شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

RATATOUILLE


RATATOUILLE
باید بگویم که براد برد کارگردان برای ساخت فیلمی پس از فیلم درخشان ”شگفت‌انگیزها“ در سال ۲۰۰۴، کار آسانی را برای خود دست و پا نکرده است و تنها در پایان، جدیدترین موفقیت خود را شیرین‌تر ساخته است. پس از فیلم ”ماشین‌ها“ در سال گذشته، Ratatouille صورت بازگشتی برای پیکسار بوده که ترکیبی است از یک شعر پرشور برای شادی‌های آشپزی، الهام‌های هنرمندانه، مساوات‌طلبی، رفاقت، خانواده و پاریس. ترکیب بی‌همتای گرافیک‌های کامپیوتری باشکوه با شوخ‌طبعی (که بخشی از حالت‌های کارتون‌های دیزنی است) و با شوخی‌های فیزیکی جک همراه شده است. این ویژگی آخر در لینگوئینی (با صدای لو رومانو)، یک شخصیت رشته‌ای و بدون استعدادی است که در کافه از مد افتاده گاستو به‌عنوان یک آدم بی‌خود استخدام شده تا تنها پس از پیدا شدن موشی به نام رمی (پاتون اوسوالت) به‌عنوان هدیه‌ای برای آشپزی به ستاره صحنه‌های آشپزی پاریس تبدیل شود. رمی یک شکموی مشکل‌پسند است که تمام فکرش مشغول سرآشپز گاستو و کتاب او به نام ”هرکسی می‌تواند آشپزی کند“، است. او پس از جدا شدن از دار و دسته‌اش در حالی‌که از کلبه روستائی آنها می‌گریخت خود را در شهر روشنائی‌ها یافت. رمی در لینگوئینی در میان یک شهر بزرگ و خارجی، پناهگاه و نیز فرصت تحقق رویاهایش یعنی سرآشپز شدن را می‌یابد، چرا که این حیوان جونده با حرکت در میان موهای دوست انسانش به زودی می‌آموزد که می‌تواند لینگوئینی را هم‌چون یک عروسک خیمه‌شب‌بازی کنترل کند.
حرکت‌های ماهرانه رمی روی لینگوئینی یک حقه زیرکانه است، اما این برد کارگردان است که توانسته با قدرت عروسک‌گردانی شگفت‌انگیز و هم‌چنین و نمایش مهارت‌های برجسته، در کنترل درجات افکت‌های احساسی کمدی از نوسان‌های میان نماهای نزدیک و صحنه‌های ماهرانه قهرمان حیوان خود موفق شود. کار قبلی او قدرت بزرگ‌نمائی شخصیت و کار جدیدش جایگاه ریزبینی و دقت او را در دنیائی خطرناک چند برابر می‌کند، به‌ویژه زمانی‌که صحنه پیش‌زمینه ـ پس‌زمینه رمی و لینگوئینی در کنار رودخانه سن دیده می‌شود میزان‌های بصری آن به دو بخش جداگانه، اما هم‌سنخ تبدیل می‌شود. الگوهای شخصیتی برد، شامل سرآشپز طماع گاستو یعنی اسکینر (با بازی ایان هولم) می‌شود که، می‌خواهد جیب‌هایش را با غذاهای منجمد پر کند و نسبت به آنهائی‌که در شگفت‌انگیزها بودند کمی خمیده‌تر و نرم‌تر به‌نظر می‌رسد. با این‌حال، شخصیت‌ها هم‌چنان با همان حالت سیال و نرم حرکت می‌کنند و در قالب حقیقتی با بهره‌گیری از توالی‌های شلوغ و شاد تثبیت می‌شوند که رمی در آن جست‌ و خیز کرده و در میان مکان‌های گوناگونی هم‌چون خیابان‌های شلوغ پاریس، قایق‌های موتوری و آشپزخانه گوستا دوان دوان حرکت می‌کند. این فیلم در تکاپو به سرزمین‌های پرجمعیتی می‌رسد که در آنها همه چیز از دیگ سوپ در حال جوش و طبقات مملو از ظروف گرفته تا دست و پای در حال حرکت آدم‌ها که در حال به‌کارگیری ظروف آشپزی هستند (که مفهومی از آشپزی را به‌عنوان بخشی از روند جادوئی و هیجان‌انگیز تداعی می‌کنند)، یافت می‌شود.
ابتکارهای تکنیکی پیکسار مثل همیشه شامل جزئیات حیرت‌آور و نیز استعداد خلاق بی‌مانندی شده است که با کاربرد پیش‌زمینه آقای برد با جریان‌های پیچ در پیچ و محو رنگی برای القاء حس قدرتمند مزه‌ها توسط او به نمایش درآمده است. آنچه که این ماجرای هیجان‌انگیز را از یک فیلم انیمیشن صرف جدا می‌کند زیبائی شگفت‌انگیز، نویسندگی زیرکانه یا کارگردانی برجسته آن نیست، بلکه روح دموکراسی افسونگر آن است.
رمی و لینگوئینی که قهرمانان داستان هستند در نتیجه‌گیری پایان فیلم قرار ندارند و به‌جای آن آنتوان اِکو منتقد غذا، یک شبح لاغر، مبتکر و عیب‌جو (که بیشتر به اقوام گم‌شده خانواده آدامز شباهت دارد) با حفظ یکی از مهم‌ترین وظایف شغلی‌اش شجاعت را به نمایش می‌گذارد. در زیر سایه ضبط عالی، این‌کار منحصر به فرد، برد مستعد را سرشار از تحسین کرده و همان شجاعت را در او نشان می‌دهد.
منبع : نشریه تخصصی هنر و رایانه


همچنین مشاهده کنید