شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

بسته جدید یا بسته بندی تازه؟


بسته جدید یا بسته بندی تازه؟
بسته پیشنهادی ۱+۵ توسط خاویر سولانا تحویل مقامات ایرانی شد و بلافاصله در اختیار رسانه ای عمومی نیز قرار گرفت.
هر چند اصل تبادل پیشنهادات بین ایران و ۱+۵ ، یک اقدام رو به جلو تلقی می شود که نشانگر ادامه مسیر دیپلماسی است ، لکن آنچه مسلم است این که بدون نقد و بررسی دقیق این بسته ۱+۵ و تعمیق در آن به منظور گذر از ظواهر جملات و کلمات ، نمی توان تصمیم مناسبی در راستای حفظ منافع ملی در قبال مجموعه پیشنهادی مذکور داشت .
لذا در این نوشتار ، به اجمال ، نقدی خواهیم داشت بر بسته پیشنهادی ۱+۵ :
۱) اولین امتیازی که طبق بسته پیشنهادی به ایران داده خواهد شد، این است:
" ۱+۵ و اتحادیه اروپا، حق ایران را برای توسعه پژوهش، تولید و کاربرد انرژی صلح آمیز هسته ای مطابق با تعهدات پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای به رسمیت خواهند شناخت"
درباره این بند ۳ نکته زیر قابل توجه است:
الف) طبق مقررات بین المللی و اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی، همه کشورهای عضو این آژانس، از حق فوق، برخوردار هستند و لذا به رسمیت شناختن آن چیزی جز تکرار یک حق موجود نیست و اصولا امتیاز تازه ای محسوب نمی شود. این امتیازی است که همه کشورهای جهان از آن برخوردارند.
ب) عبارت فوق، عیناً در متن توافقنامه سعدآباد که به امضای وزاری وقت خارجه سه کشور اروپایی رسیده است نیز موجود است؛ اگر آنها پس از امضای این توافقنامه در ۴ سال پیش تاکنون به امضای خود وفادار بوده و حقوق قانونی ایران در زمینه هسته ای را "عملا" به رسمیت شناخته اند، این بار نیز می توان به قول جدید غربی ها امیدوار بود!
ج) در ادامه این بند، بندهای دیگری نیز آمده است که به نظر می رسد صرفا برای حجیم سازی بسته قید شده اند زیرا آنچه در بندهای دیگر آمده چیزی نیست جز شرح همین بند و نه امتیازات مجزا.
به این بندها دقت کنید:
- تاکید دوباره بر حق ایران نسبت به انرژی هسته ای برای مقاصد صرفا صلح آمیز مطابق با تعهدات این کشور در چارچوب پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای.
- تامین کمک های مالی و تکنولوژیک لازم جهت استفاده صلح آمیز ایران از انرژی هسته ای و حمایت نسبت به از سرگیری پروژه های همکاری فنی در ایران توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی.
- حمایت از ساخت نیروگاه های آب سبک مطابق با آخرین فناوری روز.
- حمایت از تحقیق و توسعه در انرژی هسته ای به موازات بازیابی تدریجی اعتماد بین المللی.
بند اول که تکرار جمله صدر امتیازات (!) ارائه شده به ایران است و بندهای بعدی نیز شرح آن به شمار می روند زیرا کمک به توسعه فناوری های هسته ای کشورهای عضو آژانس، در اساسنامه NPT تصریح شده است.
۲) هر چند در بسته پیشنهادی ۱+۵ از ایران خواسته شده است غنی سازی را "تعلیق" نماید ولی دقت در بندهای زیرین آن، نشان می دهد بسته ۱+۵ ، بر مبنای توقف دائمی (و نه تعلیق موقت) غنی سازی اورانیوم در ایران تنظیم شده است.
در مجموعه پیشنهادی مذکور آمده است که پس از تعلیق غنی سازی توسط ایران، تضمین های الزام آور حقوقی برای عرضه سوخت هسته ای به ایران داده خواهد شد.
تنظیم کنندگان این بند، فقط با یک تصور از آینده برنامه هسته ای ایران می توانسته اند چنین گزاره ای را در بسته ۱+۵ بگنجانند و آن اینکه ایران به طور کامل دست از غنی سازی بردارد و بدین ترتیب نتواند سوخت هسته ای تولید کند و در چنان شرایطی، تضمینات لازمه به ایران داده می شود تا بتواند سوخت هسته ای از کشورهای دیگر خریداری نماید.
در واقع اگر منظور ۱+۵ واقعا "تعلیق" بوده باشد، از کار ایستادن سانتریفیوژهای غنی سازی، امری موقتی خواهد بود که پس از مدتی غنی سازی از سر گرفته می شود و ایران نیز خواهد توانست سوخت هسته ای تولید کند و لذا اساسا نیازی به دادن تضمین حقوقی برای عرضه سوخت هسته ای وجود نخواهد داشت.
۳) در چند جای این بسته، همکاری با ایران به "بازیابی تدریجی اعتماد بین المللی" و ایجاد اطمینان از "ماهیت کاملا صلح آمیز برنامه هسته ای ایران" منوط شده است.
در این باره نیز نکات زیر قابل توجه است:
الف) قطعا منظور تنظیم کنندگان این بسته از "اعتماد بین المللی"، اعتماد چند کشور خاص (یعنی خودشان) است زیرا اگر اعتماد بین المللی ملاک عمل باشد، بیانیه های متعدد کشورهای غیرمتعهد عضو آژانس (نم) که بیش از یکصد دولت را شامل می شود را نادیده نمی گرفتند که طی آن، نسبت به صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای ایران تصریح و تاکید شده است.
ب) این بازیابی تدریجی اعتماد، تا چه زمانی طول خواهد کشید؟ آیا اگر آمریکا بنا به مقتضیات سیاسی اش، همچنان اصرار کند که به ایران مشکوک است، وعده های مندرج در این بسته، معلق خواهد بود حتی اگر سالها طول بکشد و در تمام این سالها، غنی سازی ایران در حالت تعطیل و رکود باشد؟!
ج) اساسا ملاک ۱+۵ برای اعتمادسازی چیست؟ اگر گزارش های آژانس هست ،که صرفا جنبه های فنی و حقوقی دارد، ایران قطعا آمادگی ادامه مسیر را دارد ولی اگر ملاک عمل، ادعاهای گاه و بیگاه آمریکایی ها و برخی لابی گری ها در ایالات متحده و اروپا باشد که باید گفت "با سلسله بهانه هایی مواجهیم که هرگز تمامی ندارد".
اگر ۱+۵ گزارش نهایی آژانس را بپذیرد و بر اساس آن رفتار نماید، نه بر مبنای منویات خود، آنگاه می توان گفت که یک گام اساسی برای مفاهمه واقعی شکل گرفته است.
۴) بخش پیشنهادات سیاسی نیز صرفا کلی گویی است و البته بدون هیچ تضمین ولو در حد وعده!
در این بخش نیز، یک سخن در بندهای مختلف با ادبیات متعدد ذکر شده است تا بخش سیاسی، کم حجم و بی مقدار جلوه نکند.
مثلا بهبود روابط شش کشور و اتحادیه اروپا، در بطن خود تشویق تماس و گفت و گو با ایران، ارتقای سطح گفت و گو، کار با ایران و ... را نیز دارد در حالی که همه اینها به عنوان امتیازات جداگانه (!) در بندهای متعدد بعدی آمده است!
همچنین برگزاری یک کنفرانس درباره مسایل امنیت منطقه ای نیز به عنوان امتیاز به ایران پیشنهاد شده است که معلوم نیست برگزاری یک کنفرانس که فقط تیتر کلی آن ذکر شده است، اساسا چه امتیازی برای ایران محسوب می شود.
به علاوه گفته شده است که ۱+۵ تاکید دارد که در چارچوب منشور سازمان ملل که در روابط بین المللی خود از تهدید یا استفاده از زور نسبت به تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشور یا هر رفتار دیگری که مطابق با منشور سازمان ملل نباشد، اجتناب ورزند.
به راستی آیا ذکر این جمله که ۱+۵ در چارچوب منشور سازمان ملل عمل می کند با عدم ذکر آن، تفاوتی دارد؟ و مگر نه این است که همه کشورهای عضو سازمان ملل، باید در چارچوب منشور آن عمل کنند؟
نکته ظریفی که در ادامه این جمله آمده است این است که ۱+۵ اعلام کرده که استفاده از زور را در خارج از ضوابط منشور سازمان ملل منتفی می داند.
توجه داشته باشید که شورای امنیت سازمان ملل در قبضه قدرت ۵ کشور دارای حق وتوست و اگر آنها بخواهند صورت قانونی به تجاوزات خود دهند، قادرند با تصویب استفاده از قدرت نظامی، به مقصود خود برسند.
در واقع، این بند بر خلاف ظاهرش نه تنها حاوی هیچ تضمین امنیتی به ایران نیست بلکه متضمن این تهدید نیز هست که ۵ قدرت شورای امنیت به مشروع سازی اقدام نظامی علیه ایران نیز می اندیشند.
گذشته از همه اینها، اگر کشوری مثل آمریکا بخواهد به کشوری حمله کند و از عهده این کار نیز برآید، مگر نگران مشروعیت جهانی آن یا نقض تعهدات بین المللی اش خواهد بود؟ ماجرای عراق و حمله آمریکا به این کشور برغم مخالفت های اکثر کشورهای جهان، اروپا (به جز انگلیس)، روسیه و چین را فراموش نکرده ایم.
بند دیگر نیز به عادی سازی خاورمیانه از سلاح های هسته ای اشاره دارد که از هم اکنون معلوم است که اسراییل زیر بار امحای تسلیحات اتمی اش نخواهد رفت.
اسراییل، هر وقت به قطعنامه های سازمان ملل راجع به عقب نشینی از مرزهای ۱۹۶۷ عمل کرد، آنگاه می توان بر روی پایبندی این رژیم به سایر تعهدات جهانی اش حساب کرد.
اما بند آخر در فصل پیشنهادات سیاسی نیز به بازسازی افغانستان مربوط می شود که در آن تصریح شده است ۱+۵ در بازسازی افغانستان همکاری می کند و جالب اینجاست که بازسازی یک کشور دیگر را به عنوان امتیاز برای ایران عنوان کرده اند!
همکاری در زمینه جلوگیری از قاچاق مواد مخدر نیز یک برنامه جهانی است و به ویژه اروپاییان خوب می دانند که عدم همکاری آنها با ایران در جلوگیری از ترانزیت مواد مخدر، در نهایت به گسترش اعتیاد در کشورهای آنها نیز منجر خواهد شد.
۵) پیشنهادات اقتصادی نیز صرفا مشمول کلی گویی شده است. مثلا در یکی از بندها آمده است فقط این عبارت آمده است " حمایت از توسعه کشاورزی در ایران" و تنها در زمینه هواپیماهای غیرنظامی توضیحات شفاف تری داده شده است از جمله لغو محدودیت های صادراتی سازندگان هواپیما به ایران که آن هم با کلمه "امکان"، مقید و مشروط شده است!
در مجموع می توان گفت که ۱+۵ یک امتیاز نقد (تعلیق غنی سازی) را از ایران می خواهد تا امتیازات نسیه را در آینده به مذاکره بگذارد همانطور که در بخش پایانی این بسته، تحت عنوان "مکانیزم اجرا" از "موافقتنامه آتی" سخن گفته شده است که در صورت تحقق، چانه زنی های خاص خود را دارد و معلوم نیست خروجی آن چه خواهد بود و مهم تر از همه اینکه این مذاکرات تا کی ادامه خواهد داشت؟!
بسته جدید ۱+۵ هر چند بهانه مناسبی برای از سر گیری گفت و گوست ولی تا بر روی محتویات بسته تا رسیدن به تفاهم نسبی چانه زنی های سیاسی نشود، نمی توان آن را متضمن منافع ایران دانست و به صورت کنونی آن را پذیرفت.
در واقع با توجه به بسته های پیشنهادی پیشین غرب، بسته کنونی را، نه بسته جدید، که می توان بسته بندی تازه نامید.
با همه این اوصاف ، رد سریع بسته ، قطعاً اقدامی دیپلماتیک نخواهد بود بلکه هنر آن است که حتی اگر حریف با گارد بسته نیز به میدان آمده باشد ، با او به رقابت پرداخت و امتیاز گرفت .
هنر دیپلماسی نیز تعامل با طرف هایی است که با ما همسویی منافع ندارند و الا قهوه خوردن با دوستان ، دیپلماسی محسوب نمی شود .
به نظر می رسد دستگاه دیپلماسی کشورمان در چند سال گذشته به حدی از بلوغ و تجربه اندوزی های سنگین رسیده است که بتواند از عهده این پرونده تاریخی برآید.
سید ضیاءالدین احتشام
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران