جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

یکی بگه دعوا سر چیه؟


یکی بگه دعوا سر چیه؟
۱) ما ایرانی‌ها عاشق ابهامیم. اصلا می‌میریم برای هر چیزی که نقطه و نکته ابهامی در آن موجود باشد.
با وجود این که می‌گوییم راستی و صداقت خوب است، اما در عمل از آنجا که حس کنجکاوی‌مان بیشتر از دیگر ملت‌هاست و حوصله هر نوع کنجکاوی را در هر مرحله از زندگی داریم اگر با فیلمی روبه‌رو شویم که رازآلود با ما ارتباط برقرار کند، به‌به و چه‌چه می‌کنیم و آن فیلم را می‌ستاییم؛ چرا که در ناخودآگاه ذهن ما نقش بسته است که هر چیز که در سینما ببینیم و چندان نفهمیم، به منتهی الیه درجه هنری رسیده است و حتما فهم ما در سطح کلامی بالای فیلمنامه و کارگردان آن فیلم نبوده است که آن را نفهمیده‌ایم و بعکس هر فیلم که قابل فهم‌تر باشد، متهم به سطحی بودن می‌شود. اساس دراماتیک بودن ایرانی‌ها در رفتار و گفتار نیز همین نکته است.
۲) «کنعان» قصه رابطه زناشویی زن و مردی است که یکی می‌خواهد از دیگری دوری کند و دیگری نمی‌فهمد که چرا خواست همسرش این است. تا اینجای کار هیچ مشکلی نیست. مشکل وقتی بروز می‌کند که گسترش داستان در همین نکته ابتدایی باقی می‌ماند و موتورهای قصه در سطح قابل باوری گسترش نمی‌یابد، بلکه قصه‌های فرعی به آن اضافه می‌شود و این قصه‌های فرعی کمک چندانی به قصه اصلی نمی‌کند. از منظری دیگر کنعان فیلم محتومی است؛ چراکه در طول روایت به هیچ عنوان سعی نمی‌کند با عنصر غافلگیری مخاطب را فریب دهد یا او را به واسطه حضور چند بازیگر سرشناس به سینما بکشد. آری، کنعان با وجود ضعف کلی که به آن اشاره شد، هیچ‌گاه به سمت استانداردهای کیفی کمی فیلمفارسی نمی‌رود.
۳) قصه‌هایی که مانی حقیقی برای سینمای ایران روایت کرده، هیچ گاه ریتم تندی نداشته است. همواره قصه حول چند شخصیت با لوکیشن‌های متفاوت گشته و همیشه تنوع لوکیشن در آثار حقیقی باعث گسترش داستان بوده است.
به نظر می‌رسد فیلمساز در این پایان‌بندی به هیچ عنوان قصد فریب مخاطب را نداشته است، اما در این صورت کل قصه کنعان زیر سوال می‌رود. این همه وقت، مخاطب اسیر توهم ذهنی یک زن و گردش نابهنگام عقیده او برای ادامه زندگی با همسرش می‌شود. در حالی که تماشاگر پیش از این، رفتار نه‌چندان انسانی مینا را با آذر دیده است و تعقل مخاطب به او حکم می‌کند که این گردش عقیده چندان معقول نیست، در عین حال که پایان خوش مناسبی است و همین، فیلم را به فیلمفارسی شبیه می‌کند. هرچند مشخصات کمی کیفی فیلمفارسی در کنعان بسیار کم و ناچیز است، اما طراحی قصه به گونه‌ای است که راهی جز سرنوشت محتوم قصه‌های فیلمفارسی ندارد، حتی اگر در شیوه کارگردانی و سلیقه‌شناسی مخاطب متفاوت با قواعد فیلمفارسی عمل شده باشد. پس کنعان با آن که در روح کلی‌اش همجنس و متناظر با فیلمفارسی است، اما فیلم محتومی است و کمتر از فیلم‌های نظیر، مخاطب را دست‌کم می‌گیرد.

امیر فرض‌اللهی
منبع : روزنامه جام جم