دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا


خط لوله صلح در آخرین گام


خط لوله صلح در آخرین گام
مذاکرات پروژه خط لوله صلح برای انتقال گاز ایران از مسیر پاکستان به هند از سال ۱۹۹۴ میلادی با توافق مقدماتی ایران و پاکستان برای ساخت خط لوله انتقال گاز طبیعی از حوزه گازی پارس جنوبی به کراچی آغاز شد و پیش‌بینی می‌شد که تا پایان ماه جولای امسال با سفر موهان سینگ، نخست وزیر هند و پرویز مشرف، رئیس جمهور پاکستان، به تهران این قرارداد هفت میلیارد و چهارصد میلیون دلاری امضا شود اما مذاکرات سه جانبه خط لوله صلح درآخرین بخش با یک مشکل مواجه شد و به نظر نمی‌رسد تا پایان اوت یا سپتامبر سال‌جاری امضای قرارداد ممکن باشد.
در حالی که توافقات خط لوله صلح برای انتقال گاز طبیعی ایران به پاکستان و هند مراحل نهایی خود را پشت سر می‌گذارد، جمهوری اسلامی اطمینان داده است که از سال ۲۰۱۱ روزانه ۳۰ میلیون مترمکعب گاز به هردو کشور هند و پاکستان صادر کند. نمایندگان هند و پاکستان در نشستی که ۲۸ ژوئن داشته‌اند در خصوص بهای انتقال گاز طبیعی از ایران به پاکستان و هند به توافق رسیده‌اند اما ایران چندان موافق قیمت موردنظر نمی‌باشد. لذا با پافشاری ایران بر ضرورت گنجاندن تبصره‌ای در متن قرارداد سه جانبه فروش گازایران به پاکستان و هند مبنی بر تجدیدنظر در قیمت گاز هر سه سال یک بار مذاکرات این سه کشور در آخرین بخش خود با مشکل مواجه گردید.
دو کشور هند و پاکستان حاضرند در ازای هر واحد انرژی گرمازای BTU چهار دلار و ۹۳ سنت به ایران بپردازند. هند اعلام آمادگی کرده است برای انتقال هر واحد انرژی گرمازای BTU۷۰ تا ۷۵ سنت به پاکستان بپردازد.
طول خط لوله گاز ایران به هند از راه خشکی ۲۷۷۵ کیلومتر خواهد بود که ۱۱۱۵ کیلومتر آن در خاک ایران، ۷۶۰ کیلومتر در خاک پاکستان و ۹۰۰ کیلومتر در خاک هند قرار دارد.
● تاریخچه خط لوله صلح
برابر آمار اعلام شده از سوی Bp statistical Reviw of wold Energy در ژوئن ۲۰۰۵ ذخایر اثبات شده گاز ایران ۵/۲۷ تریلیون مترمکعب برآورد می‌شود. با پیدایی حوزه گازی پارس جنوبی استراتژی جمهوری اسلامی مبنی بر افزایش صدور گاز به کشورهای جنوب آسیا شدت یافت.
در سال ۱۹۹۵ پاکستان و ایران برای ساخت خط لوله‌ای به ارزش ۳ میلیارد دلار و به طول ۸۷۰ مایل در خشکی از پارس جنوبی به کراچی موافقت‌ننامه‌ای امضا کردند.در این توافقنامه صدور گاز به مولتان پاکستان و همچنین ادامه یافتن خط لوله به هند در نظر گرفته شده بود. در سال ۱۹۹۹ بر پایه گفتگو‌ها میان ایران و هند مقرر شد که پروژه خط لوله بررسی و امکان سنجی شود .در فوریه ۱۹۹۹ ایران با امضای یک قرارداد اصولی با هند با همکاری دو جانبه موافقت کرد. با این حال برای تحقق پروژه همچنان به تفاهمنامه‌ای سه جانبه میان هند، ایران و پاکستان نیاز بود.
در سال ۲۰۰۰ میلادی مقامات رسمی ایران،‌پاکستان و هند گفتگوهای خود را درباره مسیرهای ممکن، روشهای گوناگون انتقال و مسائل جغرافیای سیاسی خط لوله گاز طبیعی ایران به هند از سر گرفتند. این گفتگوها بیانگر تغییرات جدی در سیاست‌های این دولتها بود. سود توسعه بالقوه اقتصاد گاز طبیعی، سه دولت ایران، هند و پاکستان را وادار می‌کند تا استراتژی خود را در زمینه اختلاف‌های منطقه‌ای مانند کشمیر، افغانستان و مسائل امنیت ملی مورد بازبینی قراردهند.
برای دولت هند امنیت عرضه گاز بسیار اهمیت دارد. مقامات هندی می‌گویند درآمد سالانه ۶۰۰ تا ۸۰۰ میلیون دلاری پاکستان از محل حق ترانزیت گاز، تضمین معقولی برای رویارویی با خرابکاری احتمالی در این خط لوله است.
● همگرایی منطقه‌ای در سایه خط لوله صلح
صرف نظر از سود بالقوه و ارزآوری این پروژه برای هر سه کشور ایران، هند و پاکستان خط لوله صلح باعث افزایش همگرایی و همبستگی منطقه‌ای در میان سه کشور می‌شود و عملا منافع ملی این سه دولت را به هم پیوند می‌زند. از سویی همکاری منطقه‌ای و جذب سرمایه خارجی به شکوفایی اقتصادی منطقه کمک خواهد کرد. مسئله کشمیر که یکی از مشکلات همیشگی بین هند و پاکستان است می‌تواند در حاشیه خط لوله صلح قرارگیرد و همکاری منطقه‌ای با میانجی‌گری ایران منجر به پیشرفت مسیر حل این مشکل گردد. از سویی خط لوله گاز ایران به پاکستان و هند از میزان نفوذ قدرتهای فرامنطقه‌ای در جنوب آسیا می‌کاهد. خط لوله صلح می‌تواند در آینده محملی برای ارتباط با چین باشد. از سویی سبب می‌گردد هند که در سالهای گذشته به طور میانگین سالانه ۵/۶ درصد رشد اقتصادی داشته به یک منبع انرژی مطمئن متصل شود. در سال ۲۰۰۱ نزدیک به ۸/۶ درصد از کل مصرف انرژی هند را گاز طبیعی تشکیل می‌داده است. با توجه به برآوردهای انجام شده این سهم در سال ۲۰۱۰ به ۶/۷ درصد و ۲۰۲۰ به نزدیک ۸/۸ درصد خواهد رسید. مصرف الکتریسته هند در سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ به گونه‌ای میانگین ۵/۴ درصد رشد خواهد داشت. افزایش تقاضای برق و کاربرد گاز طبیعی برای تولید نیرو، سرانجام سبب افزایش تقاضای گاز خواهد شد و هند را به وارد کننده خالص گاز طبیعی تبدیل خواهد کرد.
● مخالفت‌های آمریکا با خط لوله گاز ایران، پاکستان و هند
دولت آمریکا از ابتدای پروژه خط لوله صلح با اجرای این طرح مخالفت کرده و به انحاء مختلف در مسیر آن سنگ اندازی نموده است. آمریکا از آنجا که همگرایی منطقه‌ای درجنوب آسیا با محوریت جمهوری اسلامی را به ضرر خود می‌داند لذا طی سالهای گذشته به انحاء مختلف سعی کرده است مقامات هندی و پاکستانی را متقاعد کند که منابع انرژی جدیدی به غیر از ایران برای تامین نیازهای خود پیدا کنند. ریچارد بوچر معاون وزیر امور خارجه آمریکا درباره این موضوع در اظهار نظر اخیر خود گفت:‌آمریکا مخالف پروژه خط لوله گاز ایران، پاکستان و هند است، بنابراین به اسلام آباد توصیه می‌کنیم برای تامین نیاز انرژی خود به آسیای مرکزی رجوع کند. وی افزود:‌می‌دانیم که تامین انرژی برای پاکستان مسئله بسیار مهمی است، بنابراین کوشیده‌ایم برای حل مشکل انرژی این کشور به اسلام آباد کمک کنیم و بدون تکیه آن کشور به کشوری نظیر ایران که چندان قابل اعتماد نیست، منابع انرژی جدیدی برای پاکستان توسعه دهیم. بوچر بااشاره به خط لوله گاز “ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و عمان”‌تصریح کرد: به نفع پاکستان است که نیاز به انرژی خود را از کشورهای آسیای مرکزی تامین کند.
اگرچه بوچر عامل اصلی مخالفت واشنگتن با خط لوله گاز ایران، پاکستان و هند را توسعه برنامه هسته‌ای ایران دانسته است اما به نظر می‌رسد همگرایی منطقه‌ای حاصل خط لوله صلح و چشم انداز ارتباط با چین بیش از سایر موضوعات برای آمریکا واکنش‌برانگیز است.
● خط لوله صلح در آخرین گام
اما علی رغم تمام کارشکنی‌های آمریکا و متحدانش پروژه خط لوله گاز ایران، پاکستان و هند در آخرین گام خود قرار دارد. به نظر می‌رسد ظرف چند ماه آینده با حضور مان موهان سینگ، نخست وزیر هند و پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان در تهران این قرارداد هفت میلیارد و چهارصد میلیون دلاری امضا شود و ایران از سال ۲۰۱۱ چیزی حدود ۳۰میلیون مترمکعب گاز به هر دوکشور هند و پاکستان صادر نماید. اما این موضوع نافی چانه زنی ایران بر سر قیمت گاز نخواهد بود و مذاکره کنندگان به هر نحو ممکن می‌بایست منافع و حقوق حقه ایران را در مذاکرات استحصال کنند.
سحاب فاطمی
منبع : روزنامه رسالت