شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


پدرم با تنبیه، تشویقم کرد


پدرم با تنبیه، تشویقم کرد
▪ اولین تصویر ذهنی شما از تلویزیون مربوط به چه زمانی است؟
ـ خاطرم هست که ۱۷-۱۶ ساله بودم. آن زمان در دبیرستان مشغول اجرای تئاتر بودیم. یک روز آقای حیدر صارمی که آن سال‌ها هنرپیشه بود و در رادیو نیز فعالیت می‌کرد، به دبیرستان ما آمد و ما که تازه او را پیدا کرده بودیم، آنقدر پافشاری کردیم تا ما را به گروه خودش برد.
من را به واحد دوبلاژ و به آقای هوشنگ خسروی معرفی کرد. در حالی که تلویزیون تازه داشت پا می‌گرفت، از من خواسته شد تا در یک سریال تئاتری که چهارشنبه شب‌ها از تلویزیون پخش می شد، بازی کنم. اولین برخوردمان با تلویزیون که منجر به بازیگری من نیز شد، نمایش «شب‌های آندلوس» بود.
▪ اطرافیان شما از اینکه شما را در تلویزیون دیدند، چه واکنشی نشان دادند؟
ـ وقتی من در تلویزیون بازی می‌کردم، هنوز خانواده ما صاحب دستگاه تلویزیون نشده بود و من هم به دلیل مخالفت‌های مذهبی پدرم، به او نمی‌گفتم که در تلویزیون مشغول فعالیت هستم. تا اینکه یک شب به‌طور اتفاقی خانواده‌ام به منزل خاله‌ام که نزدیک محله ما در خیابان لرزاده واقع در میدان خراسان بود، رفتند و در آنجا من را در تلویزیون دیدند.
پدرم پس از دیدن من از تلویزیون آخر شب که به خانه آمد، به من گفت: «کدام گوری بودی؟» من گفتم که در واحد دوبلاژ رادیو ارتش بودم. نزدیک‌تر آمد و یک توسری به من زد و گفت: «خاک بر سرت کنند! تو در تلویزیون چه غلطی می‌کردی؟» خلاصه اینطوری اولین تشویق در عرصه بازیگری را از پدرم دریافت کردم. (می‌خندد).
▪ بعد از آن چه کردید؟
ـ هیچی، پدرم را با کمک اعضای فامیل و خانواده متقاعد کردیم که من قرارداد امضا کرده‌ام و باید تا آخرین لحظه کنار گروه باشم.
▪ بعد از آن باز هم جرات کردید کار بازیگری را ادامه دهید؟
ـ بعد از آن یکی، دو کار سینمایی انجام دادم اما کم‌کم متوجه شدم خیلی استعداد بازیگری ندارم و اگر کار دوبله را ادامه دهم، موفق‌تر هستم.
▪ اولین دیالوگی که در کار دوبلاژ گفتید، خاطرتان هست چه بود؟
ـ بله، به جای یک پسر آفریقایی که کارگر هتل بود، حرف زدم که در آن پلان پسرک چمدان یک پیرزن را به جلوی در اتاقش رسانده بود و با قدری من‌من تقاضای انعام می‌کرد و بعد از اینکه انعام را که یک پوند بود، دریافت کرد گفت: «متشکرم خانم. هر وقت کاری داشتید، من در خدمتتان هستم».
▪ اولین حقوقی که در عرصه دوبلاژ دریافت کردید، چقدر بود؟
ـ ۱۵۰ تومان به‌خاطر نقش بزرگی که دوبله کردم، گرفتم.
▪ با این مبلغ پول چه کار کردید؟
ـ خاطرم هست که آقای رسول‌زاده این مبلغ پول را در خیابان نادری به من داد، همه آنها اسکناس‌های ۵ تومانی بود از فرط خوشحالی از خیابان نادری تا محله‌مان یعنی همان میدان خراسان دویدم و وقتی به خانه رسیدم، پولم را تقدیم مادرم کردم.
▪ با شنیدن صدای خودتان برای اولین‌بار چه احساسی به شما دست داد؟
ـ احساس خوبی داشتم ولی از فردای آن برایم همه چیز عادی شد و تا به امروز که ۵۰ سال صدایم را روی کاراکترهایی متفاوت می‌شنوم. اما با دیدن خودم در برنامه «دیدنی‌ها» احساس خوبی داشتم چرا که احساس می‌کردم بسیار خوب در این غالب ظاهر شدم و هنوز هم که هنوز است من را با دیدنی‌ها می‌شناسند.
▪ سکوی پرتاب جلال مقامی در حرفه‌اش با کدام کار بود؟
ـ یک فیلم ایتالیایی بود که بازیگر آن آلبرتو سربی بود که همیشه زنده‌یاد حسین سرشار به‌جای آن حرف می‌زد، یک‌بار حسین سرشار به کشور ایتالیا رفته بود و اتفاقاً یک فیلم از همین هنرپیشه به واحد دوبلاژ آمد، هوشنگ بهشتی که مدیر دوبلاژ بود دنبال کسی می‌گشت که به جای حسین سرشار دوبله کنند و من هم در توانایی خودم می‌دیدم که این کار را انجام دهم و خلاصه به آقای بهشتی گفتم که من حاضرم این کار را انجام بدهم و او هم از من تست گرفت و گفت که قبول شدی و می‌توانی این نقش را دوبله کنی، اجرای این نقش باعث شد تا مردم با صدا و نامم بیشتر آشنا شوند.
هادی شیرازی
منبع : روزنامه تهران امروز