جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


رام کردن خطوط چرخان


رام کردن خطوط چرخان
سوژه‌هایی كه در نقاط مختلف پیكره تاریخ هنر وجود دارد، در هر دوره بنا بر‌ اقتضائات سبك و محتوائی‌ آن دوره پدید آمده كه برخی درنمای ادیار دوره‌ای همه‌گیر و برخی تنها در محدوده یك دوره خلاصه شده‌اند؛ موضوعاتی چون مادر و فرزند، نقاش و مدل یا طبیعت بی‌جان جلوی پنجره باز و غیره و غیره همه بنابر زاویه دید هنرمندان هر دوره، اثری یگانه را در حركت هنر رقم زده است. زمانی مادر و فرزند در قداستی رافائلی پرداخت شده، زمانی در تصویری طنز‌آمیز از رنه‌ ماگریت و زمانی نزدیكتر در تعبیری فرویدی از آلن فلتوس.
(۱) اما چیزی كه هنرمندان هر زمان را از هنرمندان همزمانش شاخص می‌كند، مشخصاً‌ از آن تیزبینی‌ای مایه می‌گیرد كه سویه و رفتار هنرمند را با سوژه تعریف می‌كند و این همان اصلی است كه اصول هر ژانرهنری را به جریان تبدیل می‌كند. توماس روف عكاس تأثیرگذار مدرسهٔ دوسلدورف به خوبی این فرایند را هشدار می‌دهد «وقتی دارید از چیزی عكس می‌گیرید شاید موضوع كنار دوربین‌تان جا خوش كرده است»‌.
(۲) خیلی ساده این انتخاب و رفتار با موضوع، غافلگیری‌هایی را در هنر هر دوره رقم زده است، رفتاری كه متأسفانه در هنر معاصر ما یا صرفاً به برخوردهای اگزوتیك نامعقول و واكنشی، بدل شده است و یا هنجارهایی بصری را مشروعیت بخشیده كه از استاد تا چند نسل بعد ادامه یافته است. انتخاب موضوع دوچرخه در نمایشگاه سارا عباسیان اگرچه آنقدر منحصر به فرد نیست و از ابتدای قرن بیستم دستمایه‌ای- عمدتاً با طنزی زیر‌لایه‌ای- برای مارسل دوشان و پیكاسو تا آرمان وسیمون استارلینگ بوده است، اما در فضای هنری جوان كشور ما كه طراحان و نقاشان فیگوراتیو آن هنوز درگیر اغراق‌های تكراری، بی‌دلیل و فضاسازی‌های دم دست و مبتذلند، جای امیدواری است و نگاهی متفاوت را عرضه می‌كند كه وقتی در آثار و مجموعه‌ها دیگر وی نیز با آن بر می‌خوریم (مثلاً در مجموعه طراحی‌هایی از تلویزیون و شیر آب) هدفمندتر و آگاهانه‌تر در نظر می‌آید.
تكنیك و اندوخته آكادمیك وی با تمهیدات بصری بكرو بدیع، تصویری جدید از موضوع مذكور را پیش چشم مخاطب قرار می‌دهد. انرژی بصری خطوط علاوه بر بازی‌های تكنیكی و غنای آكادمیك كه ساختاری آگاهانه را در كارها پی‌ریخته است به واسطه كلاژهای سفید و در بخشهایی استفاده به جا از تكنیك «لتراست» آثار را از حوزه‌ای صرفاً تكنیكی به ارائه‌ای هنرمندانه بدل كرده است كه یادآور كار هنرمندان معاصری چون كلود هز (۳) و یا پیترپری(۴) می‌باشد.
از طرفی ثبت شماره‌هایی از ۰ تا ۹ كه در جای‌جای كار دیده می‌شود - كه امضای سارا عباسیان به حساب می‌آید- جدای از راهكار بصری تازه، این ارائه را تأكیدی مضاعف می‌بخشد. چنین تمهیداتی علاوه برقدرتمندی خطوط كه لزوم نقش آفرینشان در هر بخشی از كار به چشم می‌خورد حكایت از نوعی گستاخی در چارچوب كار را دارد كه تنها از مداومت و چشمانی پرورش یافته ناشی می‌شود.
كیفیتی كه تردد بی‌جای هر‌گونه خطی را به طور كامل از اثر دور كرده و سویه‌ای از جرأت و آگاهی به كار بخشیده است. گذشته از این، فرم پویای دوچرخه نیز فضای مضاعفی برای مانورهای طراحانه در كار او به وجود آورده است. هر چند در جاهایی تركیب‌بندی دم دست و تاكید زیاد بر شماره‌‌ها (یا امضای هنرمند) بعضی كارها را به سمت تصویرسازی‌های خام لغزانده است. هر چند تربیت خطوط در دیگر كارها این خطر را به نقش طراحی بدل ساخته است. اما چنانچه بحث‌های صرفاً ساختاری را كنار بگذاریم، این قدرت خطوط با توجه به سوژه دوچرخه انگار اصرار مؤكدی بر محرومیتی زنانه را رقم می‌زند به گونه‌ای كه انرژی نهفته در خطوط عدم حقی طبیعی را در سازه‌ای اكسپرسیو هم جبران و هم به نقد می‌كشد.
آیا امضاهای متعدد برگرد چرخ‌ها و دیگر اجزای سوژه تأكیدی مضاعف بر حضوری صرفاً شئ‌وار نیست كه دور باطلی از تباهی اجتماعی را به تماشا نشسته است؟
در اینجا قصد این نیست كه این كار‌ها را در سویه‌ای فمینیستی خلاصه كنیم اما آیا كلاژ قطعه مربع‌های كاغذ سفید، روی زمینه سفید‌كادر، در برگردانی اجتماعی چه چیزی را می‌تواند نشانه رفته باشد. یا شاید بهتر است از منظری دیگر سخن «مارلن دوما» را به یاد آوریم، آنجا كه می‌گوید: «نگاه كردن به تصاویر، ما را نه با واقعیت كه با جذابیت روبه‌رو می‌كند.»(۵)
به هر حال چیزی كه بیش از هر چیز در این یادداشت مورد نظر است تنوع دیده سوژه در كار این هنرمند و هنرمندان جوانی نظیر اوست كه هر چند هنوز در اول راه به‌سر می‌برند، كم‌كم تهی شدن فضایی تكراری را نوید می‌دهند، فضایی كه بعضی مدعیان نقاشی نوگرا در ایران و شاگردانشان برای نسل ما به صورت هنجارهای غیرقابل اجتناب در آورده و اغراقهای كهنه‌ی فیگوراتیو را از طرفی و فضاهای آبستره دههٔ شصت را از دیگر سو، با فضای ذهنی هنرجویان خود یكی كردند؛ قالبگیری بی‌اندام ذهن‌هایی كه اجازه هرگونه تجربه و كنكاش را از این عرصه حذف كرده است.
نویسنده : وحید شریفیان
پی‌نوشت:
۱- Alan felto
۲- Clogne, owtumn ۲۰۰۵
۳-Cloud Heas
۴- Peter peri
منبع : دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی تندیس