یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

در سوگ سینمای کمدی


در سوگ سینمای کمدی
به نقل از مورخان، کارشناسان و تحلیلگران بسیار، در ایران هجو، طنز و کمدی که به‌طور کلی این روزها تحت عنوان کمدی از آن‌ها یاد می‌شود به نوعی به دربار سلاطین و حضور تلخک‌ها بازمی‌گردد. همان‌طور که از این عنوان برمی‌آید تلخک‌ها زبانی تند و تلخ داشتند و به مدد امان پادشاه می‌توانستند هر سخنی را نزد او بر زبان بیاورند به این شرط که موجبات خنده و فرح حضرت سلطانی را فراهم آورد؛ در حقیقت تلخک‌ها حقایقی که هیچ‌کس توان بیان آن‌ها را نزد سلطان نداشت بازگو می‌کردند اما به شکلی کاملاً اغراق‌آمیز که پس‌زمینه‌ی خلق خنده هم در آن باشد، هرچند تلخک‌های بینوا همیشه در امان نبوده و موارد بسیاری ثبت شده که سرشان زیر تیغ جلاد و یا بالای دار رفته است. به واقع اغراق‌‌ یکی از اصول کمدی بوده که حتی مجاز است به مرز اگزجره هم برسد.
تصور کنید می‌خواهید یک کودک را بخندانید؛ حقیقتاً جز حرکات غلوشده و اغراق در بیان چه راهی دارید؟ شکلک درآوردن، دهن‌کجی و یا گفتن چیزی که در آن زمان و مکان جایی برای بیان ندارد. اصل مهم دیگر در کمدی که یکی از موارد تدریس هم بوده به همین نکته‌ی آخر بازمی‌گردد، یعنی انجام حرکت با بیان نکته‌یی در موقعیتی ناصحیح و به‌طور نادرست؛ فرقی نمی‌کند راجع به چه نوع کمدی صحبت می‌کنیم، این اصل حتی در کمدی‌های سیاه هم رعایت می‌شود. محور بعدی در کمدی بیان یا تصویر نمودن یک موقعیت در فضایی غیرواقعی است که در حقیقت مفهوم اصلی آن اشاره‌ی مستقیم به واقعیت موجود در پسِ موقعیت است؛ به واقع کمدی بنا به هجو یک موقعیت ذهن مخاطب را به سمت واقعیت فضای مورد نظر سوق می‌دهد اما قصد الصاق تصویر را در ذهن او ندارد، بلکه ذهنیت او را یاری می‌کند تا به تصویر اصلی برسد.
این اصل هم مانند دیگر اصول اشاره‌شده در ارتباط تنگاتنگ با موارد دیگر است. این چهار مورد، چهار ستون اساسی یک اثر کمدی است؛ چهار اصلی که کمدی را به عنوان یک سبک هوشمندانه از دیگر آثاری که به عنوان کمدی ارایه می‌شوند اما در حقیقت چیزی جز هجو یا به عبارت درست‌تر لودگی و دلقک‌بازی نیستند جدا می‌کنند. سینمای ایران در دوره‌هایی با آثاری چون اجاره‌نشین‌ها، سایه‌ی خیال و کفش‌های میرزانوروز و این اواخر با استثنائاتی همچون رفیق بد و کار تلویزیونی مرد هزارچهره ثابت کرده این چهار اصل را به عنوان چهار ستون کمدی می‌شناسد و در بنای عمارت کمدی بر آن‌ها کاملاً استاد است.
نمونه‌های اشاره‌شده که دوره‌های متفاوتی را در بر می‌گیرند و ساختارهای گوناگون کمدی را هم به خوبی توصیف می‌کنند، هر کدام به نوبه‌ی خود طوماری از برخوردهای مختلف را به همراه داشته که موجبات عقیم ماندن حرکاتی از این دست را به وجود آورده است. بنابراین تا وقتی که شرایط به‌کارگیری هر یک از این اصول و در رأس آن‌ها آزادی بیان برای کمدی به وجود نیاید نه تنها به هیچ وجه نمی‌توان توقع تولید فیلم کمدی و سینمای کمدی داشت که هجو و لودگی و آثار بی‌ارزش و حتی غیراخلاقی به‌تدریج جای کمدی را گرفته و تأثیرات مخربی که اتفاقاً در ابعاد بسیار وسیعی به وجود می‌آید را بر جای می‌گذارد و متأسفانه این همان اتفاقی است که بنا بر سیاست‌های جاری در این موردِ به‌خصوص در حال وقوع است و ما هم‌چنان در سوگ سینمای کمدی مانده‌ایم!

مرتضی محمدیان
منبع : سوره مهر


همچنین مشاهده کنید