پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ورزش و دوستی میان ملت ها


ورزش و دوستی میان ملت ها
شكی نیست كه ورزش گسترش خارق العاده یافته و بی گمان آن جنبه از آداب ماست كه بیشتر از همه در جهان رونق گرفته است . این شاید تنها جنبه ای است كه میان جوامع صنعتی كشورهای در حال توسعه، مشترك است و نیز، تا درجه ای كه هر روز افزایش می یابد، یكی از زنده ترین عناصر روابط بین المللی است. كمتر تماس و برخورد و مبادله بین المللی به اندازه دیدارهای ورزشی در توده های مردم بازتاب ایجاد می كند.
اما ورزش امروزه كه در واقعیت كنونی خود بیش از پیش بین المللی می شود آیا در واقع امر و در نهاد خویش هم، آن گونه كه كوبرتن می خواست، بین المللی است؟ دریغا كه هیچ چیزی نامطمن تر از این وجود ندارد. در حقیقت دیدارهای بین المللی روز به روز بیشتر به تسخیر ناسیونالیسم، میهن پرستی افراطی و حتی نژادپرستی در می آیند، یعنی باخت واقعی! احساسات و هیجاناتی كه این دیدارها پدید می آورند و وسایل خبری مدرن نیرومند امروز یعنی مطبوعات، رادیو، تلویزیون و سینما آنها را چند برابر بزرگتر می نمایند، فقط به میزان استثنایی از اخلاق كهنی كه زئوس فیلیوس، رب النوع دوستی محافظ آن بود، نشان دارند. اگر نمی خواهیم كه آلتیس المپ، در سیرك رم یا در میدان اسب دوانی روم شرقی از پا در آید، باید اقدام كنیم.
امیدوارم سخنم به درستی درك شود. قضیه عبارت از محدود كردن قدرت احساساتی نمایش ورزشی، كه بزرگترین درام عمومی امروز است، نیست. این كار، بیهوده و در واقع ناممكن است. یكی از كاربردها و از سالمترین كاربردهای این نمایش- و در سطح بسیار بالاتری از جهت شدت- همان است كه ارسطو برای تئاتر قائل بود: همان «تزكیه» معروف، دفع هیجانات و غرایز، همچنین به هیچ وجه موضوع محروم كردن ورزشكار از ستایش، مخصوصاً ستایش هم میهنانش مطرح نیست؛ شجاعت ورزشی هم مثل هر چیز والای دیگر شایستگی ایجاد ستایش را دارد و طبیعی است كه كسانی كه خیلی آسان به خالق یك عمل برجسته علاقه نشان می دهند، همان كسان اند كه به شدت این احساس، البته شریف را تأیید می كنند.
اما همان گونه كه هیچ مسابقه ورزشی عاری از عشق به پیروزی وجود ندارد، هیچ مسابقه ای هم یافت نمی شود كه فاقد مقررات و اخلاق خود باشد و همین مقررات و اخلاق كه روح آن است ورزش را از مبارزه وحشیانه زندگی كه جنگ نام دارد، متمایز می كند. انطباق با این اصول است كه شجاعت را به فضیلت تبدیل می سازد و از آنجا كه این اصول همگانی اند، نتیجه می گیریم كه اگر شجاعت دارای میهنی باشد فضیلت یك مقوله كاملاً انسانی است.وانگهی چه چیزی از این همانند كردن تماشاگران به قهرمان، از این تأیید ملی پیروزی یك فرد یا یك تیم، وحشیانه تر یافت می شود؟ این پرچمها، سرودها، عنوانهای بزرگ روزنامه ها كه «ما بردیم...» یا «شكست ملی...» اگر سوء استفاده بی آذرمانه از بی غرضانه ترین خوش قلبی توده های مردم نباشد آیا افراط بیش از حد در بهره گیری از آنی ترین حساسیت های آنها نیست؟ به هر حال این امر برخلاف تزكیه و بازگشت به اخلاق ابتدایی و غارنشینی است.
من تصور می كنم كه باید واكنش جدی نشان داده شود، از جمله رها كردن برخی از رفتارهایی كه در بازیهای المپیك ملاحظه می شود، مثل حذف سرودهای ملی و دسته بندی بر حسب ملتها كه چنان كه می دانیم به طور رسمی پذیرفته نشده است. در آن صورت است كه ورزش، در معنای عام آن، رسالت بین المللی خود را برای توسعه دوستی در میان ملتها بازمی یابد.
* برگرفته از سخنرانی رنه ماهو، مدیركل یونسكو، به مناسبت صدمین سالگرد تولد پی یر كوبرتن
منبع : روزنامه همشهری