جمعه, ۱۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 7 June, 2024
مجله ویستا


شطرنج بازی نکنید


شطرنج بازی نکنید
در تمثیل است که چالش‌های میان دو طرف را به صفحه شطرنج تشبیه می‌کنند و هر طرف را به عنوان یک بازیگر معرفی می‌کنند. اما به یک دلیل آشکار، اقتصاددانان و نظریه‌پردازان، تئوری‌بازی‌ها نمی‌توانند این تمثیل را بپذیرند. اما علت چیست؟
مگر نه آنکه در مبارزه میان دو نفر، حرکت هر فرد روی فرد دیگر تاثیر می‌گذارد و فرد باید با این فرض حرکت بهینه‌ خود را انتخاب کند؟ و مگر نه آنکه این بازی دقیقا همان فرآیندی است که در شطرنج اتفاق می‌افتد؟ پس چرا بازی شطرنج مورد توجه این نظریه‌پردازان نیست؟
پاسخ آن است که اگر هر یک از بازیگران، حرکت «درست» را انجام دهند، بازی مساوی خواهد شد. درواقع برنده شدن یک طرف در بازی تنها به علت عدم پیدا کردن حرکت «درست» از سوی بازیگران صورت می‌گیرد. اگر هر یک از بازیگران می‌توانستند، در هر مقطع عقلانی‌ترین حرکت را دریابند، بازی بی‌تردید پات بود. برای سادگی بحث، می‌توان به بازی «دوز» هم اشاره کرد. معلوم است که اگر هر دو بازیگر حرکت‌های عقلانی را انجام دهند، بازی هیچ‌گاه برنده نخواهد داشت، مگر آنکه یک طرف حرکت عقلانی را انجام ندهد. در بازی شطرنج هم همین‌گونه است.
اما بازی‌های دنیای واقعی، ابدا این‌گونه نیست. در شطرنج داده‌های طرفین یکسان است و تقارن اطلاعات باعث می‌شود که با فرض حرکت‌های درست از سوی بازیگران، نتیجه تساوی حاصل شود. دنیای واقعی مملو از عدم تقارن اطلاعات است و هر بازیگر می‌تواند با ایجاد تصویری خاص از خود در ذهن حریف، حرکت‌های عقلانی وی را به نتیجه مطلوب خود بکشاند. از این جهت چالش‌های دنیای واقعی به بازی‌هایی شبیه است که در آن بازیگران برای پیروزی، نیازمند عدم لو دادن اطلاعات، تظاهر و بلوف هستند.
شکست طرف مقابل به واسطه استراتژی‌های غلطی حاصل می‌شود که خود منتج شده از ذهنیت دور از واقع حریف نسبت به ما است. غیر از این در بازی رو و آشکار و همراه با تقارن اطلاعات، طرفی گوی سبقت را می‌رباید که «استراتژی درست» را بیابد و اویی که دارای قدرت بیشتر است، موفق خواهد بود.
اما نکته آنجا است که در چالش‌های اقتصادی- سیاسی، تمامی بازیگران بر این نکته واقف هستند و استراتژی‌های خود را بر مبنای ذهنیت طرف مقابل نسبت به حرکت خود می‌چینند و بنابراین هر لحظه دچار این شک و تردید نیز هستند که نکند داده‌هایی که از حرکت طرف مقابل به وی رسیده است، واقعی نباشد. در چنین فضایی حتی اگر یک بازیگر، بازی رو، واضح و آشکاری را انجام دهد، این امکان وجود دارد که بازیگران دیگر به حرکت وی اعتماد نکنند. درحقیقت وقتی قاعده بر مبنای بازی چون پوکر است، یک بازیگر نمی‌تواند خود را پشت میز شطرنج تصور کند. چنین استثنایی تنها به خود زیان می‌رساند.
در این فضا، بازی نه بر مبنای شواهد آشکار که بر مبنای دیدگاه‌های طرفین صورت می‌گیرد و امر سوبژکتیو می‌تواند شکاف بسیاری با امر مشهود داشته باشد. بنابراین حتی اگر یک طرف صادقانه نیز وارد بازی شود و بر آن باشد که بازی آشکار وی فارغ از ذهنیت خودش نیست، هیچ معلوم نیست که رقیب وی، آن را بپذیرد.
در بازی شطرنج‌وار، ما مواجه با پدیده «مینی‌ماکس» نیستیم. پدیده‌ای که به واسطه آن انتخاب هر فرد تحت‌تاثیر ذهنیت و انتخاب فرد مقابل است و به همین علت رقیب بازدهی‌های کمینه را در اختیار فرد قرار می‌دهد و وی باید ماکزیمم این کمینه‌ها را انتخاب کند. اگر شما وارد این بازی شده باشید و معتقد نباشید که بازدهی‌های (Pay off) شما تحت‌تاثیر ذهنیت رقیب نیست، آنگاه به احتمال بالا استراتژی‌ای را انتخاب خواهید کرد که کمترین بازدهی (بیشترین خسران) را برای شما دارد.
بگذارید بحث را با یک مثال باز کنیم. دو همسایه را در نظر بگیرید که مشغول ساختن خانه خود هستند. نقشه کوچه به شکلی است که فرد A برای داخل کردن خودرویش به خانه، نیازمند یک مترمربع از خانه فرد B است. وی حاضر است این یک مترمربع را با قیمتی فراتر از قیمت بازار بخرد و در عین حال به فرد B سیگنال می‌دهد که در صورت نپذیرفتن پیشنهادش می‌تواند موارد خلاف فرد B را در ساختمان‌سازی به شهرداری گزارش دهد. اگر فرد B، اصولا معتقد باشد که فرد A نمی‌تواند بر او تاثیر بگذارد، خودبه‌خود به سمت عدم پذیرش بسته پیشنهادی می‌رود و نتیجه جز گزارش به شهرداری و پرداخت جریمه نیست ضمن آنکه فرد A هم دیگر نمی‌تواند ماشینش را وارد خانه‌اش کند. این در صورتی است که در صورت پذیرش اثر فرد A، فرد B انتخاب‌هایی را که به واسطه استراتژی A به دست می‌آمد، سبک سنگین و ماکزیمم آن را انتخاب می‌کرد و نتیجه غیر از این بود.
توجه به ذهنیت رقیب، پذیرش اثر وی بر بازدهی‌ها و تمرکز بر عدم تقارن اطلاعات، دستورالعمل‌هایی است برای بازی‌های اقتصادی و بین‌المللی که نتایج دلخواه را به دست می‌دهند و حرکت تنها به اتکای خود و حرکت‌های آشکار آنچنان که یک شطرنج باز انجام می‌دهد، جز آن نیست که انتخاب‌های رقیب را به سمت بیشینه زیان فرد بکشاند.
پویا جبل‌عاملی
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد