دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

هویت ملی و هویت دینی


هویت ملی و هویت دینی
هر جامعه ای با توجه به ویژگی های قومی و با اجماع بر این ویژگی ها به یك فرهنگ دست می یابد. در این زنجیر به هم پیوسته مطمئنا شناخت و تعریف كوچكترین جزء این اجزاء كه عنصر فرهنگی نامیده می شوند باعث می گردد ما با یك مجموعه فرهنگی غنی با كمترین تعارض روبرو شویم و بالطبع اهمیت و تاثیر این مجموعه فرهنگی كه عناصرش با توجه به كاركرد آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته ما را در تمام ابعاد توسعه اعم از اقتصادی، صنعتی، سیاسی و. . . یاری می رساند.
با توجه به این مقدمه به دو عنصراساسی از مجموعه فرهنگی كشورمان خواهیم پرداخت.
بی شك فرهنگ و تمدن ایران تا اعماق تاریخ ریشه دوانیده است. در طول تاریخ پر فراز و نشیب و چندین هزارساله این كشور نه تنها مشعل فرهنگ ایرانی خاموش نشد بلكه باعث جذب اقوام مهاجم این سرزمین نیز گردیده است.
روشن و بدیهی است كه یكی از مهم ترین تحولات تاریخی این سرزمین ورود اسلام و اختلاط آن با فرهنگ و تمدن ایرانی و تاثیر متقابل این دو بر یكدیگر طی قرون متمادی بود و كما این كه یكتا پرستی در فرهنگ ایران باستان جایگاهی ویژه داشته و چنان این عنصر تازه وارد در فرهنگ ایرانی قوام پیدا كرد و به شكوفایی در زمینه های مختلف رسیده كه نام فرهنگ ایرانی- اسلامی به خود گرفت و به دلیل پویا بودن و اصالت عناصر سازنده اش اشاعه نیز یافته است.
موضوع سخن با توجه به اشاره فوق روشن است هویت ملی و هویت دینی در این سرزمین. نخبگان دانشگاهی و حوزوی هر یك به فراخور حوزه تخصصی خویش درصدد بازپروری موضوع های فوق بر آمده اند.
حال سخن این است كه آیا ما با توجه به ظرفیت های موجود در این دو حوزه ویژگی های آن را برای نسل فعلی تبیین كرده ایم و یا موضوع های عمیق این دو در سطح جامعه به صورت متفكرانه بین اصحاب اندیشه به نقدكشیده شده است یا این كه در هر حوزه متفكرین ساز خویش را می زنند و هیچ نقدی را به آرا خود بر نمی تابند گویا درس های تاریخ نیز گوش شنوایی نمی یابد ملی گرایانی كه بدون توجه به هویت دینی و زیرساخت های آن و نقش مذهب در اجتماع آرا خود را نشر می كنند و در سوی دیگر افرادی كه با نگاهی یك بعدی و افراطی نسبت به دین و مذهب بدون توجه به واقعیت های جامعه و عامل زمان سخن خود را بیان می كنند به بیراهه می روند.
عدم تبیین و تشریح و حتی تخریب هر یك از حوزه ها به نفع دیگری و حتی قرار دادن هویت دینی در مقابل هویت ملی چیزی جز اضمحلال فرهنگی و ضعف و سستی آن در دراز مدت در پی ندارد. مقام معظم رهبری می فرمایند:
«هویت ملی در مقابل هویت دینی نیست بلكه مجموعه ای از باورها و خواسته ها و رفتارهای یك ملت است و طبیعی است اعتقادات و باورهای یك ملت مومن و موحد نیز جزء عناصر تشكیل دهنده هویت ملی قرار می گیرد.»
آن چه مسلم است این كه به نظر اكثر صاحب نظران فرهنگی كشور این دو حوزه مكمل یكدیگرند. راه رسیدن به یك مجموعه كامل شناخت و تاكید بر ویژگی ها و خصوصیات منحصر به فرد هر حوزه، نوآوری، آزادی فكری و تحول صحیح می باشد و چون شاهد پویایی و حركت زنده این دو مقوله در طول تاریخ بوده ایم بنابراین نسل سختكوش و فرهیخته كنونی نه تنها در آن توقف نخواهد كرد بلكه با پرورش این دو به پیش خواهد رفت و راه را بر كسانی كه درصدد در تقابل قرار دادن این دو حوزه و در پی منافع خویش می باشند خواهد بست.
با گذشت زمان ملت همدل شد و این همدلی تا شكل گیری انقلاب ادامه یافت. انقلابی برخاسته از دل در شرایطی كه ملت تحت ظلم طاغوت زندگی می كرد و جالب این كه برخوردار از تمدنی ۲۵۰۰ ساله هم بود، نه صنعتی بود و نه اقتصادی بلكه انقلابی فرهنگی بود. انقلاب فرهنگی یعنی آن اراده ای كه ملت خواست جهت احیاء فرهنگ و تمدن خود داشته باشد.
از آن جا كه این ملت بازار عرضه و تقاضای برخی ها را سد كرده بود هجوم سنگین به آن اراده آغاز شد. ابزار این تهاجم به فراخور زمان تغییر یافت و با پیشرفت سریع علم و تكنولوژی برد آنها نیز بیشتر شد.
با تداوم مقاومت ملت مقابل هجوم ها كه دیگر مبدل به شبیخون شده بود نیاز به حفظ و احیاء آن بینش و اراده احساس شد. اما برای پیروزی بر این شبیخون باید به مهندسی آن اراده پرداخت.
ما برای حركت و رفتارمان مهندسی فرهنگی داریم كه احیانا تفاوت ها و شباهت هایی با رفتار دیگران دارد اما الزاما یكسان نمی باشد و شاید تا به حال برای این تصمیم ها اسم خاصی پیدا نكرده بودیم ولی حالا می شود روی مهندسی فرهنگی فكر كرد.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید