شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ضرورت تدوین طرح جامع کنترل سرطان


ضرورت تدوین طرح جامع کنترل سرطان
بیماری سرطان به عنوان گروهی از بیماری‌های مزمن و نسبتا رایج، همه جوامع را تحت تاثیر قرار می‌دهند. این بیماری در شرایط فعلی در کشورهای صنعتی و توسعه‌یافته رواج بیشتری دارد و به عنوان مشکل اساسی سلامت در آن کشورها مطرح است. اما در کشورهای در حال توسعه هم به دلایل متعدد اهمیت این گروه از بیماری‌ها روزافزون است. سازمان جهانی بهداشت پیش‌بینی کرده در سال ۲۰۲۵ میلادی آمار سرطان در سراسر دنیا دو برابر شود و نکته قابل اهمیت این است که بخش عمده این افزایش در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه اتفاق خواهد افتاد. عمده‌ترین دلیل شیوع کمتر سرطان در کشورهای در حال توسعه، هرم سنی جمعیت این کشورهاست. با توجه به رعایت‌ نکردن سیاست‌های کنترل جمعیت و نرخ رشد مهارنشده در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، جمعیت‌ جوان شاکله اصلی جمعیت آنها را تشکیل می‌دهند.
در کشور ما نیز براساس آمار سرشماری سال ۱۳۷۵، بیش از ۶۰درصد از جمعیت در محدوده سنی پایین ۲۵ سال بودند و تنها کمتر از ۴ درصد از جمعیت در محدوده سنی بالاتر از ۶۰ سال زندگی می‌کردند. این روند در سرشماری سال ۱۳۸۵ (یعنی ۱۰ سال) بعد متحول شده و نسبت‌ها طوری تغییر یافته که جمعیت سالمند به بیش از دو برابر سرشماری گذشته افزایش یافته و در حقیقت آثار سیاست‌های کنترل جمعیت در دهه‌های سنی اول و دوم خود را نشان داده است. طبق پیش‌بینی‌ها، روند تحولات ترکیب جمعیتی در دهه‌های آینده نیز ادامه یافته و جمعیت سالمند و میان‌سال افزایش قابل ملاحظه‌ای خواهد یافت.
مطالعات منتشر شده از سرطان در جمعیت‌های مختلف در کشور ما نشان داده که اگر میزان‌های بروز را براساس دهه‌های متعدد سنی تحلیل کنیم، ملاحظه خواهد شد که الگوی بروز سرطان در یک گروه سنی معین (مثلا بالاتر از ۵۰ سال) در جامعه ما روندی مشابه به کشورهای جنوب شرقی آسیا دارد که رقم قابل ملاحظه‌ای ‌است. در مجموع، دلیل اینکه میزان بروز سرطان در کشور ما نسبت به کشورهای صنعتی و حتی برخی از کشورهای در حال توسعه کمتر است، جوان‌تر بودن جمعیت کشور ما در مقایسه با آنان است. در آینده با گذشت زمان این پدیده دچار تحول خواهد شد و از اکنون کاملا قابل پیش‌بینی است که در دهه‌های آینده، سرطان به اصلی‌ترین چالش سلامتی جامعه تبدیل خواهد شد. البته باید تاکید کرد در برخی از زمینه‌ها (مانند بیماری‌های بدخیم بخش‌های فوقانی دستگاه گوارش)، الگوی بروز بیماری در بسیاری از مناطق جغرافیایی کشور حتی در مقطع کنونی هم بسیار بالاست و حتی برخی از این بدخیمی‌ها در کشور ما بالاترین میزان‌های بروز در جهان را دارا هستند. برای مثال، سرطان معده در در نیمه شمالی کشور (و شاید بتوان گفت حتی در سایر استان‌های کشور) از میزان بالایی برخوردار است. به نظر می‌رسد که برای نظام سلامت، اندیشیدن و تدبیر راهکارهایی مستقل برای مقابله و کنترل این‌گونه سرطان‌ها ضروری است. از بزرگ‌ترین مسایل در این چارچوب، مطالعه در مورد بررسی عوامل خطرزا یا همان ریسک‌ فاکتورهای ایجاد سرطان است. مطالعات زیادی در دنیا روی عوامل خطرزا انجام شده و همچنین مطالعاتی در کشور ما نشان داده است که سرطان‌های کشور به طور وسیعی تحت تاثیر تغذیه و مسایل زیست محیطی قرار دارند. ولی هنوز هم مطالعات وسیع تحلیلی برای تعیین عوامل خطرزای مناطق آندمیک کشور باید طراحی و اجرا شود تا براساس یافته‌های این مطالعات، مداخلات کنترل‌کننده تعریف شوند و برنامه‌‌های پیشگیری پدید آیند.
بسیاری از الگوهای رفتاری به بروز سرطان‌های متعدد منجر می‌شوند (مانند الگوی مصرف دخانیات که در جامعه ما از نظم و کنترل برخوردار نیست و برنامه‌های نظام‌مند برای کنترل آن به ویژه برای نوجوانان و جوانان کشور اجرا نمی‌شود.) شاید لازم نباشد در مطالعات تکراری تاثیر دخانیات را بر سلامت بررسی کنیم، بلکه باید به نتایج مطالعات قبلی (چه در کشور خودمان و چه مطالعات بین‌المللی) اعتماد کرد و این اصل را بپذیریم که کنترل دخانیات ضرورتی قطعی در نظام سلامت است ولی برای انتخاب راهکارهای کنترل‌کننده مناسب برای ایران، باید تحقیقات انجام دهیم و تاثیر هر راهکار را بر الگوی بروز بیماری‌ها پیدا کنیم. در زمینه مشکلات کلان سلامتی مانند دخانیات نباید دچار ساده‌اندیشی شد و مصرف دخانیات در کشور را یک الگوی اجتماعی بهنجار و یک رفتار عادی تلقی نمود. اگر بنا باشد سیگارکشیدن به یک رفتار شرم‌آور اجتماعی تبدیل شود، باید برای این موضوع تدابیر اساسی در سطوح گوناگون‌ اندیشید تا امکان کنترل (به خصوص در گروه‌هایی مانند جوانان و جوانان که کنترل در آنها معنی عمیق‌تر می‌دارد) پدید می‌آید.
در میان عوامل خطرزای سرطان، عوامل تغذیه‌ای به خصوص برای سرطان‌های گوارش جایگاه بسیار ویژه‌ای دارند. در بسیاری از سطوح در چرخه تولید، نگهداری، توزیع، آماده‌سازی و مصرف مواد غذایی اشکالات اصولی وجود دارد که در مورد بسیاری از آنها یا مطالعه‌ای انجام نشده و یا مطالعات محدودی وجود دارد که در مطالعات بعدی باید مورد توجه جدی قرار گیرد. باید مداخلات اصلاح‌طلبانه و مستند به شواهد علمی برای اصلاح تغذیه و امکان کنترل مواد مضر و صدمه‌رسان در مورد مواد غذایی صورت گیرد. مواجهات ناسالم با آلاینده‌های موجود در مواد غذایی حتی نسبت به دخانیات با شدت‌ها و مدت‌ بیشتری بدن را تحت تاثیر قرار می‌دهند. از طرف دیگر، تغذیه یک نیاز طبیعی است که در شبانه‌روز چند بار تکرار می‌شود و اگر عبور مواد غذایی از لوله گوارش را در نظر بگیریم، می‌بینیم در برخی شرایط تماس با مواد سرطان‌زای آلوده‌کننده از طریق مواد غذایی با مخاط دستگاه گوارش به طور مستمر و دایم وجود دارد. برخی از عوامل بیماری‌زا مانند میکروارگانیسم‌های سرطان‌زا (نظیر هلیکوباکترپیلوری) در طیف وسیعی از جمعیت کشور وجود دارد. ویروس سرطان‌زای هپاتیت B و C هم در برخی از سطوح جامعه روند رو به تزایدی دارد. درباره هپاتیت B‌ از طریق برنامه واکسیناسیون می‌توان تمهیداتی اندیشید ولی درباره هپاتیت C باید از طریق اعمال دستورالعمل‌های سلامت در مراکز ارایه خدمات (به ویژه بیمارستان‌ها) اقدامات کنترلی را به عمل آورد. بسیاری از عوامل خطرزا برای سرطان، ریشه در الگوهای زندگی و رفتارهای افراد دارد و بنابراین برای کنترل سرطان باید این رفتارها را هدف قرار داد. جامعه ما بی‌نیاز از این اصلاحات نیست و در واقع اصلی‌ترین راهبرد برای آینده برای محافظت نسل‌های بعدی در مقابل سرطان، پیشگیری سطح اول و تغییر روش زندگی است. در این زمینه نباید از کنار روش‌های پیشگیری سطح دوم یعنی غربالگری نیز بی‌توجه گذشت که پرداختن به آن مستلزم مقاله جداگانه‌ای است و موضوع بحث عملی نیست. با استقرار روش‌های پیشگیری‌کننده در نظام سلامت می‌توان سرطان‌هایی مانند پستان و رحم در زنان و پروستات در مردان را تا حد زیادی کنترل کرد. البته راه‌های استقراری هرکدام از این مستلزم داشتن برنامه‌ علمی و پروژه‌های کلان کشوری است که باید با مدیریت وزارت بهداشت درمان و با مشارکت دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور به مرحله اجرا درآید. خوشبختانه زیرساخت مبارزه با سرطان در کشور وجود دارد و به ویژه درباره ثبت موارد سرطان به موقعیت ممتازی دست یافته‌ایم و ثبت سرطان به طور روتین در جمعیت شهر تهران انجام می‌شود. گزارش‌های منظم و مستمر ارایه شده تقریبا الگوی بروز مرگ و میر را در تهران روشن کرده است. مراکز دیگری که در گذشته فعال بودند و در مقاطعی منقطع شده بود (مانند شیراز) هم با همکاری دانشگاه‌های علوم‌پزشکی این مناطق دوباره فعالیت را آغاز کرده و با نگرش نوین، گزارش‌ها را منتشر کرده‌اند.
مرکز مدیریت بیماری‌ها هم انتشارات منظمی داشته است. تلاش‌های انجام شده منجر به اتصال مراکز تحقیقاتی و بهره‌مندی آنها از برنامه‌های دقیق ثبت سرطان در کشور است. از مجموعه فعالیت‌ها و اتصال اطلاعات، بانک اطلاعاتی خوبی به وجود آمده که این بانک‌ها مبنای اطلاعاتی دیگران هم قرار می‌گیرند. در مرکز سرطان هیچ تحقیقاتی بدون نیاز به استفاده از اطلاعات این بانک اطلاعات صورت نخواهد گرفت. در واقع بن‌بست اطلاعاتی، شکسته شده و داده‌های این بانک اطلاعاتی گلوبوکن (Globocan) در مورد سرطان‌های موجود در ایران حاصل شده است. در واقع سیمای سرطان در کشور تا حدی روشن شده است. این فعالیت‌ها زمانی موثر است که امتداد یابد و مقطعی نباشد. از طرف دیگر یکی از ملزومات برنامه‌های کنترل کیفی، ثبت اطلاعات است و از وسایل این کنترل کیفی، انتشار بدون وقفه اطلاعات است. اگر در یک محدوده وسیع زمانی اطلاعات لازم را داشته باشیم، می‌توانیم تغییر وضعیت‌ سرطان در کشور را مورد بررسی قرار دهیم به طور مثال در پی همین اطلاعات، تغییر روند بروز سرطان‌های فوقانی دستگاه گوارش را شاهد بوده‌ایم، برای مثال سرطان مری روند رو به کاهشی داشته است ولی سرطان‌های معده و کولون رو به افزایش بوده‌اند. یافته‌های بسیار باارزش دیگری نیز به دست آمده که سرمایه‌ای برای مطالعات بعدی است. تاسیس شبکه سرطان تلاش باارزشی است که از یک سال و نیم گذشته به همت معاونت پژوهشی راه‌اندازی شد و تا به حال توانسته است ۲۸ مرکز تحقیقات را به هم متصل کند. همان‌طور که می‌دانید، از اقتضائات تحقیق سرطان‌شناسی، چندبخشی بودن آن است. در مراکز گوناگون، باید تجربیات اندیشمندان و محققان متعدد از نواحی گوناگون جغرافیایی کشور به هم وصل شود تا از این همکاری چندبخشی، سوالات مهم تحقیقاتی کشور درباره سرطان پاسخ داده شود وبدین ترتیب راهکارهایی مطمئن برای کنترل آنها در اختیار قرار گیرد. شبکه ارایه خدمات بهداشتی نیز باید در این امر مهم و ملی شرکت کند و در حقیقت اولویت‌های تحقیقاتی مراکز پژوهشی را به سمت نیازهای کشور جهت دهد تا از یک مجرای اجرایی، هدایت تحقیقات صورت گیرد و مراکز تحقیقاتی از انجام پژوهش‌ با انگیزه‌های شخصی پرهیز کنند. (هرچند گاهی در رقابت‌های علمی گاهی نیازمند تحقیق خارج از اولویت نیز هستیم، اما به طور کلی منابع پژوهشی باید در جهت نیازهای سلامتی مردم اختصاص یابد.)
منبع : هفته نامه سپید


همچنین مشاهده کنید