دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


بازی دست ما نیست


بازی دست ما نیست
«بازیگر» ، «مشاور» ، «عاقل» ؛ هر یك از این صفات سویه ای از مثلث شخصیتی انسان را نمایش می دهند. به عبارت دیگر آدم ها، هم به سوی عقلانیت كشش دارند هم مشاوره و یاری دادن به دیگران و هم بازیگری. شاید بتوان گفت هر كدام از این خصلت ها مرحله ای از رشد را ترسیم می كنند، اما تا انتهای عمر هر سه با هم و در كنار هم باقی می مانند اگرچه یكی پررنگ تر باشد و دیگری كم رنگ و در انزوا.
●بازی
بازی نمودهای متفاوتی دارد كه گاه در كودكان قابل رصد است و گاه در سالخوردگان، اما تمام این نمودهای متفاوت دارای یك وجه مشترك است و آن گم شدن در قاعده بازی است. بازی آرام آرام گرم می شود و آرام آرام قواعد ساختگی و مجازی خود را بر واقعیت تحمیل می كند و ما آرام آرام از یاد می بریم كه همه چیز بازی است و بی آنكه بدانیم، در نوسان مدام مجاز و حقیقت بازی را گوشه ای از منطق واقعیت می پنداریم (ببخشید لحن گزارش دارد جدی می شود و من فراموش كرده ام كه دارم در مورد بازی حرف می زنم. لطفاً خواندن را ادامه دهید... آرام آرام در آن غرق خواهید شد.)
اصلاً فكر كرده اید چرا بر سر بازی توپ و دروازه باید گریبان ها پاره شود، نظم اجتماعی به هم بریزد، پای سیاستمداران و تئوریسین های اقتصاد به میان آید و روابط دیپلماتیك میان دولت ها...؟ اصلاً فكر كرده اید چرا باید چیزی به نام جام جهانی وجود داشته باشد كه برای هرچه بهتر برگزار شدنش ارتش آلمان وارد عمل شود، شهرداران این كشور به فكر پذیرایی از میهمانان بیفتند و...؟ تمام اینها نشان می دهد بازی قاعده خود را تحمیل خواهد كرد، به هر شكل ممكن و ما آنقدر در آن غرق خواهیم شد كه بازی بودنش را فراموش خواهیم كرد و این بستگی دارد به جذابیت بازی ها و قواعد فریبنده آنها. آیا فوتبال جذاب ترین و فریبنده ترین بازی عصر ماست؟
●فوتبال
نگاهی گذرا به سخنرانی های همایش «فوتبال و جامعه» كه چندی پیش از سوی دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد، نشان می دهد این بازی جذاب چنان قواعد خود را بر زندگی امروز بشر تحمیل كرده كه دیگر ناچاریم از آن نه تنها به عنوان بازی، بلكه به عنوان مقوله ای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، روانشناسی و علمی یاد كنیم و مورد تحلیلش قرار دهیم.
غلامرضا محمودی، مدیر مجتمع ولیعصر دانشگاه آزاد اسلامی می گوید: «در جامعه انسانی امروز فوتبال تنها یك ورزش نیست بلكه پدیده ای است كه هر ساله میلیون ها ساعت از وقت مردم را به خود اختصاص می دهد. این پدیده می تواند از زوایای مختلف مورد توجه قرار گیرد، به عنوان مثال فوتبال از بعد ملی عامل انسجام و مایه غرور ملت هاست و از سویی می تواند عاملی برای ایجاد روحیه نژادپرستی و تحقیر دیگران باشد.»
همان طور كه عنوان شد امروزه فوتبال را از دریچه های متعددی می توان دید زد و با فراموشی اینكه فوتبال تنها یك بازی است به طور جدی از منظر علوم مختلف به بررسی تأثیر و نقش آن در جهان امروز پرداخت كه یكی از این علوم روانشناسی است.
●روانشناسی
دكتر محمودی، روانشناسی فوتبال را یكی از شاخه های قدرتمند روانشناسی می داند و می گوید: «در جنگ جهانی دوم سه هزار روانشناس به طور داوطلب میان نظامیان كار می كردند تا اینكه كاربرد عملی این علم را نشان دهند، پس از آن نوعی شیدایی نسبت به روانشناسی به وجود آمد و به همین دلیل وارد همه حوزه ها شد. این علم اكنون ۵۱ رشته و گرایش در مقطع دكترا دارد كه روانشناسی ورزش هم از این دست است.»
وی عنوان می كند:«در روانشناسی ورزش به دو اسم مهم برمی خوریم تری پیلت و گری فیلست. گری فیلست نظریه ای دارد كه می گوید، میدان رقابت جایگاهی برای آموختن، خلاقیت و اعتماد به نفس است.
امروزه در اروپا ۲۵۰۰ روانشناس فوتبال مشغول به كارند؛ روانشناسانی كه معتقدند این شاخه از روانشناسی حیطه تماشاچی، بازیگر، مربی و باشگاه را یكجا دربرمی گیرد.»
به طور طبیعی در هر تعاملی، دو سویه ارتباط از هم متأثر می شوند بر این اساس همچنان كه فوتبال می تواند تحت تأثیر علم روانشناسی قرار گرفته و رشد كند، به همان اندازه روانشناسی هم تحت تأثیر فوتبال می تواند خود را فربه تر كرده و به گسترش ابعاد خود بپردازد كه این فرمول در زمینه ارتباط «فوتبال و جامعه» ، «فوتبال و اقتصاد» ، «فوتبال و سیاست» ، «فوتبال و فرهنگ» و... نیز صادق است.
دكتر مرادی برای نشان دادن جایگاه فوتبال در زندگی امروز بشر، به آمار جالب توجهی اشاره می كند كه به تازگی از میان طرفداران مسابقات سری A ایتالیا و لیگ قهرمانان انگلیس به دست آورده است. نمونه آماری این تحقیق هزار نفر و گروه سنی آنها از ۱۶ تا ۷۰ سال بوده كه نشان می دهد:
۶۴ درصد افراد با تماشای فوتبال می توانند احساسات خود را راحت تر نشان دهند، ۷۰ درصد دچار تنش آرام می شوند و نیز ۵۸ درصد به مرز عصبانیت می رسند. ۷۶ درصد تماشاچی ها خجالت می كشند كه در هنگام گل زدن تیم محبوب به هوا بپرند و ۷۵ درصد خجالت می كشند به هنگام شكست گریه كنند.
۶۰ درصد زوج ها عنوان كرده اند اگر هنگام تولد فرزند مسابقه ملی فوتبال باشد تردید می كنیم كه به بیمارستان برویم یا فوتبال نگاه كنیم.
در اسكاتلند به هنگام مسابقات مهم فوتبال آمار مراجعه به اورژانس به دلیل مشكلات روانی به یك درصد كاهش می یابد و... .
دكتر مرادی از این هم فراتر می رود و می گوید: «امروزه روانشناسان در این حیطه فعالیت می كنند كه آیا اساساً ارتباطی میان عزت نفس، انسجام شخصیت و فوتبال وجود دارد یا نه؟ »
●جامعه شناسی
از جدی بودن بازی زیاد گفتیم و این كه فوتبال حتی می تواند حوزه هایی بیش از این را تسخیر كند، اما تا چه اندازه چنین خصلتی مثبت است، خود بحث دیگری است. می توانیم بگوییم قاعده فوتبال دیگر از دست بشر خارج شده و خود راه خود را در پیش گرفته و دارد جاری می شود، پس مقاومت بی فایده است. باید به این جریان تن داد و پیش رفت، آیا می توانیم بگوییم باید مقاومت كرد، باید قاعده بازی را به نفع خود تمام كرد و... .دیدگاه دكتر عنبری اندكی منفی است. او معتقد است فوتبال در جامعه امروز به نوعی اخلاق مدنی تبدیل شده اما این اخلاق الزاماً نمی تواند برای ما تولید موفقیت كند:
« ما در جامعه ای جهانی زندگی می كنیم كه قابل كنترل نیست، فكر می كنیم كه همه چیز تحت كنترل است، نه اصلاً ، قهرمانان هم نمی توانند همه چیز را كنترل كنند. فوتبال به دلیل این كه صنعت شده از كنترل انسان خارج شده و دارد قواعد خود را تحمیل می كند و این فضا بیش از آنكه دنیای روشنی باشد دنیای تاریكی است.»
وی معتقد است:« هر بازی از منظر علوم اجتماعی با تماشاچی اش سنجیده می شود، تماشاچی یعنی «انبوه خلق» و اگر نظری به ادبیات انبوه خلق بیفكنید می بینید كه این جماعت به دنبال لذت هستند، آنها برای لذت گاهی غوغا هم می كنند و در این غوغا گاه شعار سیاسی هم سر می دهند، چرا كه در فضای برهنه عاطفی هر اتفاقی ممكن است بیفتد.
افراد در فضای تماشاگر گمنامند، لذا راحت تر حرف می زنند تا در فضای بازیگری و این راحتی باعث می شود گاهی نارنجك هم پرتاب كنند.»
دكتر عنبری اعتقاد دارد نوعی تضاد و تعارض میان فضای بازیگری و تماشاگری وجود دارد كه بسیاری از ناهنجاری های رفتاری نیز از همین تعارض شكل می گیرد:« تماشاچی وقتی به ورزشگاه می آید در عین حال كه می خواهد از تماشای بازی لذت ببرد دنبال شهرت نیز هست، اما تخصصی شدن دنیای مدرن اجازه نمی دهد جز یك حیطه از حیطه های دیگر لذت برد، به عنوان مثال شما نمی توانید در لحظه از چند كانال تلویزیونی لذت ببرید. تعارض میان فضای تماشاگری و بازیگری هم از همین جا ناشی می شود. ما دوست داریم جای قهرمانان تیم محبوب باشیم، اما تماشاگریم. سپس به دنبال شهرتیم و كسب شهرت گاه ممكن است همان نارنجكی باشد كه به سوی دیگران پرتاب می كنیم.»
●بحران
بحران و فوتبال را هم دو سویه و حتی چند سویه می توان بررسی كرد؛ بحران اجتماعی، بحران در سلامت روحی افراد، بحران جسمی و بروز بیماری های متعدد كه سلامت فرد و جامعه را تهدید می كند و یا رفع بحران بواسطه فوتبال!
دكتر محمد مهدی رحمتی، پژوهشگر و جامعه شناس در مورد بحران های اخلاقی و روانی و بروز انواع خشونت ها و پرخاشگری های بین تماشاگران به ویژه در شهر تهران می گوید:« این مسئله حاكی از آن است كه متغیرهای «اهمیت» و «حساسیت نتیجه بازی» از نظر كسب امتیاز و تعیین جایگاه تیم های مورد علاقه در رده بندی مسابقات قهرمانی، در حركات و اعمال خشونت آمیز و پرخاشجویانه بازیكنان هنگام بازی و كیفیت داوری در بروز پرخاشگری كلامی طرفداران تیم ها تأثیرگذار است.»
وی اعتقاد دارد:« متغیرهای مربوط به بحران و وقایع زندگی و ارتباط با دوستان و همسالان دارای سابقه جرم و كج روی ضمن تأثیرپذیری از عوامل مربوط به جامعه پذیری اولیه خود نیز در زمره عوامل مؤثر بر جامعه پذیری ثانویه جای می گیرند.
برخی از این عوامل همچون مكانیزم های ارتباط با باشگاه مورد علاقه، ارتباط با رسانه های ورزشی، ارتباط اجتماعی و ورزشی طرفداران با یكدیگر جزء عواملی محسوب می شوند كه علاوه بر تأثیرگذاری بر جامعه پذیری ورزشی طرفداران عوامل ساختار فعالیت طرفداران فوتبال را شكل می دهد.»
وی عنوان می كند:«بخش عمده ای از این رفتارها و حركات در مقوله پرخاشگری كلامی جای می گیرد و شكل موسوم خشونت های فیزیكی كه در سایر كشورها تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی؛ مانند قومیت، طبقه اجتماعی و ... بین طرفداران فوتبال رایج است در بین آنها به ندرت رخ می دهد.»
اگر از بحران میان تماشاگران كه گاه به بحران های اجتماعی نیز منجر می شود بگذریم می توانیم به بحران های فردی با دوسویه روحی و جسمی هم بپردازیم. به تازگی وزارت بهداشت مكزیك به تماشاگران فوتبال هشدار داده است كه از ابراز احساسات شدید در جریان بازی های جام جهانی خودداری كنند زیرا نگرانی، اضطراب و افسردگی می تواند پیامد شكست تیم دلخواه باشد.
این وزارتخانه در بیانیه ای اعلام كرده است: «ورزش می تواند دامنه محدودی از بیماری های عصبی، نگرانی، فشار و حتی ترس را كاهش دهد، اما تغییرات شدید احساسی در جریان رقابت ها زمینه ساز بروز بیماری های مزمن مانند دیابت و نارسایی های قلبی بین افراد مستعد است.»
دكتر «فرناندو كورونا» از بیمارستان روانپزشكی «فری برناردینو آلوارز» گفته است: «در جریان مسابقات فوتبال، واكنش بدن در برابر وحشت ناگهانی تعریق، بازتر شدن مردمك چشم و ضربان شدید قلب خواهد بود. این امر در جریان ضربات پنالتی تشدید می شود و لزوم تطبیق بدن برای جلوگیری از غیر قابل تحمل شدن فشار ناشی از این بی تعادلی را طلب می كند.»
●پرسش
فوتبال یك بازی جذاب است، آیا این بازی می تواند به عنوان اخلاق مدنی، استحكام دهنده امنیت و غرور ملی و نظم دهنده اجتماعی مطرح شود و یا این كه خود در لباس عاملی بحران زا برای از بین بردن آرامش، اعتماد و نظم ظاهر می شود. آیا این ما هستیم كه فوتبال را كنترل می كنیم و یا این كه فوتبال...؟
محمد مطلق
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید