شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


همخانه


همخانه
مهسا دختر آبادانی دانشجویی است که به دلیل اینکه یکی از واحدهایش را نتوانسته پاس کند مجبور است درتهران بماند از طرفی خوابگاه تعطیل است و او باید خانه ای مناسب بیابد تا در آن بسر ببرد.مهسا با کمک دوستش هانیه خانه ای می یابند که شرایطی خاص دارد.
صاحب خانه پیرزنی تنها است که قصد سفر به خارج دارد و برای این که این چند ماه خانه از گزند دزدان مصون باشد آن را به یک زن و شوهر اجاره می دهد. مهسا با کمک هانیه از چند مرد آزمون می گیرند تا نقش شوهر مهسا را برای مدت کوتاهی بازی کند.
دست آخر جمشید کارگر پیتزا فروش و دانشجوی سال آخر پزشکی که در پیتزا فروشی دایی اش کار می کند با اصرار به مهسا می قبولاند که می تواند این کار را بدون دست از پا خطا کردن انجام دهد. مهسا و جمشید به خانه پیرزن می آیند و او خانه را به آن دو می سپارد و عازم فرودگاه می شود. مهسا نیز جمشید را از خانه بیرون می کند و تا صبح در خانه تنها وشاد درس می خواند اما صبح پیرزن باز می گردد و می گوید که تا حل شدن مسئله پاسپورتش باید در ایران باقی بماند. مهسا دوباره به سراغ جمشید می رود و از او خواهش می کند تا برای مدتی به نقشش ادامه دهد.
جمشید که رفته رفته به مهسا علاقمند شده شبها ازخانه به بهانه های مختلف خارج می شود و تا صبح در پارک ضمن سرو کله زدن با مواد فروشان و زنان خیابانی ؛ سعی می کند خود را از مهسا دور نگهدارد. مهسا نیز در خانه هنگامی که جمشید حاضر است با حجاب کامل است و یا خود را پشت درهای بسته مخفی می کند.
پیرزن هم هر از چند گاهی تذکرات شوهر داری را به مهسا می دهد.حضور جمشید به عنوان شوهر خیالی در جشن عروسی نزدیکان هانیه و اثبات هنر موسیقی جمشید درآن جشن مهسا را هم به جمشید علاقمند می کند اما ورود نا بهنگام پدر مهسا از جنوب به تهران و آن خانه باعث می شود تا جمشید در خانه مخفی شود و پدر که بو برده با یافتن جمشید در کمد خانه بلوایی براه می اندازد. جمشید به زندان می افتد ومهسا به جمشید قول می دهد رضایت پدرش را کسب کند؛ حالا هردو به یکدیگر دلبسته اند.
فیلم همخانه فیلمی است که می خواهد در ظاهر به مشکلات دانشجویی نظیر تامین مسکن و خوابگاه و ....بپردازد اما در بطن ماجرا پا از خط قرمز ها فراتر می نهد و می خواهد آشنایی ضمنی و آیین همسرداری آزمایشی را در خانه ای با حضور یک بزرگتر به معرض آزمون بگذارد.
اینکه این تز چقدر درست است و یا غلط حرف دیگری است اما علی الظاهر با استناد به این تم فیلم نگاهی اساسی به فروش گیشه دارد.
رخدادهای فانتزی و نیمه فانتزی در کنار موسیقی غیر متعارف محسن نامجو و کلیپهای تصویری سعی دارد تا فضایی شاد را ترسیم کند که درآن بر اساس اصول نمایشی کمدی موقعیتی ایجاد میشود لیکن لجبازی های تصویری و قصارهای ضد مرد و یا ضد زن آنچنانی فیلم را به تکراری ضعیف از فضای فیلم آتش بس شبیه ساخته است. تصور خانه ای خالی و زن و مرد نامحرم فیلم را تا حد یک فیلمفارسی تنزل داده و صحنه های بار زدن سیگاری توسط مواد فروش و جلب توجه زن خیابانی براین تنزل افزوده است.
البته سوء تفاهمات فراوان فیلم میتواند برای سینمای بدنه جذابیت داشته باشد اما پایان غیر قابل پیش بینی ورها شده فیلم باعث می شود تا درانتها تماشاگر در یاس و ناامیدی باقی بماند و این که نیروی انتظامی چه قضاوتی می تواند درباره چنین محکومینی داشته باشد از جمله سئوالات بی پاسخ فیلم است.
▪ کارگردان مهرداد فرید
فرزاد اژدری
http://filmania.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید