پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا


پیامدهای تاخیر در پارس جنوبی


پیامدهای تاخیر در پارس جنوبی
روزگاری نه چندان دور در سال‌های میانی دهه ۱۳۷۰ کسانی که به هر دلیل گذرشان به عسلویه می‌افتاد بی‌اختیار آن را با آبادان آغاز سده کنونی مقایسه می‌کردند. ده‌ها شرکت پیمانکاری داخلی و خارجی در این منطقه کوچک و دورافتاده با دستگاه‌های عظیم حفاری در خشکی و آب‌های تنک دریا در سرما و گرمای ۵۰ درجه سانتی‌گرادی و رطوبت شرجی خفه‌کننده هوا سرگرم کار بودند. در همان سال‌ها کم‌کم نام عسلویه به عنوان قطب انرژی جهان بر سر محافل انرژی جهان زبانزد شد. منطقه‌ای که چندین میدان گازی بزرگ جهان را در خود جای داده است. میدان گاز پارس جنوبی، پارس شمالی، گلشن و فردوس که بیش از نیمی از ذخایر گازی کشور را در دل خاک‌های تفته خود پنهان کرده است. این منطقه که در جنوبی‌ترین نقطه بوشهر بر ساحل خلیج فارس قرار گرفته است در حالی که جمعیت بومی آن ۳۰۰ تن بیشتر نبود در آن سال‌ها پذیرای بیش از ۶۰ هزار کارگر ایرانی و خارجی متخصص و ساده بود. ‌
میدان‌های گازی پارس شمالی، گلشن و فردوس اگرچه برای کشور بسیار ارزشمند و مهم می‌باشند ولی میدان پارس جنوبی به علت همسایگی با سرزمین قطر و مشترک بودن آن با این کشور از اهمیت ویژه‌ای برای ایران برخوردار است. شیخ‌نشین کوچک قطر در سال‌های درگیری ایران با عراق به سرعت با سرمایه‌گذاری گسترده به صورت مشترک با شرکت‌های بزرگ و توانمند خارجی توانست استخراج گاز از این میدان را شروع کند. این میدان با وسعت ۹۷۰۰ کیلومتر و دارا بودن ۱۴ تریلیون متر مکعب گاز و بیش از ۱۸ میلیارد بشکه میعانات گازی ۸ درصد از کل ذخایر شناخته‌شده گاز جهان را در دل خود جای داده است. از این رو بهره‌برداری از این میدان برای هر دو کشور ایران و قطر بسیار مهم و ارزشمند بوده و می‌تواند ضمن سودآوری بسیار فراوان موقعیت سیاسی و اقتصادی کشور ایران را بهبود بخشد. دولت قطر هم‌اینک دومین صادرکننده گاز جهان بوده و ضمن صدور گاز به کشورهای اروپایی، به چین و هند نیز گاز صادر کرده و در حال بررسی ایجاد خط لوله گاز از بستر دریا به هند می‌باشد که جایگزینی برای خط لوله صلح است. گرچه این پروژه حدود ۲۰۰ میلیارد دلا‌ر هزینه داشته وبسیار گران است. ولی تجربه نشان داده آمریکا برای دور زدن ایران و کوتاه کردن دست ایران از معادلا‌ت انرژی منطقه و جهان و درنتیجه انزوای ایران حاضر به سرمایه‌گذاری‌های کلا‌ن در این زمینه است.
نمونه آن خط لوله باکو، جیهان بود که در طول ۳ سال با حمایت آمریکا میان کشورهای ترکمنستان، گرجستان و ترکیه انجام شد.
با توجه به حساسیت موضوع و برداشت گاز از سوی قطر و عقب ماندن ایران از این کشور دولت خاتمی در سال ۱۳۷۷ شرکت نفت و گاز پارس را برای بهره‌برداری از گاز پارس جنوبی و دیگر میدان‌های گاز منطقه عسلویه تاسیس کرد. برای دستیابی ایران به حق خود در میدان گازی پارس جنوبی پروژه به ۲۴ فاز بخش بندی شد. سال پیش از آن یعنی در سال ۱۳۷۶ عملیات اجرایی فازهای ۲ و۳ به طور مشترک به شرکت‌های توتال ۴۰۰درصد سهام) گازپروم ۳۰۰درصد) و پتروناس مالزی ۳۰۰درصد) واگذار شده بود. این دو فاز در بهمن سال ۱۳۸۱ با تولید روزانه ۵۶ میلیون متر مکعب به بهره‌برداری رسید. سپس در سال ۱۳۸۳ فاز یک با تولید روزانه ۲۸ میلیون متر مکعب نیز به بهره‌برداری رسید. در سال ۸۴ فازهای ۴و۵ با ظرفیت ۵۶ میلیون متر مکعب در روز به بهره‌برداری رسید. گرچه کار به سرعت و شبانه‌روزی انجام می‌شد و همه چیز طبق برنامه پیش می‌رفت ولی به علت عقب‌افتادگی ایران از قطر هنوز فاصله بسیار بود و روزانه ایران میلیون‌ها دلا‌ر زیان می‌دید که متاسفانه این روند در دولت نهم به شدت افزایش یافته است. بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده فازهای ۶، ۷ و ۸ که بیش از ۹۰ درصد عملیات اجرایی آن به پایان رسیده بود باید تا پایان همان سال و فازهای ۹ و ۱۰ نیز تا سال ۱۳۸۶ به بهره‌برداری می‌رسید که متاسفانه چنین نشد.
● عقب‌ماندگی‌ها و پیامدهای آن
هم‌اکنون و براساس گزارش کمیسیون انرژی مجلس فازهای ۶ و ۷ و ۸ که با تاخیر بسیار زیاد نسبت به برنامه به بهره‌برداری رسیده است برای زمستان سال جاری به مدار نخواهد رسید و کمبود گاز برای امسال با شدت بیشتری پیش‌بینی می‌شود. ‌
ـ فازهای ۹ و ۱۰ به دلا‌یل نامعلوم معطل مانده است.
ـ فازهای ۱۵ و ۱۶ به پیمانکاری قرارگاه خاتم‌الا‌نبیاء دارای تاخیر طولا‌نی است.
ـ فازهای ۱۷ و ۱۸ به پیمانکاری ایدرو دارای تاخیر است.
ـ فازهای ۶ و ۷ و ۸ به مدیریت ‌TIJD همچنان با تاخیر طولا‌نی روبه‌رو است.
ـ فازهای ۱۷ تا ۲۴ هنوز واگذار نشده یا واگذاری آنها قطعی نیست.
هم‌‌اکنون به علت عقب‌ماندگی ایران در بهره‌برداری از ثروت بی‌کران گاز نهفته در دل خاک‌های سوزان جنوب؛ قطر روزانه ۷ برابر ایران از این میدان گاز برداشت می‌کند. زیان روزانه ایران از تاخیر در برداشت از فازهای گفته‌شده روزانه بیش از یک میلیون دلا‌ر است. همچنین ایران به علت عقب‌افتادگی از قطر سالا‌نه بیش از ۸/۱ میلیارد دلا‌ر زیان می‌بیند.
در حال حاضر بیش از نیمی از جمعیت شاغل در عسلویه محل کار خود را ترک گفته‌اند و در نتیجه بسیاری از مشاغل ایجادشده از دست رفته است. عملکرد دولت نهم به گونه‌ای بوده است که به گفته اسدالله عسگراولا‌دی نامی جز خودتحریمی اقتصاد ایران را نمی‌توان بر آن گذاشت زیرا یکی از مهم‌ترین راهبردهای آمریکا در مبارزه با ایران حربه تحریم بوده است. دولت آمریکا با فشارهای بسیار به شرکت‌های بزرگ از جمله توتال، انی، شل و کشورهای اروپایی و ژاپن، چین و هند و روسیه خواستار خروج آنان از پروژه‌های نفتی و گازی ایران بوده است.
دولت اصلا‌حات با حربه گفت‌وگوی تمدن‌ها و تنش‌زدایی در سیاست خارجی توانسته بود از دامنه تاثیرات تحریم‌های آمریکا بکاهد ولی متاسفانه این سیاست راهبردی و موثر در دولت نهم به فراموشی سپرده شد و باعث زیان‌هایی چون عقب‌ماندگی شدید ایران از قطر و ایجاد مشکلا‌ت فراوان همچون قطع گاز و برق در زمستان گذشته و تکرار آن در سال جاری و کاهش جایگاه ایران در منطقه و مشکلا‌ت امنیتی و اقتصادی برای کشور شد.
فریبرز مسعودی
منبع : روزنامه اعتماد ملی