یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


سرگردان در بیراهه گیشه و کلیشه


سرگردان در بیراهه گیشه و کلیشه
● نگاهی به آمار فروش فیلم ها در سال ٨٦
جشنواره فیلم فجر را تحویل سال سینمای ایران دانسته اند. با این حساب می توان با آغاز جشنواره فجر، پرونده یک ساله سینمای ایران را بسته شده فرض کرد. یعنی با توجه به رکودی که در دوره یک ماهه پس از جشنواره رخ می دهد، از همین حالا می توان به ارزیابی وضعیت اقتصادی و میزان فروش فیلم ها در سال جاری پرداخت. تجربه نشان داده است در روزهای پس از جشنواره فجر، بسیاری از تهیه کنندگان برای روانه کردن فیلمشان به صف اکران، ریسک نمی کنند و ترجیح می دهند روزهای طلایی نوروز و یا زمان های مناسب تر سال بعد را برای نمایش آثارشان انتخاب کنند. در نتیجه فیلم های یک ماهه آخر سال معمولا نمی توانند تغییر قابل توجهی در جدول فروش (به ویژه در رده های بالای جدول) به وجود آورند. با این نگاه از همین حالا می توان به بررسی میزان و کیفیت فروش فیلم های امسال پرداخت.
● جدولی که حقیقت را می گوید
بررسی جدول فروش، فرصت خوبی برای تحلیل امکانات و بضاعت یک ساله سینمای ایران است. این جدول به خوبی نشان می دهد که سالن ها به چه فیلم هایی روی خوش نشان داده و چه فیلم هایی را پشت درهای بسته نگه داشته اند. اعداد و ارقام فروش فیلم ها بیش از آن که بازتاب دهنده سلیقه سینمایی مردم باشند، بیانگر میزان فرصت هایی هستند که از سوی مسئولان دولتی، برای نمایش فیلم ها ایجاد شده است. جدول فروش به نوعی کارنامه یک ساله سینمای ایران است. این جدول آیینه تمام نمای داشته های سینما در مواجهه با امکانات پخش و نمایش و حمایت های وعده داده شده است.
با نگاهی به فیلم های پرفروش، به راحتی می توان مسیر فعلی سینما را تشخیص داد و مختصات آن را با سیاست ها و اهداف فرهنگی مقایسه کرد.
● موفقیت تجاری «اخراجی ها» با چاشنی جنجال و حاشیه
در پاسخ به این پرسش که فیلم «اخراجی ها» چرا و چگونه پرفروش شد؟ می توان عوامل زیادی را برشمرد. «ده نمکی» در «اخراجی ها» با گذر از خط قرمزهایی که دیگران اجازه ورود به آن ها را ندارند، تصویر نامتعارفی را از فضای جبهه و جنگ ارائه داد. در این فضا چند انسان بذله گو به قهرمان های داستان بدل شدند و تعداد زیادی از لطیفه های پراکنده- که همان روزها از طریق پیامک ها بین مردم رد و بدل می شد- را بر زبان می آوردند. تحول یک باره (ونه تغییر) این آدم ها، همخوان با ذائقه سطحی مخاطب ساده پسند طراحی شده بود. مخاطبی که دوست داشت قهرمان مورد علاقه اش که در ابتدا انسانی بدسابقه و طرد شده بود، در عرض چند دقیقه به شخصیتی موجه و برگزیده بدل شود. استفاده از ستاره های پول ساز و محبوب گیشه همچون «اکبر عبدی»، «محمدرضا شریفی نیا»، «کامبیز دیرباز»، «نیوشا ضیغمی»، «نگار فروزنده» و... نیز تاثیر زیادی در جذب مخاطبان این فیلم داشت. در کنار تمامی این نکات نمی توان نقش موثر جنجال ها و حاشیه های ایجاد شده، درباره این فیلم را نادیده گرفت. اعتراض های تند و تیز «ده نمکی» به آن چه آن را بی توجهی داوران جشنواره به فیلمش می خواند، درگیری های لفظی و مطبوعاتی او با منتقدان و داوران و... عواملی بودند که کنجکاوی مخاطبان را برای تماشای «اخراجی ها» تحریک می کرد. صدا و سیما نیز با پوشش رسانه ای کامل اخبار حاشیه ای فیلم به کمک «ده نمکی» آمد و گیشه آن را رونق بخشید. «اخراجی ها» اگرچه به لحاظ تجاری فیلم موفقی بود و به رقمی بالای یک میلیارد و ٣٠٠ میلیون تومان در گیشه دست یافت، اما نمی توان آن را در ردیف کمدی های عمیق و ارزشمند جای داد.
● رمزگشایی یک توفیق تکراری
فیلم کمدی «توفیق اجباری» (محمدحسین لطیفی) با فروش ٩٧٥ میلیون تومانی، دومین فیلم پرفروش «گیشه ٨٦» است. فیلمی تجاری که فیلم نامه اش به شدت متکی به شوخی های سطحی و تیپ سازی های کلیشه ای است. «توفیق اجباری» با دستمایه قرار دادن زندگی یک ستاره سینما، همان رویکردی را در پیش گرفت که زردنامه های سینمایی بارها از آن استفاده کرده اند. فیلم با سرک کشیدن به زندگی خصوصی «محمدرضا گلزار»، مقام او را در حد یک «افتخار ملی» بالا برد و از این طریق طرفداران این بازیگر را به سالن های تاریک سینما کشاند. «توفیق اجباری» همچنین با کپی برداری از چند فیلم و سریال پرطرفدار، موفقیتش را در گیشه تضمین کرد. فیلم پر است از نماهایی که موبه مو از فیلم «آتش بس» (تهمینه میلانی) تقلید شده و شخصیت هایی که نقش خودشان را در سریال «ترش و شیرین» تکرار کرده اند.
● اشباع کمدی و رکود سینمای جدی
در چند سال اخیر «سینمای کمدی» گونه محبوب و مورد علاقه فیلم سازان و تماشاگران بوده است. امسال هم از بین ٦ فیلم صدر جدول فروش، ٥ فیلم در گونه کمدی فهرست شده اند: «اخراجی ها»، «توفیق اجباری»، «کلاغ پر»، «نصف مال من، نصف مال تو» و «مهمان»
این جدول نشان می دهد که مخاطبان عام سینما، همچنان به فیلم های نشاط آور و کمدی تمایل بیشتری نشان می دهند. آن ها دوست دارند در شرایط ناگوار اقتصادی به تماشای فیلمی بنشینند که بیش از هر چیز مفرح و سرگرم کننده باشد. نتیجه چنین رویکردی اشباع سالن ها از فیلم هایی است که عناصر و نشانه های فکری کمتر در آن ها دیده می شود. در حالی که رکود سینمای جدی و اجتماعی، در سال های اخیر، کاملا محسوس و مشهود است.
● هر سال دریغ از پارسال
حقیقت تلخ و ناامیدکننده جدول «گیشه ٨٦» این است که فیلم های ارزشمند و فرهنگی، در شرایط ناعادلانه اکران مورد غفلت قرار گرفتند و اغلب با شکست های اقتصادی سختی مواجه شدند. فیلم های «خون بازی» (رخشان بنی اعتماد)، «پاداش سکوت» (مازیار میری)، «آرامش در میان مردگان» (مهرداد فرید)، دست های خالی (ابوالقاسم طالبی) و «اتوبوس شب» (کیومرث پوراحمد) فیلم های ارزشمندی بودند که هیچ کدامشان در جدول فروش به جایگاه مناسبی دست پیدا نکردند. ضرب المثل «هر سال دریغ از پارسال» این جاست که مصداق پیدا می کند. در «گیشه سال ٨٥» با آن که فیلم های تجاری تعیین کننده بودند اما در نهایت چند فیلم غیرتجاری همچون «میم مثل مادر»، «به نام پدر»، «کافه ستاره» و «چهارشنبه سوری»، توانستند خودشان را به رده های بالای جدول بکشانند و در جمع هفت فیلم اول فروش فهرست شوند. اما گویا سینمای ٨٦ سینمایی است که وجه غالب فیلم هایش در بیراهه های گیشه و کلیشه سردرگم مانده اند. فیلم هایی که عمدتا بر مدار سوژه های تکراری «کلاغ پر»، «مهمان» و «توفیق اجباری» می چرخند. این در حالی است که در دهه ٦٠ و ٧٠ فیلم های مطرح و درخشانی چون «هامون»، «لیلا»، «از کرخه تا راین»، «عروس» و «روسری آبی» بارها و بارها در صدر جدول فروش جای گرفتند.
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید