یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

متفاوت، منتقد و منسجم


متفاوت، منتقد و منسجم
● درباره یک نام
مرتضی مردیها نامی است که هم شناخته شده هست و هم نیست، بی‌اغراق طی یک دهه اخیر کمتر روشنفکری به اندازه مردیها به لحاظ معرفت‌شناختی و بنیان‌های فکری با «وضع موجود» زاویه تئوریک داشته است، وضع موجودی که مردیها آن را به نقد می‌کشد اما تنها منحصر به ماحصل عملکرد سیاستمداران نیست، نقد او به وضع موجود، «مبانی فکر سیاسی» ایرانیان را نشانه گرفته است، نقدی که همسانی‌های غریب معرفتی سیاستمداران حاکم و روشنفکران محکوم را بر آفتاب می‌افکند و علت مصائب امروز را تنها در بدخواهی برخی سیاستمداران نمی‌بیند که سنت روشنفکری ایران نیز خصوصا از دهه ۲۰ بدین‌سو از نظر او خود در ایجاد این وضع متهم و مقصر است. شاید به همین جهت است که همه آن جریانات فکری و سیاسی که مبانی فکری‌شان با نقدهای بنیادین مردیها مواجه شده، کوشیده‌اند در برابر وی «سکوت» پیشه کنند و نقدهای او را بی‌پاسخ‌ گذارند، آنها هرگز به پاسخگویی علنی روی نمی‌آورند، در عوض در جلسات خصوصی‌شان سطح این منازعه فکری را به «بدگویی» از وی فرو می‌کاهند و حتی سابقه حضورش در «جبهه جنگ» یا «استاد دانشگاه» ‌بودنش را به عنوان سند وابستگی‌اش به حکومت به رخ می‌کشند! حال آنکه او مدت‌هاست که از سوی مسوولان دانشگاهی نیز تحت فشار است، از گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی اخراج شده است و نهایتا به گروه فلسفه به تبعید فرستاده شده است. اینها اما همه، فرع قضیه است، مسئله اصلی اینجاست که جامعه روشنفکری ایران، نقدهای مردیها را برنمی‌تابد و به جای گفت‌وگو با منتقد، دفاع متعصبانه از «تاریخ خطاهای خویش» را سرلوحه کار قرار داده است.
● شرح یک راه
شرح راهی که مرتضی مردیها از انتشار کتاب «دفاع از عقلانیت» تا «دفاع از سیاست» پیموده است، در این مختصر ممکن نیست، با این حال شاید بتوان مجموعه تلاش‌های او را زیر سرفصل «لیبرالیسم انتقادی» که او خود در مقدمه کتاب «دفاع از سیاست» به آن اشاره می‌کند، صورت‌بندی کرد؛ لیبرالیسم انتقادی مردیها نقطه‌ای است که فایده‌گرایی، محافظه‌کاری مدرن و عدم‌قطعیت، با هم تلاقی می‌کنند و عجبا که او از این مجموعه به ظاهر متناقض منظومه‌ای منسجم ساخته است که در اجزایش تناقضی نیست، با این حال، برخی از هم‌مسلکان لیبرال مردیها نیز او را از زاویه فایده‌گرایی‌اش مورد نقد قرار داده‌اند و لیبرالیسم و فایده‌گرایی را مانعه‌‌الجمع دانسته‌اند. با این وجود، مردیها همچنان بر لیبرالیسم فایده‌گرای خویش پای می‌فشارد و با ارائه برهان‌ها و استدلال‌هایش فایده‌گرایی را «بی‌بدیل» می‌داند، لیبرالیسم مردیها، البته به جز دیوید هیوم و جان استوارت میل، از توماس هابز نیز تاثیر پذیرفته است. او انسان‌شناسی هابزی را اساس کار خویش قرار داده است و از این زاویه نیز با بسیاری از لیبرال‌های «لاک»گرای ایرانی متفاوت است، مردیها اساسا انسان‌شناسی جان لاک(یا همان سنت انسان‌شناسی خوشبینانه) را منشأ بسیاری از خطاهای روشنفکری در ایران و جهان می‌داند. مردیها همچنین یکی از معدود مدافعان سنت فلسفه آنگلوساکسون و فلسفه تحلیلی و یکی از منتقدان جدی فلسفه قاره‌ای(فلسفه آلمانی) است. مردیها در عین حال در معرفت‌شناسی و فلسفه علم نیز به شدت از فیلسوفانی نظیر کواین و کوهن تاثیر پذیرفته است، شوپنهاور (منتقد سرسخت هگل) نیز از معدود فیلسوفان آلمانی است که او زبان به ستایش‌اش گشوده است.
مردیها به غیر از تالیف، در عرصه ترجمه نیز فعال بوده است و کتاب‌های مهمی از بوردیو، آلن تورن(جامعه‌شناسان فرانسوی) و برایان فی را از زبان‌های فرانسوی و انگلیسی به فارسی برگردانده است. او همچنین مهم‌ترین کتاب جان استوارت میل، یعنی «فایده‌گرایی» را نیز به فارسی ترجمه کرده است که اگر بخت یارش شود در چند ماه آینده منتشر خواهد شد، مردیها اما در «رمان‌نویسی» نیز موفق بوده است، بسیاری رمان منتشر شده او - «در شعله‌های آب»- را نه تنها آغازگر «رمان جنگ» در ایران که بهترین در نوع خودش می‌دانند.
● ... و موفق اما جوان
مرتضی مردیها اکنون ۴۸ ساله است و با این شرایط، با بیش از ۱۰ تالیف و ترجمه، یکی از پرکارترین متفکران و نویسندگان ایرانی طی سال‌های اخیر بوده است، ۴۸سال برای یک متفکر سن زیادی نیست، از این‌رو، او و اندیشه‌اش اگرچه با بسیاری از نامرادی‌ها و بی‌مهری‌ها مواجهند اما اقبال رو به افزون دانشجویان به نوشته‌های وی، می‌تواند نویددهنده تقویت سنت لیبرالیسم ایرانی باشد، مردیها رفته‌رفته به چهره‌ای تبدیل می‌شود که حتی اگر بخواهند هم نمی‌توانند نادیده‌اش بگیرند.

فرید صاحبی
منبع : روزنامه کارگزاران