سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

جوجه ترسو


جوجه ترسو
نظریه بازی چارچوبی تحلیلی- ریاضی برای مطالعه فضای تصمیم گیری و تصمیم سازی در موقعیت تضاد منافع است. یک موقعیت تضاد منافع زمانی رخ می دهد که دو یا چند تصمیم گیرنده اهداف متفاوت و متضادی را پیگیری می کنند.
هدف نظریه بازی یافتن استراتژی بهینه برای بازیکنان است. نظریه بازی درعلوم اقتصادی، مدیریتی، سیاسی و استراتژیک کاربرد های متعددی دارد. ۵ فرض پایه ای این نظریه به شرح زیر هستند:
۱) هر بازیکن (‌ تصمیم گیرنده) دست کم دو انتخاب یا گزینه خوب تعریف شده در دسترس دارد. انتخاب ها یا گزینه ها در واقع بازی های مختلف هستند.
۲) هر بازی به یک حالت نهائی خوب تعریف شده (‌ برنده شدن، بازنده شدن، یا مساوی شدن)‌ می انجامد و پس از آن بازی تمام می شود.
۳) هر بازیکن برای هر حالت نهائی یک امتیاز یا مطلوبیت مشخص در نظر می گیرد.
۴) هر بازیکن با قوانین بازی آشناست و می داند که امتیازهای بازیکنان دیگر در حالت های نهائی مختلف چقدر می شود.
۵) هر بازیکن عقلانی بازی می کند. یعنی اینکه اگر دست کم با دو گزینه مواجه شود گزینه با امتیاز بیشتر را برای خود انتخاب می کند.
البته فرض های ۴ و ۵ تا حدودی با شرایط موقعیت های تضاد در دنیای واقعی منطبق نیستند.
توماس شلینگ در کتاب Arms and Influence با معرفی <<بازی جوجه ترسو>>> تلاش کرد که فضای تصمیم گیری و تصمیم سازی دوران جنگ سرد را تحلیل کند. وی بازی جوجه ترسو را به صورت زیر تعریف کرد:
دو راننده مقابل یکدیگر در یک جاده باریک قرار دارند. آنها با سرعت به سمت یکدیگر حرکت می کنند. برنده این بازی کسی است که بعد از دیگری فرمان خودرو را بچرخاند. در واقع راننده ای که اول از جاده منحرف می شود به عنوان یک جوجه ترسو بازی را می بازد. اگر هر دو راننده به مسیر خود ادامه دهند بی شک تصادف شاخ به شاخ خواهند داشت.
با کمی تامل درباره این بازی می توان دریافت که در موقعیت های تضاد منافع گاهی اوقات وجود <<جو انعطاف ناپذیری>> موجب تسلیم شدن رقیب می شود. توماس شلینگ تلاش کرد به کمک نظریه بازی موضوع تهدید به جنگ هسته ای بین بلوک شرق و غرب را بررسی کند. یکی از استراتژی های پیشنهادی وی برای بردن بازی جوجه ترسو این بود که یک راننده در برابر چشم راننده دیگر فرمان خودرو را از جا در آورده و آن را از پنجره به بیرون پرتاب کند!
اگر چه خودرو ایران با خودرو آمریکا و فضای دیپلماسی کنونی با دوران جنگ سرد قابل مقایسه نیست، می توان هنگام تحلیل روابط دیپلماتیک ایران با آمریکا و حتی اتحادیه اروپا از نظریه بازی و بویژه بازی جوجه ترسو استفاده کرد. شایان ذکر است که دکترین اقدام پیش دستانه در محافل سیاسی- اقتصادی نو محافظه کاران آمریکا با فضای بازی جوجه ترسو همسوئی دارد. حتی با گذشتن از مرزهای نظریه بازی و پذیرفتن تغییرات مختلف در قوانین و شرایط بازی می توان سناریوهای دیگر را نیز مد نظر قرار داد.
به عنوان مثال، شاید در کنار جاده یک رویداد بی اهمیت و تماشایی رخ دهد به گونه ای که حواس هر دو راننده به حاشیه جاده جلب شود. بی شک این عدم توجه به مسیر جلو در حالت نهائی به تصادف شاخ به شاخ منجر می شود. در وضعیتی دیگر می توان فرض کرد در یک سوی جاده به جای یک خودرو دو خودرو پشت سر هم حرکت می کنند. خودرو اول فرمان را می چرخاند. راننده روبرو تصور می کند که بازی را برده است و خوشحال می شود اما ناگهان می بیند که خودروی جدیدی در برابرش قرار دارد. در وضعیتی دیگر می توان فرض کرد که موتور یکی از خودروها ناگهان خاموش می شود و فرمان خودرو مقابل قفل شده و ترمز می برد!
به هر حال تصور وضعیت های مختلف برای بازی جوجه ترسو هنگام تحلیل فضای بازی دیپلماسی ایران - آمریکا مفید است. علاوه بر این باید دقت کرد که چنین تحلیل هایی فقط تا زمانی ارزشمند هستند که اولین قانون دیپلماسی نقض نشود، اینکه هیچگاه رقیب خود را در سه کنج یک کوچه بن بست و بدون راه فرار گیر نیندازید. زیرا شاید این جو انعطاف ناپذیری به جای تسلیم شدن صلح آمیز رقیب به حالت نهائی درگیری، نزاع و جنگ منجر شود.
وحید وحیدی مطلق
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران