دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

عرفات؛ میقات علم و عمل


عرفات؛ میقات علم و عمل
عرفه و عرفات، هرچند که بخشی از مناسک حج است ولی بیشتر مردم از آن فقط بودن در نزدیک کوه عرفه، بیرون حریم حرم مکه و دعای امام حسین(ع) در آن روز را به یاد دارند. این درحالی است که روز عرفه و مکان آن، در بردارنده بسیاری از آموزه ها و گزاره های شناختی و معرفتی است که آدمی را در مسیر کمالی با چنان سرعتی پیش می برد که بیرون از تصور است. اگر تنها به روایاتی بسنده کنیم که زیارت امام حسین(ع) در آن روز را به اندازه هزار حج و عمره مقبول درگاه الهی برمی شمارد، می توان معرفتی عظیم از مقام و منزلت این روز به دست آورد. این روز هرچند که در آیات و روایات همانند روز قربان و فطر و غدیر از اعیاد به شمار نیامده ولی از نظر مقام و منزلت، کمتر از آن نیست.
نویسنده با توجه به اهمیت و منزلت این روز، با بهره گیری از آیات و روایات تلاش کرده است تا نمایی از حقایق نهان دراین روز را تبیین و تحلیل نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
● عرفه و نفحات رحمانی
عرفات نامی برای سرزمین مخصوص در بیرون حرم حریم مکه است (مفردات راعب اصفهانی ذیل واژه عرف) و چنان که نویسنده معجم البلدان حدود آن را مشخص می دارد، سرزمینی است که از کوه مشرف بر دامنه عرفه آغاز می شود و تا کوه های عرفات ادامه می یابد (معجم البلدان ج۴ص۱۰۴) این سرزمین از حدود حرم مکی بیرون است با این همه خروج به سوی آن واجب و وقوف در آن از ارکان حج می باشد. (تفسیر التحریر و التنویر، ج۲ جزء۲ص۲۳۸ و ۲۴۰)
درباره علت و فلسفه نامگذاری عرفه گفته اند که چون جبرئیل، مناسک حج را به ابراهیم معرفی کرد و آن حضرت(ع) دراین مکان به آیین های آن آشنا و معرفت یافته، از آن رو به عرفه و عرفات یاد شده است. (معجم البلدان ج۴ ص۱۰۴)
در اهمیت و ارزش حضور در عرفات همین بس که عمل حج اکبر به آن آغاز می شود. به این معنا که تا پیش از آن عمل، تنها اعمال عمره انجام می شود و اعمال عمره که از آن به حج اصغر یاد می شود (تفسیر عیاشی ج۲ص۲۱۷ براساس روایتی از امام صادق علیه السلام) اعمالی مقدمی است؛ زیرا برای هر عملی مهم، مقدماتی لازم است که باید فراهم شود. برای ورود به نماز، وضو گرفتن و کسب طهارت ظاهری شرط لازم است و بی وضو و طهارت نمازصحیح نمی باشد و شخص نمی تواند وارد نماز شود.
برای ورود به حریم حرم الهی و سرزمین مقدس کعبه لازم است که شخص، اعمالی را به عنوان مقدمه ورود به سرزمین مقدس انجام دهد که از آن به عمره یاد می شود. از این رو هرکسی که وارد سرزمین مقدس می شود می بایست خود را محرم سازد و در حالت احرام وارد سرزمین مقدس و محدوده حرم مکی شود.
● عمره، مقدمه ورود به حرم مکی
اعمال عمره در حقیقت مجوز عبوری است تا شخص بتواند داخل در حرم مکی شود و لذا نقش مقدمی دارد. این نقش مقدمی حتی درباره حجاج نیز صادق است. به این معنا که حاجیان نیز باید به عمره معتمر شوند و در حالت اعتمار وارد سرزمین مقدس مکی شوند. از این رو نسبت به حج نقش مقدمی دارد و چنان که در روایت امام صادق(ع) آمده است حج اصغر است و حج اکبر با ورود به سرزمین عرفات و وقوف در آن آغاز می شود. (تفسیر عیاشی، ج۲، ص ۲۱۷ حدیث ۱۷۸۴)
هرچند که واژه عرفات در قرآن تنها یک بار آمده (بقره آیه ۱۹۸) ولی برای آن ثواب و ارزش هایی بیان شده که می توان از آن ها به مقام و منزلت این روز و این مکان پی برد.
هرکسی که می خواهد مناسک حج را انجام دهد می بایست نخست به سرزمین عرفات که بیرون از حرم حریم است برود و با شناختی جدید به درون حریم حرم درآید. پیش از آن حاجی خود را با عمره و مناسک آن، به نوعی تطهیر کرده و آمادگی آن را یافته تا دوباره به شناختی جدید و کامل تر دست یابد.
عمره همانند ورود به دانش آفاقی است که در آن با کلیت عظمت الهی و مکه آشنا می شود و از راه دور به تعظیم خداوندی می پردازد. هر چند تا مقام قرب کعبه پیش می آید ولی این نزدیکی همانند دانش عادی بشر در عالم ماده است. در این مراحل تنها با قوای حسی به مشاهده آثار آفاقی می پردازد؛ زیرا انسان به طور طبیعی نخست در دام احساس و عواطف قرار می گیرد و آن چه شخص را مجذوب می سازد آثار حسی است. هرکسی وارد مسجدی می شود نخست جاذبه های ظاهری ساختمان و رنگ و لعاب آن است که وی را به خود مجذوب می کند و تا دمی در آن درنگ نکند این عظمت برای او عادی نمی شود.
حاجی اکنون که با اعمال مقدمی عمره و پیش آموزش های تمرینی، توانسته پیش نیاز هایی را انجام دهد، می تواند برای مرحله کامل تر خود را آماده کند. از این رو می بایست به بیرون حریم حرم برود؛ ولی نباید به هر سرزمینی وارد شود بلکه باید به جایی برود که در آن شناختی به دست آورد که فرصت دیدار دوست به شکل دیگر را فراهم آورد.
روز هشتم، روز ترویه است و انسان می بایست آب بردارد تا درون و بیرون را به آب حیات به ویژه آب چشمه زمزم بشوید و از آن بنوشد. آبیاری کردن تن و جان باید هنگام خروج از مکه به سوی سرزمین عرفات انجام شود تا با طهارت کامل باشد. آب در فرهنگ اسلامی و قرآنی به مفهوم زندگی و حیات است؛ از این رو خداوند می فرماید: وجعلنا من الماء کل شی حی، ما هر چیزی را به آب زنده قرار دادیم.
حاجی پس از ترویه باید نه به صورت انفرادی بلکه به همراهی مردم گام در مسیر عبودیتی دیگر بگذارد و تا کوه شناخت، بالا و بیرون رود که عرفه چیزی جز مرکز آموزشی شناخت و معرفت نیست. در آن سرزمین در خود اندیشه می کند و به حکم تفکر و تدبر در آفاق و انفس، خود را به مقام معرفت اعمال و رفتارهایی می رساند که مقام عبودیت را با مقام ربوبیت طولی پیوند می زند و اعمال ظاهری و خانه ظاهری را با خانه محبت و دوستی ولایت الله و ولایت اهل بیت(ع) به عنوان باطن کعبه پیوند می زند و همان گونه که ابراهیم(ع) در کوه عرفه معرفت به حقایق و ملکوت اعمال یافت و حقیقت حج را به دست آورد، مردم نیز باید این گونه شوند.
● ابزار کسب معرفت
برای دست یابی به معرفت نیاز است از ابزارهایی استفاده کرد که سرعت انتقال و درک آدمی را افزایش می دهد و نور دانش را در دل ها می افروزد. از این رو خداوند فرمان می دهد که در هنگامه وقوف شخص باید استغفار کند. (بقره آیات ۱۹۸و ۱۹۹) و چنان که در آیات قرآنی بیان شده از کارکردها و آثار استغفار می توان به مصونیت یابی از آثار گناه و اعمال زشت و دفع و رفع عذاب اشاره کرد. استغفار از آن جایی که هماره با توبه و بازگشت به سوی خداوند همراه است بسترساز دست یابی به اسمای الهی می شود و ذات آدمی را با حقیقت اسمایی روشن می سازد. این گونه است که نور علم لدنی در جان شخص ظهور و بروز می کند. پس از آن است که بصیرتی به دست می آورد و از ظاهر اعمال و چیزها می گذرد و به باطن و ملکوت آنها می رسد.
این گونه است که نفحات رحمانی از کوه عرفه بر جان شخص وزیده می شود و با وقوف در سرزمین شناخت، فرصتی می یابد که در آفاق و انفس سیر کند.
بارها درباره اقتدار زمان و مکان سخن گفته شده است. سرزمین عرفه دارای اقتداری شگفت است چنان که روز عرفه نیز این گونه است و فرصتی است که آدمی دروازه های جهان را می گشاید. در آن سرزمین می توان در آسمان دانش و معرفت سیر کرد و در آن برهه زمانی است که می توان جهل را به معرفت شهودی و حضوری تبدیل کرد.
● عرفه، شناخت به معروف و عمل به عرف
اگر به واژه عرفه و عرف توجه کنید درمی یابید که عرف به معنای رمل و تپه مرتفع و بلند است (لسان العرب ج۹ ص۱۵۸) و معروف و عرف به اموری می گویند که درنظر عقلا بلندمرتبه و پسندیده است و همه می بایست بدان توجه و عمل کنند. (التعریفات، جرجانی، ص۱۹۳) عاقلان باتوجه به امور خویش و حل مسایل عمومی می کوشند اصولی را به عنوان اصول عمل عمومی به کار گیرند که از آن به معروف یاد می کنند.
معروف از نظر قرآن هرچند شامل اصول عقلانی و عقلایی است ولی اصول شرعی را نیز دربر می گیرد که حکم عقل و عقلا به آن نرسیده ولی انسان با تفکر و تدبر در آن درمی یابد که این اصول شرعی نیز اموری پسندیده است هرچند که عقل عقلای بشر به آن نرسیده باشد. از این رو خردمندان به همه اصول عقلی و عقلایی و شرعی پای بند بوده و آن را به عنوان هنجارهای پسندیده در زندگی شخصی و اجتماعی به کار می گیرند.
عرفات سرزمینی است که مردم با وقوف در آن سرزمین به شناختی دست می یابند که زمینه برای بازگشت به سوی خدا و عبودیت ربوبی را فراهم می آورد.
سرزمین عرفات و روز عرفه، میقات یعنی زمان و مکان شناخت و معرفت است. در آن جا مردم در دامنه کوهی عظیم می نشینند و به تفکر و تعمق در خود و هستی می نگرند و این که برای رسیدن به چه هدف و مقصد و مقصودی به سرزمین وحی و حریم حرم آمده اند و لباس احرام پوشیده و بسیاری از کارها را بر خود حرام کرده اند.
● سرزمین شناخت ناب
سرزمین عرفات سرزمین شناخت محض و خالص است. در آن جا انسان تنها می بایست دعا کند و با مضامین عالی دعاهای ماثور، خود را با حقیقت هستی و جایگاه و موقعیت خود و خدا آشنا سازد. تفکر در مضامین عالی ادعیه ماثور این توان را به کم ترین انسان ها در حوزه شناخت می دهد تا حقایق را از دریچه دیگر بنگرند.
اگر عرفه و عرف به معنای تپه بلند و مرتفع است، انسان باید در زیر کوه های عرفات، عظمت الهی را در کنار بلندی مقام کرامت وی در یابد. هر معروف و پسندیده ای را بشناسد و بیابد و بدان عمل کند. در این جاست که افزون بر معروف های عقلانی و عقلایی با معروف های شرعی نیز آشنا می شود که از آن به مناسک حج و دیدار و ملاقات با خدا یاد می شود. هر عملی که پس از این انجام می شود، امری پسندیده و در راستای تقرب به خداوند و دست یابی به مقام ربوبیت عبودی است. اگر حضرت ابراهیم (ع) مناسک حج را در عرفات آموخت و به حقایق ملکوتی اعمال دست یافت؛ هر حاجی که قصد خانه خدا و باطن ولایت و کعبه یعنی دیدار صاحب الامر و الزمان (عج) را دارد می بایست این گونه در اعمال و مناسک نمادین خویش اندیشه کند.
پس از وقوف در عرفات و کسب علم و معرفت و شناخت آفاقی و انفسی و اعمالی و مناسکی، حاجی می بایست به سوی مشعر کوچ کند و درآن جا به شعور برسد. شعور، علم و دانشی است که از راه قوای حسی و احساس به دست می آید. از این رو در شبی که در مشعر الحرام وقوف می کند در پی سنگریزه هایی است که می بایست به عنوان تیر برگزیند و در جنگ بامداد فردا آن را به سوی دشمن اصلی و کینه توز بیاندازد.
اگر عرفات مکانی برای معرفت و شناخت باطنی و غیر حسی بود، مشعر مکانی برای شناخت حسی است. انسان پس از غروب آفتاب به سوی مشعر می شتابد و در تاریکی می کوشد تا درباره دشمنی که در تاریکی کمین کرده است آگاهی و شناخت یابد. دشمنی که هم ظاهر و مادی است و هم غیرقابل حس است.
ابلیس دشمنی از جنیان است که ما را می بیند و بر ما از همه جهات احاطه دارد و همانند شب بر ما مسلط است و می کوشد تا ما را به وسوسه به هراس و وحشت افکند و به سوی دوزخ بکشاند. در این شب حاجی می بایست این شعور حسی را داشته باشد که چیزی او را احاطه کرده است که دشمن اوست. هر چند در این زمان نمی تواند آن دشمن را ببیند ولی می تواند آن را حس کند. پس باید برای مقابله آماده شود و تیرهایی را برای مبارزه و جنگ با او آماده کند. بی شک او در روز به انسان حمله می کند و انسان هنگامی که چشم بصیرت وی باز شود و عالم مثالی را همانند عالم ماده ببیند می تواند مثال (جمرات) آن را نیز ببیند. این گونه است که کسی که در عرفات با دانش الهی ، نور بصیرت یافته می تواند به عالم ماده بنگرد. برای بازگشت به عالم ماده می بایست از عالم مثال بگذرد که چون شب تیره و تار است ولی می توان آثار ماده را نیز در آن مشاهده کرد. پس می بایست در همان عالم مثالی آمادگی مبارزه با دشمن را به دست آورد. وقتی نور بصیرت در روز در سرزمین منی آشکار شد و آدمی منایا و آرزوهای خیر و شر را شناخت می بایست به دشمن عالم مثالی خویش یعنی ابلیس در سه ظلمت (لحم و خون و پوست) حمله کند. از این رو باید به نمادهای ابلیسی که به شکل جمرات در عالم ماده ظهور کرده حمله کند؛ زیرا این جمرات دیگر تنها سنگ هایی نیستند بلکه با چشم عرفانی که در عرفات کسب کرده و در مشعر با احساس شب و عالم مثالی آن مواجه شده اکنون می داند که دشمن در سه ظلمت بر او حمله خواهد کرد تا به سوی گمراهی و دوری از خدا و خانه او ترغیب کند. پس سه ظلمت نمادین را به سنگ برائت تار و مار می سازد. آن گاه به سوی مذبحه می آید تا ظلمت خون را نیز به کناری زند و با قربانی خویش تقرب به خدا جوید که در آن، تقوا از شیطان نهفته است. آن گاه از پوست خویش به تحلیق موی، رهایی می یابد و در سه روز منی می کوشد تا منایای خویش را به منایای الهی پیوند زند و آمادگی دیدار با حق را در خانه کعبه بیابد. آن گاه است که مجاز به ورود به حریم و حرم می شود و دیگر اعمال حج را به جا می آورد که هر یک را معنایی در حوزه دیدار با خدا است.
● عرفه، روز شناخت ولایت کبرا و خلافت عظما
عرفه همان گونه که روز شناخت خداوند و خود است، روز شناخت ولایت کبرا و خلافت عظما نیز است. از آن جایی که باطن عبودیت کلی و مطلق، ربوبیت کلی و مطلق است، شناخت ولی الله اعظم نیز شرط اتمام حج و تمام و کمال آن است؛ چنان که این معنا در روایت آمده است.
اگر باطن کعبه توحید، ولایت ربوبی عبدالله است که از مقام علی الاعلی ظهور و بروز می کند و دیدار و بیعت با او شرط پذیرش و قبول حج می باشد، لازم است که شخص در این روز به دیدار ولی الله بشتابد. از آن جایی که امام حسین(ع) در میان اهل بیت(ع) کسی است که خود را قربانی خدا کرده و ثارالله شده است، زیارت وی همانند شناخت کامل به حقیقت ولایت عظما و خلافت کبراست. از این رو زیارت حضرت در روز عرفه و شناخت حقیقت ربوبیت و عبودیت مورد تأکید قرار گرفته است.
در روز عرفه خواندن دعایی که از آن حضرت نقل شده بسیار مفید است به ویژه برای کسانی که در عرفات حضور دارند تا این گونه با بیان ولایت کبرا به نیایش بپردازند. اما اگر کسی در این مکان نیست و می خواهد به ثواب روز عرفه برسد می بایست زیارت امام حسین(ع) را اصالت بخشد که او ذبیح الله است و شناخت این ذبیح الهی خود به معنای شناخت کامل حق تعالی و ولایت و عمل به عبودیت تقربی است که به انسان امکان ربوبیت طولی در حد و اندازه خودش را می بخشد.
به سند معتبر از بشیر دهان، منقول است که گفت: به خدمت حضرت صادق(ع) عرض کردم که گاه هست حج از من فوت می شود و روز عرفه را نزد قبر امام حسین(ع) می گذرانم.
فرمود که نیک می کنی ای بشیر! هر مؤمنی که به زیارت قبر امام حسین(ع) برود با شناسایی حق آن حضرت در غیر روز عید برای او ثواب بیست حج و بیست عمره مبرور مقبول و بیست جهاد با پیغمبر مرسل یا امام عادل نوشته شود و هر که زیارت کند آن حضرت را در روز عید، حق تعالی برای او ثواب صد حج و صد عمره و صد جهاد با پیغمبر مرسل یا امام عادل را بنویسد و هر که زیارت کند آن حضرت را در روز عرفه با معرفت حق آن حضرت، برای او ثواب هزار حج و هزار عمره پسندیده مقبول و هزار جهاد با پیغمبر مرسل یا امام عادل نوشته شود. گفتم: کجا برای من ثواب موقف عرفات حاصل می شود؟
آن حضرت به سوی من نظر کرد مانند کسی که خشمناک باشد و فرمود: ای بشیر هرگاه مومنی به زیارت قبر امام حسین(ع) در روز عرفه برود و در نهر فرات غسل کند و سپس به سوی قبر آن حضرت متوجه شود حق تعالی از برای او به هر گامی که برمی دارد حجی بنویسد که با آن همه مناسک را به جا آورده باشد.
در احادیث معتبر بسیار دیگری آمده که حق تعالی در روز عرفه اول نظر رحمت به سوی زائران قبر حسین(ع) می افکند پیش از آنکه نظر به اهل موقف عرفات کند.
در حدیث معتبر از رفاعه منقول است که: حضرت صادق(ع) به من فرمود امسال حج کردی؟
گفتم: فدایت شوم زری نداشتم که به حج روم و لکن عرفه را نزد قبر امام حسین(ع) گذراندم.
فرمود: ای رفاعه هیچ کوتاهی نکردی از آنچه اهل منی در آن بودند اگر نه این بود که کراهت دارم که مردم ترک حج کنند هر آینه حدیثی برای تو می گفتم که هرگز ترک زیارت قبر آن حضرت نکنی. پس ساعتی ساکت شد و بعد از آن فرمود: خبر داد مرا پدرم که هر که بیرون رود به سوی قبر امام حسین(ع) و عارف به حق آن حضرت باشد و با تکبر نرود، هزار ملک از جانب راست و هزار ملک از جانب چپ، همراه او می شوند و برای او ثواب هزار حج و هزار عمره نوشته شود که با پیغمبر یا وصی پیغمبر انجام داده باشد.
رضا شریفی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید