دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به فیلم مترجم به کارگردانی سیدنی پولاک آشپز که دو تا شد ...


نگاهی به فیلم مترجم به کارگردانی سیدنی پولاک آشپز که دو تا شد ...
در یک نگاه کلی باید اذعان داشت که مترجم سیدنی پولاک، کار خوبی از آب در آمده و می تواند حتی سخت گیرترین تماشاگر را نیز مجذوب خود کند که البته یکی از دلایل این موفقیت، شکل مستند گونه فیلم است; یکی از مکان هایی که داستان در آنجا به وقوع می پیوندد و دنبال می شود مقر دائمی سازمان ملل در نیویورک است; قرار است تا ادموند زووانیه رئیس جمهور دیکتاتور کشوری آفریقایی به نام مابوتو به سازمان ملل بیاید و خود را از همه اتهاماتی که به او منتسب شده تبرئه نماید. زووانیه در این میان طرحی زیرکانه را پایه ریزی کند تا اعضای سازمان ملل او را تبرئه کنند اما حضور مترجمی دورگه به نام سیلویا برومه (نیکول کیدومن) و پیگیری های تابین کلر یک مامور گروه امنیتی ویژه (شان پن) سبب می شود تا طرح زووانیه شکست خورده و او راهی دادگاه جنایتکاران جنگی شود.
داستان مذکور که در ژانری پلیسی و جنایی به تصویر کشیده شده به خودی خود جذابیت های لازم را برای ایجاد کشش در نزد تماشاگر به همراه دارد و همانگونه که پیشتر نیز ذکر کردم استفاده از مقر سازمان ملل به عنوان یکی از لوکیشن های اصلی فیلم، علاوه بر اینکه حالتی مستند گونه به آن داده سبب افزایش جذابیت هایش نیز شده است. اما اشکال بزرگ مترجم در فیلمنامه آن است که اتفاقا محصول همکاری مشترک دو فیلمنامه نویس معروف هالیوودی است.
علیرغم اینکه فیلمنامه جذابیت های نسبتا خوبی دارد اما وارد ساختن برخی خطوط فرعی به فیلم مانند داستان عشق آژین زولا (یکی از رهبران مخالفان زووانیه) و سیلویا، رابطه سیلویا با برادرش سیمون، حضور فیلیپ، دوست مشترک سیلویا و سیمون، ماجرای کشته شدن همسر تابین کلرو مواردی از این دست سبب شده تا از جذابیت های فیلمنامه کاسته شود و اوج این سرازیری در پایان داستان اتفاق می افتد (از زمان گیر افتادن لوئیس لاد - مدیر امنیتی زووانیه- به دست تابین کلرتا بازگشت سیلویا به زادگاهش) به گونه ای که تماشاگر بدون هیچ پیش زمینه ای شاهد وقوع یکسری رخدادهای پی درپی است که به سرعت گره های موجود در فیلمنامه و داستان فیلم را می گشایند و در انتها با کمال شگفتی، سیلویا که ظاهرا به تمام اهداف وطن پرستانه خود رسیده و انتقام خون خانواده اش را از زووانیه گرفته است، تصمیم می گیرد تا مجددا به زادگاهش باز گردد و احتمالا در آبادانی آنجا شریک باشد!
البته به همه اینها اضافه کنید خط باریک و ضریف و ضعیف رابطه احساسی و عاطفی مابین کلر و سیلویا را که با هیچ منطقی نمی تواند سازگار باشد و با این حال در فیلم بدان پرداخته شده است.
بازی دو شخصیت اصلی فیلم (شان پن و نیکول کیدمن) بسیار تاثیرگذار و دیدنی است مخصوصا در صحنه هایی که تماشاگر تمام درونیات آنها را از چهره شان می بیند و در کنار آن بازی با مکث این دو بازیگر در برخی لحظات فیلم بر جذابیت بازی شان پن و نیکول کیدمن افزوده است. ضمن اینکه فیلم از تدوین خوب و یکدستی سود برده که سبب می شود تا مترجم دارای ضرباهنگ بیانی مناسبی باشد و تنها این افسوس را بخوریم که فیلمنامه نویسان این فیلم ای کاش پایان بندی بهتر و دیدنی تری را برای مترجم تدارک می دیدند.

نویسنده : لاله محمودی
منبع : روزنامه مردم‌سالاری


همچنین مشاهده کنید