چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

اقتصاد ورزش


اقتصاد ورزش
●شركت های اسپانسر ورزش
وجود خیل مشتاقان ورزش در مسابقات ورزشی، هواداران متعصب و پرو پا قرص تیم های ورزشی ونیز هواداران سلامتی و تندرستی كه بی وقفه خواهان خدمات مناسب سریع و متنوع ورزشی می باشند، باعث شده كه ورزش به عنوان یك صنعت پرطرفدار و پردرآمد در جهان شناخته شود. به گونه ای كه برای مثال در آمریكا این صنعت با ارزش حدود ۳/۲ میلیون دلار در رده بیستم صنایع ایالات متحده آمریكا قرار دارد.
علیرضا ایزدی، دكتر فریده هادوی استادیار دانشگاه خوارزمی و دكتر محمد احسانی استادیار دانشگاه تربیت مدرس طی تحقیقی جامع درخصوص شركت های اسپانسر ورزش به این نتایج دست یافته اند كه امروزه بازاریابی و سودآوری، هدف اساسی اغلب شركتهای دولتی و خصوصی در سراسر جهان است. به طوری كه صاحبان سرمایه در جهت كسب شهرت، اقدام به احداث فضاها و ارائه خدمات ورزشی، تولید پوشاك و لوازم ورزشی و نیز برگزاری مسابقات درآمدزا می كنند.
اطهاری یك كارشناس ورزش در این خصوص می گوید: كسب شهرت از مسیر ورزش به دلیل خیل عظیم طرفداران پر وپاقرص در دنیا، موجب شده است كه بسیاری از صاحبان سرمایه برای سودآوری بیشتر و حتی سیاسیون در جهت كسب شهرت به ورزش روی آورند. به طور مثال سیلویو برلوسكونی نخست وزیر ایتالیا از جمله این افراد است كه صاحب بزرگترین باشگاه ورزشی ایتالیا یعنی میلان است.
در این راستا به طورحتم، نقش رسانه های گروهی مانند نشریات روزانه و هفتگی یا ماهانه و نیز رسانه های دیداری و شنیداری مانند رادیو و تلویزیون در جهت دستیابی به این اهداف بسیار اساسی جلوه می كند.
دكتر فریده هادوی در این باره می گوید: البته تبلیغات از طریق رسانه ها از جمله رادیو و تلویزیون با اسپانسرشیب ورزشی تفاوتهایی دارد. اسپانسرشیب، همكاری و همیاری مالی و یا كمك غیرنقدی به یك فعالیت برای رسیدن به اهداف تجاری است و در حقیقت یكی از اجزای غیر مستقیم بازاریابی است. این موضوع علاوه بر اینكه برای شركت سودآور است نفع جامعه را نیز به همراه دارد. در حالی كه تبلیغات رسانه ای یك ابزار مستقیم جهت ارتباط با مشتریان است و منافع آن مختص شركت است. در حال حاضر سرمایه گذاری اسپانسرها در سطح جهانی به حدی افزایش یافته كه از ۲ میلیارد دلار در سال ۱۹۸۴ به ۱۶/۲۳ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۹ افزایش یافته است. امروزه اسپانسرها نه تنها در فعالیتهای ورزشی بلكه در فعالیتهایی مثل رخدادهای موزیكال و فستیوال های هنری نیز شركت می كنند. اما برجسته ترین این فعالیتها، ورزش است و فقط در سال ۱۹۹۷ حدود ۶۷ درصد از كل این نوع شركتها، در زمینه ورزش فعالیت كردند.
دكتر محمد احسانی درباره اهمیت اسپانسرشیب ها برای رسیدن به اهداف خاص می گوید: اسپانسرشیب می تواند یك روش ارزشمند برای رسیدن به بازار جدید و حفظ موجودی مشتریان باشد. اسپانسرشیب می تواند فروش را افزایش دهد، گرایشها را تغییر دهد، آگاهی ها را بالا ببرد و روابط با مشتریان را دائمی سازد. در دنیای امروز شركتها ترجیح می دهند كه از اسپانسرشیب های ورزشی به عنوان یك زبان بین المللی استفاده كنند. بخصوص در ورزشهای پرطرفدار كه بینندگان جهانی دارد و فراتر از سد زبان و فرهنگ حركت می كنند. به طوری كه اسپانسرهای ورزشی یك واسطه منحصر به فرد و در حال پیشرفت، جهت ارائه یك پیام فراگیر جهانی می باشند. امروزه تبلیغ از طریق اسپانسر شیب ورزشی خیلی جذاب است به طوری كه پیام آنها در یك محیط آرامتر نسبت به یك محیط تبلیغی بازرگانی به مشتریان خواهد رسید. بنابراین اسپانسرشیب ورزشی امكان ارائه پیام ها را به صورت مؤثرتری فراهم می كند.
علاوه بر این اسپانسرشیب ورزشی یك ابزار بازاریابی است به طوری كه اثربخشی و پوشش تلویزیونی مناسبی دارد و از سد فرهنگها تجاوز می كند و دید فوق العاده ای ایجاد می كند. این موضوع با نگاه دقیق تر چنین است، در حالی كه لذت جالبی در تماشای یك مسابقه ورزشی وجود دارد، لذت واقعی آن از آنجا به دست می آید كه افراد با یك تیم برای رسیدن به پیروزی رقابت می كنند. این موضوعی است كه كمك می كند ورزش به وسیله ای برای تبلیغ و همكاری تبدیل شود.
علیرضا ایزدی درباره اهداف اسپانسرشیب های ورزشی می گوید: تقریباً مانند همه اهداف تبلیغات، علت و هدف اسپانسرشیب فعالیتهای ورزشی را می توان به در دو گروه اهداف مستقیم و غیرمستقیم دسته بندی كرد. هدف مستقیم تأثیر بر رفتار كوتاه مدت مشتری و افزایش فروش است و هدف دوم و غیر مستقیم نیز در نهایت منجر به افزایش فروش در بلند مدت است. با این تفاوت كه تمركز اصلی آن افزایش آگاهی مشتریان و خلق تصویری از شركت مورد نظر در ذهن طرفداران ورزش است. سایر اهداف غیرمستقیم اسپانسرشیب ورزش نیز مستحكم كردن روابط با مشتریان و برطرف كردن تهدیدات سایر رقبا است.
وی تصریح دارد: نكته مهم و قابل توجه دیگر درخصوص اسپانسرشیب های ورزشی نتیجه بخش بودن آن است. اكثر مطالعات انجام شده نشانگر نتیجه مثبت این فعالیت است و یكی از این مثال های بارز، شركت ویزا بوده است. این شركت اعلام كرد كه آگاهی عموم از فعالیت شركتش به دنبال وابستگی به بازیهای المپیك و تأمین بخشی از هزینه های آن در بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۸ حدود ۲۳ درصد درآمدش را افزایش داد.
اما یك كارشناس ورزش درخصوص بحث اسپانسرشیب های ورزشی در ایران می گوید: شاید بتوان گفت كه اسپانسرشیب های ورزشی در طول ۳ سال اخیر بیشترین فعالیت را داشته اند و تیم ملی فوتبال از جمله رشته های ورزشی بوده كه از این موضوع بهره مند شده است و توانسته با این نوع همكاری بسیاری از مشكلات خود را حل كند. همچنین باشگاه های ورزشی بزرگ كشورمان نیز در طول این سال ها توانسته اند مشكلات چندین ساله خود را حل كنند وبا تبلیغ روی پیراهن های خود از این مسیر بهره مند شوند.
در میان رشته های ورزشی در ایران رشته فوتبال تاكنون توانسته است مورد هدف اسپانسرشیب ها قرار گیرد و باشگاه های بزرگی چون استقلال، پرسپولیس و پاس درواقع با داشتن اسپانسرهای قوی توانسته اند كه با تقویت موقعیت مالی خود، وضعیت خود را تثبیت كنند و مقداری از نگرانیهای زندگی ورزشی خود را بكاهند.
درواقع اسپانسرشیب های ورزشی در ایران دوسویه عمل كرده اند هم به بنیه ورزش قهرمانی كمك كرده و هم از منافع آن در جهت جذب مشتریان سود جسته اند.
البته هنوز هم پتانسیل های داخلی خوب و زیادی در ایران وجود دارد تا بتوان در رشته ها و حوزه های متنوع ورزش، از آن بهره جست.
این كارشناس می افزاید: در برنامه درازمدت فدراسیون جهانی فیفا و كنفدراسیون فوتبال آسیا تأكید شده است كه اسپانسرها در بخش باشگاههای مطرح فعال شوند و به این موضوع نیز بسیار كمك رسانده اند، به طوری كه در این راه موفق هم شده اند، بسیاری از كشورها را از این مسیر در جهت توسعه ورزش بهره مند كنند و شاید فقط تعداد انگشت شماری مانند كشور میانمار و یا كره شمالی كه از سیاست های بسیار بسته ای برخوردارند از این موضوع بهره مند نشده اند!
این كشورها هنوز هم نتوانسته اند فوتبال حرفه ای داشته باشند. اما در مقابل كشورهایی مانند امارات متحده عربی، قطر، مالزی و استرالیا و از این دست تاكنون از این روش ها توانسته اند از تجهیزات ورزشی و قهرمان سازی و حرفه ای كردن ورزش خود بسیار سود ببرند. شاید به جرأت بتوان گفت كه سردمداران این جریان كشورهای ژاپن و كره جنوبی بوده اند كه در طول ۶ سال گذشته بسیار مؤثر عمل كرده اند. كشور چین نیز با این روند به اجبار برای حرفه ای شدن ورزش خود حركت كرده است و اسپانسرهای مالی برای خود مهیا كرده است.
این كارشناس ورزشی در ادامه می گوید: امروزه فوتبال بدون پوشش حرفه ای و نداشتن اسپانسر امكان ادامه حیات ندارد. فوتبال یك ورزش پرخرج است.وی در ادامه درباره یكی از منابع مهم درآمدزایی ورزش بویژه رشته فوتبال در ایران می گوید: پخش بازی های ورزشی بویژه فوتبال از طریق تلویزیون های خصوصی، هم اینك در دنیا منبع درآمد بسیار خوبی برای باشگاههای ورزشی محسوب می شود. اما این موضوع در تلویزیون ایران به دلیل دولتی بودن و عدم وجود بخش خصوصی، مسكوت مانده است. با وجود تأمین برنامه ۹۰ دقیقه ای از طریق پخش مستقیم فوتبال و امكان پتانسیل بسیار بالای تماشاگر از این طریق، سیمای ایران مخارج آن را تأمین نمی كند.هم اینك تلویزیون برای تأمین و تولید یك فیلم ۹۰ دقیقه ای حداقل ۳۰۰ میلیون تومان هزینه می كند. اما برای پخش مستقیم یك مسابقه و بازی ورزشی پر بیننده اینگونه عمل نكرده است!
وی می گوید: لازم است اتحادیه باشگاههای ایران مصوبه ای را در داخل خود بگذرانند و با حمایت فدراسیون فوتبال و سازمان تربیت بدنی حركتی صحیح را در این بخش آغاز كنند. البته موفقیت آن در یك تشكیلات دولتی حاكم بر صدا و سیمای ایران مانند یك آرزوی دور می ماند!
گفتنی است هم اینك در بسیاری از كشورهای اروپایی بخش قابل ملاحظه ای از درآمد ملی و اقتصادی آنان از محل فعالیت های ورزشی است. این رقم در فرانسه معادل ۲ تا ۳ درصد درآمد اقتصادی سالانه این كشور است. همچنین با توجه به رشد و توسعه رشته های مختلف ورزشی مانند تنیس، دو و میدانی، بسكتبال، والیبال در كنار فوتبال، باشگاهها توانسته اند از حمایت ها و همكاری های مالی خوبی از طریق اسپانسرشیب ها بهره مند شوند.
●مدیریت بازاریابی در ورزش
برای تعریف بازاریابی و اسپانسر شیب در ورزش می توان گفت در واژه نامه انگلیسی كلمات متعددی در مفاهیم متنوع بكار رفته است. سازمان های ورزشی برای انجام یك رویداد، باید در بازاریابی و همكاری آن با رسانه ها، برای تبلیغ و جذب اسپانسرها تلاش كنند، تا از این طریق بتوانند در ایجاد و توسعه منابع مورد نیاز خود از جمله بنیه مالی قوی، منابع انسانی و تجهیزات، بهره مند شوند.
دكتر محمد احسانی، استادیار دانشگاه تربیت مدرس اصفهان در این باره می گوید: در این راستا برای استفاده صحیح و مناسب بازاریابی و اهداف تجاری باید همكاری دوطرفه و سودآوری مشترك ایجاد شود. زیرا اسپانسر شیب صدقه دادن نیست و فقط افراد پول خود را یك طرفه هزینه نمی كنند. بلكه همكاری و سودآوری دوطرفه مدنظر است. البته در زمان های بسیار دورتر اسپانسرهایی هم وجود داشتند كه در برپایی جشن های گلادیاتوری، فقط پول می دادند اما در رنسانس تغییراتی انجام شد و از سال ۱۶۳۱ میلادی تبلیغات برای اسپانسرها شروع شد و از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۷۰ پیشگامان این رشته تغییرات چشمگیری در این زمینه بوجود آوردند و از سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۴ دوره پیشرفت در این زمینه لقب گرفت و از سال ۱۹۸۴ با پیشرفت سریع، درآمدهای زیادی برای ورزش بوجود آمد و از ۱۹۹۰ دیگر هر اسپانسری برای ورزش مورد قبول واقع نشد و برای گرفتن اسپانسر برای ورزش ارزش های اخلاقی و معنوی نیز مورد توجه قرار گرفت. برای مثال شركت مالبورو به عنوان اسپانسر مسابقات اتومبیلرانی فرمول یك حذف شد و از این دوران یعنی سال ۲۰۰۰ به این سو دوران تكنولوژی نامگذاری شد و عرصه تازه ای در بخش بازاریابی در ورزش رخ داد.
وی می گوید: اسپانسرهای معروفی كه در ورزش سرمایه گذاری كرده اند شامل شركت راه آهن انگلستان در ،۱۸۵۲ اسپانسر روپاند در ۱۸۶۱ در كریكت بریتانیا، بوریل ۱۸۹۸ در فوتبال، ۱۹۰۶ كوكاكولا در بیسبال آمریكا، ۱۹۳۰ كراچینی در لیگ راگبی آمریكا، ۱۹۳۴ فورد در بیسبال آمریكا، ۱۹۵۷ وایت برد در مسابقات اسب دوانی بریتانیا، ۱۹۶۱ كمپانی ژیلت در كریكت انگلیس و در ۱۹۶۸ جان پیر در مسابقات اتومبیلرانی فرمول یك انگلیس بوده است.●شیوه های مؤثر بازاریابی در ورزش
در گذشته های نه چندان دور، بازارهای فروش محصولات و ارائه خدمات بسیار ساده و انسانها اغلب به دنبال تأمین نیازهای اساسی خود بوده اند. اما بعد از جنگ جهانی دوم و رونق یافتن اقتصاد كشورها و افزایش جمعیت، بازارها نیز رونق گرفت و محصولات و كالاها متنوع تر و جذاب تر و با حجم و كمیت بالاتر به بازارها عرضه شد. كارخانه های متعددی با تنوع تولیدات احداث شد و مشاغل جدید بوجود آمد. با این روند سلیقه ها متفاوت، به تناسب تنوع ملیت ها و بسیاری عوامل دخالت كننده دیگر بوجود آمد. به گونه ای كه بازارها از ارائه كالاها اشباع شد و از این زمان بود كه شركتها برای جلب مشتری بیشتر برای خرید كالاها و یا خدماتشان به رقابت پرداختند. و به این ترتیب زمینه ایجاد و توسعه علم بازاریابی یا همان رضایت مشتری از یك سو و دستیابی به سود بیشتر از دیگر سو فراهم شد.
دكتر ناهید انقیاء استادیار دانشكده تربیت بدنی دانشگاه الزهراء(س) با بیان این مقدمه می گوید: این امر در مورد كارخانه های تولید كالاهای ورزشی و نیز مراكز ارائه خدمات ورزشی هم مستثنی نبود زیرا از یك سو با ایجاد فرهنگ ورزش گرایی در سطح جهان و افزایش تعداد ورزشكاران در سطوح مختلف، احساس نیاز به وسایل و لوازم ورزشی، تجهیزات و پوشاك ورزشی روبه افزایش گذاشت اما در دیگر سو شركت های ارائه دهنده چنین خدمات یا محصولاتی نیز گسترش یافتند و برای به دست آوردن سهم بیشتر از بازار به رقابت پرداختند.
لذا نقش بازاریابان ورزشی از این جهت از اهمیت بالایی برای صاحبان شركت ها برخوردار است.وی تصریح می كند كه شناخت بازار و ویژگی های بازاریابان موفق و نیز معرفی ویژگی های مشتریان به طور عام و مشتریان كالاها و خدمات ورزشی به طور خاص و تعیین پارامترهایی كه بتواند در میزان استقبال از محصولات و خدمات ورزشی مؤثر واقع شود، از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این بین نقش تبلیغات مؤثر و نقش حامیان مالی در معرفی محصولات و كالاها به طور عام و محصولات و كالاهای ورزشی به طور خاص در صحنه های ورزشی و مسابقات ورزشی بسیار مهم است. این موضوع هم به سود صاحبان كالاها و خدمات است و هم به توسعه ورزش به شكل مستقیم و غیرمستقیم یاری می رساند.
●بازاریابی در فدراسیون های ورزشی
در تازه ترین اخبار ورزشی هفته گذشته آمده بود كه مجموعه ورزشی انقلاب، ۷فدراسیون ورزشی شامل گلف، ژیمناستیك، هاكی، تنیس، اسكواش، همگانی، پزشكی ورزشی و ستاد ملی مبارزه با دوپینگ را موظف كرده است كه طبق آخرین تصمیم گیری شورای معاونان سازمان تربیت بدنی برای ادامه حضور در این مجموعه، یا اجاره بها پرداخت كنند یا مجموعه خود را به فضایی خارج از مجموعه انقلاب منتقل كنند. این خبر موجی از اظهار نظرهای مختلف را در سطوح متعدد برانگیخت و موافقان و مخالفان با آن، اظهار نظرهای متفاوتی ارائه كردند. صرف نظر از این تصمیم، شاید این نكته باید بیش از هر موضوعی، مورد بررسی و كارشناسی قرار گیرد كه بازاریابی ورزش برای ترویج محصولات و خدمات فدراسیون ها از مهم ترین برنامه های آنان در شرایط امروزی محسوب می شود و بی توجهی به آن منجر به حذف تدریجی از عرصه رقابت های ورزشی خواهد شد.
محمد سررشته داری در تحقیقی در این باره آورده است: پیش بینی تامین منابع مالی برای اجرای برخی از رویدادهای تقویم سالانه فدراسیون های ورزشی منوط به فروش محصولات و خدمات فدراسیون هاست. اهمیت این مسئله تا جایی است كه برخی فدراسیون ها سرنوشت اجرایی دقیق تقویم های ورزشی خود را در گرو توفیق در تامین منابع مالی پیش بینی شده از طریق بازاریابی یافته اند.
در بسیاری از فدراسیون ها بودجه تخصیصی از سوی سازمان تربیت بدنی جوابگوی برنامه های فدراسیون ها نیست و از سویی برخی فدراسیون ها در سیاست گذاری های اخیر سازمان تربیت بدنی مكلف به درآمدزایی و خودكفایی در تامین منابع مالی خود شده اند. این مسائل و گسترش رویكرد صنعتی ورزش در برخی رشته ها در سطح دنیا نیز، زمینه اولویت بندی بازاریابی ورزشی در فدراسیون ها و بسیاری از نهادهای ورزشی را فراهم كرده است. از این رو بازاریابی برای ترویج محصولات و خدمات فدراسیون ها، تبدیل به یك امر اجباری و الزامی شده است.
وی می افزاید: شناخت محصول و خدمات قابل عرضه فدراسیون ها برای متقاضیان یا مشتریان، مهم ترین گام در استفاده عملی از بازاریابی علمی است. برخی از این محصولات شامل برگزاری مسابقات، آموزش، امور فرهنگی، امور پژوهشی، اردوهای تیم ملی و غیره است. گام دوم، قیمت گذاری در بازار رقابت است. سومین گام نیز ترفیع یا ارائه اطلاعات درباره محصولات و خدمات و آگاهی های لازم برای مشتریان است كه با تبلیغ، روابط عمومی و حتی فروش شخصی مهیا می شود.
گام چهارم توزیع است كه در این گام محل مورد نظر مشتری برای ارائه محصول مورد توجه است تا رضایتمندی آنها بیشتر شود. بازنگری در عملكرد برخی فدراسیون ها در بحث بازاریابی نشان می دهد كه عمر روش های سنتی به پایان رسیده است!
●گردشگری ورزشی؛ بازاری پررونق
آنچه كه باید به آن اذعان داشت، امروزه صنعت گردشگری به عنوان یكی از مهم ترین بخش ها محسوب می شود و می رود تا به نخستین صنعت درآمدزای جهان تبدیل شود.
حمید قاسمی- عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و دانشجوی دكتری مدیریت ورزشی- در این باره می گوید: صنعت گردشگری در بسیاری از كشورها، خرده بازاری پر رونق محسوب می شود و منافع اقتصادی قابل توجهی را نصیب كشورها می كند. با توجه به پیش بینی سازمان جهانی گردشگری (WTO) صنعت گردشگری تا سال ۲۰۲۰ سالانه با نرخ ۱/۴ درصد رشد خواهد كرد. هم اینك استرالیا با تمركز بر این بازار بالقوه گردشگری ورزشی، استراتژی گردشگری ورزشی ملی خود را طراحی كرده كه در آن به هماهنگی و ارتباط سازمان های گردشگری و ورزشی و اتصال آنها با بخش گردشگری ورزشی با ارائه آموزش های لازم، مسائل قانونی، زیرساخت های لازم، شیوه جمع آوری اطلاعات مورد نیاز و نیز چگونگی ارزیابی منافع اقتصادی رویدادها پرداخته است.
سازمان جهانی گردشگری در چشم انداز ۲۰۲۰ خود پیش بینی كرده است تعداد گردشگران ورودی به ایران از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۲۰ با نرخ متوسط سالانه ۴/۸ درصد افزایش خواهد یافت. به طور حتم برای تحقق این پیش بینی و سهیم شدن ایران در سود بازار جهانی گردشگری ورزشی، بایستی فرصت های بالقوه را با تدبیر و برنامه ریزی به فعل در آورد.وی می گوید: نكته مهم، تغییر نگرش صرفاً ورزشی به رویدادهای ورزشی است. در تمامی این رویدادها در سطوح مختلف داخلی یا خارجی، فرصت های گردشگری نهفته است كه افزایش منافع اقتصادی از جمله اشتغال زایی ۷ تا ۹ شغل به ازای ورود هر گردشگر را در پی دارد.
چالش اساسی در این میان، ارائه تعریفی جامع از فرصت های گردشگری ورزشی، متناسب با شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایران است تا با فراهم ساختن زیر ساخت های لازم، برنامه ریزی و مدیریت گردشگری ورزشی با برگزاری رویدادها فراهم شود و این موضوع میسر نمی شود مگر با انسجام و هماهنگی سازمان های متولی گردشگری و ورزش در هر دو بخش دولتی و خصوصی.بی تردید در مسیر دستیابی به اهداف توسعه گردشگری ورزشی و نهادینه سازی این صنعت مهم در كشور، برنامه ریزی اقتصادی برای فعالیت بخش های خصوصی در توسعه ورزش بسیار مهم و اثرگذار محسوب می شود. این نوع برنامه ریزی حركتی است كه تغییرات كیفی معناداری در ساختار نظام ورزش كشور را به سمت و سوی افزایش سطح بهره وری و كارآیی در ورزش و سپس توسعه و رفاه ورزشكاران و دست اندركاران آن و در نهایت، اقتصادی ترشدن ورزش در كشور را در پی خواهد داشت.
علی اكبر ایزدی توسنلو عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این باره می گوید: برای توسعه ورزش و فعالیت بخش خصوصی می توان ۵ مرحله را در نظر گرفت. مطالعات و بررسی های اولیه برای تحلیل دقیق از وضع موجود (امكان سنجی)، ارائه تعریف مشخص از توسعه، مشخص كردن نگرش و ساخت برنامه به عنوان مهم ترین عامل اثرگذار در موفقیت برنامه و اجرای برنامه و در نهایت ارزشیابی پس از برنامه. این فرآیند در حال حاضر صرفاً در بدنه كارشناسی سازمان مدیریت و برنامه ریزی انجام می شود، اما نظام برنامه ریزی مفهوم بسیار گسترده تری را نیز در بردارد. در واقع بدنه كارشناسی باید در ابتدای فرآیند برنامه ریزی، وضعیت موجود را به رؤسا و مدیران ورزش كشور گزارش دهند.
مدیران ورزشی نیز وضعیت مطلوب خود را در چارچوب اهداف آرمانی و كلی به اطلاع بدنه كارشناسی برسانند. سپس بدنه كارشناسی فاصله بین وضعیت موجود در وضعیت مطلوب را ارزیابی كرده و فرآیند منطقی را برای رسیدن به آن طراحی كند. در این راه، چگونگی و سطح ویژگی های نظام برنامه ریزی،حاصل مجموعه عوامل متعدد از جمله نظام حقوقی، تجارب گذشته و دیدگاه های نهادهای دولتی و خصوصی است. وی می افزاید: بر این اساس نظام برنامه ریزی می تواند توسط یك «سازمان» طراحی شود و به طور مستمر و اصولی در یك فرآیند گفت وگو و تعامل، خود را اصلاح و بررسی كند.
در عین حال، شرایط تداوم و استحكام برنامه توسعه ورزشی و امكان پذیری در عرصه های تخصصی و كارشناسی را مورد بررسی قرار دهد. برای تحقق این شرایط باید یك سازمان توسعه گرا به وجود آ ید و بازار را رقابتی كرد. عرضه كالاهای ورزشی به طور شفاف و توالی های منطقی در برنامه ریزی توسعه و كم هزینه و معقول كردن استراتژی سیاست ها و سازگاری آنها با یكدیگر و نیز توانایی كار تجربیات گذشته توسط كارشناسان، از سایر شرایط اجرایی این برنامه است.
علی اكبر ایزدی درباره كاستی های نظام برنامه ریزی توسعه در ورزش كشور می گوید: «عدم تعریف روشن از مفهوم توسعه، عدم وجود رویكرد سیستمی در برنامه ها، وجود درجه بالای تمركز در برنامه ها، بی توجهی به نهادهای مدنی و اجتماعی و بخش خصوصی و مردم، عدم توجه به برنامه ریزی فضایی بر مبنای آمایش سرزمین و تقسیم كار، فقدان همسازی و هماهنگی میان بخش و مناطق و فقدان برنامه ریزی منطقه ای، عدم وجود چشم اندازهای دورنگر و یا عدم تناسب برنامه های میان مدت با بلندمدت و عدم هماهنگی میان بودجه سالانه با برنامه های میان مدت و محدود شدن برنامه ریزی به ارائه راه حل های كلی و بی توجهی به ساماندهی برنامه ها و تبدیل برنامه ها به آیین نامه برای اجرایی شدن آنها و نیز فقدان انطباق و انسجام مقررات و قوانین مربوط به برنامه ریزی و عدم انطباق دوره های اجرایی برنامه های ورزشی، از كاستی های توسعه ورزش در كشور است» .
بی توجهی به این مباحث مهم و كلیدی، مانع از تحقق توسعه ورزش و برنامه ریزی برای فعالیت بخش خصوصی در توسعه ورزش می شود و خواهد شد. این مجموعه عوامل در نهایت به منافع اقتصادی حاصل از ورزش در كشور لطمات جدی وارد خواهد كرد.
بی تردید خلق فرصت های جدید سرمایه و اشتغال و یا تولید و عرضه محصولات و خدمات، راهی جز شیوه خلاقانه و نوآورانه ندارد. این مهم در عرصه ورزش كشور نیز با چالش های بسیاری رو در رو است و نیازمند رویكردی جدید برای بهره گیری از فرصت های اقتصادی داخلی و بین المللی است.امروزه سودآوری در ورزش و امكان اشتغال زایی در این صنعت، در دنیا به اثبات رسیده است و كشور ما نیز در این مسیر، راهی جز جبران گذشته و استفاده از تجربیات نو- چه در داخل و چه در خارج- ندارد.
●موانع توسعه بخش خصوصی و مشاركت عمومی در ورزش
متأسفانه نتایج یك تحقیق در فرآیند خصوصی سازی در كشور، نشان داده است كه اشكالات بسیاری در این مسیر وجود دارد. دكتر عبدالمحمد مهدوی عضو هیأت علمی دانشگاه مدیریت دانشگاه تهران در این خصوص در یك مقاله تحقیقی آورده است: «ناتوانی در شناسایی و تعیین اماكن قابل واگذاری، عدم انتخاب مشاور مالی مناسب، عدم پی گیری مناسب در مورد مسائل فنی و قانونی، ناكافی بودن قوانین و مقررات لازم، عدم ارزش گذاری صحیح اموال و عدم انجام و یا نامناسب بودن فرآیند مزایده از مهم ترین موانع خصوصی سازی و مشاركت در بخش ورزش كشور است» .
به هر حال، برای توسعه بخش خصوصی و مشاركت عمومی در ورزش كشور پیشنهاد می شود كه فرآیند خصوصی سازی در ورزش به طور صحیح اعمال شود و كمیته ای متشكل از افراد صاحب نظر و شایسته، وظیفه سیاستگذاری و اجرای برنامه خصوصی سازی در ورزش كشور را عهده دار شوند.هر نوع بی توجهی به این مباحث، در نهایت به توسعه ورزش كشور در داخل و نیز در سال های پیش رو در جایگاه بین المللی، آسیب خواهد رساند و نتایج آن جز به محدودیت های مالی شدید در بدنه ورزش از یك سو و ضررهای جبران ناپذیر اقتصادی در مبادلات و مناسبات جهانی از دیگر سو نخواهد بود.
●نتایج یك تحقیق علمی در خصوص گردشگری ورزش در كشور
۵۲ مدیر، سرپرست و مربی ورزش و ۲۴ مدیر گردشگری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند تا در یك پژوهش علمی مشخص شود عوامل بازدارنده گردشگران برای سفر به ایران و بازدید از رویدادهای ورزش بین المللی برگزار شده در كشور را تعیین كنند.
این پژوهش حاصل كار گروهی اقشار هنرور دانشجوی دكترای مدیریت ورزشی دانشگاه تربیت مدرس، دكتر بتول مشرف جوادی استادیار دانشگاه خوارزمی و دكتر فرزاد غفوری استادیار دانشگاه علامه طباطبایی است. پرسشنامه علمی این پژوهش شامل ۵۲ پرسش از نوع مقیاس پنج مرتبه ای لیكرت است.
۸ مورد از پرسش ها مربوط به خرده مقیاس عوامل بازدارنده بود كه بر اساس مطالعات انجام شده در سایر كشورها تهیه شده بود.
بنابر نتایج این پژوهش، از دیدگاه مدیران و دست اندركاران ورزشی و مدیران گردشگری، كافی نبودن زمان برای برنامه ریزی سفر، نوع شغل و میزان اوقات فراغت، داشتن فرزند كوچك و یا جوان در خانواده وپراسترس بودن رویداد ورزشی از با اهمیت ترین عوامل خرده مقیاس بازدارنده گردشگران ورزشی به كشور است.
بنابر تحلیل تحلیلگران آماری این پژوهش، سه عام
منبع : روزنامه همشهری