جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


ساز گویندگان امروزکوک‌نشده


ساز گویندگان امروزکوک‌نشده
به گفته خودش عاشق تئاتر بوده اما این جادوی دوبله است که او را دگرگون می‌کند و این‌گونه ۵۰ سال از عمرش صرف خدمت به این حرفه می‌شود.
صدایش بیشتر با شخصیت‌های کارتونی به گوش کودکان دیروز و امروز طنین‌انداز شده است معروف‌ترین آنها صدای بیگلی در کارتون «گوریل‌انگوری»، روباه مکار در «پسر شجاع»، «کارآگاه گجت» و وروجک همان شخصیت نقاشی شده کارتون «وروجک و آقای نجار» است.عاشق کودکان است و تمام تلاش او، حک‌کردن یک یادگار خوش در ذهن پاک کودکان بوده است.کسی که با خلق صدای شخصیت‌های کمدی از جمله فرانکو (در فیلم‌های جیچو و فرانکو) در ترسیم خاطرات خوش بزرگ‌ترها نیز نقش داشته است، البته شخصیت‌سازی کمدی او، شامل حال اهالی رادیو نیز شده و در برنامه «صبح جمعه با شما» با صدای معروف «رحمت گرد چاقه» آن روستایی ساده‌دل معروف، لبخند را بر لبان شنوندگان نشانده است.با این وجود، تاکنون کمتر کسی پیدا شده تا لبخند را بر لبان او جاری سازد و پاداش این همه فعالیت مفید او را بدهد. پای درددل‌های اصغر افضلی،این گوینده خلاق نشستیم و احوالات او را جویا شدیم.
▪ چگونه از عالم هنر سر درآوردید؟
ـ زمانی که مشغول تحصیل در دوران متوسطه بودم، با هنر تئاتر آشنا شدم. خاطرم هست که یک روز به دیدن نمایشی به نام «پرنده آبی» در تئاتر سعدی رفتم که در آن آقای خیرخواه و خانم مهرزاد حضور داشتند و یک‌باره شیفته و عاشق هنر تئاتر شدم و عشق حضور در صحنه تئاتر در من زنده شد. دیگر تمام فکر و ذکرم معطوف این شده بود که چگونه وارد عرصه تئاتر شوم. پس از مدتی از طریق یکی از بستگان که در کنار علی محزون در تئاتر تهران فعالیت می‌کرد به ایشان معرفی شدم و ایشان هم با اطلاع از میزان علاقه‌مندی‌ام به این هنر، من را به تئاتر فردوسی معرفی کرد. به این ترتیب در سال سوم متوسطه به تئاتر آمدم.
▪ پس استعداد گویندگی شما در صحنه تئاتر نمایان شد؟
ـ بله، چندی بعد از اینکه فعالیتم در تئاتر پا گرفت، با آقای احمد رسول‌زاده آشنا شدم. آن زمان با هم نمایشنامه «اسمال در نیویورک» را کار می‌کردیم. ایشان که به‌تازگی وارد حرفه دوبله شده بودند، به من هم پیشنهاد دادند که این حرفه را تجربه کنم. یادم هست آن روز با تعجب پرسیدم؛ دوبله دیگر چیست؟ او هم در قالب یک جمله ساده در جواب من گفت: «یک جایی است که فیلم‌ها را حرف می‌زنند.»
▪ فعالیت در تئاتر چقدر به شما کمک کرد تا در این حرفه خوش بدرخشید؟
ـ بسیار زیاد. وقتی که وارد دوبله شدم، گویندگی برایم بسیار راحت بود، چراکه با بازیگری آشنایی داشتم و خلق شخصیت را به‌خوبی می‌دانستم، ضمن اینکه دوستان بسیار خوبی هم در این حرفه پیدا کردم که عشق به دوبله را در من شعله‌ور ساختند، تا آنجا که حرفه تئاتر و کار در بانک را رها کردم و تمام انرژی‌ام صرف حرفه گویندگی شد. ۵۰ سال است بجز این شغل، به سراغ حرفه دیگری نرفته‌ام.
▪ اولین فیلمی که دوبله کردید؟
ـ فیلمی بود به نام «سه دوچرخه‌سوار» که محصول کشور فرانسه بود و من در آن فیلم یک نقش کوتاه داشتم، اما برای شنیدن صدایم هفت، هشت بار به سینما رفتم! آخه خیلی ذوق‌زده شده بودم.
▪ اگر این حرفه را انتخاب نمی‌کردید، سراغ چه شغلی می‌رفتید؟
ـ عشق اولم خدمت در نیروی دریایی بود و بعد هم افسر شهربانی اما قسمت بر این بود که به حرفه دوبلاژ بیایم.
▪ قسمت بود یا آرزو؟
ـ خیر اگر به دوران گذشته باز می‌گشتم هرگز به سراغ دوبله نمی‌آمدم.
▪ چرا، شما که به خاطر آمدن به دوبله از عشق به تئاتر هم گذشتید؟
ـ آن زمان جریان فرق می‌کرد. دوبله ارزش و احترامی داشت. آن دوران آنقدر این شغل محترم بود که روسای کمپانی‌های بزرگ سینمایی بزرگ‌ترین افتخارشان این بود که با یک دوبلور حرف بزنند، اما امروز دیگر شاهد چنین رویدادهایی نیستیم. متاسفانه حرمت این کار از بین رفته است و اگر یک مقدار ارزش اندک در این کار دیده می‌شود به خاطر وجود بزرگ‌ترهای دوبله است که نام دوبله را زنده نگه داشته‌اند. متاسفانه سره و ناسره با هم یکی شده است.
▪ منظورتان از اینکه سره و ناسره یکی شده است، چیست؟
ـ برایتان یک مثال می‌زنم، شاگرد یک نجار با وجود تبحر و خبره شدن در حرفه‌اش هنوز از استاد خود به نیکی یاد می‌کند و هرگز حرمت او را با وجود اینکه دیگر شاگرد او نیست، از بین نمی‌برد و همیشه از او به عنوان استاد خود یاد می‌کند. نه‌تنها یک نجار بلکه هر کسی که عمری را در یک حرفه صرف می‌کند، از استاد خود به نیکی یاد می‌کند. اما چه اتفاقی برای دوبله‌ ما افتاده؟ با گذشت ۵۰ سال فعالیت، باید برای گویندگی یک نقش انتظار بکشم. به گروه‌های دوبله زیرزمینی جواز کسب و کار می‌دهند و تازه‌کارها هم با تقلید صدا شروع به ترجمه فیلم می‌کنند نه دوبله فیلم. سوال من این است پس ما چی؟ نه از تجربیاتمان استفاده می‌کنند و نه برای کارها از ما دعوتی به عمل می‌آورند.
▪ منظورتان از تقلید صدا و ترجمه فیلم چه بود؟
ـ زمان ما وقت زیادی صرف دوبله یک فیلم می‌شد، حداقل ۳ روز طول می‌کشید تا یک فیلم دوبله شود و در مدت این ۳ روز کوچک‌ترین حالت‌های بازیگر هم مورد بررسی قرار می‌گرفت و تمام حالات بازیگر با توجه به نقش و موقعیت خودش در فیلم گفته می‌شد. بارها و بارها صداها شنیده می‌شد و هرگونه ضعف و کاستی در کار از بین می‌رفت اما امروز با کار ماشینی در هر روز یک یا چند فیلم دوبله می‌شود و برای سرعت بخشیدن به کار مدیر دوبلاژ دیگر وقت صرف از بین بردن کاستی‌ها نمی‌کند. ماشینی شدن کار بسیار خوب است ولی ساده‌انگاری به ضرر دوبله‌ها تمام می‌شود.
▪ به اعتقاد شما در این زمینه مدیر دوبلاژ مقصر است یا گوینده؟
ـ نمی‌توان مدیر دوبلاژ را به نادیده گرفتن ضعف و کاستی‌ها محکوم کرد. مشکلات بسیاری در کار مدیر دوبلاژ وجود دارد، به نظرم انتخاب گویندگان یک فیلم به مانند جمع‌آوری گروه ارکستر است. اگر کسی در این میان جای خودش قرار نگرفته باشد، به مانند ساز کوک نشده ریتم را بر هم می‌زند. در مرحله انتخاب باید هر گوینده به مانند مهره شطرنج، سر جای خودش قرار بگیرد.
▪ وقتی مدیریت دوبلاژ یک اثر را به عهده می‌گیرید چقدر به این فاکتورها توجه می‌کنید؟
ـ هر زمان که مدیریت دوبلاژ فیلمی را قبول می‌کنم در درجه اول بررسی می‌کنم که در موقعیت‌های عجله‌ای قرار نداشته باشد اگر این‌گونه باشد فیلم را پس می‌دهم. بعد به ترکیب گوینده‌ها فکر می‌کنم به‌طوری که نقش‌ها با صداها مرتبط باشد و در این جریان بسیار موشکافانه عمل می‌کنم.
▪ با توجه به اینکه در گویندگی شخصیت های کارتونی فعالیت چشمگیری داشتید و تیپ‌های شخصیتی زیادی را خلق کردید بفرمایید مشکل دوبله کارتون امروز ما در چیست؟
ـ کارتون‌هایی مثل گوریل‌انگوری، پسر شجاع یا وروجک و آقای نجار یا کارآگاه گجت و سایر کارتون‌هایی که در قبل دوبله می‌شد به این دلیل موفق بودند که دوبله‌های بسیار قوی داشتند و نظارت بسیار دقیق‌تری در آنها صورت می‌گرفت. مدیر دوبلاژ از گوینده می‌خواست تا خودش تیپ‌سازی کند نه اینکه از گویندگان دیگر تقلید کند. متاسفانه مشکل بزرگی که امروز پیش روی ما است همین تقلید صدا است. من تقلید صدای دوبله‌شده جری لوئیس یا نورمن ویزدام را در کارتون‌های امروز مشاهده کرده‌ام. به اعتقاد من اگر گوینده کارتون نتواند تیپ‌سازی کند نباید او را گوینده نامید. گویندگی یک کارتون به تمرین و ممارست احتیاج دارد؛ چیزی که امروز در گویندگان اصلا وجود ندارد. امروزه از سوپراستارهای سینمای جهان مثل رابرت دنیرو برای گویندگی انیمیشن استفاده می‌کنند چرا که آنها می‌توانند تیپ شخصیتی بسازند. جالب است که بزرگ‌ترین افتخارات آنها در درجه اول همین دوبله‌های کارتون است و بعد بازیگری. اما متاسفانه در کشور ما تنها قشر مظلوم عرصه هنر همین گویندگان هستند.
▪ فعالیت رادیویی‌تان تنها «صبح جمعه با شما» و یک برنامه ۴۶ قسمتی قصه شب بود. دلیل کم‌کاری شما در این عرصه چیست؟
ـ برنامه صبح جمعه با شما به دعوت زنده‌یاد منوچهر نوذری صورت گرفت. از من خواستند که با خلق چند تیپ شخصیتی شادی را بر لبان مردم جاری کنم و من هم این دعوت را قبول کردم و نتیجه آن شخصیت‌هایی بود از جمله «رحمت گردچاقه» با تیپ صدای روستایی که بسیار هم خوش درخشید. بماند که به آن تیپ شخصیتی هم ناخنکی زدند و متاسفانه امروز در جمعه ایرانی شاهد تقلید صدای من هستیم. در کل کار رادیو را زیاد دوست ندارم چرا که دلم را شکستند و با بی‌مهری مواجه شده‌ام. یک برنامه ۴۶ قسمتی هم در همان سال‌ها در برنامه قصه شب به مناسبت ماه مبارک رمضان اجرا کردم که متفاوت بود و برخلاف تیپ‌های کمدی و طنز تیپ پیرمردی را خلق کردم که اشک همکاران را هم درآورد.
▪ به اعتقاد و سلیقه خودتان بهترین فیلمی که دوبله کردید چه بوده است؟
ـ از کارهای دلچسبی که دوبله کردم فیلم «کریسمس در خانه» بود که به جای میکی رونی حرف زدم.
▪ و از میان تجربه‌های کارتون کدام را بیشتر پسندیده‌اید؟
ـ تمامی کارهای کودکان را دوست دارم چرا که همواره تلاشم این بوده است که یادگار خوبی در ذهن‌های پاکشان باشم.
▪ جادوی دوبله، شما را ۵۰ سال در این حرفه پایبند کرد. رمز این ماندگاری چه بود؟
ـ تنها عشق به دوبله و عشق به همکاران. چرا که زمان‌های سپری‌شده با آنها حتی بیشتر از خانواده بوده است. آرزو می‌کنم که روزی دوباره آن صمیمیت‌ها بر دوبله ما حکمفرما شود. شدت تعلق‌خاطر و دلبستگی‌ام به این حرفه در حدی است که روزهایی که در کنار دوبله نیستم با شنیدن صدای همکارانم در یک فیلم ناخودآگاه اشک در چشمانم حلقه می‌زند چرا که ۵۰ سال از عمرم را با این حرفه زندگی کرده‌ام.
هادی شیرازی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید