چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


مبانی‌ حجاب‌


مبانی‌ حجاب‌
● آرامش‌ روان‌ شخصی‌ و اجتماعی‌
یكی‌ دیگر از مبانی‌ حجاب‌، حفظ آرامش‌ روان‌شخصی‌ و اجتماعی‌ انسان‌ است‌.
غریزه‌ جنسی‌ امری‌ واقعی‌ در نفس‌ انسان‌است‌. نفس‌ كه‌ كانون‌ خواهشها و تمنیات‌ می‌باشد،بعدی‌ از ابعاد وجودی‌ است‌ كه‌ مستقل‌ از عقل‌عمل‌ می‌كند. انسان‌ ممكن‌ است‌ عقل‌ نداشته‌ باشدو مجنون‌ باشد، ولی‌ به‌خاطر نفس‌، كششهای‌شهوی‌ داشته‌ باشد.
ارضای‌ غریزه‌ جنسی‌ از امور طبیعی‌ زندگی‌انسان‌ پس‌ از بلوغ‌ جنسی‌ است‌ كه‌ این‌ مهم‌ باپدیده‌ ازدواج‌ در اسلام‌ سامان‌ می‌یابد.
غریزه‌ جنسی‌ به‌ معنای‌ اعم‌، شامل‌ فعل‌ فیزیكی‌و خواهش‌ نفسانی‌ است‌ كه‌ از دو جهت‌: ازدواج‌برای‌ زن‌ و مرد، و نگاه‌ برای‌ مرد و حجاب‌ برای‌زن‌ كنترل‌ می‌شود; یعنی‌ ازدواج‌ به‌ تنهایی‌ به‌عنوان‌ یك‌ عامل‌ كنترل‌كننده‌ غریزه‌ جنسی‌ عمل‌می‌كند و جهت‌ دوم‌; نگاه‌ مرد و حجاب‌ زن‌ است‌;اگر مرد موظف‌ به‌ حفظ نگاه‌ و زن‌ موظف‌ به‌ حفظحجاب‌ نباشد، جامعه‌ تا آزادی‌ جنسی‌ غربی‌ پیش‌می‌رود و نبودن‌ حریم‌ قانونی‌ میان‌ زن‌ و مرد وآزادی‌ معاشرتها و مباشرتهای‌ جنسی‌، بی‌بند وباریها و هیجانهای‌ جنسی‌ را افزایش‌ می‌دهد و تنهاراه‌ آرامش‌ در این‌ دیدگاه‌، آزادی‌ كامل‌ جنسی‌برای‌ مرد و زن‌ است‌ كه‌ با توجه‌ به‌ مسئله‌ خانواده‌ ومادر شدن‌ زنها، آرامش‌ روان‌ خانمها به‌ عنوان‌یك‌ انسان‌ از جهت‌ شخصی‌ و اجتماعی‌ بیشترتخریب‌ می‌شود. آزادی‌ عریانی‌ و بی‌بندوباری‌جنسی‌ با رفع‌ هرگونه‌ پوشش‌ و حجاب‌ از محیطشخصی‌ و خانوادگی‌ تا محافل‌ عمومی‌ و اجتماعی‌مانند ساحل‌ دریاها، استخرها، خیابانها و... از زن‌یك‌ كالای‌ مصرفی‌ می‌سازد كه‌ برای‌ تمام‌ مردان‌هوسباز بهره‌دهی‌ حظ بصر داشته‌ باشد و شیادان‌فاسد را به‌ تماشای‌ مجانی‌ زیباییهای‌ زن‌، كه‌ ودیعه‌الهی‌ برای‌ او، شوهر و خانواده‌اش‌ است‌،می‌كشاند و مرحله‌ تجارت‌ سكس‌ و زنان‌ در دنیای‌به‌ اصطلاح‌ متمدن‌ و آزاد، براساس‌ شكستن‌حرمت‌ و روان‌ زن‌ و تجاوز به‌ حریم‌ او، بعد ازكشف‌ حجاب‌ زنهاست‌; گرچه‌ این‌ مفاهیم‌ با القای‌تربیت‌ فاسد و غلط غربی‌ در دختران‌ و سرانجام‌پذیرش‌ خودشان‌ و اجرای‌ اصول‌ لیبرالیسم‌، جامه‌عمل‌ می‌پوشد.
● استحكام‌ خانواده‌ و جامعه‌
یكی‌ دیگر از مبانی‌ حجاب‌، حفظ كیان‌ خانواده‌به‌ عنوان‌ كوچك‌ترین‌ واحد جامعه‌ می‌باشد كه ‌نتیجه‌ آن‌ در نهایت‌ صیانت‌ جامعه‌ بزرگ‌ بشریت‌است‌. استاد شهید مرتضی‌ مطهری‌ درباره‌ فلسفه‌پوشش‌ در اسلام‌ می‌نویسد:
«فلسفه‌ پوشش‌ و منع‌ كامیابی‌ جنسی‌ ازغیرهمسر مشروع‌، این‌ است‌ كه‌ همسر قانونی‌شخص‌ از لحاظ روانی‌ عامل‌ خوشبخت‌كردن‌ او به‌شمار برود، در حالی‌ كه‌ در سیستم‌ آزادی‌ كامیابی‌،همسر قانونی‌ از لحاظ روانی‌ یك‌ نفر رقیب‌ ومزاحم‌ و زندانبان‌ به‌ شمار می‌رود و در نتیجه‌كانون‌ خانوادگی‌ براساس‌ دشمنی‌ و نفرت‌پایه‌گذاری‌ می‌شود. تفاوت‌ آن‌ جامعه‌، كه‌ روابط جنسی‌ را محدود به‌ محیط خانوادگی‌ می‌كند، باآن‌ اجتماعی‌ كه‌ روابط آزاد در آن‌ اجازه‌ داده‌می‌شود، این‌ است‌ كه‌ ازدواج‌ در اجتماع‌ اول‌،پایان‌ انتظار و محرومیت‌ و در اجتماع‌ دوم‌، آغازمحرومیت‌ و محدودیت‌ است‌ و در سیستم‌ روابطآزاد جنسی‌، پیمان‌ ازدواج‌ به‌ دوران‌ آزادی‌دختر و پسر خاتمه‌ می‌دهد و آنها را ملزم‌ می‌سازدكه‌ به‌ یكدیگر وفادار باشند و در سیستم‌ اسلامی‌ به‌محرومیت‌ و انتظار آنان‌ پایان‌ می‌بخشد».
آیا این‌ حقوق‌ زنان‌ نیست‌ كه‌ نسبت‌ به‌ صیانت‌شوهران‌ خود به‌ هنگام‌ تجردشان‌ مطمئن‌ باشند؟آیا كشف‌ حجاب‌ و در نتیجه‌ روابط جنسی‌ آزاد،كما این‌ كه‌ در غرب‌ بدان‌ عمل‌ می‌شود، موجب‌نمی‌شود پسران‌ تا جایی‌ كه‌ ممكن‌ است‌ از ازدواج‌و تشكیل‌ خانواده‌ سر باز زنند و تنها پس‌ از روابطنامشروع‌ فراوان‌، كه‌ نیروهای‌ جوانی‌ و شور ونشاط آنها رو به‌ ضعف‌ و سستی‌ نهاده‌ است‌، اقدام‌به‌ ازدواج‌ كنند و در این‌ موقع‌ زن‌ را فقط برای‌فرزند زادن‌ و احیانا برای‌ خدمتكاری‌ و كلفتی‌خانه‌ خود بخواهند، نه‌ این‌ كه‌ همسر دوره‌ شورجوانی‌ و سازندگی‌ خانواده‌ باشد؟
از نظر اجتماعی‌ وضع‌ بی‌حجابی‌ زنان‌ به‌طوركلی‌ در جهان‌ و به‌ ویژه‌ در كشورهای‌ جهان‌ سوم‌،كه‌ به‌ شكل‌ رسوا به‌ تقلید از اروپا و امریكاپرداختند و حتی‌ جلوتر از آنها افتادند، ازویژگی‌های‌ كثیف‌ جامعه‌های‌ سرمایه‌داری‌ است‌،كه‌ صاحبان‌ سرمایه‌ برای‌ به‌ استخدام‌ گرفتن‌ هرچه‌ بیشتر افكار عمومی‌ جهت‌ فروش‌ كالای‌ تولیدشده‌ و گردش‌ نقدینگی‌، حتی‌ با بهره‌جویی‌ ازفیزیك‌ زن‌ در قالب‌ شركتهای‌ مستهجن‌ تلاش‌می‌كنند و مقدمه‌ چنین‌ فكر پلیدی‌، بی‌حجابی‌ زن‌در جامعه‌، حتی‌ عریانی‌ او به‌ نام‌ لیبرالیسم‌ وآزادی‌ است‌ تا طمعكاران‌ هوسباز و فزون‌طلبان‌سرمایه‌دار به‌ امیال‌ خود برسند.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان