سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

ایران و بین المللی شدن دیپلماسی


ایران و بین المللی شدن دیپلماسی
ایران شایستگی داشتن وجهه عمومی و نقش جهانی را دارد و برای رسیدن به این هدف نیازمند دیپلماسی بین المللی است. بنابراین باید در حل مناقشات جهانی و سیاستگذاری ها نقش موثری داشته باشد.
در بحث بین المللی شدن اهمیت دادن به وجهه عمومی، حضور فعال در مناظرات جهانی، شرکت در اقتصاد جهانی و ایفای نقش در حل مناقشات جهانی از عوامل لازم برای بین المللی شدن کشور است.
دیپلماسی به معنای مدیریت روابط بین «کشورها» و «کشورها و عناصر دیگر» از طریق روش های صلح آمیز یک ابزار است و کمتر پیش می آید که خود یک مقصد و هدف باشد.
به عقیده من هر کشور یا عنصری باید یک راهبرد خردمندانه در برابر جامعه بین المللی داشته باشد. این راهبرد می تواند واقع بینانه یا آرمان گرا باشد، اما منظور من راهبردی عملی و واقع بینانه است. دومین فرضیه من این است که هر کشوری باید درک درستی از قدرت نسبی خود داشته باشد و بداند از چه جایگاهی برخوردار است. سومین فرضیه من درک منافع ملی است، هر کشوری باید درک درستی از منافع ملی خود داشته باشد. چهارمین فرضیه من این است که هر کشوری باید درک درستی از اهداف و مقاصد خود به عنوان یک ملت داشته باشد. باید از خود سوال کنیم می خواهیم به کجا برسیم؟ از چه مسیری برویم؟ هر ملتی باید هنگام برقراری ارتباطات و کنش ها و واکنش ها به این فرضیات توجه کند.
اهداف سیاست خارجی بر چند مبنا قرار دارد; جست وجو و تلاش در راستای رسیدن به یک هدف خاص که در یک جنبش و حرکت آشکار می گردد; و دیگر، تعریف منافع ملی است; باید بفهمیم به دنبال چه هستیم.
منافع ملی بر چهار دسته اند: دسته اول امنیت و قدرت (معمولا قدرت بازدارنده) است. دسته دوم پیشرفت اقتصادی پویا می باشد; بر کلمه پویا تاکید می کنم، زیرا سرعت پیشرفت هر کشور باید نسبت به سایر کشورها رقابت طلبانه باشد. اگر سرعت شما ۵ و سرعت دیگران ۸ باشد با گذشت زمان از سایرین عقب خواهید ماند. سومین دسته سلامت و رفاه شهروندان است. چهارمین دسته داشتن سهمی منصفانه در میان دولت های جهانی است. یک دولت هنگامی می تواند به خود افتخار کند که در سطح دولت های جهانی باشد. موارد ذکر شده همگی جزو منافع ملی هستند; بنابراین اگر بخواهیم سیاست خارجی را درک کنیم باید تعریف درستی از این چهار مورد داشته باشیم.
در یک راهبرد جهانی چندین مورد از اهمیت بسیار برخوردار است. یکی از آنها داشتن نگرشی پویا و توجه به همسایگی جهانی است. یعنی اگر چیزی خوب یا بد باشد همیشه به همین ترتیب نمی ماند; چرا که ما در جهانی زندگی می کنیم که مرتب در حال تغییر و پیشرفت است. دومین مورد شرکت جمعی است; در جهان هیچ بازیکن تنهایی وجود ندارد که بتواند ادعا کند به تنهایی می تواند هر کار دلش خواست انجام دهد. در نگرش پویا راهبرد حداکثر یا حداقل قابل قبول نیست. باید مصالحه را به عنوان یک عامل اساسی فرا گرفت. مورد مهم بعدی نداشتن نگرشی ثابت و ایستا نسبت به جهان است; ما همیشه از دست جامعه بین المللی شکایت داریم و آنها را عامل بازدارنده ما از پیشرفت و ترقی می دانیم. با داشتن نگرشی ثابت همواره در مورد محدودیت ها و سرکوب شدن ها حرف زده و گفته ایم موقعیت کنونی خود را نمی توانیم تغییر دهیم.
هر کشوری باید این سوال را از خود بپرسد ما به کجا تعلق داریم؟ جهان دارای نظامی است که برخی مطابق آن رفتار می کنند و برخی نمی کنند; سوال ما این است: آیا ما به این نظام تعلق داریم؟ آیا بخشی از این جامعه بین المللی هستیم؟ این رابطه بین ما، به عنوان یک ملت و جامعه بین المللی باید تعریف شود. اگر احساس می کنیم خارج از آنها قرار گرفته ایم و متفاوت از آنها هستیم باید وارد عمل شویم تا بتوانیم به اهداف خود برسیم. باید علیه این عمل غیرمنصفانه قیام کنیم، که البته این امر نیازمند قدرت بسیاری است.
این حرکت علاوه بر خارج از سیستم جهانی، باید از درون آن نیز شکل بگیرد. درست است که هویت ما مشابه دیگر اعضای جامعه بین المللی نیست، اما ما بخشی از آنها هستیم.
برای اقدام به این کار از داخل سیستم جهانی به چندین مورد نیاز داریم که اولین و مهمترین آن ایجاد وجهه و سیمای مناسب است. ما حتی به عنوان یک فرد در جامعه محلی نیز نیاز به وجهه عمومی داریم تا بتوانیم در جامعه رابطه برقرار کنیم. این امر یک روند است، روندی وقت گیر که می تواند خطر یا امنیت به همراه داشته باشد و گاهی حتی از به کارگیری قدرت نیز مهمتر و موثرتر است. در روند ایجاد وجهه و سیمای مناسب باید بازیکنی ثابت قدم و منسجم باشیم، چرا که هر چه در جهان اتفاق می افتد از روند ساخت منسجم حاصل می شود و این چیزی است که همواره درحال رخ دادن است.
دومین موردی که در این زمینه به آن نیاز است دیپلماسی و مذاکرات می باشد. سومین مورد فعال بودن در سازمان های بین المللی است، کسی که فعال نیست نمی تواند تاثیر مثبتی بر تصمیم گیری های جهان بگذارد.
برای ایجاد تغییر از خارج سیستم جهانی نیز به چندین عامل نیاز است; یکی از آنها داشتن موسسات غیردولتی بین المللی پویا است که در سطح جهانی فعالیت داشته باشند. دیگری داشتن اقتصاد رقابت جویانه است که برای ساختن وجهه عمومی و معرفی فرهنگ خود به دیگران به آن نیازمندیم. مورد بعدی دانش است. باید دانشکده ها و مراکز تحصیل بین المللی شده داشته باشیم که بتوانند در سطح جهانی فعالیت کنند.
برای ایجاد تغییرات در خارج به قدرت نظامی، اقتصاد قدرتمند، به چالش گذاشتن نظام غالب و شوریدن علیه آن نیازمندیم.
نویسنده : محمد حسین عادلی
منبع : دیپلماسی ایرانی