شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تخریب مدیریت اصولگرا


تخریب مدیریت اصولگرا
پس از ناکامی و شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری که به تعبیر خود آنها “ بیشترین تاثیر را درتضعیف جبهه اصلاحات و تشدید تفرقه وانفعال سیاسی در بین اصلاح‌طلبان بر جای گذاشت”(۱) انتخابات مجلس هشتم و موفقیت درآن بهترین فرصت جهت برون رفت از انفعال سیاسی و حضور مجدد و جدی اصلاح‌طلبان در عرصه سیاسی کشور به شمار می‌آید. اصلاح‌طلبان به منظور دستیابی به این مهم با اتخاذ سیاست وراهبردی واحد مبتنی بر “ناکارآمد جلوه دادن مدیریت اصولگرا” بویژه تضعیف و تخریب دولت اصولگرای دکتر احمدی نژاد در تلاش‌اند مقبولیت مردمی از دست رفته خویش را بازیافته با تقویت پایگاه اجتماعی خود امیدواری خود را برای پیروزی در انتخابات آتی دوچندان سازند . اصلاح‌طلبان که در تحلیل و ارزیابی علل شکست خود درانتخابات ریاست جمهوری، دوری از مردم و عدم درک صحیح مطالبات حقیقی آنها را به‌عنوان مهمترین عامل در پیش روی خود دارند با آگاهی از گرایش واقبال مردم به گفتمان اصولگرایی وشعارها و برنامه‌های عدالت طلبانه اصولگرایان برآنند تا با انتقاد از عملکرد دولت، ایجاد تردید درتوانایی دولت نسبت به برآورده ساختن انتظارات وخواسته‌های مردم و بزرگنمایی مشکلات موجود افکار عمومی جامعه را متوجه خویش سازند و گوی سبقت را در تصدی کرسی‌های مجلس هشتم از رقیب اصولگرای خویش بربایند.
جریان‌های مخالف دولت به امید پیروزی در انتخابات پیش روی و با حربه تخریب دولت در اذهان عمومی جامعه قصد دارند برای خود یارگیری کنند. این جریان در تلاش است وعده‌های عدالت‌طلبانه دولت احمدی‌نژاد را در حد شعارهایی معرفی کند که عمدتا با هدف فریب مردم و کسب آرای آنها در انتخابات مطرح شده است.
با نگاهی گذرا به تیترها،‌سرمقاله‌ها ،‌تحلیل‌ها ،یادداشت‌ها وحتی خبرهایی که با هدف تضعیف مدیریت اصولگرا ، تنظیم و در روزنامه‌های منتسب به اصلاح‌طلبان و سایت‌های مخالف دولت منتشر می‌شود می‌توان به این استراتژی فریب‌کارانه مدعیان اصلاحات پی برد. درراستای همین استراتژی جریان اصلاحات است که سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی بهترین شعار انتخاباتی را”پایان بی‌کفایتی در مدیریت “، می‌داند و معتقد است :” آرامش درعرصه سیاست خارجی و برخورد با بی‌کفایتی مدیریتی در عرصه داخلی شعارهایی است که طرح آن از سوی احزاب و گروه‌ها در این دوره انتخابات مورد اقبال مردم قرارخواهد گرفت... باید فضایی ایجاد کرد که کشور با مدیریتی با کفایت حرکت کند تا برایند این مدیریت برای کشور مثبت وسازنده باشد.”(۲)
به نظر می‌رسد عملیات روانی و تبلیغات منفی این جریان که از اولین روزهای آغاز به کار دولت خدمتگزار دکتر احمدی‌نژاد در شکل‌ها و ابعاد گوناگونی شروع شده با نزدیک‌تر شدن به موعد انتخابات مجلس هشتم روند فزاینده‌تری یافته است . اصلاح‌طلبان درحالی به هجمه گسترده خویش علیه دولت اصولگرا ادامه می‌دهند که مقام معظم رهبری کرارا با حمایت،‌تحسین و تمجید ازخدمات بی‌نظیر وعدالت‌مدارانه دولت نهم ، پشتکار و تلاش بی‌وقفه دولت رااز نعمت‌های الهی برشمرده چنین بیان فرموده‌اند:”مسئولان دولت به معنای حقیقی کلمه شبانه روز در حال مجاهدت هستند و با برنامه‌ریزی،‌اقدام و پیگیری اهداف نظام و مردم را دنبال می‌کنند که باید این نعمت را شناخت و قدر دانست.”(۳)
مخالفان دولت با نادیده انگاشتن دستاوردهای مثبت وعملکرد قابل قبول دولت تمام همت خود را صرف آن کرده‌اند که با القای ناکارآمدی دولت بزرگنمایی وتکرار کاستی‌ها وضعف‌های دولت(که برخی ازاین کاستی‌ها نتیجه مستقیم عملکرد نادرست دولت سابق است ) موجبات نا امیدی مردم وسلب اعتماد آنان به دولت والبته اصولگرایان را به نفع خود فراهم ‌آورده و از این نمد برای خود کلاهی دست وپا نمایند. اصلاح‌طلبان به گمان خود اگر بتوانند دولت را در تحقق وعده‌هایش ناکارآمد و ناکام جلوه دهند می‌توانند مردمی که رویکرد خود به اصولگرایی را با رای به احمدی‌نژاد به منصه ظهور رسانده‌اندجذب جبهه خود کنند ؛ غافل از آنکه هنوز مردم تجربه تلخ حضور چندساله اصلاح‌طلبان درعرصه تقنینی و اجرایی کشور را به یاد داشته، حاصل شعارها ، برنامه‌ها وعملکرد دولت اصلاحات را به وضوح دیده و چشیده‌اند.
نه تنهادولت بلکه مجلس اصولگرای هفتم نیز از گزند تبلیغات منفی وهجمه گسترده داعیه‌داران اصلاحات درامان نبوده است . به‌عنوان نمونه می‌توان به سرمقاله یکی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب با عنوان “فرار از مچ‌گیری “ اشاره کرد.(۴)
نویسنده این سرمقاله تلاش نموده است با طرح چندین پرسش در خصوص مسائل داخلی وبرون مرزی عملکرد مجلس اصولگرای هفتم را به چالش بکشد . در بخشی از این سرمقاله آمده است:”...کسی از آنها نمی‌پرسد که آیا وظایف نظارتی خود برمجموعه دولت اعم از وزیران و رئیس جمهور را به خوبی انجام داده‌اید؟کسی امروز اصولگرایان را به چالش جدی نمی‌کشد که با کدام مجوز شرعی وقانونی برخی تصمیمات دولت را هزینه ساز می‌نامید اما از اختیارات قانونی خود به صورت کامل و به موقع استفاده نمی‌کنید تا زیان‌های ناشی از این تصمیمات رامتوقف و عاملان ایراد خسارت به ملت و کشور را به دست قانون بسپارید؟ با توجه به شعارهای متعدد شما درمورد معیشت مردم ارزیابی منصفانه خودتان از شرایط اقتصادی کشور و زندگی روزمره مردم چیست؟ آیا در دوره مسئولیت شما مردم احساس آسایش و رفاه بیشتری می‌کنند یا تورم وگرانی هر روز بیش از پیش مردم را آزار می‌دهد؟...”
هر چند در این نوشتار در مقام نقد و پاسخ تفصیلی به پرسش‌های مطرح شده دراین سرمقاله نیستم لکن تذکر دو نکته خالی از فایده نیست. اولا : حمایت مقام معظم رهبری از اقدامات مجلس هفتم و تائید عملکرد آن دلیل محکمی است بر کارنامه مثبت و نمره قبولی مجلس هفتم. در بخشی از سخنان معظم له چنین آمده است:”... شما هم در تبلیغات انتخاباتی‌تان غالبا برروی اصول اسلامی ،‌پایبندی به ارزش‌ها، مبارزه با فساد ، کار برای طبقه محروم ،‌تلاش برای حفظ استقلال و عزت ملی تکیه کردید. مردم هم از این شعارها وحرف‌ها استقبال کردند ورای دادند واین مجلس تشکیل شد ... بر مبنای همین هویت و در امتداد همین شعارها، خطوط اساسی و خوبی هم ،‌حقاو انصافا تعقیب شد. نه دوستان شما (طرفداران مجلس ) و نه دشمنان شما نمی‌توانند منکر آنها بشوند. مجلس نشان داد که به طبقات ضعیف در جامعه اهتمام می‌ورزد. برای او مسئله اساسی جبران ضعف طبقات ضعیف و مردمان فقیرو دورماندگان از بسیاری از امتیازات است، به این توجه نشان دادید هم در گفته‌ها گفته شد هم در برخی از قوانین منعکس شد که بسیار مهم وخوب بود... در زمینه سیاست‌های اصل چهل و چهار که می‌تواند یک حرکت عظیم اقتصادی در کشور به وجود بیاورد مجلس پاسخ خوبی داد ... از جمله نقاط قوت بسیار بارز در این مجلس مواضع محکم واصولی در مسائل بین‌المللی و در مواجهه با استکبار بود ... یکی از امتیازات این مجلس در این سه سال گذشته این بود که منشاء تشنجات سیاسی و بگومگوهای اختلاف افکن در بیرون نشد.”(۵)
ثانیا: بهتر بود نویسنده محترم سرمقاله این پرسش‌ها وانتقادات را چهار سال پیش در آستانه پایان کار مجلس ششم مطرح می‌کرد. رویگردانی مردم از مدعیان اصلاحات درانتخابات مجلس هفتم (اسفند ۸۲) نشان داد که مردم به هیچ فرد وحزب و گروهی چک سفید امضا نداده و حمایت آنها از افراد واحزاب مادامی است که آنها درجهت احقاق حقوق عامه مردم و همسو با مطالبات وخواسته‌های اکثریت افراد جامعه حرکت کنندو به محض اینکه از چارچوب مطالبات عمومی خارج شوند چتر حمایتی مردم نیز از سر آنان برداشته خواهد شد. بنا به اعتراف خود نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم این مجلس بیش از آنکه به مطالبات حقیقی مردم توجه کند و به فکر رفع معضلات آنها باشد با ورود به مسائل سیاسی و حاشیه‌ای موجب سلب اعتماد مردم و رویگردانی آنها از اصلاح‌طلبان شد.
باقر کرد نماینده زاهدان وعضو فراکسیون دوم خرداد مجلس ششم با انتقاد از نبود استراتژی و برنامه کاری مشخص در سال‌های گذشته در جبهه اصلاحات چنین بیان داشته است:” متاسفانه همیشه شعارها بر عملکرد ما سایه افکنده و بیشتر از اینکه عمل کنیم به حرف و تنش پرداختیم .”(۶) همچنین محمدرضا دولت آبادی نماینده نیشابور و عضو فراکسیون دوم خرداد دربیان علت دوری مردم از جبهه اصلاحات چنین گفته است :”وارد شدن بیش از حد به عرصه سیاسی دلیل اصلی ناکارآمدی جبهه دوم خرداد در انتخابات مجلس هفتم بود... جبهه دوم خرداد نتوانست خواسته‌ها و مطالبات اصلی مردم را برآورده کند و نسبت به بیکاری و مشکل تورم وگرانی جامعه قدم مثبتی بردارد تا مردم نسبت به آن امیدوار باشند.”(۷) از این گونه اعترافات درمیان اظهارات نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم بسیار به چشم می‌خورد.
اصلاح‌طلبان باید بدانند که این استراتژی فریب کارانه آنها که بر مبنای تخریب مدیریت اصولگرا بنا شده نیز نتیجه نخواهد داد چرا که ملت شریف ایران خدمتگزاران خود را به خوبی شناخته‌اند وبا اعتقاد کامل به گفتمان اصولگرایی و اصول وارزش‌های انقلاب به حمایت خویش از این گفتمان ادامه خواهند داد.
علی خانی
پی‌نوشتها:
-۱ حبیب‌الله پیمان ،‌”رهایی از یک چرخه تاریخی “، سالنامه شرق، ۱۳۸۴،ص ۴۲
-۲ کارگزاران ،۸۶/۶/۲۵، شماره ۳۹۰، ص احزاب
-۳ کیهان ،شنبه ۸۵/۱۱/۵، شماره ۱۸۷۴۶، ص ۱
-۴ آفتاب یزد ،۴‌۸۶/۱۰/، شماره۲۲۵۰، ص۱
-۵ دیدار با نمایندگان هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی ، ۸۶/۳/۸
-۶ کیهان ،۲۸‌۸۲/۱۲/، شماره ۱۷۹۰۹ ، ص۲
-۷ کیهان ، ۸۶/۱۲/۱۶، شماره۱۷۸۹۸،ص ۲
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید