دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


دلقک شریف


دلقک شریف
ژان باپتیست پوکوئلین(۱۶۷۳-۱۶۲۲) - معروف به مولیر ک یکی از چهره های سرشناس عالم کمدی است. او در سال ۱۶۴۵ پاریس را ترک کرد و شروع کرد به گشت و گذار در شهرهای مختلف کشورش، فرانسه. به هر شهری که می رفت بساط تئاترش را پهن می کرد و تماشاگران را با نوعی از نمایش کمدی که تا آن روز نظیرش دیده نشده بود حیرت زده می کرد. سفر او سیزده سال طول کشید. او بعد از بازگشت به پاریس، شروع کرد به نوشتن نمایشنامه های طنز معروفش. اما فیلم «مولیر»؛ این فیلم دومین همکاری مشترک لورن تیرار (کارگردان) و گرگوار وینرو (فیلمنامه نویس) است. آنها در«مولیر» به وقایعی که مولیر شش ماه قبل از آغاز سفرش از سر گذراند می پردازند و سعی می کنند به علل و انگیزه هایی که زمینه ساز رشد هنری او و الهام بخش در خلق آثار مشهورش شدند بپردازند. داستان فیلم در سال ۱۶۵۸، یعنی سالی که مولیر (با بازی رومن دوری) به پاریس بازمی گردد آغاز می شود. برادر شاه از مولیر می خواهد تا نمایشنامه یی برای او ترتیب دهد. مولیر هم که تصمیم گرفته تماشاگران درباری اش را با یک تراژدی حماسی شگفت زده کند، هنگام تمرین به بازیگرانش می گوید؛«تماشاگران لایق چیزی بیشتر از لودگی های شنیع هستند.» با این وجود، برادر شاه با اصرار از او می خواهد که یکی از همان نمایشنامه های هزل آلود سرگرم کننده معمول را اجرا کند.
ناگهان فیلم با یک فلاش بک سریع به ۱۳ سال قبل بازمی گردد. سال ۱۶۴۵؛ غم انگیز ترین سال زندگی مولیر. او که سالنی برای تمرین گروه تئاترش اجاره کرده، نمی تواند هزینه آن را بپردازد و به زندان می افتد. پدرش هم که از حرفه - به قول خودش - فرومایه و پست هنرپیشگی و تئاتر بیزار است، از کمک به او سر باز می زند. از اینجا به بعد قوه تخیل لورن تیرار و گرگوار وینرو داستان را به دست می گیرد؛ یک تاجر ثروتمند به نام ژوردن(فابریس لوچینی) که از طریق تعریف های مستخدمش از مولیر با او آشنا شده بدهی مولیر را پرداخت می کند و او آزاد می شود. ژوردن که مردی است پا به سن گذاشته، به کنتسی بیوه و زیبا به نام کلمن دل بسته اما از بد روزگار، کلمن آنقدر فریبنده است که لشکری از عشاق سینه چاک را در صف خواستگارانش دارد. ژوردن نمایشی تک پرده یی می نویسد تا آن را در حضور کلمن اجرا کرده و به وسیله آن، عشق خود را به او ابراز و احساسات او را متوجه خود کند. او در عوض لطفی که در حق مولیر کرده از او می خواهد که به او در اجرای این نمایشنامه کمک کند. مولیر با بی میلی می پذیرد. ژوردن یک همسر زیبا به نام المیر(لورا مورانت) و دو دختر دارد. مولیر برای اینکه همسر ژوردن به چیزی مشکوک نشود ردای کشیشی می پوشد و به عنوان معلم سرخانه فرزندان آنها وارد خانه مجلل و بزرگ ژوردن می شود و خود را پدر تارتوف معرفی می کند و به صورت پنهانی مشغول یاد دادن اصول بازیگری و تئاتر به ژوردن می شود. اما قضایا آن طور که باید پیش نمی رود. ژوردن سعی می کند از طریق مردی به نام دورانت (ادوآر بائر) با کلمن ارتباط برقرار کند، غافل از اینکه دورانت مفت خور عیاش، هدایایی را که ژوردن برای کلمن می فرستد بالا می کشد و نامه هایش را پاره می کند و به جای اینکه پیک عشق ژوردن برای کلمن باشد، خود عاشق او می شود. از طرف دیگر، مولیر و المیر هم در خفا به هم دل می بازند و رابطه یی از نوع مخفی بین شان آغاز می شود. در این بلبشوی عشق، دختر ژوردن هم دوستش را که مورد نفرت پدر است به عنوان معلم آواز به خانه می آورد... دیری نمی پاید که فضای خانه از شور و اشتیاق و البته ریا و تظاهر اشباع می شود.
شخصیت های فیلم مولیر زیاد برای تماشاگر توضیح داده نمی شوند. درباره حرفه ژوردن صحبتی به میان نمی آید و در مورد همسرش المیر هم فقط می دانیم که زیبا هست و باهوش. رومن دوری (بازیگر نقش مولیر) به زیبایی توانسته شکنجه درونی و شادی روح پرور مولیر را که به نوبت جای هم را می گیرند نشان دهد. با این وجود ما چیز زیادی از انگیزه های واقعی او نمی دانیم. این نوع شخصیت پردازی های ناقص در نمایشنامه های کمدی خود مولیر هم به وضوح دیده می شود. نمایشنامه های او ساختاری کلی دارند و کاراکترهای او جهان شمول و کلیشه یی اند که از این نظر می توان گفت سازندگان فیلم، فیلمنامه شان را با نگاه به خود آثار مولیر نوشته اند. با این همه، حرکات کمیک و دیالوگ های هوشمندانه فیلم قابل تحسین اند. مولیر در یکی از صحنه ها به المیر می گوید؛ «من اولین نفری ام که از نقشی که باید بازی کنم رنج می برم.» و المیر که هنوز خیال می کند مولیر واقعاً کشیش است به او جواب می دهد؛«من دیرزمانی است که فهمیده ام مردانی مثل شما اکثر مواقع چیزی بیش از بازیگر نیستند.» با این همه، فیلم مولیر در درجه اول درباره کمدی و مقام رفیع آن در هنر نمایش است. می بینیم که مولیر از نمایش «فارس» (Farce) که چیزی جز مسخره بازی و لودگی ندارد بیزار است و بیشتر دل در گرو تراژدی دارد اما اصل هنر و توانایی او در خلق کمدی است. المیر به او می گوید؛«شوخی هایت بسیار بیشتر از هر تراژدی بر من تاثیر می گذارند.» مولیر در کمدی هایی که نوشت، با زبانی گزنده به انتقاد از ریا و تکبر و به طور کلی، از انسان ها می پردازد. «مکتب زنان»، «انسان گریز» و «تارتوف» از جمله مشهور ترین آثار مولیر هستند. فیلم مولیر فیلمی بی نقص نیست اما این نکته را به تماشاگر یادآوری می کند که شوخی و مزاح، هم می تواند او را وادار به خنده کند و هم به تفکر که البته، معمولاً چنین اتفاقی نمی افتد زیرا آدمیان اغلب خنده را بیشتر از تفکر دوست دارند.
منبع؛ شیکاگو ریدر
رایان ونزل
ترجمه؛ ونداد الوندی پور
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید