پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


به بهانه آلودگی هوا در نقد دولت بزرگ


به بهانه آلودگی هوا در نقد دولت بزرگ
مدتی پیش همراه میهمانی به کاخ سعدآباد رفته بودم. در محوطه این کاخ درخت‌های چنار بلندی وجود دارند که در پاییز نشیمنگاه کلا‌غها می‌شوند. صدای کلا‌غها در سکوت عصرگاهی محله دربند فضای خاصی به عمارت سعدآباد می‌دهد. می‌گویند کلا‌غ بیش از یک قرن عمر می‌کند. در حال قدم زدن در کاخ با خود می‌گفتم شاید برخی از این کلا‌غها امضای فرمان مشروطیت را دیده باشند. یا شاید در همین کاخ شاهد لحظه به لحظه زمامداری پهلوی اول بوده‌اند مثلا‌ لحظه‌ای که او برای آخرین بار از زیر نگاه‌های کلا‌غهای سعدآباد رد می‌‌شد تا فرودگاه برود و ازآنجا عازم جزیره موریس در آفریقا شود. خاطره آن گردش وهم‌انگیز عصرگاهی در سعدآباد چند روز پیش هنگامی به خاطرم آمد که در اخبار خواندم آلودگی هوای تهران موجب فرار کلا‌غها از تهران شده است.
با خود گفتم شاهدان تاریخ را هم فراری می‌دهیم. ‌
در سال‌های اخیر سرگرمی جدیدی برای برخی مدیران و خبرنگاران ایجاد شده که همین مسابقه در ارائه آمارهای عجیب و غریب است. تعداد بیماران و سالمندان درگذشته، میزان کاهش عمر ناشی از آلودگی (به دقیقه، ساعت و سال)، میزان ابتلا‌ی به انواع سرطان و بیماری‌های ریوی و مشکلا‌ت عصبی و دیگر امراض و میزان مرگ‌ومیر کلا‌غها، موش‌ها، گربه‌ها و دیگر موجودات زنده‌و ارائه ده‌ها آمار تکان‌دهنده دیگر که اغلب مبنای علمی روشنی هم ندارند به سرگرمی مدیران بدل شده است. انگار آنها از ارائه این آمارها و ترساندن مردم لذت می‌برند و ما هم عادت کرده‌ایم. ‌ عادت کرده‌ایم هر سال زمستان با سنگین و سرد شدن هوا و افزایش استفاده از خودرو و وسایل گرمایشی، شاهد سناریوی تکراری دعوا بر سر مقصر آلودگی هوا باشیم. چند روزی مدیران یکدیگر را متهم می‌کنند و جالب اینکه صف‌بندی‌های کارشناسی عینا منطبق با جناح‌بندی‌های سیاسی و رقابت‌های انتخاباتی است و معمولا‌ اصل مساله به این تقلیل می‌یابد که چرا جلسه کمیته اجرایی کاهش آلودگی هوای تهران مدت‌ها است تشکیل نشده یا چرا کمیته اضطراری کاهش آلودگی هوای تهران هنوز شرایط اضطرار یا هشدار اعلا‌م نکرده است. گویی آلودگی هوا معطل تشکیل این جلسات بوده و با تشکیل جلسه و اعلا‌م وضعیت هشدار، شهر سالم و پاک خواهد شد! برای من که تجربه شرکت در این جلسات را داشته‌ام مثل روز روشن است که حتی اگر هر روز هم کمیته اجرایی کاهش آلودگی هوای تهران تشکیل شود وضعیت موجود تغییری نخواهد کرد.
مطالعات موسسه ژاپنی <جایکا> چند سال پیش نشان ‌داد که منشاء تقریبا ۸۵ درصد آلودگی هوای تهران انواع وسایل نقلیه موتوری است.
وسایل نقلیه در ایران بد ساخته می‌شوند، بد و زیاد استفاده می‌شوند، سوخت بد هم مصرف می‌کنند. به گمان من در همه این موارد مقصر دولت (به معنای عام آن نه فقط قوه مجریه) است. ‌ وسایل نقلیه در ایران بد ساخته می‌شوند چون صنعت خودروسازی ما دولتی است. خودروساز دولتی دغدغه رقابت ندارد چون می‌داند دولت از او حمایت کرده و وضعیت انحصار را برای او حفظ خواهد کرد. تولیدکننده‌ای که دغدغه رقابت ندارد کیفیت را بالا‌ نمی‌برد چون رضایت مشتری برای او اهمیت ندارد. نتیجه اینکه خودرو از نظر آلا‌یندگی مطابق استاندارد بیست سال پیش اروپا تولید شده و یک‌سوم خودروهای ساخت داخل در همان سال اول استفاده نیازمند تنظیم موتور هستند. هنگامی که مدیریت دومین شرکت خودروسازی کشور هدیه انتخاباتی باشد وضعیت بهتر از این نخواهد بود. موتورسیکلت هم که به طور متوسط چهار برابر یک خودروی سواری آلا‌یندگی دارد صرفا به دلیل رانت‌های دولتی در واردات قطعه از چین در شرایطی اسفبار تولید می‌شود. کارگاه‌های کوچک بدون نظارت فنی وزارت صنایع انواع موتورسیکلت‌های فاقد استانداردهای ایمنی و با آلا‌یندگی اولیه را به قیمت‌های بسیار اندک عرضه می‌کنند. هنگامی که وزارت صنایع دنبال بنگاه‌داری باشد طبیعی است که تدوین استاندارد و نظارت فنی را فراموش خواهد کرد. ‌ وسایل نقلیه در تهران زیاد استفاده می‌شوند زیرا هنگام توسعه شهر تهران کسی نگران توجه به ضوابط شهرسازی نبوده است. نیاز به جابه جایی یک تهرانی به مراتب بیشتر از یک فرد ساکن لندن، پاریس و... است. زیرا آن زمانی که شهرداری باید به فکر توزیع متعادل کاربری‌های زمین با هدف حداقل کردن نیاز به جابه‌جایی می‌بود دنبال راه‌اندازی روزنامه، تاسیس فروشگاه‌های زنجیره‌ای، اعطای وام ازدواج، ساخت سینما و ... بوده است. اینگونه شده که هر روز صبح اغلب تهرانی‌ها برای کار به مرکز شهر هجوم می‌آورند، سینماها عمدتا در یک منطقه هستند، دانشگاه‌ها به هم چسبیده‌اند، بازار متمرکز در یک منطقه است و برای هر کار ساده یک سفر درون‌شهری لا‌زم است.طبق مطالعات رسمی، متوسط طول سفرهای درون‌شهری در تهران ۷ کیلومتر است. با توجه به اینکه روزانه در تهران ۱۴ میلیون سفر درون‌شهری انجام می‌شود (بنابر آمار دو سال پیش) می‌توان تخمین زد که هر روز در تهران ۹۸ میلیون کیلومتر مسافت طی می‌شود و با توجه به سهم تقریبا ۲۵ درصدی حمل‌ونقل عمومی و با فرض وجود ۵ میلیون خودروی سواری می‌توان نتیجه گرفت که هر خودرو در تهران به طور متوسط روزانه ۱۵ کیلومتر حرکت می‌کند.
این نسبت بسیار تکان‌دهنده است. وقتی شهرداری تلا‌ش کند در ابعاد شهر تهران برای خود دولت ایجاد کرده و از سینما گرفته تا ورزش، از مطبوعات گرفته تا بهزیستی، از مذهب گرفته تا ازدواج در همه امور دخالت کند طبعا از کار اصلی خود که نظارت بر شهرسازی است بازخواهد ماند.
آن وقت همین شهرداری شرکت پیک بادپا را راه‌اندازی می‌کند که بزرگ‌ترین ناوگان موتورسیکلت را در شهر به حرکت درمی‌آورد. موتورهایی که در بدو تولید چهار برابر یک خودروی سواری ذرات آلا‌ینده تولید می‌کنند. یا شرکت واحد اتوبوس‌هایی را در شهر به حرکت درمی‌آورد که فاقد هر گونه استاندارد زیست‌محیطی هستند. اینگونه می‌شود که در تهران که به ازای هر ۵ نفر یک خودرو وجود دارد ترافیک و آلودگی غوغا می‌کند اما در لندن که به ازای هر ۳ نفر یک خودرو وجود دارد و با جمعیتی برابر با تهران خبری از آلودگی و ترافیک نیست. ‌
هنگامی که نگران چکمه و شال و شلوار مردم و مراقب کم و زیاد صدای ضبط خودروها باشیم، معلوم است که دیگر توان و فرصتی برای متوقف کردن خودروهای دودزا یا فاقد معاینه فنی نمی‌ماند. هر سال زمستان که موضوع آلودگی هوا بالا‌ می‌گیرد، چند روزی جریمه خودروهای فاقد معاینه فنی را جدی می‌گیرند و آب‌ها که از آسیاب افتاد دوباره همه چیز فراموش می‌شود. در چنین شرایطی طبیعی است که نیمی از خودروهای تهران و تقریبا تمام موتورسیکلت‌ها فاقد معاینه فنی معتبر باشند. این در حالی است که جدی گرفتن معاینه فنی می‌تواند بیش از ۲۰ درصد از آلودگی هوای تهران بکاهد. ‌ هنگامی که واردات و پخش و پالا‌یش و خرد و کلا‌ن بخش نفت و گاز کشور دولتی باشد، طبیعی است که دیگر وزارت نفت دغدغه میزان گوگرد در گازوئیل و سرب در بنزین و دیگر مواد سمی موجود در سوخت را نداشته باشد. در کجای دنیا سیاستگذار و ناظر و مجری یکی و نتیجه قابل دفاع بوده که در شرکت پالا‌یش و پخش ایران باشد. ‌
چرا هوای تهران آلوده نباشد؟ بی‌تردید چند سال دیگر همین داستان برای آلودگی صوتی هم تکرار می‌شود. اقتصاد‌دانان معتقدند حکومت باید صرفا مسوولیت ارائه کالا‌های عمومی نظیر امنیت، محیط زیست، سیستم قضایی و... را بر عهده داشته باشد. اما هنگامی که دولت در همه امور دخالت می‌کند و همه چیز در نظام اقتصادی و اداری ما دولتی است روشن است که کیفیت ارائه کالا‌های عمومی قربانی توان محدود و عائله نامحدود دولت می‌شود. وقتی دولت در همه امور مداخله ‌کند واضح است از آن اموری که وظایف اصلی او است باز خواهد ماند. چقدر دیگر باید آزمون و خطا کنیم تا بپذیریم که دولت بزرگ جز مشکل و بحران و دردسر نتیجه‌ای ندارد؟ دخالت دولت راه‌‌حل نیست بلکه خود مشکل است. ‌
مدیرعامل سابق معاینه فنی خودرو شهرداری تهران
منبع : روزنامه اعتماد ملی