سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


پری‌ کوچک‌ فلوت‌نواز


شاید تصویری‌ كه‌ از هنرمند به‌ عنوان‌ یك‌ مندرس‌ پوش‌ نامتعارف‌ در فرهنگ‌ جامعه‌ شكل‌ گرفته‌ است‌ برگرفته‌ از زندگی‌ همین‌ افراد باشد. كمتر كسی‌ باور می‌كند در كشورهایی‌ مثل‌ فرانسه‌ و ایتالیا كه‌ از دیرباز به‌ مهد هنر معروف‌ بوده‌اند بسیاری‌ از هنرمندان‌ عمر خود را در خانه‌های‌ محقر و زیر شیروانی‌های‌ نمناك‌ به‌ پایان‌ برده‌ باشند. كامیل‌ كلودل‌ یكی‌ از همین‌ هنرمندان‌ بود.
كامیل‌ رزالی‌ كلودل‌ (۱۹۰۴ـ۱۸۶۹ )به‌ عنوان‌ یك‌ زن‌ پیكرتراش‌ در سایه‌ هنری‌ مردانی‌ زیست‌ كه‌ به‌ او اجازه‌ ندادند زیبایی‌های‌ هنر و شكوه‌ روحش‌ را آنچنان‌ كه‌ می‌توانست‌ عیان‌ كند. عشق‌ او به‌ هنر پیكرتراشی‌ كه‌ از زمان‌ كودكی‌ در او پدید آمده‌ بود در نظر برادرش‌ پل‌ كلودل‌، شاعر معروف‌ قرن‌ بیستم‌، یك‌ جنون‌ بود. از سوی‌ دیگر استاد او «اگوست‌ رودن‌» خواسته‌ یا ناخواسته‌ با بی‌جواب‌ گذاشتن‌ شیدایی‌ كامیل‌ و ازدواج‌ با زن‌ دیگری‌ او را در هم‌ شكست‌، با این‌ وجود كامیل‌ كلودل‌ سعی‌ كرد با تكیه‌ بر توانایی‌ ذاتی‌ و علاقه‌ بی‌پایان‌ خود به‌ هنر بر تمامی‌ این‌ مشكلات‌ غلبه‌ كند.
هنر كلودل‌ بی‌آنكه‌ فمنیستی‌ باشد سعی‌ در بیان‌ احساسات‌ ناب‌ «زن‌ بودن‌»، مادر بودن‌ و عاشق‌ بودن‌ دارد. «درد عاشقی‌» یكی‌ از آثاری‌ است‌ كه‌ این‌ شورمندی‌ را به‌ شیوه‌یی‌ زیبا نشان‌ می‌دهد. آثار كلودل‌ همچون‌ خود هنرمند ساده‌ و صمیمی‌ هستند و حس‌ زیبایی‌ شناسانه‌ بیننده‌ را به‌ آسانی‌ برآورده‌ می‌كنند.
علی‌رغم‌ مخالفت‌ خانواده‌، كلودل‌ در هجده‌سالگی‌ به‌ پاریس‌ رفت‌ و مجسمه‌سازی‌ را نزد رودن‌ استاد این‌ هنر آغاز كرد. او كه‌ همواره‌ مورد تشویق‌ استاد خود بود دل‌ در گرو مهر وی‌ نهاد. اما رودن‌ كه‌ سی‌ سال‌ از او بزرگتر بود این‌ مساله‌ را چندان‌ جدی‌ تلقی‌ نكرد. او در سن‌ ۲۵ سالگی‌ (سال‌ ۱۸۸۹) پس‌ از ترك‌ مدرسه‌ رودن‌ و جدایی‌ از وی‌ نخستین‌ اثر قابل‌ توجه‌ خود را خلق‌ كرد. مجسمه‌ نیایشگر یك‌ مجسمه‌ اندوهگین‌ و یك‌ اثر برونگرایانه‌ است‌. كامیل‌ در آثار بعدی‌ خود از همین‌ شیوه‌ برون‌افكن‌ بهره‌ جسته‌ است‌ و هنر او را می‌توان‌ به‌ گونه‌یی‌ برداشت‌ گرا
(امپرسیون‌) نامید. آثار او راوی‌ زندگی‌ ساكت‌ وی‌ و تنهایی‌ محض‌اش‌ هستند. اندوه‌ و افسردگی‌ اثر «رویای‌ كنار یك‌ اجاق‌» و آخرین‌ اثرش‌ نوازنده‌ فلوت‌ (پری‌ كوچك‌) نماد كامیل‌ كلودل‌ مجسمه‌ساز، یك‌ زن‌ وانهاده‌ و یك‌ هنرمند فرورفته‌ در سكوت‌ هستند. آثار كامیل‌ رویایی‌ و خیال‌گونه‌اند و به‌ شیوه‌یی‌ نو ،گویای‌ عشق‌ مادرانگی‌ و تقدس‌ خفته‌ در وجود او هستند.
هرچند بسیاری‌ از كارشناسان‌ كامیل‌ كلودل‌ را كه‌ مجسمه‌سازی‌ را نزد رودن‌ یاد گرفت‌ پیرو سبك‌ استاد خود می‌دانند اما كاوش‌ دقیق‌ در آثار این‌ دو هنرمند عكس‌ این‌ فرضیه‌ را ثابت‌ می‌كند. چرا كه‌ هنر كامیل‌ كلودل‌ تفاوت‌هایی‌ بنیادین‌ با آثار استادش‌ آگوست‌ رودن‌ دارد. آثار او فوران‌ آنی‌ احساس‌ و جوشش‌ سریع‌ خلاقیت‌ وی‌ هستند. در حالی‌ كه‌ شاهكارهای‌ آگوست‌ رودن‌ پیش‌ از آشنایی‌ با كامیل‌ حاصل‌ یك‌ نظم‌ روتین‌ جانفرسا و فرم‌سازی‌ واقع‌گرایانه‌ از پیكره‌ آدمی‌ به‌ نظر می‌رسند. به‌ عنوان‌ مثال‌ مجسمه‌ تفكر اولین‌ اجرا در سال‌ ۸۱ صرفنظر از ویژگی‌های‌ هنری‌ منحصربه‌فرد خود، فاقد هرگونه‌ روح‌ و تحرك‌ موجود در آثار بعدی‌ رودن‌ است‌.با وجود اینكه‌ كامیل‌ همیشه‌ از رودن‌ به‌ عنوان‌ استاد خود یاد كرده‌ و او را اعتبار آثار خویش‌ می‌دانست‌ رودن‌ نیز به‌ نوبه‌ خود تاؤیر زیادی‌ از شاگرد خود گرفت‌. او پیش‌ از آشنایی‌ با كامیل‌ پیكره‌های‌ عضلانی‌ و مجسمه‌های‌ عاری‌ از احساس‌ می‌ساخت‌. به‌ كمك‌ كامیل‌، آثار رودن‌ ناب‌ و ساده‌ و به‌ شیوه‌ مطبوعی‌ شاعرانه‌ شدند. رودن‌ كه‌ اندكی‌ پیش‌ از كامیل‌ به‌ یك‌ ركود هنری‌ عمیق‌ مبتلا شده‌ بود پس‌ از آشنایی‌ با او بار دیگر به‌ خلاقیت‌ هنری‌ و روحیه‌ مذهبی‌ و عاطفی‌ خود بازگشت‌. از آن‌ پس‌ آثار رودن‌ دچار دگرگونی‌ شدیدی‌ شدند. به‌ عنوان‌ مثال‌ اثر بدقواره‌ دروازه‌های‌ جهنم‌ كه‌ ناتمام‌ نیز ماند قابل‌ قیاس‌ با آثار بعدی‌ وی‌ مثل‌ «اثر آزاد مردان‌ شهر كاله‌» كه‌ برآیند تكنیك‌ هنری‌ رودن‌ و احساس‌ ناب‌ و زنانه‌ كامیل‌ كلودل‌ است‌، نیست‌. به‌ نظر جرارد بوتی‌ كارشناس‌ هنری‌ رودن‌ در این‌ اثر از شیوه‌ هنری‌ كلودل‌ «تاثیر» ونه‌ الهام‌ گرفته‌ است‌. آرایش‌ كردن‌ ونوس‌ و مراقبه‌ در سال‌ ۸۴، دانایید و مجسمه‌ شهید در ۸۵ كامیل‌ كلودل‌ در جام‌ هندی‌ مینیاتور و مجسمه‌ تفكر در سال‌ ۸۶، خستگی‌ در ۸۷، بت‌ ابدی‌ در سال‌ ۱۸۸۹ و اثر وداع‌ در ۱۸۹۰ و بالاخره‌ اثر فرانسه‌ در سال‌ ۱۹۰۴ همگی‌ از جمله‌ آثار رودن‌ هستند كه‌ از هنر كلودل‌ تاثیر پذیرفته‌اند و این‌ تاثیر بیش‌ از همه‌ آنها در شباهت‌ اثر خواهر و برادر رودن‌ به‌ دختر و بقچه‌ كامیل‌ كه‌ هر دو در یك‌ استودیو و بطور همزمان‌ با استفاده‌ از یك‌ مدل‌ خلق‌ شده‌اند، نمود می‌یابد. كافی‌ است‌ آثار عامیانه‌ رودن‌ مانند اسكیس‌های‌ پائولو و فرانسیسكا رامینی‌ بوسه‌ و مجسمه‌ زن‌ كز كرده‌ در سال‌ ۸۱ كه‌ رودن‌ آنها را پیش‌ از دیدار با كامیل‌ ساخت‌، را بررسی‌ كرد. هر دو اثر از نظر نگرش‌ هنری‌ و شیوه‌ كاری‌ تفاوت‌ زیادی‌ با آثار بعدی‌ رودن‌ مجسمه‌های‌ قهرمانان‌ فرانسه‌ برای‌ باغ‌ عمومی‌ كه‌ موفق‌ترین‌ آنها سردیس‌ بالزاك‌ است‌، دارند.هنرمندان‌ معاصر كامیل‌ كلودل‌،او را زنی‌ پاك‌، زیبا و فرو رفته‌ در انزوایی‌ خودخواسته‌ و دوستانش‌، زندگی‌ وی‌ را غمگین‌ اما سالم‌ می‌پنداشتند. او در سالهای‌ پایانی‌ عمر بیشتر مجسمه‌هایش‌ را ویران‌ كرد و از این‌ رو از نظر راث‌ باتلر پژوهشگر امروزه‌ تعداد كمی‌ از آنها در موزه‌ رودن‌ وجود دارد. در این‌ ۱۵ سال‌ رابطه‌ هنری‌ و عاطفی‌ كامیل‌ كلودل‌ قربانی‌ نام‌ و آوازه‌ رودن‌ شد. به‌ نظر باتلر هنر كلودل‌ بیش‌ از هنرمندانی‌ چون‌ ماری‌ كاسات‌، آلما شیندلر و گالاگالا بر هنر مجسمه‌سازی‌ قرن‌ بیستم‌ اثر گذاشت‌. چنان‌ كه‌ در آثار هنرمندان‌ بزرگی‌ همچون‌ جاكومتی‌ نیز می‌توان‌ به‌ وضوح‌ شیوه‌ هنری‌ كامیل‌ كلودل‌ را مشاهده‌ كرد.

نشمیل‌ مشتاق‌
منبع : روزنامه اعتماد