سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا


سفر به دیار ستارگان


تاریخ نشر : ۸۵۰۲۲۶
تیراژ : ۲۰۰۰
تعداد صفحه : ۶۷۲
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۸۲۶۶-۱۱-۵
شماره کنگره : ۸۵۲۲۶۰۰۵
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
محل نشر : تهران
جلد : گالینگور
قطع : رقعی
زبان کتاب : فارسی
نوع اثر : تالیف
نویسنده : طبیب‌زاده - محمدرضا
ویراستار : عظیمی - آزیتا

کتاب حاضر، داستانی است تخیلی که حوادث آن در سه کره‌ی مختلف روی می‌دهد. در کره‌ی اول (زمین)، کوهنوردی حین صعود به کوه با محاصره‌ شدن در بارانی سیل‌آسا مدت چند روز تا توقف باران در غاری پناهنده می‌شود. در هنگام بازگشت به شهر با منظره‌ی هولناک نابودی انسان‌ها رو‌به‌رو می‌شود که اجساد آن‌ها پوشیده از گل و لای بود. در این میان تنها انسان زنده خود اوست که با مشاهده‌ی این وضع، حیرت‌زده بر سکویی نشسته و به اندیشه فرو می‌رود.در حال اندیشیدن ناگهان متوجه‌ی جنبش در اجساد مقابل خود شده و با شگفتی می‌بیند که از هر سه جسد، ساقه‌ی باریکی روییده و بر سر هر ساقه، گلی بزرگ و سرخ‌رنگ نمودار می‌شود که از داخل هر گل انسانی با اندازه‌ی معمولی قدم بیرون می‌گذارد. طولی نمی‌کشد که این انسان‌ها از هر سو روانه شده و به کسب و کار خود مشغول می‌شوند. کوهنورد، ضمن جست و جو و پرسش از طریق زاهدی سالخورده آگاه می‌شود که در سراسر زمین تحولی عظیم رخ داده و نسلی از انسان‌های نیک خصال که همه‌ی وجودشان آکنده از نیکی است، پا به عرصه‌ی وجود گذاشته‌اند و تنها اوست که به همان صورت اولیه، با آمیزه‌ای از بدی‌ها و خوبی‌های وجودش در زمین باقی مانده است. وی با داشتن چنین فرصتی به گردش در سراسر زمین پرداخته و جهان و اعمال انسان‌های فارغ از بدی و زشتی را نظاره می‌کند. در نهایت کوهنورد از صعودش در دنیایی که در آن بدی نیست به تنگ آمده، از این امر شکایت می‌کند و خداوند به دلیل ناسپاسی‌اش او را به جهانی می‌فرستد که در وجود مردمانش جز بدی و ظلمت چیزی نیست. او در کره‌ی دوم با مردمی محشور می‌شود که در وجودشان اثری از خوبی نیست. او با استفاده از مزیتی که داراست، سراسر کره‌ را می‌گردد و با حوادث هولناکی روبه‌رو می‌شود. از آن‌جا که در وجود کوهنورد بر خلاف مردم آن دیار، خوبی‌ هم وجود داشته، هم‌چون آنان به فساد و تباهکاری آلوده نمی‌شود و با خصوصیات پسندیده‌اش کارهای مفید انجام می‌دهد؛ تا جایی که خداوند گناه ناسپاسی او را بخشیده و او را عازم کره‌ای می‌کند که مردمانش هم‌چون او، دارای خصلت بد و خوب، هر دو هستند. در کره‌ی سوم، کوهنورد با داشتن تجربیاتی از اقامتش در دو کره‌ی قبل و تذکر زاهد راهنما، می‌آموزد که در این کره همه‌چیز به سعی و عمل خود اوست؛ او می‌تواند با تلاش و همت در نیکوکاری سراسر وجودش آکنده از خوبی شده و روانه‌ی زمین گردد و یا با زشت‌کاری به کره‌ی ظالمانی برود. بنابراین، کوهنورد، راه خدمت‌گذاری و نیکوکاری را پیش می‌گیرد و در این کره به مقامات والایی می‌رسد و سرانجام در پایان سفر، روحش سرشار از نیکی، راهی زمین می‌گردد.