سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


قتلهای خانوادگی / حذف همخانه در نیمه راه زندگی


قتلهای خانوادگی / حذف همخانه در نیمه راه زندگی
دشنه به دست در خلوت شب تاریك ، همخانه‌اش را كه در خوابی خوش آرمیده است، می‌نگرد و تیزی آخته به كین و خشم خویش را به محك انگشتان دست می‌آزماید. خود را در آستانه انجام كاری می‌بیند كه مدتی مدید در اندیشه آن بوده اما سنگینی تردید بر تصمیمش سایه افكنده است ، شاید برای عملی كردن قصد شومی كه بارها در خیال ، اجرایش كرده است ، مرور صحنه‌هایی از خاطرات تلخ گذشته ضروری بنماید ، به اعماق ذهن آشفته‌اش رجوع می‌كند و با تداعی آنها دشنه را در دست می‌فشارد. صحنه‌های یك تراژدی غمبار از ذهنش می‌گذرند، برخی از این صحنه‌ها آنقدر كمرنگ جلوه می‌كنند كه در صحت آنها مردد می‌ماند ، این سوال كه شاید این تصاویر عاری از حقیقت باشند ، او را به فكر وا می‌دارد اما یادآوری تحقیر همسرش را كه او را دیوانه‌ای بدبین خوانده بود، پندارش را دگرگون می‌سازد. چهره این همخانه را بار دیگر می‌نگرد، یاد روزی كه مهر محبت او بر دلش نهادند می‌افتد ، از آن همه حرارت عشق ، تنها خاكستری سیاه برجای مانده است كه نفرت را می‌پراكند. بختك تنفر بر قلبش نشسته است و برای خلاصی از موجودی كه او را یگانه عامل بدبختی خویش می‌داند ، دشنه را بالا می‌برد و ...
قابیل فرزند آدم اولین انسانی بود كه مرتكب قتل در حریم خانواده شد و برادرش هابیل را بدلیل حسادت از پای درآورد ، از آن زمان تاكنون ، در سراسر این جهان پهناور ، زنان ، مردان و كودكان بسیاری قربانی عقده‌های همخانه‌های خویش شده‌اند. قتل ، یكی از بزرگترین جنایات بشری است كه به رغم وضع قوانین مختلف برای پیشگیری از وقوع این جرم، تمامی جوامع همواره با آن دست به گریبان هستند. همه ما خبرهایی از وقوع قتل در پی درگیری و نزاع بر سر منافع مشترك، سرقت‌های مسلحانه و ماجراهایی از این قبیل ، در گوشه كنار جامعه می‌شنویم و سری به علامت تاسف تكان می‌دهیم اما رخ دادن این جنایت در چارچوب خانواده همواره برای ما تاثری عمیق به همراه یك علامت سووال باقی گذارده است. چگونه می‌توان خرمن هستی همسر و یا فرزندی را در خانواده‌ای كه مهبط محبت و عشق است ، به شعله آتش خشم سوزاند؟! به گفته "شهاب‌الدین سهرودی" فیلسوف شهیر، محبت چون به غایت رسد ، به آن عشق گویند و عشق خالص تر از محبت باشد زیرا همه عشقی محبت است اما همه محبتی عشق نیست.
سیارند كسانی كه به هنگام پیوند زناشویی، در ادعای عاشق بودن و معشوق شدن سر از پا نمی‌شناسند اما با حذف دیگری ، رفیق نیمه راه می‌شوند. "قتلهای خانوادگی" به آن دسته از جرایم گفته می‌شود كه میان قاتل و مقتول ، ارتباط خویشاوندی وجود داشته باشد. آنتونی گیدنز در كتاب جامعه شناسی خود می‌نویسد: خشونت در محیطهای خانوادگی اساسا یك قلمرو مردانه است و در واقع خانه خطرناكترین مكان در جامعه امروزی است و از لحاظ آماری یك فرد در هر سنی و یا از هر جنسی به مراتب بیشتر احتمال دارد كه در خانه در معرض حمله فیزیكی واقع شود تا در خیابان و به هنگام شب. به نوشته این جامعه‌شناس انگلیسی ، خشونت توسط زنان در خانه محدودتر و اتفاقی تر است تا خشونت مردان . و كمتر احتمال دارد باعث آسیب جسمانی بادوام شود. " عبدالصمد خرمشاهی " وكیل دادگستری ، در زمینه بزه زن كشی ، شوهر كشی و فرزند كشی در جامعه می‌گوید: اینگونه قتلها در حال افزایش هستند چرا كه اصولا جرائم رو به رشد می‌باشند. وی با اشاره به اظهارات مسوولان مبنی بر وجود چهار میلیون معتاد در جامعه می‌افزاید: وجود این افراد و خانواده‌هایشان ، ارتكاب به جرم را افزایش می‌دهند چرا كه بیكاری و فحشا از عوامل قتلها به حساب می‌آیند. خرمشاهی با اعلام این مطلب كه " مجموعه علل و عوامل باعث وقوع جرایم می شود " می‌گوید: اختلاف فرهنگی در یك خانواده، مشكلات اقتصادی ، بیكاری و اعتیاد از جمله علل وقوع جرم‌هایی نظیر قتل‌های خانوادگی هستند. وی با اشاره به افزایش قتل شوهران توسط همسران خود می‌افزاید: مشكلات مالی بسیار تاثیرگذار بر زنان است و در برخی موارد زمینه‌هایی نظیر حسادت ، بدبینی و انتقام ، اندیشه قتل در آنان بوجود می‌آورد. خرمشاهی ضمن رد احتمال تاثیر ضعف‌های قانونی بر تمایل زنان به كشتن شوهر خود ، تاكید می‌كند كه اصولا این احتمال منتفی است چرا كه به‌رغم وجود ضعف در قوانین ، باز هم همین قوانین می‌توانند پاسخگوی خواسته‌های زنان باشند. جعفر زاده معاون دادستان و سرپرست دادسرای امور جنایی تهران درباره قتلهای خانوادگی می‌گوید: قتلهایی كه توسط زنان انجام می‌شود ، اغلب با نقشه قبلی بوده و در بیشتر موارد با همدستی دیگران همراه است. سرپرست دادسرای امور جنایی تهران خاطر نشان می‌كند: " قتلهای با سبق تصمیم" از نظر كمیت ، در اقلیت هستند و بیشتر در قتلهایی كه به واسطه سوء‌ظن پدید می‌آید ، تصمیم قبلی مشاهده می‌شود. وی می‌افزاید: مرتكبان "قتلهای ساده" كه بدون تصمیم قبلی رخ می‌دهد معمولا به دلیل آنكه این جرم بدنبال عصبانیت رخ داده ، پشیمان می‌شوند. جعفرزاده درباره سنین ارتكاب به قتل‌های خانوادگی می‌گوید: ارتكاب به قتل در سنین مختلف از اطفال تا مرد ‪ ۸۰‬ساله كه در هفته اخیر همسرش را كشت ، رخ می‌دهد اما بیشتر مرتكبان به قتل بین ‪ ۲۰‬تا ‪ ۳۰‬سال سن دارند. "سید ولی‌الله حسینی" بازپرس شعبه هفت دادسرای امور جنایی تهران نیز با اشاره به جغرافیای جرم می‌گوید: اگر بخواهیم بگوییم مثلا در فلان استان دلایل قتلهای خانوادگی چیست ، به راحتی با بررسی و پژوهش ، دلیل آن را خواهیم یافت ، اما در تهران بدلیل وجود فرهنگهای مختلف نمی‌توان دلیل قطعی برای اینگونه قتلها عنوان كرد. وی ، از ناراحتی‌های روحی و روانی به‌عنوان یكی از مهمترین عوامل قتل یاد می‌كند و می‌گوید: در برخی از موارد،اینگونه مسائل فاش نمی‌شوند چرا كه خانواده فرد مقتول مثلا در یك روستای دور افتاده می‌تواند این مساله را از دید قانون ، پنهان كند. حسینی یادآور می‌شود: بسیاری از افراد در معرض ارتكاب جرم هستند چرا كه وقتی ذهن از كینه انباشته شود، زمینه برای انجام عمل مجرمانه‌ای مانند قتل ، فراهم می‌شود. این بازپرس دادسرای جنایی، یكی ازعوامل قتلهای خانوادگی را بی‌پروایی برخی زنان اعلام می‌كند و می‌گوید: در جامعه ما با وجود پدیده‌هایی نظیر ماهواره ، رایانه و اینترنت ، زنان مدرن شده‌اند اما مردان می‌خواهند سنتی باقی بمانند و این جدال سنت و مدرنیته باعث بروز مشكلات ، درگیری و در برخی موارد ، قتل یكدیگر می‌شود. حسینی از انگیزه دیگری تحت عنوان " تعصبات غلط قومی و فرهنگی" برای بروز اینگونه جرایم یاد می‌كند. در همین زمینه "منصور یاورزاده" وكیل دادگستری نیز می‌گوید: در بسیاری موارد كه زنان بدست مردان كشته می‌شوند ، در واقع آنان قربانی كج فهمی و فرهنگ غلط مرد هستند و ممكن است یك رفتار زن ، موجبات بدبینی مرد را فراهم كرده و مرد دست به قتل زده‌است. به گفته این وكیل دادگستری ، در فرهنگ ایرانی همیشه دختر را از جنس مرد ترسانده‌اند و این باعث می‌شود، زن پس از ازدواج رفتار خوبی با همسرش نداشته باشد و نیازهای او را به خوبی پاسخ نگوید و این مساله نتیجه‌ای جز بدبینی مرد و اینكه به غلط تصور كند همسرش به شخص دیگری می‌اندیشد، ندارد. وی ضمن رد این موضوع كه شمار زنان خائنی كه اقدام به قتل همسران خود می كنند ، نسبت به گذشته افزایش یافته است، می‌گوید: این مساله عمومیت ندارد، چون در مواردی كه زنان اقدام به قتل شوهران خود می‌كنند بدلیل اینكه زن به لحاظ فیزیكی قوی نیست ، برای كشتن همسرش از فردی كمك می‌گیرد كه این فرد می‌تواند برادر ، پدر و فقط در برخی موارد مرد غریبه‌ای باشد. یاورزاده ، گرچه تحصیلات دانشگاهی را باعث بالا رفتن شعور اجتماعی و مدنیت افراد دانسته ولی درعین حال می‌گوید: البته همیشه قبول شدن در دانشگاه دلیل بر باسوادی نیست ، چه بسا افراد تحصیل كرده‌ای را مشاهده می‌كنیم كه به دلایل واهی ، زن و یا شوهر خود را به قتل رسانده‌اند. وی با اشاره به اظهارات برخی مرتكبان قتلهای خانوادگی می‌گوید: بعضی مواقع ، آنقدر بدبینی در فرد قاتل وجود دارد كه صحنه‌های خیانت شریك زندگیش را جزء به جزء برای بازپرس تعریف می‌كند اما در تحقیقات بعدی مشخص می‌شود كه همه این مسائل ناشی از توهم وی بوده است. این وكیل دادگستری اضافه می‌كند : معمولا قتل مردان به دست زنان ، به دلیل خیانت شوهران صورت می‌گیرد. دكتر"فربد فدایی"، روان‌پزشك معتقد است ، معمولا مهم‌ترین دلیل همسركشی عبارت از وجود اختلالات شدید روانی در فردی است كه مرتكب قتل می‌شود كه در بیشتر موارد، "روان‌پریشی " عامل چنین وضعیتی است. به نظر می‌رسد نوعی از روان پریشی كه همراه با هذیان‌های بدبینی است ، در این خصوص حائز اهمیت بیشتری است. فدایی می‌افزاید: در اینگونه موارد ، فرد گمان می‌كند همسرش به او خیانت كرده و با فرد دیگری رابطه برقرار كرده اما در اختلال اسكیزوفرنی نوع پارانوئید، فرد بدون هیچ دلیل موجهی ، دارای چنین گمانی است. وی می‌گوید: همچنین افرادی كه دچار اختلالات شخصیتی ضد اجتماعی هستند، احتمال دارد به مجرد كوچك‌ترین بی‌مهری از سوی همسر، دست به پرخاشگری بزنند و یا مرتكب قتل همسر شوند. بسیاری از كارشناسان معتقدند، "حاشیه‌نشینی" موجبات بروز عقده‌های شخصیتی را برای افراد پدید می‌آورد چرا كه فرد در فاصله كمی از شهر زندگی می كند اما از امكانات وسیع موجود در هسته شهر به‌طور كامل ، بی‌بهره است. " حاشیه شهرها گرچه به شهرهای بزرگ نزدیكی فیزیكی بسیار دارند اما ساكنان آن از زندگی فرهنگی ، اجتماعی شهرهای بزرگ دور نگاه داشته شده‌اند و در این مناطق ، آمار جنایت بالاست." به‌عقیده كارشناسان ، انگیزه همسركشی در مرد و زن یكسان نیست و این پدیده در روستاها كمتر از شهرها رخ می‌دهد اما قتل زنان و دختران به دلیل دفاع از ناموس معمولا در جوامع روستایی بیشتر مشاهده می‌شود. با توجه به روند رو به رشد قتلهای خانگی ، به نظر می‌رسد آموزش مهارت های اجتماعی ، توسعه مراكز مشاوره ، ایجاد مراكز حمایتی و همچنین تصویب مقررات حمایتی برای زنان و كودكان می‌تواند در پیشگیری از این معضل اجتماعی موثر باشد. همچنان كه این آیه شریفه " و خداوند از جنس شما آفرید ، زوجهایی را تا به واسطه ایشان آرامش گیرید ..." حكایت از آن دارد كه اساسی‌ترین هدف ازدواج ، برخورداری از آرامش و بهره‌مند از مكملی برای نوع بشر است ، دستیابی به این آرامش جز با انتخاب صحیح در امر ازدواج ، آموزش برقراری ارتباط ، استفاده از منطق مناسب و در نهایت اراده‌ای قوی برای چشم پوشی از خطاهای همسران ، محقق نخواهد شد.

طلیعه سیدعلی
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا


همچنین مشاهده کنید