دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


مافیا علیه شهرداری


مافیا علیه شهرداری
● جمع آوری مكانیزه زباله از سوءاستفاده ها جلوگیری می كند
ساعت ۴ صبح، نهمین یكشنبه سال ۱۳۸۲ آخرین باری بود كه «محمدعلی» در مقام راننده خودروی حمل زباله وارد یكی از ایستگاه های واسطه جمع آوری زباله شهر تهران شد. از فردای آن روز او فقط اجازه داشت به عنوان یك كارگر جمع آوری كننده زباله به حریم وارد شود كه البته هرگز این كار را نكرد. «محمدعلی» پس از حدود ۷ماه مجدداً به عنوان راننده در یكی دیگر از شركت های پیمانكاری جمع آوری زباله در شرق تهران مشغول به كار شد و تازه در آنجا بود كه علت تنزل رتبه كاری خود را دریافت. «نباید زیاد در چندوچون جمع آوری زباله دخالت می كردی.» این جمله را یكی از همكاران باسابقه اش در منطقه شرق به او گفته بود تا او بداند كه دلیل اخراج محترمانه اش كاهش تعداد خودروهای حمل زباله آن گونه كه «رئیس» به او گفته بود، نیست بلكه علت، كنجكاوی های بیش از حدی بوده است كه از خود نشان می داد. این راننده ۴۶ساله ساكن جنوب تهران حتی یك روز یافته هایش را با یكی از مدیران منطقه در میان گذاشته و به گفته خودش از مسائلی پرده برداشته بود كه مدیر را متعجب كرده بود. در آن روز خاص به مدیر گفته بود بعضی از خودروها زباله هایشان را از یكی از كارخانه های حاشیه شهر تهران می آورند و حتی یك بار خودش ناچار شده زباله ها را زیر آب بگیرد و بعد از سنگین تر شدن، آن را به محل مخصوص وزن زباله ها (ایستگاه های واسطه) ببرد. «محمدعلی» امروز آن مدیر را هم یكی از همدستان «رئیس» می داند چون فقط چند روز بعد از آن گفته ها او را اخراج كردند تا با وجود سرپرستی یك خانواده ۹نفره ۷ ماه بیكار باشد. در محل كار جدید «محمدعلی» دیگر آن اتفاقات را مشاهده نكرد و به همین دلیل «رئیس» جدید را آدم سالمی می داند كه پول حلال به خانه می برد و جزء مافیای زباله نیست. شبكه هزارتوی زباله بخش كوچك اما قدرتمندی از حدود ۹۰ پیمانكار فعال در شهر تهران هستند كه به عنوان طرف های شهرداری تهران وظیفه جمع آوری و انتقال زباله های تهران را در سیستم قدیمی جمع آوری برعهده دارند. آنها در ۱۲۰ ناحیه شهر تهران پراكنده اند و از آنجا كه طبق قانون در ازای وزن زباله ها پول می گیرند هر كاری می كنند كه این زباله ها روی باسكول سنگین تر شود. برخی ماشین های مملو از زباله را زیر لوله های آب می گیرند و اصطلاحاً آن را آب می دهند تا سنگین تر شود. تعدادی هم خارج از مفاد قرارداد كه تنها وجود دو كیسه نخاله ساختمانی در هر ماشین حمل زباله را مجاز می داند زباله ها را با نخاله ها مخلوط می كنند و همان طور به روی باسكول می روند. البته تمامی این كارها بدون هماهنگی با برخی ماموران شهرداری غیرممكن است كه از همین رو با آنها نیز مذاكره می شود. شیوه های دیگری نیز وجود دارد. پیمانكار متخلف با كارخانه ها و یا شهرك های خارج از حریم تهران وارد مذاكره می شود و در ازای مبلغ ارزان تری زباله های آنها را جمع آوری می كند، زباله ها را به تهران حمل می كند، با زباله های محل ماموریت خود مخلوط می كند و به شهرداری می فروشد. آنها تخلفات دیگری هم انجام می دهند. حقوق ماهیانه هر كارگر را مطابق با قانون كار محاسبه می كنند، از شهرداری پول می گیرند و البته هرگز به كارگر نمی دهند. تنها در یك مورد، پیمانكاری كه حقوق ماهیانه هر كارگر را برای شهرداری ۱۴۰ هزار تومان محاسبه كرده بود از كارگرانی برخوردار بود كه ماهیانه ۶۰ تا ۸۰ هزار تومان حقوق دریافت می كردند. هیچ كدام بیمه نبودند و عمدتاً مهاجران افغانی و یا كودكان زیر ۱۶ سال بودند. در این شبكه حریم ها نیز كاملاً محفوظ است. مطابق یك قانون نانوشته شركت های همكار از مشاركت در مناقصات سالیانه انتخاب پیمانكار جدید ناحیه خودداری می كنند، در بعضی مواقع حتی خود پیمانكار نیز شركت نمی كند تا در نهایت برای شهرداری فقط یك راه باقی بماند. تمدید قرارداد با همان پیمانكار قبلی با مبلغی اضافی كه به آن «پولوس» گفته می شود. افزایش «پولوس» از ۱۵ تا ۴۰۰ درصد مشاهده شده است كه بسته به نوع ارتباط پیمانكار با «مدیر» متغیر بود. حتی اگر افسانه و یا اغراق در قدرت این شبكه نباشد گفته می شود كه در بعضی مواقع حتی در تغییرات معاون و خدمات شهری مناطق و یا مدیران پایین تر نیز اعمال نفوذ می كردند. به هر حال سرریز حدود ۱۰ میلیون تومان كه برآورد می شود به صورت شبانه (واحد زمانی جمع آوری زباله) و از محل تخلفات عاید متخلفان می شد قدرت و مجوز انجام هر كاری را می داد. آیا مدیران شهرداری از این موضوع بی اطلاع بودند؟ این پرسشی است كه یكی از مقامات عالی رتبه معاونت خدمات شهری شهرداری تهران در پاسخ به آن ابتدا سكوت می كند و سپس می گوید: «نه.» او كه سخن گفتنش را به ناشناس ماندنش مشروط می كند می افزاید: «یك عده ای كه می دانستند و به دلیل شراكت در منافع سكوت می كردند، برخی قدرتی نداشتند و تعدادی دیگر می دانستیم اما چاره ای نداشتیم.» به گفته وی به دلیل حساسیت موضوع جمع آوری زباله و تعطیل ناپذیر بودن آن و همچنین نداشتن یك پیمانكار جایگزین و وابستگی هزینه ها به تناژ زباله ها برخورد عملاً غیرممكن بود. البته او نیز چون «محمدعلی» معتقد است كه در همین سیستم نیز پیمانكاران زیادی در سلامت كامل با شهرداری كار می كردند و پول حلال می گرفتند.
● یافتن راهكار
چند ماه قبل كه معاون خدمات شهری یكی از مناطق بیست و دو گانه شهرداری تهران به دلیل تبانی با پیمانكار از سمت خود عزل شد همه دست اندركاران سیاستگزاری، جمع آوری، حمل و امحای زباله های پایتخت دانستند كه راهكار جدید پیدا شده است. البته اولین گام پیش از این برداشته شده بود و آن هنگامی بود كه مدیران جدید خدمات شهری اعلام كردند سال ۱۳۸۵هیچ افزایش قیمتی وجود نخواهد داشت و پیمانكاران باید با همان مبالغ سال ۱۳۸۴ به كار خود ادامه دهند. معاونت خدمات شهری در بودجه بندی خود نیز هزینه جمع آوری زباله در سال ۱۳۸۵ را چون سال قبل ۵۰ میلیارد تومان اعلام كرد. اما با این وجود بركناری آن مدیر یك اعلان جنگ واقعی بود. رئیس محمدعلی در این باره می گوید: «پیچیدن خبر بین بچه ها (منظور همكارانش در سایر نواحی است)درست مانند انفجار یك بمب بود. بعضی ها را نگران و خیلی ها را خوشحال كرد.» سر و صدای ناشی از بركناری این مدیر شهرداری هنوز فروكش نكرده بود كه شهرداری در همان منطقه جمع آوری مكانیزه زباله ها را به عنوان برگ برنده رو كرد. به گفته مدیرعامل سازمان خدمات موتوری شهرداری تهران جمع آوری مكانیزه مانع هرگونه سوءاستفاده احتمالی است چون در این نظام جدید «هزینه نه براساس تناژ بلكه براساس كیفیت كار پیمانكار محاسبه و پرداخت می شود.» سلیمی درباره مقدمات این كار نیز می گوید: «از برخی پیمانكاران كه كارنامه خوبی داشتند و همچنین دارای توانمندی مالی و مدیریتی بودند دعوت كردیم و با انجام مذاكرات مالی و مدیریتی و همچنین تجهیز آنها كار را شروع كردیم.» سطل های بزرگ طوسی رنگ به همراه كامیون های روبسته مدرن جایگزین چند كارگر و یك وانت روباز شدند و در تبلیغات از مردم خواسته شد كه زباله های خود را به جای رها كردن در كنار جوی و خیابان در داخل سطل بگذارند. استقبال ها نیز مناسب ارزیابی شد و بیش از ۸۰ درصد مردم منطقه از اعمال این طرح جدید ابراز رضایت كردند. البته آنها نسبت به مسائلی چون تخلیه نامنظم سطل ها، جمع شدن مگس و پشه حول مخازن و رها شدن مخازن در سطح خیابان انتقاداتی هم داشتند كه به گفته مدیر كل خدمات شهری در حال بررسی و رفع هستند.
● تفاوت با نظام قدیم
كاهش وزن زباله ها در ایستگاه های واسطه نسبت به ایستگاه نهایی كهریزك اولین تفاوتی بود كه در پی اجرای طرح مكانیزه نصیب مدیران شهرداری شد. این مسئله برای نخستین بار نشان داد كه شبكه پیچ درپیچ زباله تا چه حد در تولید وزن زباله های تهران نقش داشته است. برای نخستین بار پس از واگذاری جمع آوری زباله به بخش خصوصی تناژ ایستگاه های واسطه در رقمی پایین تر از ایستگاه مادر یعنی كهریزك قرار گرفت. مقایسه دوماه ابتدایی سال ۱۳۸۵ (سیستم مكانیزه) و سال ۱۳۸۴ (سیستم سنتی) بیانگر كاهش ۱۵درصد تناژ زباله ها در سال ۱۳۸۵ بود. حال آنكه مطابق یك روند جمعیتی زباله های تهران سالیانه ۱۰ تا ۱۵ درصد رشد دارند. بنابراین سیستم جمع آوری مكانیزه مشخص كرد كه حدود ۳۰ درصد از زباله های تهران به صورت غیرواقعی تولید و به شهرداری فروخته می شدند، هر تن ۳ تا ۵ هزار تومان.
● گسترش جنگ
از بین رفتن منافع مقاومت را به دنبال دارد. منافع هر چه بیشتر مقاومت ها نیز گسترده تر. آتش گرفتن مخازن پلاستیكی، شكستگی و یا سرقت آنها فقط در عرض چند روز نشانه های مقاومت آن شبكه بود. «در یك روز بیش از ۱۰۰ نفر در تماس با ۱۳۷ اعتراض خود به وضع جدید جمع آوری زباله در منطقه ۲ شهرداری را اعلام كردند كه البته پس از بررسی مشخص شد موارد اعلامی صحت ندارد.» این جمله سلیمی مدیركل خدمات موتوری در توصیف شرایط جدید است. او می گوید: سرقت و آتش زدن آنها ما را ناچار به شكایت كرد كه در نهایت ماموران انتظامی در این مورد ۱۵ نفر را بازداشت كردند و با تشكیل پرونده تحویل مقام قضایی دادند. «آنها ماموریت داشتند كه این كارها را بكنند.» سیگار «محمدعلی» به آخرش رسیده، غروب وقتی است كه كارش شروع می شود. اصرار دارد نامی از او برده نشود تا از نان خوردن نیفتد. در كنار یكی از مخازن پلاستیكی طرح مكانیزه می ایستد و می گوید: «خوب ما را به حرف كشیدی.» او امیدوار است كه روزی راننده یكی از كامیون های بزرگ حمل زباله شود، فكر می كند این طور كار كردن ساده تر است.
مهدی افروزمنش
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید