جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نک، نگ


نکبت اگر دست و گريبان شود خواجه بُغُز لوطى ميدان شود
نکرده کار را مبر به‌کار
رک: به ناکار ديده مفرماى کار
نکشيده، ده من کم؟ (عا).
رک: اول بچش بعد بگو بى‌نمک است
نکشيده هفتاد و پنج من است!
نکند باز موشِ مرده شکار (سنائى)
نظير:
    اگر از دردِ بى‌گوشتى بميرم کلاغ از روى قبرستان نگيرم
ـ صيد ملخ شيوهٔ شهباز نيست (خواجو)
نکند گرگ پوستين دوزى٭
رک: از گرگ شبانى نيايد
٭ از بدان نيکوئى نياموزى ............................... (سعدى)
نکو گوى اگر دير گوئى چه غم٭
نظير: انديشه کردن که چه گويم به از پشيمانى خوردن که چرا گفتم (سعدى)
٭ مزن بى‌تأمل به گفتار دم ................................. (سعدى)
نکوئى کن و در آب انداز٭
رک: نان را بينداز توى دريا، ماهى نمى‌داند اما خدا مى‌داند
      ٭ تمثّل:
مرا به کشتى باده در افکن اى ساقى که گفته‌اند....................... (حافظ)
معشوق که عمرش چه غمم باد دراز امروز به تو تلطّفى کرد آغاز
بر چشم انداخت دمى چشم و برفت يعنى که.......................... (خيّام)
نگاه به دست خاله کن، مثل خاله غربيله کن! (عا).
نگاه دار زبان تا به دوزخَتْ نبَرد٭
رک: زبان سرخ سرِ سبز مى‌دهد بر باد
٭ ............................. که از زبان بتر اندر جهان زيانى نيست (سعدى)
نگاه درويش عين سؤال است (از جامع‌التمثيل)
نگردد دوست هرگز هيچ دشمن٭
٭ نگردد موم هرگز هيچ آهن ......................... (اسعد گرگانى)
نگر که هيچ گناهت به ديو بر ننهى٭
نظير:
    چو از تو بوَد کَژّى و بى‌رهى گناه از چه بر چرخ گردون نهى (اسدى)
    ـ تو چون کنى اختر خويش را بد مدار از فلک چشم نيک‌اخترى را (ناصرخسرو)
٭ ............................ اگرت هيچ دل از خويشتن خبر دارد (ناصرخسرو)
نگفتن بهتر از گفتار واهى٭
رک: خامشى از کلام بيهده بِهْ
٭ ندارم چاره‌اى جز عذرخواهى ........................ (صابر همدانى)
نگفته مى‌داند و ننوشته مى‌خواند!
رک: ناگفته مى‌داند و ننوشته مى‌خواند
نگنجد دو شمشير در يک غلاف
رک: دو پادشاه در اقليمى نگنجند
نگونسار راستان را نگونسار پندارد
رک: کافر همه را به کيش خود پندارد
نگويند از حرم الاّ به محرم٭
٭ سخن را روى با صاحبدلان است .............................. (سعدى)


همچنین مشاهده کنید