید