جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دین و عصر جهانی شدن


دین و عصر جهانی شدن
جهانی شدن را خواه پروسه‌ای طبعی وفرآیندی تاریخی فرض کنیم و خواه آن را پروژه‌ای هدایت شده و ترفندی هدفمند قلمداد نماییم، آثار و پیامدهای متعدد و متفاوتی را برزندگی فردی و اجتماعی انسانها بر جای می‌گذارد. به عبارت دیگر جهانی شدن علاوه بر آنکه فرصت‌هایی را برای افراد، ایجاد می‌کند، به همان نسبت چالشهایی را نیز فراروی آنان قرار می‌دهد. از جمله این چالشها را می‌توان در ایجاد بحران هویت برای افراد و جوامع جستجو کرد.
در واقع جهانی شدن با تضعیف و یاتخریب عوامل مقوم و تعیین کننده هویت، شدیدا تمایز و تفاوت در میان جوامع را سلب کرده و نوعی همسانی کاذب و یکسان‌سازی خطرناک بوجود می‌آورد. بی تردید از جمله عوامل موجد و مقوم هویت برای هر جامعه‌ای، وجود مرزهای پایدار وتقریبا نفوذ ناپذیر است. این مرزها جزو لاینفک هویت افراد آن جامعه و عامل اصلی در احساس تمایز و تفاوت با جوامع دیگر است. مکان وسرزمین برای هویت‌سازی و تداوم بخشیدن به آن بستر بسیار مناسبی است چرا که مرزبندی‌های عینی را ایجاد نموده وبواسطه برخورداری از ویژگیهای جغرافیایی بوضوح موجب ایجاد هویت و احساس تمایز در جوامع گوناگون می‌شود. سرزمین علاوه بر آنکه به سبب برخورداری از ویژگیهای طبیعی و عناصر جغرافیایی، هویت‌ساز می‌باشد، به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز هویت خاصی را با ویژگی‌ها و شرایطی مشخص برای افراد آن جامعه بوجود می‌آورد. از همین رهگذر است که نوعی از مرزهای ملی و سیاسی نیز برای آن جامعه تعریف می‌شود و عملا سرزمین در جهات مختلف هویت‌بخشی مداوم را موجب می‌شود. چنانچه سرزمین رادر ذیل مفهوم مکان بعنوان عامل ایجاد هویت برشماریم، باید اشاره کنیم که بهره‌مندی مکان از عنصر ثبات،مرز پذیری و قابلیت تحدید، باعث می‌شود تا هر جامعه‌ای از تامین نیازهایش به تداوم داشتن و پایدار بودن در قالب برخورداری از مکان مشخص وسرزمینی خاص احساس آسودگی و آرامش نماید. بعلاوه مکان کار ویژه‌تامین انسجام و همبستگی رانیز در امر هویت‌سازی بعهده دارد. زیرا مکان با ساختن و حفظ کردن مرزهای روشن و نفوذ‌ناپذیر، به تامین نیاز به متمایز بودن پرداخته ونوعی از روابط اجتماعی و احساس تعلق به گروه و جمعی مشخص با صفات و خصایص مشترک و همسان با خویش و در عین حال متمایز و متفاوت از افراد و جوامع خارج از این مکان (سرزمین) را در فرد و جامعه بر می‌انگیزد. بنظر می‌رسد بعد از مواجهه چالش برانگیز تجدد و مدرنیته با مکان و اخلال در کار ویژه‌‌های هویت‌ساز آن، هم اینک جهانی شدن با انگیزه‌ای شدیدتر و اسباب و عناصری قوی‌تر، به میدان آمده است و اندک تاملی روشن می‌سازد که عوارض و تبعات آن بسیار گسترده‌تر وچشمگیر‌تر از مدرنیته و تجدد است. ‌ ‌
جهانی شدن بواسطه پیشرفتهای شگفت‌آور فن‌آوریهای ارتباطی، موجب گسستن مکان و فضا و رشته‌های پیوند زننده فضای اجتماعی با مکان وسرزمین معینی شده است. لذا امر اجتماعی از محدوده تنگ مکان رهایی یافته و در فضایی فراخ‌تر و گسترده‌تر تبلور می‌یابد. مکان مرز‌پذیر و محدودیت‌آور است در حالی که فضا امور را سیال و آزاد می‌سازد. بعلاوه مکان فاصله و جدایی می‌آفریند در حالی که فضا نزدیکی و اختلاط بهمراه دارد. ‌ ‌
بنابراین هویت‌سازی در عصر جهانی شدن از مکان به فضا تغییر می‌یابد و چالشی عظیم را برای صاحبان هویتهای گوناگون موجب می‌شود. ‌ ‌
پرواضح است که هویت دینی یک گروه یا جامعه، مهمترین بخش و عمیق‌ترین جنبه از هویت هر گروه یا جامعه‌ای می‌باشد. جای سئوال این است که جهانی شدن چه تاثیری بر هویت دینی دارد و یا بحران هویت در بعد دینی نیز پیش خواهد آمد؟ بررسی اثرات <جهای شدن> بر دین، نشان می‌دهد که <جهانی شدن> قبل از آنکه چالشی برای دین بوجود آورد، با گستردگی ارتباطات، افزایش سایتهای خبری و موسسات و فرقه‌های مذهبی، افزایش تعامل‌های فکری و دیداری مومنان ادیان با یکدیگر، باعث افزایش سطح آگاهی‌ها از ادیان گوناگون گشته است. ‌ ‌
همچنین ادیان و مذاهبی که به دلیل ضعف اقتصادی و سیاسی دولتهای منتسب به آنها بطور مشخص خاورمیانه قادر به گسترش نفوذ و قلمرو خود از طریق امکانات تبلیغی، مانند تولیدات سینمایی و هنری،‌انتشارات صنعت توریسم و شبکه‌های مخابراتی نبودند، اینک با <جهانی شدن> فرصت ظهور و بروز و عرضه خود یافته‌اند. از آنجا که معمولا ادیان بزرگ دارای نگرش جهانی و داعیه جانشمولی می‌باشند، خود را به فرهنگ و سرزمینی خاص متعلق و محدود نمی‌سازند و فراتر از آن در پی جذب مخاطبان و گروندگان هستند و شاید همین خصیصه هویت دینی موجب شده است تا <جهانی شدن> در مواجهه با دین و دینداران باصطلاح خلع سلاح شود و نتواند همچون عرصه‌های دیگر هویت، افراد و جوامع را دچار سردرگمی و آشفتگی سازد. دین با این وجه ممتاز و ویژگی‌متمایز خود، عملا در عصر جهانی شدن فرصت گسترش شعاع و تعمیق نفوذ یافته است. ‌ ‌
بنابر این هر فرد و جامعه‌ای که هویت خویش را بر محور و مدار دین تعریف نماید و تفاوت و تمایز خود را با دیگران در هویت دینی جستجو کند، خواهد توانست در عصر جهانی شدن از تبعات تشویق آور و آشفته‌ساز جهانی شدن در امان بماند و حتی بالعکس با بهره‌گیری از فرصت‌های بوجود آمده، این بخش از هویت خود را بعنوان مهمترین بعد هویتی، تقویت و توسعه بخشد. در غیر این صورت جبراً وادار خواهد شد تا تمام مرزبندی‌های هویتی خود را فراموش ساخته وبی هویتی (آگاهانه و یا ناآگاهانه) اختیار نماید. ‌ ‌
و یا مجبور به پذیرش هویت‌های کاذب و بی اصالت خواهدگشت که سرانجام و نتیجه‌ای جز بیگانگی از خویشتن و انفعال و تسلیم در برابر دیگران نخواهد داشت. ‌ ‌
فاضل شادمانی
منبع : سایت خبری شما