یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

خواجه‌ نصیر الدین‌ توسی


نصیر الدین‌ محمد بن‌ محمد توسی‌ كه‌ به‌ عقیدهٔ‌ بعضی‌ اصل‌ خاندان‌ او از جهرود قم‌ بوده‌اند و به‌ سبب‌ اقامت‌ خود و خاندانش‌ در شهر توس‌ شهرت‌ توسی‌ یافته‌ ،در سال‌ ۵۹۷ ه ق‌ متولد شده‌ و در سال‌ ۶۷۲ ه ق‌ وفات‌ كرده‌ است‌ . پدرش‌ در تربیت‌ وی‌ بسیار كوشید و او را به‌ كسب‌ دانش‌ و فضیلت‌ تشویق‌ كرد. خواجه‌ در رشته‌ های‌ تحصیلی‌ خود به‌ یك‌ یا دو تن‌ از استادان‌ فن‌ اقتصار نكرده‌ ،حتی‌ در آن‌ دوره‌ مرسوم‌ هم‌ نبوده‌ است‌ كه‌ محصلین‌ تنها در محضر درس‌ یك‌ استاد حاضر شوند ،بلكه‌ از استادان‌ مختلف‌ استفاده‌ می‌كردند و خواجه‌ خود نیز بدین‌ نكته‌ اشاره‌ می‌كند . در رساله‌ای‌ كه‌ در بیان‌ حال‌ خود نوشته‌ ،می‌گوید:
«در طلب‌ حق‌ و اندیشهٔ‌ علمی‌ كه‌ سرمایهٔ‌ سعادت‌ باشد ،از خانهٔ‌ خود هجرت‌ كرده‌ و به‌ حكم‌ وصیت‌ پدر، در هر فن‌ كه‌ استادی‌ می‌یافت‌ ،استفاده‌ می‌نمودم‌ » و پس‌ از تحصیل‌ علوم‌ عربیت‌ و ریاضی‌ برای‌ تحقیق‌ آرا و عقاید ،به‌ علم‌ كلام‌ مشغول‌ گردید و چون‌ بر مبانی‌ آن‌ وقوف‌ یافت‌ ، اسلوب‌ و مقاصد آن‌ علم‌ را نپسندید .از این‌ جهت‌ به‌ علم‌ حكمت‌ راغب‌ گشت‌ و باز عقاید حكما را دربارهٔ‌ مبدأ و معاد ناقص‌ و قواعد حكمت‌ را متزلزل‌ دید و این‌ موجب‌ شد كه‌ خواجه‌ درصدد مطالعه‌ و تحقیق‌ مذاهب‌ دیگر ، از آن‌ جمله‌ روش‌ باطنیان‌ ،برآید .
خواجه‌ نصیرالدین‌ در سفری‌ كه‌ از عراق‌ به‌ خراسان‌ باز می‌گشت‌ با دُعات‌ این‌ مذهب‌ مربوط‌ گردید ؛ میانهٔ‌ آنان‌ سؤال‌ و جوابهایی‌ رد و بدل‌ شد و به‌ موجب‌ همین‌ مقدمات‌ ،خواجه‌ قسمتی‌ از زندگانی‌ خود را در قلعه‌های‌ باطنیان‌ گذرانید .
آنچه‌ به‌ تحقیق‌ پیوسته‌ ،آن‌ است‌ كه‌ خواجه‌ در سال‌ ۶۳۳ ه ق‌ در نزد باطنیان‌ می‌زیسته‌ است‌ . اگر چه‌ درباب‌ رفتن‌ او به‌ قلعه‌های‌ اسماعیلیان‌ علل‌ مختلف‌ نقل‌ كرده‌اند ، اما علت‌ عمده‌ ، همان‌ آشفتگی‌ اوضاع‌ و احوال‌ كشور ما بر اثر حملهٔ‌ مغول‌ و امنیت‌ قلعه‌های‌ اسماعیلیه‌ بوده‌ است‌ ، باری‌ ،خواجه‌ چنان‌ كه‌ خود در رسالهٔ‌ سابق‌ الذكر می‌گوید :برای‌ تفتیش‌ مذهب‌ باطنیان‌ به‌ قهستان‌ رفته‌ است‌ .
تا وقتی‌ كه‌ دژهای‌ این‌ طایفه‌ به‌ دست‌ هلاكو فتح‌ شد، خواجه‌ نصیرالدین‌ آنجا می‌زیست‌ و به‌ تألیف‌ و تصنیف‌ وقت‌ می‌گذرانید و به‌ احتمال‌ قوی‌ ، مدت‌ اقامت‌ او كمتر از بیست‌ و پنج‌ سال‌ نبود ،زیرا به‌ طوری‌ كه‌ از كتاب‌ اخلاق‌ ناصری‌ استفاده‌ می‌شود ،در سال‌ ۶۳۳ ه ق‌ آن‌ كتاب‌ را تألیف‌ كرده‌ است‌ . محتشمان‌ قهستان‌ ، خواجه‌ ،را گرامی‌ می‌داشتند و از آن‌ جمله‌ ناصرالدین‌ كه‌ اخلاق‌ ناصری‌ به‌ دست‌ اوست‌ ، در بزرگداشت‌ خواجه‌ سعی‌ بی‌ نهایت‌ كرد و این‌ دانشمند بزرگ‌ از امنیت‌ و آسایشی‌ كه‌ در آن‌ سرزمین‌ نصیب‌ او شده‌ بود ، استفاده‌ كرده‌ مؤلفاتی‌ چند به‌ رشتهٔ‌ تحریر و تصنیف‌ در آورده‌ ،ولی‌ آسایش‌ خواجه‌ مدتی‌ دراز نكشید ، كه‌ ناصرالدین‌ با وی‌ بد شد و او را محبوس‌ كرد و ظاهرا" حبس‌ او بعد از سنهٔ‌ ۶۴۰ ه ق‌ اتفاق‌ افتاد . بعد از آنكه‌ هلاكو خان‌ دستگاه‌ این‌ طایفه‌ را برهم‌ زد ،خواجه‌ درمیان‌ مغول‌ حرمت‌ و عزتی‌ تمام‌ یافت‌ و از طرف‌ هلاكو مأمور بستن‌ رصد و نوشتن‌ زیج‌ شد . خواجه‌ در سال‌ ۶۷۲ ه ق‌ وفات‌ یافت‌ و او را در كاظمین‌ دفن‌ كردند .
خواجه‌ نصیر از بزرگان‌ فنون‌ فلسفه‌ و ریاضی‌ است‌ و در حقیقت‌ او را تالی‌ ابونصر فارابی‌ و ابوعلی‌ سینا باید شمرد.
خواجه‌ در علوم‌ ریاضی‌ نابغهٔ‌ زمان‌ بود . وی‌ به‌ حل‌ درجات‌ عالی‌ این‌ علوم‌ توفیق‌ یافت‌ و كتب‌ مبسوط‌ و رساله‌های‌ متعدد در این‌ فن‌ تألیف‌ كرد . خواجه‌ ، هندسهٔ‌ اقلیدس‌ و مجسطی‌ بطلمیوس‌ را تحریر نمود و مسایل‌ هندسه‌ و مثلثات‌ و هیأت‌ را با بیانی‌ روشن‌ و عباراتی‌ واضح‌ و فصیح‌ تقریر كرد و به‌ خصوص‌ تحریر اقلیدس‌ و مجسطی‌ و سی‌ فصل‌ و بیست‌ باب‌ و تذكره‌ و هیأت‌ شهرت‌ بسیار دارد و علمای‌ دیگر ، شروح‌ و حواشی‌ بر آن‌ كتب‌ نوشته‌اند .
از كتبی‌ كه‌ خواجه‌ نصیرالدین‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ نوشته‌ است‌ : اخلاق‌ ناصری‌ است‌ كه‌ مهم‌ترین‌ كتاب‌ اخلاق‌ است‌ به‌ روش‌ حكما، و اساس‌ الاقتباس‌ كه‌ مفصل‌ ترین‌ كتابی‌ است‌ كه‌ در فن‌ منطق‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ نوشته‌اند ، و بیست‌ باب‌ اسطرلاب‌ و اوصاف‌ الاشراف‌ كه‌ همهٔ‌ آنها صحت‌ مطالب‌ ، فصاحت‌ انشا و حسن‌ بیان‌ را متضمن‌ است‌ .
دیگر از خدمات‌ خواجه‌ ،این‌ بود كه‌ در دورهٔ‌ هلاكو و هنگام‌ استیلای‌ مغول‌ ، یعنی‌ هنگامی‌ كه‌ خاطر اهل‌ فضل‌ پریشان‌ و علوم‌ در شرف‌ انقراض‌ بود ، بسیاری‌ از دانشمندان‌ را در رصد خانهٔ‌ مراغه‌ گرد آورد و مجمعی‌ علمی‌ بنیاد نهاد و عده‌ای‌ از شاگردان‌ مبرز مانند قطب‌ الدین‌ شیرازی‌ و علامه‌ حلی‌ تربیت‌ كرد كه‌ حلقهٔ‌ اتصال‌ اسلاف‌ به‌ اخلاف‌ شدند. وی‌ آن‌ چنان‌ در جمع‌ كردن‌ كتب‌ سعی‌ بلیغ‌ نمود كه‌ می‌گویند :چهار صد هزار جلد كتاب‌ در كتابخانه‌ رصد جمع‌ آوری‌ نمود و اگر اهتمام‌ خواجه‌ نبود ، غالب‌ آن‌ آثار نفیس‌ از میان‌ می‌ رفت‌ .
یكی‌ از صفات‌ ممتاز خواجه‌ نصیرالدین‌ ،عشق‌ كامل‌ به‌ علم‌ و معرفت‌ و جامعیت‌ در انواع‌ علوم‌ و فصاحت‌ كلام‌ و حسن‌ بیان‌ بوده‌ است‌ . گذشته‌ از مؤلفات‌ فصیح‌ و بلیغ‌ ، اشعاری‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ گفته‌ كه‌ نمودار لطف‌ ذوق‌ و شیوایی‌ گفتار او تواند بود .