یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

شرحی بر همایش زن کوه


شرحی بر همایش زن کوه
بلاگر وبلاگ گروه دماوند ۳۲ در صفحه شخصی اش به شرح گزارشی از اولین همایش زن و کوه پرداخته است. خانم ضابطیان مجری این همایش بوده اند. حدود ۲ ماه پیش از شروع همایش از من در خواست شد تا وظیفه ی اجرای این کار را بر عهده گیرم. ولی به علت درگیری های کاری و مشغله زیاد از یک طرف و احساسی که دائما به من گوشزد می کرد این کار را باید با قدرت و تسلط زیاد انجام داد، از طرف دیگر باعث شد از قبول آن سر باز زنم در ضمن اخباری هم که از شکل گیری کار خبر می دادند، چندان رضایت بخش نبود و از خودم می پرسیدم ضرورت انجام این کار در جائی که زنان کوهنورد فعال خود در این عرصه تلاشی ندارند، چیست؟ و آیا می توان از زبان کسانی سخن گفت که خودشان تماشاچی ماجرا هستند؟ فکر می کردم اگر قرار است کاری هم انجام شود باید صبر کرد تا زمان و زنان خودشان ضرورت این تکاپو و شروع را ثابت کنند!
مخالف من ادامه داشت تا این که........ نزدیک به ۱۵ روز به آغاز همایش، یکی از پیشکسوتان کوهنوردی و انجمن که برای ایشان احترام خاصی قائل بودم با من تماس گرفتند و مجددا در خواستی را که دوستانم بارها تکرار کرده بودند را مطرح نمودند و خاطر نشان کردند که فعالیت های خوبی انجام شده و نظم لازم و مورد نظر در کارها وجود دارد اما مشکل در زمینه اجرا می باشد! قرار شد در اولین نشست دوستان دست اندرکار شرکت کنم. با خودم فکر کردم در آن جلسه دلایل قانع کننده ای خواهم آورد و عذر خواهم خواست. اما با شرکت در جلسه و دیدن زحماتی که کشیده شده است گویا حس شرکت در کاری که مخصوص و برای خانم هاست بر سایر احساس ها و مشکلات شخص ام غلبه کرد و از همان لحظه سعی کردم مهیای کار شوم.به سراغ اینترنت و منابع موجود پیرامون کوهنوردی خصوصا کوهنوردی بانوان رفتم و بر اساس موضوعات برنامه مطالبی را جمع آوری کردم.
در جلسه دوم که در انجمن داشتیم از دوستان خواستم صورت و زمان دقیق هر برنامه را در اختیارم بگذارند تا بر اساس آن به زمان بندی لازم و ترتیب دقیق اجراها دست یابم.جلسه سوم شب قبل از همایش یعنی چهار شنبه ۱۷ آبان بود درآن روز قرار بود اجرای آزمایشی داشته باشیم اما پس از چند ساعت حضور در محل انجمن به جمع بندی خاصی نرسیدیم کثرت مطالب و موضوعات مسئولین این کار را دچار بی برنامگی کرده بود. زمان کمی داشتند اما نمی توانستند از مطلبی صرف نظر کنند. سر انجام تنظیم نهایی را به ۲ ساعت قبل از اجرا موکول کردیم. هر چند تغییرات تا اندکی پیش از شروع برنامه ادامه داشت اما سعی شد به بهترین شکل حل شود.به علت تقارن برنامه با مراسم حمل مشعل در آکادمی و تبعاتی که این مراسم خاص داشت انتظار اختلال در برنامه می رفت به همین علت در همان شروع تصمیم گرفته شد مراسم با ۱۵ دقیقه تاخیر آغاز شود. در حالی که سالن رفته رفته شلوغ و شلوغ تر می شد از دوست خوبمان جناب آقای احمدمحمد زکی خواسته شد تا با اجرای دلنشین خود (ساز تمبور) پذیرای جمع در این ۱۵ دقیقه باشند.سرانجام در ساعت ۱۵:۱۷ پس از پخش سرود جمهوری اسلامی توسط مسئولین سالن، نوبت به من رسید در پای تریبون حاضر شدم و مطمئن بودم حضور محکم و قوی از لحظه شروع می تواند به تمام کسانی که پس از من در آن جایگاه حاضر شده و در پیش روی خود تعداد کثیری از مهمانان را می بینند اعتماد به نفس می دهد.در شروع متنی را قرائت کردم که حال و هوای پائیز، تنوع، وحدت و عشق ورزیدن را داشت و سر انجام به ایران رسیدم و با شعری از فریدون مشیری مطالبم را ادامه دادم. در نوشتن متن قرائت شده سعی داشتم به موارد زیر توجه داشته باشم:
▪ عشق یه طبیعت و کوه
▪ عشق به ایران
▪ انتظار در جامعه کوه نوردی برای رسیدن روز همایش
▪ اشاره به فعالیت های عده ای قلیل برای شکل گیری همایش
▪ و بطور کلی معطوف داشتن توجه جمع به عنوان همایش و جایگاه زن کوه نورد ایرانی
از سایر بخش های برنامه هم می توان به تاریخچه صعود زنان جهان اشاره داشت که کاری نو و متفاوت بود. در پایان این بخش با اشاره به جمله ای از" روبین اربس فیلد " که زن بودن خود را نقطه ی ضعف نمی داند و معتقد است زن و مرد در کنار هم می توانند به کوه نوردی بپردازند و قوت و قدرت را امری نسبی برای مردان و زن ها در نظر میگیرد و در نهایت اینطور نتیجه میگیرد که "زن و مرد به یکدیگر انگیزه می دهند و در کنار هم بهتر کار می کنند ". از خانم ها خواستم از پرداختن به مرز بندی های فمینیستی پرهیز کنند. اول خودشان را باور داشته باشند و سپس سعی کنند با توجه به توان فیزیکی و روحی خود و نه صرفا بنا به دنباله روی نا آگاهانه از آقایان عمل کنند. از آن ها دعوت کردم به عنوان پتانسیل مناسب در عرصه کوهنوردی ایران در بعد فرهنگی کوه نوردی (موردی که کوه نوردان مرد هم ضعف های فراوان دارند) فعال تر عمل نمایند و از فیلم تاریخچه فعالیت های کوه نوردی بانوان به عنوان شروعی خوب یاد کردم.در ادامه برنامه نمایشی آماری از فعالیت کوه نوردی بانوان درسطح کشور بر اساس پرسش نامه های ارسالی و پاسخ های دریافتی ارائه شد.
یکی از بخش های مناسب دیگر برنامه، میزگردی بود که شاید به نظر عده ای از دوستان بی نتیجه به پایان رسید، اما به نظر من هدف از انجام آن بدست آوردن یک نسخه از قبل پیچیده شده نبود و بلکه دادن آگاهی به بانوان در زمینه وضعیت آن ها در شکل های مختلف بود. ناگفته نماند پیش از شروع میزگرد متنی را از زبان مادری که کوهنوردی را دوست دارد اما مجبور است بخاطر فرزندش گذشت داشته باشد را قرائت کردم تا فضای سالن متناسب با حسن و حال میزگرد و بحث هایی که در آن پیرامون مسائل زن و کوه مطرح می شد، قرار گیرد.بخش کوتاهی هم اختصاص به اجرای موسیقی زنده توسط ۲ دوست جوان داشت که میهمانان را با این جمله به شنیدن ساز آن ها دعوت نمودم.
موسیقی بیان احساسی است که در قالب کلمات نمی گنجد و کلامیست که نمی توان آن را فراموش کرد و بیان نکرد. و از جمع خواستم به ناگفته هایی از شور و حال همایش با جانی که موسیقی می دهد، گوش دهند. ضمن قدر دانی از کلیه بانوانی که در طول همایش با ارائه مقالات خود به نمایندگی از سایر بانوان شهر های مختلف این مرز و بوم به فعالیت های کوه نوردی اشاره داشتند و یا به بی مهری های موجود گلایه می ورزیدند و همنوردان را به چاره جویی فرا می خواندند، یاد آوری می نمایم این گزارش از زبان مجری برنامه در رابطه با نحوه شکل گیری اجرا و مطالب ارائه شده توسط مجری است و به دیگر عزیزان نمی پردازد.
com.dlogspot.bamavanbclud۳۲
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید