یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
آیا دولتی مستقل در عراق تشکیل خواهد شد؟
جنگ عراق به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود، شرایط جدیدی را برای دولت ایالات متحده رقم زده است كه با جنگ ویتنام تفاوتهایی اساسی دارد. در این گفتوگو، نوام چامسكی با ذكر دلایلی نظیر لزوم تقویت موقعیت آمریكا در منطقه خاورمیانه و به دست آوردن منابع نفتی عراق كه جزء دلایل اصلی حمله آمریكا و انگلیس به این كشور بوده است، خاطرنشان میكند كه آمریكا هرگز اجازه تشكیل یك دولت مستقل را در این كشور نخواهد داد. وی میافزاید، آمریكا تاكنون در هیچ یك از مستعمرههای خود اجازه تشكیل یك دولت دموكرات را نداده است و شرایط عراق نیز به این ترتیب خواهد بود.
● آیا ممكن است نظر خود را در مورد جنگ كنونی در عراق بیان كنید؟ همانطور كه میدانید، اینك بسیاری از منتقدان جنگ میگویند كه این اشغال نظامی، یك اشتباه تاریخی است كه قابل مقایسه با اشغال ویتنام توسط ایالات متحده میباشد.
البته من فكر نمیكنم كه در ویتنام اشتباهی رخ داد. من معتقدم كه آن جنگ یك موفقیت بود. در این مورد، من با نظرات احزاب راست و چپ و دوستانم و سایر افراد مخالفم.
برای تعیین این كه آیا این جنگ (جنگ ویتنام) یك شكست بود، در ابتدا باید اهداف آن را شناخت. ما دارای یك مجموعه غنی و غیرقابل مقایسه از اسناد مختلف در مورد برنامهریزی داخلی هستیم كه از هر كشور دیگری، غنیتر و پربارتر است. پس ما میتوانیم اهداف این جنگ را به خوبی دریابیم. در واقع، با توجه به روی دادن این جنگ در دهه ۷۰ میلادی، پنتاگون مدارك خود را انتشار داده است، همانطور كه تاكنون اسناد مربوط به دخالتهای ایالات متحده در گواتمالا، اندونزی، نیكاراگوئه، كوبا و شیلی و هر جای دیگری كه بخواهید، ارائه شدهاند. البته مهمترین مانع فراروی سلطهجویی آمریكا در دنیا، روحیه ملیگرایی استقلالجویانه در این كشورها بوده است. این روحیه مردمی، همچون یك ویروس، با همهگیری خود سد محكمی در برابر قدرتهای بزرگ از سوی كشورهای جهان سوم و یا به اصطلاح «جنوب» میباشد. و البته این روحیه مردمی، همچون یك ویروس، با همهگیری خود سد محكمی در برابر قدرتهای بزرگ از سوی كشورهای جهان سوم و یا به اصطلاح «جنوب» میباشد. و البته این روحیه به روشنی در اسناد منتشره در مورد جنگ ویتنام وجود دارد.
اگر به سالهای دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی بنگریم، خواهیم دید كه آمریكا با نگرانی، پیشرفتهای مربوط به ویتنام شمالی را پیگیری میكرد، چرا كه ممكن بود این پیشرفتها بر سایر كشورها تأثیر بگذارد. همچنین یك ویتنام كاملاً مستقل، ممكن بود كه حتی اندونزی را تصرف كند.
در سال ۱۹۶۰ میلادی، آمریكا دریافت كه توانایی حفظ نظام كنونی ویتنام را ندارد. سیستم حكومتی تحت حمایت آمریكا تا آن زمان ۶۰۰۰۰ ویتنامی را قتلعام نموده بود و به نظر میرسید كه دیگر امكان مقاومت در برابر مقاومتهای مردمی وجود ندارد. لذا در سال ۱۹۶۲ میلادی، كندی ویتنام را اشغال كرد و به دنبال آن، بمبارانهای آمریكا، حملات شیمیایی و آواره نمودن مردم ویتنام به كمپهای مخصوص آغاز شد. در ۱۹۶۷ میلادی، ویتنام جنوبی تقریباً ویران شده بود، به صورتی كه یكی از نویسندگان اعتقاد داشت كه آیا امكان دارد ویتنام یك بار دیگر هویت فرهنگی و تاریخی خود را كه با تهاجمات بزرگترین لشكركشی طول تاریخ جهان روبهرو شده بود، به دست آورد؟
شرایط جنگ ویتنام آن دوره به مراتب بدتر از عراق كنونی بود و با شروع مقاومتهای ملی در برابر تجاوز آمریكا، همگان اتفاق نظر پیدا كردند كه این جنگ، دامنهدار و طولانی خواهد بود. اما در سالهای آغازین دهه ۷۰ میلادی به نظر میرسید كه اهداف آمریكا از اشغال ویتنام – یعنی ویرانی كامل كشوری استقلالطلب – به دست آمده است و صرف هزینه بیشتر بیفایده بود.
اما اینك عراق شرایط دیگری دارد. هیچ نقطهای در عراق برای ویران كردن وجود ندارد. عراق برخلاف ویتنام دارای منابع ارزشمندی است. در عراق علاوه بر منابع فراوان كنونی نفت، ذخایر سرشار كشف نشده زیادی نیز وجود دارد كه حتی ممكن است این كشور را به رتبه بالاترین دارنده ذخایر نفت و یا رتبههای دوم و سوم برساند. اینك، دستیابی به این كشور و منابع آن به سهولت قابل دسترس است و مطمئناً سودهای ناشی از این محصول، به جیب شركتهای آمریكایی و سپس انگلیسی سرازیر خواهد شد. بدین ترتیب، با كنترل این منابع، آمریكا در جایگاه بسیار قدرتمندی و حتی بیش از وضعیت كنونی قرار گرفته و تأثیر بیشتری نیر بر سایر كشورهای دنیا خواهد داشت.
من معتقدم كه برنامهریزان آگاه به خوبی از این امر اطلاع دارند كه اشغال عراق چه مزایایی در پی خواهد داشت. لوزنسی مشاور امنیت ملی رئیس جمهور اسبق ایالات متحده (جیمی كارتر) اخیراً اشاره نمود كه «پیروزی ما در جنگ عراق و كنترل این كشور، میتواند حاكمیت اقتصادی ایالات متحده را در دو قاره آسیا و اروپا به ارمغان آورد.»
در مجموع من معتقدم، ایالات متحده میتواند ظرف ۱۵ سال و با استفاده از منابع سرشار این كشور، عراق را بازسازی نماید. عراق، پیش از جنگ با ایران، كشوری پیشرفته در گروه كشورهای جهان سوم به شمار میرفت. البته این بازسازی منوط به تصمیمات اشغالگران آمریكایی است و به نظر من، آنان چنین تصمیمی ندارند. در طول دو سال گذشته، آمریكاییها با انحلال اتحادیههای كارگری، بر هم زدن سازماندهی ادارات، دستگیری مدیران و رهبران عراقی، موجی از اقدامات مختلف را به اجرا نهادهاند. این اقدامات حتی موجب بروز مقاومتهای مردمی نیز شده است. هر چند من معتقدم، كه بمبگذاریهای كنونی با مردم عراق ارتباطی ندارد. من معتقدم مردم عراق كه حامیان {آیتالله} سیستانی هستند، علی رغم عدم پذیرش خواستههای اشغالگران و همچنین مخالفت درونی با برگزاری انتخابات، گام به گام با مراحل نوسازی سیاسی عراق پیش رفتهاند.
به نظر من، ایالات متحده و انگلیس هرگز به عراق آزاد و مستقل اجازه ابراز وجود نخواهند داد؛ هر چند وضعیت كنونی با اهداف بنیادین غرب از حمله به عراق متفاوت است. هدف اصلی آمریكا و انگلیس، اطمینان از عدم حكومت عراقیان بر این كشور بود، چرا كه در غیر این صورت، نباید از كشتار گسترده شیعیان در سال ۱۹۹۱ میلادی و تحریمهای خاص علیه رژیم صدام كه هرگز به نابودی حكومت صدام حسین منجر نمیشد، حمایت مینمودند. هر چند در شرایط كنونی دلایل آمریكا در مورد عدم سرنگونی صدام در آن زمان، قابل توجه و شگفتآور است.
● به نظر شما، آیا آمریكا نیز نظیر دولت انگلیس كه در مقابله با جبهه آزادیبخش ایرلند شمالی ناكام بود، از نیروهای مقاومت شكست خواهد خورد؟
من فكر میكنم، متوقف كردن جریانهای مقاومت چندان مشكل نیست چرا كه هماكنون نیز آمریكاییان با جو رعب و وحشت بر عراق حكمرانی میكنند. ولی به هر حال، آینده حكومت كنونی بر سرزمین عراق چندان روشن نیست. به خاطر داشته باشید كه عراقیان در برابر تسلط خارجیان مقاومت میكنند و این امر چندان عجیب نیست. در گذشته نیز اشغال عراق توسط انگلیس و تصویب قانون اساسی و همچنین تأمین استقلال نسبی برای عراق، ناكام ماند. مطمئناً عراقیها تمایلی به تكرار آن تجربه ندارند. البته من تردید دارم كه آیا ایالات متحده بر فشارهای نظامی خود میافزاید یا خیر؛ همچنین به سختی میتوان تصور كرد كه دولتی مستقل در عراق بر سر كار بیاید؛ چرا كه هماكنون یك اكثریت شیعه در عراق وجود دارد و آنان در صورت به دست گرفتن قدرت، رابطه با ایران را در دستور كار خویش قرار خواهند داد. البته این برقراری ارتباط، به دلیل حمایت آنان از آیتالله خمینی نخواهد بود، بلكه آنان به دنبال استقلال واقعی هستند و طبیعی است كه شیعیان حتی در دوره حكومت صدام نیز مایل به ارتباط با ایران بودهاند.
كاملاً محتمل است كه تشكیل یك دولت شیعه در عراق، برنامهریزان آمریكایی را سردرگم خواهد نمود. حتی ممكن است این اكثریت شیعه با تحریك شیعیان عربستان كه در مناطق نفتخیز ساكنند، بر نفت این كشور نیز سلطه یابند. لذا چندان دور نیست كه یك منطقه بزرگ شیعی در ایران و عراق و عربستان تشكیل گردد و تسلطی یك جانبه بر منابع نفتی به وجود آید. اما آیا آمریكا با برقرای این شرایط مقابله نخواهد كرد؟
بیشك عراق مستقل تلاش میكند تا جایگاه گذشته خود را در جهان عرب بار دیگر به دست آورد، جایگاهی كه همواره در طول تاریخ به عراق تعلق داشته است. به علاوه، مبارزه با دشمن اصلی آنان در منطقه نیز در دستور كار دولت جدی عراق قرار خواهد گرفت. این دشمن اسراییل است كه در حقیقت بخشی از محدوده نظامی آمریكا در منطقه به حساب میآید. البته این اتفاقات محتمل، با وجود مخالفت آمریكا و انگلیس چندان نیز امكانپذیر نخواهد بود. شكی وجود ندارد كه بدین ترتیب، صحبت از عراق مستقل و مردمسالار و قدرتمند، تنها یك لطیفه خواهد بود. البته هم اینك دولت آمریكا با برقراری تعدادی از لوازم دموكراسی، بر نارضایتیها غلبه كرده است ولی این اقدامات، هرگز یك دموكراسی كامل را برقرار نخواهد ساخت، چرا كه تاكنون آمریكا در هیچ یك از مستعمرات خود چنین اجازهای نداده است. نگاهی به تاریخ معاصر كوبا، نیكاراگوئه و هائیتی بیاندازید. با حركت هر یك از این كشورها به سوی قدرتمند شدن، بحرانی در این كشورها به وجود میآید. البته فرانسه و انگلستان نیز در دوره استعمارگری خود چنین اقداماتی را در دستور كار داشتند. این یك روش به كارگیری شده توسط همه قدرتهای سلطهگر بوده است. البته عراق شرایطی نظیر نیكاراگوئه نخواهد داشت، بلكه بسیار مهمتر است.
● در مورد حوادث ۱۱ سپتامبر و اقدامات آمریكا و انگلیس چه نظری دارید؟
من در آن زمان هم اعتقاد داشتم كه با مشاركت آمریكا و انگلیس در این جنگ باید انتظار افزایش حملات و اقدامات تروریستی را داشت، همان طور كه در واقع اتفاق افتاد. من میگویم كه به زودی تروریستها به سلاحهای كشتار جمعی دست مییابند كه نتایجی غیرقابل پیشبینی خواهد داشت.
● عدهای از نویسندگان معتقدند كه جورج اورول با نگارش آثار خود در دهههای ۳۰ و ۴۰ میلادی، به جنگ غرب علیه فاشیسم پاسخ داده بود. همچنین آنان معتقدند كه نوعی جنگ در داخل شهرهای ما در حال وقوع است كه ایالات متحده باید برای مقابله با آنها چارهای بیاندیشد.
من موافق این نظرات هستم؛ اما دخالت ما نباید با كمك به گروههای جهادی صورت گیرد، چرا كه سیاست آنها اینگونه است. مثلاً به نوارهای ارایه شده از سوی القاعده نگاه كنید. هر یك از اقدامات آنها پاسخی به یكی از دخالتهای غرب در منطقه خاورمیانه است. البته این تنها نظر من نیست، بلكه بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران و حتی سازمان اطلاعات اسراییل چنین نظری دارند. آنان میگویند كه اقدامات خشونتطلبانه بر ضد شهروندان، هدیهای به بنلادن خواهد بود و او از این اقدامات به عنوان سلاح تبلیغاتی خویش بهره برده و مثلاً چنین میگوید: «ما باید از اسلام در برابر حملات غرب دفاع كنیم، زیرا آنان خواهان از بین بردن اسلام هستند و جنگ ما، جنگی دفاعی است.»
لذا من معتقدم كه شیوه كنونی غرب نادرست بوده و باید برای مقابله با تروریسم فكر دیگری اندیشیده شود. راهحل پیشنهادی من، قطع كردن زنجیرههای حمایت از تروریسم است، اگرچه این اقدامات هم نوعی مداخله است. باید بگویم كه جورج اورول در این بخش نظری نداشت.
● به نظر شما، وقایع ۱۱ سپتامبر بر سیاستهای ایالات متحده چه تأثیری نهاده است؟
این اتفاقات، تأثیراتی پیچیده بر ایالات متحده داشته كه مطمئن هستم در خارج از كشور بازتاب صحیح نداشته است. البته مردم ایالات متحده نیز هیچ چیز در مورد دنیای خارج نمیدانند. حتی مردم آمریكا موقعیت جغرافیایی فرانسه را نیز نمیتوانند تشخیص دهند. در كشور بزرگ آمریكا، همه چیز بر مبنای مسائل داخلی این كشور متمركز شده است. وقایع ۱۱ سپتامبر تعداد زیادی از آمریكاییان را به این فكر واداشت كه ما باید وقایع دنیا را مورد توجه قرار داده و نقش واقعی خود را در جهان بشناسیم. بدین ترتیب میتوانیم دلایل وقوع سایر اتفاقات را درك نماییم.
نتیجه اصلی این رویكرد، افزایش توجه مردم آمریكا به مسائل خارجی بود. همچنین بینندگان این برنامهها، رشد حیرتآوری داشت. به طوری كه من برای بررسی درخواستهای رسانهها برای مصاحبه، حدود ۱ ساعت وقت صرف نمودم. اینك سازمانهای مختلف دولتی ما در گزارشهای خود به این موضوع اشاره مینمایند. نتایج این پژوهشها حاكی از این بود كه جناحهای سیاسی آمریكا در مورد وقایع مختلف، از بازگو نمودن حقیقت امتناع میورزند. پس باید پذیرفت كه تأثیرات این وقایع، بسیار پیچیده و دور از انتظار بوده است. البته من با نظراتی كه معتقدند، ایالات متحده از این اتفاقات آگاه بوده ولی اقدامی نكرده است، موافق نیستیم، زیرا دلایل مطرح شده از سوی آنها چندان قابل اعتنا نیست؛ ولی ما در آینده در این مورد بیشتر خواهیم دانست.
مصاحبه با نوام چامسكی
منبع: WWW.chomsky.info
منبع: ماهنامه سیاحت غرب
منبع: WWW.chomsky.info
منبع: ماهنامه سیاحت غرب
منبع : خبرگزاری فارس
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی دولت حجاب مجلس دولت سیزدهم گشت ارشاد جمهوری اسلامی ایران رئیسی امام خمینی رئیس جمهور جنگ
هواشناسی سیل تهران پلیس قتل شهرداری تهران کنکور وزارت بهداشت فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی آتش سوزی
خودرو قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا مسکن تورم ایران خودرو قیمت بازار مسکن
زنان سریال سریال حشاشین سینمای ایران تلویزیون سینما موسیقی سریال پایتخت قرآن کریم ترانه علیدوستی مهران مدیری کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳ خورشید
اسرائیل رژیم صهیونیستی جنگ غزه غزه فلسطین آمریکا روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی فوتسال آلومینیوم اراک تراکتور تیم ملی فوتسال ایران باشگاه پرسپولیس سپاهان لیورپول
تبلیغات فناوری اپل هوش مصنوعی گوگل سامسونگ ناسا بنیاد ملی نخبگان آیفون
دندانپزشکی سازمان غذا و دارو کاهش وزن مالاریا