دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

زندگی در آب با استیو زیستو - THE LIFE AOUATIC WITH STEVE ZISSOU


زندگی در آب با استیو زیستو - THE LIFE AOUATIC WITH STEVE ZISSOU
سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : وس آندرسن، مندل و اسکات رادین
کارگردان : آندرسن
فیلمنامه‌نویس : نوآ نومبک و آندرسن
فیلمبردار : رابرت د. یومن
آهنگساز(موسیقی متن) : مارک مادرزباف
هنرپیشگان : بیل مورای، اوئن ویلسن، کیت بلانچیت، آنجلیکا هیوستن، ویلم دافو، جف گلدبلوم، مایکل گامبن، نوآ تیلر، باد کورت و رابین کوئن
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۹ دقیقه


آخرین فیلم ̎استیو زیسو̎ی اقیانوس‌شناس (مورای)، با عنوان ̎ماجرای شمارهٔ ۱۲: کوسهٔ جاگوار (قسمت اول)̎ برای نخستین‌بار در دنیا، در لوکاستوی ایتالیا به نمایش درمی‌آید. پس از پایان فیلم ̎استیو̎ در سالن پذیرائی با ̎ند̎ (ویلسن)، خلبان جوانی آشنا می‌شود که ادعا می‌کند پسرش است. ̎استیو̎ و گروهش عازم سفری دریائی هستند تا کوسه‌ای پلنگی که ̎استبان̎، دوست صمیمی ̎زیسو̎ را بلعیده شکار کنند. به دعوت ̎استیو̎، ̎ندن̎ هم هم‌راهی‌شان می‌کند. یکی دیگر از سرنشینان کشتی، ̎جین وینسنت ریچاردسن̎ (بلانچیت) خانم روزنامه‌نگار بارداری است که در حال نوشتن مقاله‌ای دربارهٔ ̎استیو̎ است. در طول سفر هنگامی که ̎جین̎، ̎ند̎ را به ̎استیو̎ ترجیح می‌دهد، تنش بالا می‌گیرد. ̎استیو̎ کشتی را به آب‌های محافظت‌نشده هدایت می‌کند تا ابزارهای موردنیازش را از لابراتور زیردریائی رقیب ثروتمندش، ̎هنسی̎ (گلدبلوم) بدزدد و بلافاصله پس از آن دزدان دریائی به کشتی‌شان حمله می‌کنند. تعدادی از دزدها، ̎بیل̎ (کورت) را که نمایندهٔ شرکت ̎زیسو̎ است می‌ربایند و عده‌ای دیگر در کشتی ̎زیسو̎ باقی می‌مانند. ̎استیو̎ یکی از دزدان دریائی را می‌کشد و خدمه‌اش را از چنگ آنها آزاد می‌کند و سپس ̎بیل̎ را هم از دست بقیهٔ دزدان ـ که خدمهٔ ̎هنسی̎ را قتل عام کرده‌اند ـ نجات می‌دهد. پس از آن، ̎ند̎، ̎استیو̎ را متقاعد می‌کند تا به شکار کوسه ادامه دهد. پس از کشته شدن ̎ند̎ در جریان سقوط هلیکوپتر، ̎زیسو̎ و گروهش با زیردریائی کوچک‌شان به عمق دریا می‌روند تا کوسه را از نزدیک مشاهده کنند. فیلمی که از سفر پُرماجرای ̎استیو̎ تهیه شده، سرانجام در لوکاستو به نمایش درمی‌آید.
● ابتدا باید دنیا و آدم‌های آندرسن را با تمام پوچی‌های طنزآمیزشان بپذیرید و او این کار را در همان اوایل فیلم برای‌تان آسان می‌کند. از آن‌پس می‌توان به عقب تکیه کرد و لذت برد. زندگی در آب... از نوعی هجو بر فیلم‌های مستند تحقیقاتی ژاک کوستوی اقیانوس‌شناس که رسالت زندگی‌اش را عرضهٔ تصاویری بکر از دنیای آب و روزگار پژوهش‌گرانِ حیات آبی انتخاب کرده بود، شروع می‌کند و از تماشاگر دعوت می‌کند فوق مهارتِ شغلی و سرسپردگی روحی ̎گروه زیسو̎ را به سفرهای علمی‌شان باور کند (اگر هم باور نکند، فرقی ندارد!). مشکل پیدا کردن دلیلی برای علاقه‌مند شدن به این گروه و آرمان‌های آن است و این چیزی است که فیلم را پائین‌تر از خانوادهٔ رویال تننبوم (ساختهٔ خود آندرسن، ۲۰۰۱) قرار می‌دهد و آن را به مجموعه‌ای از شوخی‌های قطعه‌قطعه ـ و عاری از کشش روائی ـ تبدیل می‌کند. بیهوده نیست که مهم‌ترین خط داستانی یعنی رابطهٔ پدر و فرزندی ̎استیو̎/ مورای و ̎ند̎/ ویلسن در همه حال تخت و بی‌افت‌وخیز به نظر می‌رسد و مرگ ̎ند̎ چنین بی‌فایده و غیرضروری جلوه می‌کند. داستان از نظر آندرسن بهانه‌ای است برای نمایش زیردریائی به‌صورت بُرش‌هائی از یک صحنهٔ استودیوئی چندطبقه، عادت‌ها و رفتارهای شخصیِ بی‌آزار و بی‌اهمیت، ابزار و آلاتی که امروزه عتیقه به نظر می‌رسند و حاصل غم غربت برای فیلم‌های اینک فراموش شدهٔ کوستو باید باشند، موجودات دریائی قلابی و انیمیشنی، کلاه‌های قرمز ملوانان و ... او واقعاً به سمت و سوی سفر یا آن انگیزهٔ حماسی‌اش ـ یافتن و احیاناً شکار ̎کوسهٔ جاگوار̎ ـ وقعی نمی‌نهد. تبدیل آدم‌های غریب و دور از ذهن با انگیزه‌های نامعلوم به ساکنان عادی دنیا، تنها دل‌مشغولی او است و البته شوخی‌های بی‌تأکید و خودآگاهانه اجرا شده‌ای که قرار نیست بخندانند بلکه ناشی از علاقه به نفسِ بازیگوشی‌‌اند، تخصص او است (مثل صحنه‌ای که مورای موسیقی جدید گروه را که می‌توانند حین کار از طریق کلاه‌شان گوش کنند، معرفی می‌کند). بازیگران خود را با روش آندرسن هماهنگ می‌کنند و متأسفانه برخلاف خانوادهٔ ... نتیجهٔ این کار، هم‌دلی تازه و غافل‌گیرکننده‌ای با شخصیت‌ها نیست بلکه نوعی یک‌نواختی اجباری است (ویلسن با استعداد، به ویژه، حالت‌‌های چهره و زمان‌بندی کلامی‌اش می‌درخشد و جملاتش را باید به دقت گوش داد. آندرسن اما به هر حال تخیل دوست‌داشتنی، کم‌یاب و اصیلی دارد که در زندگی... سخاوتمندانه جاری است و هرگاه آن ملوان سیاه‌پوست، ترانه‌های دیوید بوئی را به زبان پرتغالی می‌خواند، نمی‌توان در حسرت شیرین کارگردان برای یک معصومیت ذهنیِ رها از واقعیت، شریک نشد.