سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

عمارت فرنگی، روان و قابل تامل


عمارت فرنگی، روان و قابل تامل
بهمن ماه هرسال شاهد پخش مجموعه‌های تاریخی مختلفی از سیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم که هر کدام به نوعی، بر آنچه طی سالیان متمادی بر این ملت مظلوم گذشته است نگاه می‌کنند. امسال نیز به روایت محمد رضا ورزی به تماشای مجموعه «عمارت فرنگی» نشستیم. عمارتی که در هر خشت آن رد پای انگلیس، روسیه، آمریکا و فراماسونری دیده می‌شود.
مجموعه پر خرجی که توانست به هنگام نمایش مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند. حضور خسرو معتضد به عنوان کارشناس تاریخ در این مجموعه، توقع بیننده را در جهت ارائه مسیر درست تاریخ بالا می‌برد. اما متاسفانه در پاره‌ای موارد که به آن اشاره خواهیم کرد، یا به دلیل تنگی زمان برای سازندگان مجموعه یا به هر دلیل دیگری این توقع و انتظارها به انجام نمی‌رسد.
عمارت فرنگی در آغاز خوب شروع می‌شود و احمد شاه که در کودکی به سلطنت رسیده، در جوانی نمی‌داند چگونه با سیاست کنار بیاید یا اگر دقیق‌تر بخواهیم نگاه کنیم، حس به ظاهر وطن دوستی او مانع از این است که کشور را دربست به دست روس‌ها و انگلیس‌ها بسپارد. حس دوست داشتن قدرت و ادامه آن و ظاهرا حس وطن پرستی کلاف سر درگمی می‌شود که احمد شاه را با توطئه‌ای که با یاری انگلیس‌ها به دست اردشیر ریپورتر (محمد مطیع) و محمد علی فروغی (سعید نیکپور) در خود می‌پیچد، له می‌کند. بازی خوب میر طاهر مظلومی (احمد شاه) و لیلا موسوی (همسر احمد شاه) در آغاز نوید دیدن مجموعه قابل تاملی را به بیننده می‌دهد. این روند تا زمان رسیدن مجموعه به میرزا کوچک خان ادامه پیدا می‌کند.
زندگی میرزا کوچک خان جنگلی، شهیدی از سرزمین گیل به صورت مجموعه، فیلم سینمائی و... ساخته شده و تاکنون به نمایش در آمده است، که در تمام آنها میرزا را مردی افتاده و فروتن دیدیم. انتخاب نام کوچک برای خود از سوی میرزا دلیل محکمی بر این مدعاست. در عمارت فرنگی (محمد صادقی) بازیگر نقش میرزا، تصویری از او القاء می‌کند که بیننده احساس می‌کند میرزا چهره‌ای متکبر و مغرور بود. همسر میرزا نیز (رزیتا غفاری) در ارائه نقش یک زن ساده دل شمالی موفق نیست. بخصوص وقتی شعری را که از دل مردم برخاسته بود و برای بزرگداشت میرزا می‌خواندند، می‌خواند در القای حس مردمی شعر سردرگم بود. شاید به این دلیل که گیلک نبود و نیمی از ذهن او هنگام ایفای نقش، در گیر بیان شعر شده بود.
با توجه به این که در عمارت فرنگی قصد آن بود که آغاز به قدرت رسیدن رضاخان تا سقوط او بررسی شود، آیا بهتر نبود با نگاهی گذرا به برخورد رضا خان با میرزا کوچک خان مسیر اصلی عمارت فرنگی دنبال می‌شد؟
رضاخان از آغاز سلطنت بر آن است تا ریشه اصلی مذهب و همچنین روحانیون را در کشور بخشکاند. حضور مدرس (حسین محجوب) روحانی مبارزی که مردانه در مقابل او می‌ایستد نشانگر قدرت همیشگی روحانیت در جهت اصلاح امور در راستای خواست مردم این سرزمین است و سرانجام رضاخان از هراسی که از این قشر در جهت روشنگری سیاست‌های خود دارد، دستور به قتل مدرس می‌دهد.
سعید نیکپور در اجرای نقش فروغی کار درخوری را به نمایش می‌گذارد و در کنار او محمد مطیع نیز پس از سال‌ها بازی قابل تحسینی ارائه می‌کنددر عمارت فرنگی محمدعلی فروغی مهره اصلی انگلیسی‌ها برای به قدرت رساندن رضاخان است. طبیعتا در کنار زندگی رضاخان، زندگی فروغی نیز به تصویر کشیده شده است. فروغی تمام زندگی خود را پس از به قدرت رساندن رضاخان از دست می‌دهد. او در نشستی با لژ فراماسونری دیگری که از او به عنوان میهمان دعوت می‌کند، می‌پذیرد انتقام از رضاخان را به دست فراموشی بسپارد. هر چند در پایان می‌بینیم زن بازیگری (حمیرا) که آلت دست سرپاس مختاری (خسرو فرخزادی) برای به قتل رساندن داماد فروغی (منوچهر زنده دل) است، به دستور فروغی به دست سرباز جوانی (حمید رضا وصالی) به قتل می‌رسد.
هنگامی که رضاخان در خطر سقوط از قدرت قرار می‌گیرد، با التماس از او می‌خواهد تا کمکش کند. فروغی می‌پذیرد تا به جای او از پسرش برای رسیدن به قدرت حمایت کند. در شرایطی که تمام بخش‌های زندگی فروغی به تصویر کشیده می‌شود، جای طرح مساله جمهوریت و این که فروغی خود می‌خواست به عنوان اولین رئیس جمهور ایران نقشی دیگر گونه ایفا کند خالی می‌ماند.به یقین می‌توان گفت بخش عمده‌ای از جوانان تماشاگر چنین مجموعه‌هایی هستند تا بدانند بر این ملت چه گذشته است. پرداخت دقیق به چنین موضوعاتی می‌تواند دست دشمنان کنونی و رسانه‌های غربی را در جهت واژگونه جلوه دادن تاریخ کشورمان ببندد.
سعید نیکپور در اجرای نقش فروغی کار درخور اعتنایی را به نمایش می‌گذارد و در کنار او محمد مطیع نیز پس از سال‌ها دوری بازی قابل تحسینی ارائه می‌کند. در میان سایر بازیگران این مجموعه از بازی خوب فخرالدین صدیق شریف (سید ضیاء) نیز نمی‌توان چشم پوشی کرد.
عمارت فرنگی به روایت محمدرضا ورزی در مسیر تاریخی خود، هرچند نکات سوال برانگیزی را برای تماشاگر بر جا گذاشت، اما از ساختی روان، یک دست و قابل تامل برخوردار بود.

محمد ممجد
منبع : روزنامه جام جم