چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

حی


حيات در هزيمت بهتر از مرگ بر سر غنيمت
وقتى جان در خطر است بايد گريخت و از هر نوع سود احتملاى چشم پوشيد
حيا حصار ايمان است
نظير: هر که را شرم نيست ايمان نيست
حيا در چشم است٭
رک: چشم که توى چشم افتاد حيا مى‌کند
٭ تمثّل:
بلى، شرم و حيا در چَشم باشد چو بستى چشم، باقى پشم باشد(ايرج ميرزا)
حيا روزى را تنگ مى‌کند
نظير: حيا مانع رزق و روزى است
حيا مانع رزق و روزى است
نظير: حيا روزى را تنگ مى‌کند
حيض مرد ديدار طلبکار است
نظير: حيض مرد ديدار وامخواه است
حيف از آن روز که بى‌کسب هنر شام شود٭
٭ ......................... داد از آن شام که بى‌شاهد و ساغر گذرد(ايرج ميرزا)
حيف از آنکه مردان بميرند و نامردان جاى ايشان گيرند
رک: مرد چون بميرد نامردى پاى گيرد
حيف از آنها که مردند و آواز تو را نشنيدند!
نظير:
حيف که بابات مرد و صداى تو را نشنيد
- تو که چنين آوازى داشتى چرا جلو جنازهٔ پدرت نخواندى؟
- قورباغه آوازخوان شده بيات گاو مى‌خواند بلبلان خاموش و خر در عرعر است
- صد رحمت به چرخ چاه!
حيف از تو که ارباب وفا را نشناسي٭
٭ ........................... ما يار تو باشيم و تو ما را نشناسى (...؟)
حيف از شما که خرج مشمّا کند کسي! (عامیانه).
به مزاح گفته مى‌شود
حيف از طلا که خرج مطلّا کند کسي٭ (قصاب کاشانى)
خرج زايد بر اصل است
٭ عمر عزيز خود منما صرف ناکسان .....................(قصاب کاشانى)
حيف از هيزم کيلوئى دو تومان که آدم را در جهنم با آن بسوزانند!
بشر موجود شرير و پست و بى‌ارزش است
نظير: در زمانه هر چه جانور است آدميزاده از همه بَتَر است
حيف است ز خوبى که شود عاشق زشتي٭
٭ تا کى غم دنياى دنى اى دل دانا؟ ............................... (حافظ)
حيف اوقات که يکسر به بطالت برود٭
نظير: حيف باشد که همه عمر به باطل گذرد
٭ کام خود آخرِ عمر از من و معشوق بگير ............................ (حافظ)
حيف باشد دل دانا که مشوّش باشد٭
٭ غم دنياى دنى چند خورى باده بخور ............................. (حافظ)
حيف باشد که همه عمر به باطل گذرد ٭
نظير: حيف اوقات که يکسر به بطالت برود (حافظ)
٭ سعدى از عشق نبازد چه کند ملک وجود ............................. (سعدى)
حيف دانا مردن و افسوس نادان زيستن
حيف که افتخار شوهر کرد!
به طنز و تمسخر به کسى گويند که در اثبات مطلبى از افتخارات بى‌جا و نامربوط دم بزند.
در اين عبارت کلمهٔ 'افتخار' ظاهراً اشاره به زنى است به همين نام که روزگارى روسپى بوده و بعدها از شغل روسپى ‌گرى دست کشيده و شوهر کرده است
حيف که بابات مُرد و صداى تو را نشنيد (عامیانه).
رک: حيف از آنها که مردند و آواز تو را نشنيدند
حيله با عقل آميخته است
حيله‌جو را بهانه بسيار است
رک: گر سرِ آزار دارى بهانه بسيار دارى
حيله کار زن است و روباه!
نظير:
النساء حبائل‌الشيطان
- مکر زنان بار خر است
- مکر زن را خر نکشد (از جامع‌التمثيل)
رک: مکر زن ابليس ديد و بر زمين بينى کشيد
حيوانى را که مى‌خواهند سر ببرّند اول خوب چاقش مى‌کنند
پيش از اقدام به هر کارى بايد وسايل و زمينه کار را از هر جهت فراهم ساخت تا بهره و نتيجهٔ بيشترى از آن حاصل شود.


همچنین مشاهده کنید