سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا


راهکارهائی برای توسعه اقتصادی روستاها


راهکارهائی برای توسعه اقتصادی روستاها
مطالعه برنامه‌ها، راهبردها، سیاست‌ها و راهکارهای مختلف توسعه در کنار بررسی تجربه عملی کشورهای مختلف در زمینه توسعه روستائی و توسعه کارآفرینی و اشتغال‌زائی در روستاها، می‌تواند راهکارهای مناسبی را در اختیار برنامه‌ریزان کشور قرار دهد. اگرچه نمی‌توان این تجربه‌ها و رویکردها را به‌صورت مشابه استفاده کرد، اما توجه به آنها و یادگیری دست نکات، باعث روشن شدن فضای موضوع کارآفرینی و اشتغال‌زائی در روستاها و تسهیل و تسریع فرآیند سیاستگذاری در این زمینه خواهد شد. به‌علاوه می‌توان در بسیاری از موارد با به‌کارگیری رویکرد بومی‌سازی با استفاده از ابتکارها و دانش سایر ملل، به‌گونه‌ای اثربخش روش‌ها، طرح‌ها و برنامه‌های محلی را طراحی و اجرا کرد. در اکثر مناطق جهان، روستاها از جمله نواحی فقیر و در حال فرسایش محسوب می‌شوند، اندیشمندان و سیاستگذاران کشورهای دنیا توجه خاصی به توسعه روستائی و رفع مشکلات و معضلات آنها دارند. امروز صاحب‌نظران بین‌المللی بر این اعتقادند که باید جدای از سیاست‌ها و راهبردهای کلان توسعه و توسعه اقتصادی (که بسیار مهم هستند)، به‌طور ویژه و مشخص به توسعه روستاها و ریشه‌کنی فقر گسترده حاکم بر آنها پرداخت. مشکل‌ها و معضلات روستاها در جهان ناشی از دو مسئله اساسی است:
۱) یکی کمبود امکانات اجتماعی (ضعف زیرساخت)
۲) دیگری کمبود درآمد (ضعف اقتصادی).
از جمله امکانات اجتماعی می‌توان به خدمات بهداشتی، آموزشی، بیمه و تأمین اجتماعی، خطوط ارتباطی (حمل و نقل و مخابرات)، امنیت، آب آشامیدنی، سوخت، برق و موارد شبیه آن اشاره کرد. اگرچه بسیاری از دولت‌ها برنامه‌های گسترده و پرهزینه‌ای را برای بهبود این زیرساخت‌ها انجام داده‌اند، اما بررسی‌ها نشان دهنده آن است که این امر به تنهائی نتوانسته کاستی‌های زندگی روستائیان را حل کند و آنان را از فقر برهاند و مهاجرت از روستا به شهر را کاهش دهد.
کمبود درآمد عامل مهمی است که اگر برای آن چاره‌ای اندیشیده نشود، اجازه نمی‌دهد طرح‌های توسعه روستائی به ثمر بنشیند، کمبود درآمد روستائیان ناشی از چندین مسئله است:
۱) افزایش جمعیت روستائیان (مقدار مطلق)
۲) بیکاری (کامل یا فصلی)
۳) بهره‌وری پائین افراد و منابع
۴) عدم جذابیت برای سرمایه‌گذاری و کمبود سرمایه‌گذاری
۵) ضعف فضای کسب و کار
بررسی‌های مختلف نشان داده که یکی از مهمترین اهداف توسعه اقتصادی (در شهرها یا روستاها) ایجاد اشتغال و مهمترین ساز و کار و ابزار آن، کارآفرینی است. کارآفرینی باعث کاهش بیکاری و افزایش بهره‌وری افراد و منابع و در نتیجه افزایش درآمد مردم می‌شود. البته کارآفرینی خصوصی تنها راهکار اشتغال‌زائی و افزایش درآمدهای مردم روستائی نیست، اما می‌توان گفت که بهترین و بهره‌ورترین نوع آن است. اقتصاددانان آن را مهمترین محرک توسعه اقتصادی روستاها و سیاستمداران آن را یک راهبرد کلیدی برای جلوگیری از اغتشاشات و ناآرامی در روستاها می‌دانند. کشاورزان و روستائیان کارآفرینی خصوصی را ابزاری برای بهبود درآمد خویش و زنان را امکانی برای اشتغال در مجاورت محل سکونت خود تلقی می‌کنند.
● کارآفرینی روستائی
تعاریف مختلفی از کارآفرینی وجود دارد. نوآوری، مخاطره‌پذیری، نیروی ثبات‌ دهنده و متعادل کننده بازار، ایجاد یک کسب و کار جدید (ایجاد یک کسب و کار برمبنای یک ایده جدید) یا توسعه کسب و کار موجود از جمله مفاهیمی است که برای آن مطرح شده است. قدمت واژه کارآفرینی به سال ۱۷۰۹ میلادی برمی‌گردد. سی اقتصاددان قرن هجدهم، کارآفرین را فردی می‌دانست که منابع اقتصادی را از حوزه‌ای با بهره‌وری پائین‌تر بیرون می‌کشد و آنها را به حوزه‌ای با بهره‌وری و سود بیشتر منتقل می‌کند. در نیمه اول قرن بیستم، شومپیتر، اقتصاددان و نظریه‌پرداز اجتماعی، مطالب گسترده‌ای در مورد کارآفرینی و تأثیر آن بر اقتصاد نوشت. نظریه شومپیتر این بود که کارآفرینان نوآور موجب نوعی عدم تعادل پویا در اقتصاد می‌شوند. وی، فرد کارآفرین را یک تخریب‌گر خلاق قلمداد می‌کرد که با تجاری‌سازی نوآوری و نهادینه کردن آن در محیطی که پیش از آن فاقد آن بوده، تعادل اقتصادی را برهم می‌زند. کارآفرینی روستائی تفاوت اساسی با کارآفرینی در شهر ندارد جز این‌که باید آن را در فضای روستا تصور کرد. از سوی دیگر ”پترین“ (۱۹۹۴) کارآفرینی روستاوی را مجموع سه گزاره ذیل تعریف می‌کند:
۱) نیروئی که سایر منابع را برای پاسخ‌گوئی به یک تقاضای بی‌پاسخ بازار بسیج می‌کند.
۲) توان خلق و ایجاد چیزی از هیچ ندارد.
۳) توان فرآیند خلق ارزش به‌وسیله جمع کردن مجموعه واحدی از منابع را در راستای بهره‌گیری از یک فرصت دارد.
در مجموع می‌توان کارآفرینی روستائی را به‌صورت زیر تعریف کرد:
به‌کارگیری نوآورانه منابع و امکانات روستا در راستای شکار فرصت کسب و کاری
● راهکارهای توسعه کارآفرینی روستائی
با تحلیل مجموعه مطالعات نظری و بررسی‌های انجام شده می‌توان به ۲۲ نکته کلیدی و اساسی دست یافت:
۱) بدون وجود یک راهبرد کلان توسعه و توسعه اقتصادی مشخص، نمی‌توان توفیق چندانی در توسعه روستائی و توسعه کارآفرینی در روستاها به‌دست آورد. بنابراین باید تمرکززدائی یکی از مهمترین و اساسی‌ترین سیاست‌های کلان توسعه کشور باشد.
۲) راهبرد توسعه اقتصادی کشور باید به خوبی جایگاه روستاها و رویکرد توسعه روستائی مطلوب را مشخص کند و برای آن ارزش و اهمیت کافی قائل شود، برای مثال نمی‌توان با انتخاب یک راهبرد صنعتی شدن به توسعه روستائی و کشاورزی دست یافت.
۳) توسعه روستائی معادل توسعه کشاورزی نیست. توسعه کشاورزی باید به‌عنوان زیرمجموعه توسعه روستائی تلقی شود. به‌علاوه کشور نباید تنها بر توسعه کشاورزی متمرکز شود چون نمی‌توان انتظار داشت که توسعه کشاورزی به توسعه روستائی منتهی شود.
۴) بهترین راهبرد توسعه روستائی، ترکیبی از رویکرد ساختارهای سلسله مراتبی پایدار و بهره‌برداری بیشینه از زمین و منابع طبیعی نیست. جالب است بدانیم بسیاری از کشورهای پیشرفته (هم‌چون آلمان) به کنترل و محدودسازی کشاورزی و استفاده از جنگل‌ها و مراتع خود پرداخته‌اند و بیشتر مایل هستند این‌گونه مواد و محصولات مورد نیاز خود را از دیگر کشورها تأمین کنند تا محیط زیستشان سالم باقی بماند.
۵) توسعه روستائی باید تنها از طریق توسعه زیرساخت‌های عمرانی و ارائه خدمات اجتماعی محقق نمی‌شود، بلکه نیازمند اشتغال‌زائی درآمدزا برای روستائیان و تسریع توسعه فرهنگی آنان (در مقابل جذابیت‌های فرهنگی‌ ـ اجتماعی شهرها) است.
۶) ساماندهی ساختار سلسله مراتب سکونت‌گاه‌های کشور بسیار ضروری است. باید روستاهای مرکزی‌تر (بزرگ‌تر و دارای امکانات بیشتر)، روستاهای کوچک‌تر و پراکنده اطراف خود را پوشش دهند و این روستاها از طریق شهرک‌ها یا شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و در نهایت کلان شهرها ارتباط یابند. ممکن است در این فرآیند بسیاری از مناطق دور افتاده‌تر یا غیرقابل دسترس که طبق روند موجود نیز در حال تخلیه و نابودی هستند، نیز از چرخه خارج و ساکنان آنها به دیگر روستاها یا مناطق جدید کوچ داده شوند.
۷) باید با ارائه خدمات اجتماعی و اقتصادی مناسب در ”نقاط واسطه“ هم‌چون روستاهای مرکزی، شهرک‌ها و شهرهای کوچک، از مهاجرت مستقیم روستائیان به شهرهای بزرگ جلوگیری کرد. به‌علاوه وجود نقاط ملی باعث می‌شود که بسیاری از روستائیان علاوه بر حفظ کار در روستا از زندگی شهری نیز برخوردار و حتی دارای کسب و کار جدیدی در آن نقطه واسط در کنار شغل روستائی خود شوند که این موضوع زمینه افزایش درآمد و رفاه آنان را فراهم می‌سازد.
۸) نباید تنها توسعه روستائی و توسعه کارآفرینی روستائی را در بافت خود روستا تصور کرد، بلکه باید به آن به‌صورت ملی نگاه شود. به همین دلیل از مهمترین راهکارهای توسعه کارآفرینی و اشتغال‌زائی در مناطق روستائی می‌توان به ایجاد شهرک‌های کسب و کاری اشاره کرد. این شهرک‌ها با ایجاد فضای مناسب برای رشد کسب‌ و کارها و کارآفرینی باعث رشد شرکت‌ها و بنگاه‌های روستائی می‌شوند.
۹) در اکثر کشورهای جهان، نسبت جمعیت روستائی به جمعیت کل کشور در حال کاهش است به‌طوری که در اغلب کشورهای پیشرفته این مقدار زیر ۱۰ درصد است. جدای از مسائل مربوط به روند رشد طبیعی شهرنشینی در تمام جهان، علت اصلی این کاهش، محدود بودن ظرفیت تولید مناطق روستائی (به‌خصوص در حوزه‌های مربوط به کشاورزی) است. با صنعتی شدن و علمی شدن کشاورزی در کشورها، بهره‌وری منابع تولید روستائی نیز افزایش می‌یابد و در نتیجه (در درازمدت) نیازمند نیروی انسانی کمتری است. این روند خود به خود باعث افزایش بیکاری و کاهش درآمد روستائیان دارای زمین و امکانات کمتر می‌شود. به همین دلیل یکی از راهبردهای اصلی اشتغال‌زائی در مناطق روستائی، حرکت به سمت صنایع و فعالیت‌های غیرکشاورزی است. این‌گونه کسب و کارها در چند حوزه اساسی صنایع تبدیلی، صنایع فرهنگی، خدمات، امور دولتی و .... قرار می‌گیرند.
۱۰) صنایع تبدیلی از جمله مهمترین زمینه‌های توسعه کشاورزی، توسعه روستائی و توسعه اشتغال‌زائی در روستاها است. وظیفه اصلی این صنایع، فرآوری محصولات کشاورزی و دامی روستا و تبدیل آنها به کالاهائی نهائی‌تر و با ارزش‌تر است که اغلب در صنایع و کارخانه‌های شهری انجام می‌شود. انجام این فعالیت‌ها در روستاها یا نواحی اطراف روستاها باعث خلق ارزش افزوده بیشتر در این مناطق و تحریک تولید می‌شود. به‌علاوه کیفیت و دوام در کنار آن محصولات نیز افزایش می‌یابد و قدمی رو به جلو در راستای تحکیم امنیت غذائی کشور برداشته می‌شود. توسعه این‌گونه صنایع که به دانش و فناوری فوق‌العاده‌ای نیازمند نیستند، امری امکان‌پذیر برای نواحی روستائی محسوب می‌شود. بسیاری از روستائیان نیز که در شهرها در همین نوع صنایع و کسب و کارها به کار مشغول می‌شوند، کمتر به مهاجرت متمایل خواهند شد. این‌گونه صنایع، امکان صادرات مستقیم محصولات و کالاها به دیگر کشورها را فراهم می‌آورد و باعث افزایش رونق مناطق روستائی می‌شود.
۱۱) صنایع فرهنگی از جمله صنایع ریشه‌دار در مناطق روستائی هستند و به جرأت می‌توان گفت این صنایع روستائی بیشتر بر صنایع دستی متمرکزند. از آن‌جائی‌که روستائیان به‌صورت نسبی وقت آزاد زیادی (به‌خصوص به‌صورت فصلی) در اختیار دارند، اغلب در زمینه‌ای از این‌گونه صنایع وارد می‌شوند. مواد اولیه مورد نیاز صنایع دستی، به وفور در مناطق روستائی موجود است، ضمن آن‌که نیازمند دانش فوق‌العاده یا فناوری سطح بالائی نیست. این صنایع، زمینه اشتغال مناسبی نیز برای زنان (به‌عنوان قشر عظیمی از جمعیت روستائی) محسوب می‌شود و از یک طرف آنان را از فضای خانه دور نمی‌کند و از طرف دیگر، با شرایط جسمانی و روحی آنان سازگاری بیشتری دارد.
۱۲) صنعت گردشگری (توریسم) نیز از دیگر صنایع فرهنگی محسوب می‌شود که زمینه رشد فوق‌العاده‌ای در مناطق روستائی دارد. طبیعت زیبای مناطق روستائی همراه با جاذبه‌های سنتی، زمینه مورد علاقه گردشگران داخلی و خارجی محسوب می‌شود. توسعه این صنعت که با هزینه قابل توجهی همراه نیست، در حاشیه خود باعث توسعه کسب و کار خواهد شد.
۱۳) خدمات زمینه اشتغال‌زائی است که بخش در حال رشدی در اکثر کشورهای جهان محسوب می‌شود به گونه‌ای که بسیاری از اندیشمندان، اقتصاد نوین را اقتصاد خدماتی می‌نامند، بخش خدمات زمینه بسیار مستعدی برای اشتغال‌زائی دارد چون در یک اقتصاد روبه رشد و پویا، نمی‌توان هیچ‌گونه محدودیتی برای توسعه خدمات در نظر گرفت. در کنار آن خدمات زمینه مناسبی برای خلاقیت و نوآوری افراد محسوب می‌شود. بخش عمده‌ای از کارآفرینی‌ها در حوزه خدمات اتفاق می‌افند. خدمات اجتماعی، بهداشتی، فنی، آموزشی، تجارت، اقتصادی و مالی و ارتباطی از جمله مهمترین زمینه‌های قابل توسعه و اشتغال‌زا در مناطق روستائی هستند. مشارکت دولت در این زمینه می‌تواند تسهیل کننده و تسریع کننده فرآیند توسعه خدمات در روستاها باشد.
۱۴) دولت می‌تواند با برنامه‌ریزی، طراحی و اجرای طرح‌های مختلف برای ارائه خدمات دولتی در مناطق روستائی، زمینه اشتغال‌زائی و کارآفرینی فوق‌العاده‌ای را در روستاها ایجاد کند که حوزه آن بسیار گسترده است، از جمله امور اداری، اقتصادی، انتظامی، بیمه و تأمین اجتماعی، مراقبت از محیط زیست، حفظ و توسعه مراتع و جنگل‌ها. استخدام نیروهای کاری در این زمینه‌ها باید به‌صورت محلی انجام پذیرد و تا حدممکن به بخش خصوصی واگذار شود. این امر از طرف دیگر، باعث کاهش حرکت و مهاجرت روستائیان به شهرها برای دریافت این‌گونه خدمات خواهد شد. تحقق دولت الکترونیکی در سطح روستاها، چشم‌اندازی مطلوب برای آینده است که اکثر کشورهای درحال حرکت به سمت آن هستند.
۱۵) ”رویکرد خوشه‌ای“ به توسعه، نگرش جدیدی است که سیاستگذاران و برنامه‌ریزان توسعه در کشورهای مختلف به کار می‌گیرند. نگاه جامع و منسجم به مسائل و کل فضای مربوط به یک مقوله، مدیران را در اجرای برنامه‌های توسعه با موفقیت بیشتری همراه می‌سازد. توسعه روستاها بر مبنای توسعه خوشه‌های صنعتی، خوشه‌های فناوری و خوشه‌های دانش روستائی، راهکار مناسبی برای توسعه روستاها و توسعه کسب و کارهای روستائی است.
۱۶) اکثر کشورهای جهان به‌ویژه کشورهای پیشرفته در حال حرکت به سمت ایجاد جامعه دانش بنیان، جامعه یادگیرنده و جامعه اطلاعاتی هستند. جامعه دانش بنیان و جامعه یادگیرنده دو روی یک سکه هستند که از مسیر تشکیل و تکامل یک جامعه اطلاعاتی می‌گذرند. اقتصادهای دانشی و اطلاعاتی نیازمند نیازها و مقدماتی هستند که اگر از آنها غفلت شود اقشار روستائی از جمله آسیب‌پذیرترین گروه در آن خواهند بود. به همین دلیل، اکثر کشورها برای تقویت زیرساخت‌های اطلاعاتی جوامع روستائی خود و مدیریت اثربخش دانش، در این مناطق برنامه‌ریزی کرده‌اند.
۱۷) توسعه فناوری‌های مناسب و اشاعه آنها در مناطق روستائی نقش به‌سزائی در توسعه کسب و کارها دارد. توسعه فناوری‌های زیستی و فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی باعث افزایش توان‌مندی‌های نوآوران و کارآفرینان روستائی و شهری برای فعالیت در روستاها خواهد شد. اشتغال به این فناوری‌ها، موجی عظیم از فرصت‌های اشتغال را به مناطق روستائی سرازیر می‌کند.
۱۸) ادغام فناوری‌های سنتی موجود در مناطق روستائی کشور با فناوری‌های نوین و پیشرفته راهکار مناسبی برای پیشرفت و روزآمد شدن محصولات و کالاهای ساخت روستا است. بسیاری از محصولات سنتی را می‌توان با ابزارها و تجهیزات نوین تولید یا آنها را با فناوری‌های جدید همراه کرد. این امر باعث بقای صنایع سنتی فعلی و در مواردی توسعه بازار روبه اضمحلال آنان خواهد شد.
۱۹) توسعه فناوری، امید رویکرد مناسبی برای ارتقاء کیفیت و زندگی روستائیان است این مفهوم که اولین بار توسط ”راشمی مایر“ (اندیشمند و آینده‌پژوه هندی) مطرح شد، تصریح می‌کند که توسعه کشورهای در حال توسعه و ورود به عصر فراصنعتی تنها از مسیر صنعتی شدن و الگوهای توسعه کلاسیک تجویزی غربی نمی‌گذرد. بسیاری از کشورهای توسعه نیافته (به‌ویژه در مناطق روستائی) می‌توانند با به‌کارگیری مجموعه‌ای از فناوری‌های نرم و اثربخش که هزینه سرانه اندکی دارند، در دسترس هستند و باعث آلودگی محیط زیست نمی‌شوند، یک مسیر توسعه اقتصادی نرم را بپیمایند. از جمله این فناوری‌ها می‌توان به منابع انرژی تجدیدپذیر (هم‌چون سلول‌های خورشیدی و بیو گازها)، فناوری‌های ارتباطی ارزان‌قیمت (تلفن‌های رادیوئی) و فناوری‌های مالی و اقتصادی اشاره کرد. استفاده از این فناوری‌ها ارزان و نیازمند دانش تخصصی سطح بالائی نیست.
۲۰) فرهنگ‌سازی از مهمترین و زیربنائی‌ترین اموری است که باید برای توسعه روستاها و توسعه کارآفرینی در آنها صورت گیرد. کارآفرینی نیازمند فرهنگ خاصی است که پرورش آن بسیار سخت و نیازمند تلاشی طولانی‌مدت است. توانائی درک تغییرات و کشف فرصت‌ها، مشارکت و کار گروهی، خلاقیت و نوآوری، روحیه استقلال‌طلبی و مسئولیت‌پذیری، مخاطره‌پذیری و مخاطره‌جوئی، از عناصر اصلی سازنده این فرهنگ هستند و نمی‌توان تنها با انجام برنامه‌های کوتاه‌مدت و ضربتی به آنها دست یافت. بهترین راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی در روستاها، ارتقای سواد کارآفرینی روستانشینان از طریق برنامه‌های آموزشی و ترویجی مختلف است. به‌علاوه تدوین ساختار و معماری مشاغل روستائی و آموزش یکی از رویکردهای آموزشی نوین و اثربخش است. توسعه سواد خواندن و نوشتن (سواد عمومی و پایه) راهگشای مسائل روستائی خواهند بود. توسعه مجموعه‌ای از سوادهای فرهنگی، فناوری و اطلاعاتی باعث توان‌مندی توسعه و بهره‌برداری از کسب و کارها و منابع یاری می‌رساند.
۲۱) سه راهبرد اساسی برای توسعه کارآفرینی روستائی وجود دارد:
اول: جذب کسب و کارها از دیگر مناطق (به‌خصوص مناطق شهری) به روستاها که در مجموع و از نگاه ملی چندان مفید نیست.
دوم: حفظ و توسعه کسب و کارهای موجود از طریق سیاست‌های حمایتی که در اغلب موارد سیاستگذاران و مدیران کشور به آن توجهی نمی‌کنند.
سوم: حمایت از ایجاد و تولد کسب و کارهای جدید از دل خود مناطق روستائی که اغلب مدنظر قرار دارد اما نیازمند برنامه‌ریزی منسجم و درازمدت است.
۲۲) به‌نظر نمی‌رسد هیچ گروهی مستعدتر از فارغ‌التحصیلان روستازاده برای امر کارآفرینی روستائی باشد. ایجاد شرایطی مناسب برای فعالیت‌ و جذب این افراد به فضاهای روستائی از مهمترین مسائل پیش‌روی مدیران توسعه روستائی است. از دیگر اهداف مورد نظر می‌توان به موترد زیر اشاره کرد:
ایجاد شهرک‌های کسب و کار، ایجاد مراکز رشد روستائی و پارک‌های کارآفرینی، اعطای تسهیلات و امکانات به آنها، ارائه آموزش‌های کارآفرینی به آنها، ایجاد آموزشگاه‌های مختلف، ایجاد مراکز آموزشی، تحقیقاتی و علمی در مناطق روستائی مستعد و تقویت ارتباطات این‌گونه مراکز با روستاها.
۲۳) ایجاد فضای مدیریت مشارکتی در روستاها و همراه کردن آنان در تصمیم‌گیری‌های صورت گرفته در مورد آنان از جمله مهمترین سازوکارهای توسعه روستائی و بسط کارآفرینی است. روحیه مشارکت‌جوئی در توسعه منطقه خود، از مهمترین الزامات و محرک‌های کارآفرینی روستائی به شمار می‌آید که از طریق بسط مردم‌سالاری در سطح روستاها ناشی می‌شود. شوراها از مهمترین سازوکارهای این امر هستند. کمک به ایجاد تعاونی‌ها و مشارکت در فرآیند تکامل و موفقیت آنان از مهمترین اقدامات دولت‌ها محسوب می‌شود.
سیامک طاهری
برگرفته از نشریه برنامه
منبع : ماهنامه سرزمین سبز