پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اتحاد یا عقب نشینی از اصول


اتحاد یا عقب نشینی از اصول
● نگرشی به اندیشه های شهید مطهری
وحدت، انسجام، اتحاد و همبستگی، قدمتی همپای آموزه­های اصیل اسلامی دارند؛ با این وجود، در برهه­هایی و به دلایل گوناگون، اهمیتی دو چندان یافته­اند. راهبرد رهبر معظم انقلاب نیز چون نوش­دارویی، پیکره جهان اسلام را در برابر هر زهری، مقاوم نمود اما در همین حال بیش از هر زمان دیگری نیازمند تبیین، تروج و تفهیم اتحاد هستیم.
کنکاش در مفاهیم اتحاد و انسجام و ارزیابی آن در مرحله عمل، از دیدگاه دردآشنایان این حوزه، افزون بر آنکه ما را با آموزه­های اصیل و بدون تحریف آشنا می­کند، پیرایه­ها و تفسیرهای شخصی و گاه نابخردانه را نیز از محتوای خالص آن می‌زداید. استاد مطهری یکی از پیشتازان عرصه اتحاد و انسجام در دوره معاصر است. او درد تفرقه را فهمیده بود و همانند پدری که فرزندانش بدون یاری یکدیگر تلاش می کنند، آینده­ها را می­دید و بارها گفته بود هیچ‌کدام از فرزندان سرزمینش بدون وحدت ره به جایی نخواهند برد: «امروز اگر بر مصیبتی از مصیبت­های اسلام باید گریست و اگر بر فاجعه­ای از فاجعه­های اسلام بایست خون بارید، این مصیبت و این فاجعه است که امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرماید: شگفتا! شگفتا! به خدا قسم! تعجب و حیرت از اجتماع دشمنان بر گرد باطل و تفرق و تشتت شما از اطراف حقیقتی که در میان شماست، دل را می‌میراند.[۱]» «آنچه بر سر مسلمین آمد که شوکت آنها را گرفت و آنها را زیردست و توسری­خور ملل غیرمسلمان قرار داد، همین اختلافات فرقه­ای است.[۲]»
تبیین وحدت به همان اندازه اهمیت دارد که اجرای آن.بسیاری از اختلاف‌ها و حتی سنگ­اندازی­های دوستانه! به سبب عدم تبیین و فهم درست این مقوله است. به موضوع وحدت همیشه از دو زاویه نگریسته شده است. نگاه اول، وحدت بین مذاهب و فرق اسلامی؛ نگرش دوم، همبستگی و اتحاد بین پیروان این مذاهب . توجه به تعارض و تضاد بین این دو نگرش و انتخاب یکی بسیار مهم است.بدیهی است تعالیم و آموزه­های هر مکتبی علاوه بر آنکه رگ حیاتی آن مکتب است، نخستین مرجع و منبع الگوی زندگی برای پیروانش می‌باشد؛ بنابراین هیچ مکتبی زیر لوای هیچ عنوان و رویکردی، از کوچک‌ترین موضع اعتقادی و عملی خود کناره نخواهد گرفت.
این کناره­گیری با اصل دین­مداری و پیروی از مکتب در تعارض است. به عبارت روشن­تر، همه سخن اتحاد و انسجام این است که هر کس در سایه مذهب و ایدئولوژی خود، به منافع و اهدافش دست یابد؛ بنابراین چشم‌پوشی از عقاید به برای وحدت، در تناقض کامل با اهداف اولیه وحدت اسلامی است: «ما خود شیعه هستیم و افتخار پیروی اهل­البیت (ع) را داریم. کوچک‌ترین چیزی حتی یک مستحب و یا مکروه کوچک را قابل مصالحه نمی‌دانیم ... آنچه بزرگان اسلامی در نظر داشتند این بود که فرقه‌های اسلامی در عین اختلافاتی که در کلام و فقه و غیره با هم دارند، به واسطه مشترکات بیشتری که در میان آنها هست، می‌توانند در مقابل دشمنان خطرناک اسلام دست برادری بدهند و جبهه واحدی تشکیل دهند. این بزرگان هرگز درصدد طرح وحدت مذهبی تحت عنوان وحدت اسلامی که هیچ‌گاه عملی نیست، نبودند.[۳]» «چگونه ممکن است از پیروان یک مذهب تقاضا کرد که به خاطر مصلحت حفظ وحدت اسلام و مسلمین، از فلان اصل اعتقادی یا عملی خود که به هر حال به نظر خود آن را جزء متن اسلام می‌داند، صرف نظر کند؟ این در حکم این است که از او بخواهیم به نام اسلام از جزیی از اسلام چشم بپوشد.[۴]» با این توضیحات، نگرش اول که داعیه­دار وحدت بین مذاهب بود، هم باطل و هم غیرعملی است. آنچه در حوزه وحدت مدنظر است، اتحاد پیروان مذاهب اسلامی برای نیل به منافع مشترک و ایستادگی در برابر دشمنان اسلام است.
رویکرد دیگری که در این مرحله رخ می­نمایاند، تبلیغ و دعوت فرقه‌ها به آیین خود است که در واقع همان تبلیغ و دفاع از حقیقت است. هر مذهبی در اسلام آموزه­های خود را همان اسلام ناب می­پندارد. در وحدت اسلامی، افزون بر آنکه عقب­نشینی از اصول مذموم است، دفاع و تبلیغ از حق و اسلام ناب نیز وظیفه­ای است سنگین. به عبارت دیگر تبیین حقیقت و آشکار­سازی آن، همان اندازه اهمیت دارد که وحدت در نیل به اهداف، ارزشمند است. درهم تنیدگی این دو رفتار، چالش­‌انگیز است زیرا در عین حفظ وحدت، دفاع و تبیین حقیقت لازم است، از سوی دیگر این حقیقت­یابی و گسترش آن، تنها زیر چتر اصل وحدت امکان‌پذیر می­شود. زیرا بیان و دفاع از حقیقت با کینه­افروزی و دشمن­تراشی متفاوت است: «طرفداری از تز «اتحاد اسلامی» ایجاب نمی‌کند که در گفتن حقایق کوتاهی شود. آنچه نباید صورت گیرد، کارهایی است که احساسات و تعصبات و کینه­های مخالف را برمی‌انگیزد. اما بحث علمی سر و کارش با عقل و منطق است، نه عواطف و احساسات... سیره متروک و فراموش شده مولای متقیان علی - علیه السلام - قولا و عملا، که از تاریخ زندگی آن حضرت پیداست، بهترین درس آموزنده در این زمنیه است. علی - علیه السلام - از اظهار و مطالبه حق خود و شکایت از ربایندگان آن خودداری نکرد، با کمال صراحت ابراز داشت و علاقه به اتحاد اسلامی را مانع آن قرار نداد. خطبه‌های فراوانی در نهج البلاغه شاهد این مدعی است. در عین حال این تظلمها موجب نشد که از صف جماعت مسلمین در مقابل بیگانگان خارج شود.[۵]».
هنر مدیریت جامعه اسلامی در کنار هم چیدن اضداد موجود است. آنچه امروزه جوامع اسلامی را به چالش با یکدیگر واداشته، رعایت نکردن همین سیره متروک! مولای متقیان است. «اتحاد در عین عقب­نشینی نکردن از اصول»، دو رکن اساسی برای پیشرفت جوانان مسلمان در جامعه مدرن و بی‌حد و مرز جهان امروز است. "اتحاد"؛ چه وسعت نرم­افزاری جهان امروز، جنگ و مقابله انفرادی را جوابگو نیست. "پافشاری بر اصول" ؛ که رکن بقا و پیشرفت هر تفکری است.
[۱] ولاءها و ولایت­ها، ص ۲۹ و ۳۰.
[۲] امامت و رهبری، ص ۱۶ و ۱۷.
[۳] امامت و رهبری، ص ۱۷ و ۱۸.
[۴] امامت و رهبری، ص ۱۷.
[۵] امامت و رهبری، ص ۱۹ و ۲۰.
منبع : خبرگزاری رسا