یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بررسی شخصیت پادشاه بزرگ ایران زمین از نظر ادیان الهی و مورخان و علمای بزرگ جهان


بررسی شخصیت پادشاه بزرگ ایران زمین از نظر ادیان الهی و مورخان و علمای بزرگ جهان
کورش پادشاهی بود بزرگوار بخشنده و اسان گیر.هم چون دیگر پادشاهان به جمع مال و منال حریص نبود. در بخشش و کرم افراط می کرد.داد مظلومین را می داد.در فنون جنگ بسیار ماهر بود.ایالت کوچک پارس را یک مملکت وسیع نمود.مهربان بود و با رعایا سلوک پدرانه داشت.بخشنده خوش خلق و از حال رعیت اگاه بود.(هرودت )
کورش پادشاهی هوشیار و مهربان بود.با نبوغ پادشاهی ملکات و فضایل حکما را داشت.خوی او دادگستری و احقاق حق ستم دیدگان بود.سطوت و رعب خود را در تمام روی زمین پراکند به طوری که همه مات و مبهوت ساخت.حتی یک نفر جرات نداشت که از حکم او سرپیچی کند.او دل های مردمان را طوری با خود مالوف ساخت که همه می خواستند جز اراده او کسی بر انها حکومت نکند.(گزنفون)
کورش از حیث کفایت حزم و سایر صفات نیکو سرامد معاصران خود بود.او نه فقط در برابر دشمن شجاعت فوق العاده ای از خود نشان می داد بلکه به تبعه خود رحیم و جوان مرد بود.از این حیث پارسی ها او را پدر می خواندند.(دیودورس سیسیلی)
کورش یک فانی سعادت مند بود.به تبعه خود ارامش بخشید.خدایان او را دوست می داشتند زیرا دارای عقلی بود سرشار.(اشیل شاعر)
این پادشاه بزرگ بر عکس سلاطین قسی القلب و ظالم بابل و اشور بسیار عادل و رحیم و مهربان بود.زیرا اخلاق و روح ایرانی اساسش بر تعلیمات زرتشت بود.به همین سبب پادشاهان هخامنشی که خود را مظهر صفات خشترا می شمردند همه قوا و اقتدار خود را از جانب خداوند دانسته و ان را برای خیر بشر و اسایش و سعادت جامعه انسانی صرف می کردند.(هانری بر)
کورش هیچگاه نظیری در این عالم نداشته . او یک مسیح بود . مردی بود که تقدیر درباره اش مقرر داشته بود که باید از دیگران برتر باشد.(کنت دوگوبینو)
ما هم می توانیم مباهات کنیم به این که کورش اولین شخص بزرگ اریایی که احوال او در تاریخ به خوبی معلوم می باشد دارای چنان صفات عالیه و برجسته ای بوده است.(سر پرسی سایکس)
هیچگاه قبل از کورش چنین دولت بزرگی به وجود نیامده بود.عظمت شخسی را که چنین دولت بزرگی تاسیس کرد ما فقط از سایه ای که در تاریخ انداخته است می توانیم بسنجیم.زیرا از جزییات کارهای او اطلاع نداریم.معلوم است که این شخص نمی خواسته است فقط ممالکی را تسخیر کند .بلکه در فکر ان بوده است که انها را اداره نماید.او و بزرگترین جانشینانش عقیده داشتند که اداره کردن چنین مملکت عظیمی وظیفه ای است که از طرف خداوند به انها واگذار شده است.(اسکاریگر)
کورش یکی از بزرگترین نوابغ نژاد اریا محسوب میگردد و نام او در بسیاری از زبانهای جهان با احترام یاد می شود.(دکتر کریستی ویلسن)
شک نیست که شخصیت کورش شخصیتی نادر و بی نطیر و در عصر خود غیر عادی بود.کورش در دل ملل معاصر خود چنان اثری به جای گذاشت که عقل را مات میکند... باید اعتراف کرد که رشته ی سیاست و مملکت داری کورش مربوط و وابسته به محاسن اخلاقی و ملکات فاضله ی او بود.وقتی که رفتار او را در برابر رفتار پادشاهان سلف او از کشورهای اشور و بابل قرار می دهیم می بینیم که درخشندگی و برجستگی خاص رفتار کورش در بین سایرین کاملا اشکار است.(گرندی)
در عرصه ی تاریخ مشرق باستان پادشاهی مشهورتر از کورش وجود ندارد.شهرت و عظمت وی نخست به جهت بزرگواری حقیقی اوست که شاهی جهان گیر و جهان دار بود و در مرتبه ی دوم به خاطر همراهی اش با بنی اسراییل که در سلوک با انان سیاست ازادمنشانه ی خود را هیچگاه از یاد نبرد و به اسیران یهودی در بابل اجازه و اعانت داد تا به وطن خویش بازگردند.(ج.ه.ایلیف)
همه اتفاق دارند که کورش از جنس دیگران نه بل وجودی ندار و بی نظیر بود.چنان که گویی برای زمان اینده به وجود امده بود .
در کتاب مقدس، دانیال در رویایی می‌بیند که در قصر شوشان در کشور عیلام و در کنار نهر «اولای» است و قوچی با دوشاخ به همه حیوانات غلبه می کند، مگر بزی با یک شاخ که سرانجام بر او غلبه می یابد. سپس دانیال پس از این خواب از خود بیخود می‌شود و فرشته وحی بر او ظاهر می گردد و می‌گوید «آن قوچ صاحب دو شاخ را که دیدی، پادشاهان مادیان و پارسیان می‌باشد و آن بز نر از پادشاهان یونان است ...
در سوره کهف آیات ۸۳ تا ۹۸ به نام و بعضی اعمال ذوالقرنین و ویژگیهای شخصیت وی اشاره شده است که پیش از این مشروح آیات و ترجمه آن ارائه گردید.
به نوشته اغلب مفسران قرآن این آیات دارای شان نزول بوده است و از خود قران هم بر می آید که از جانب معاصران حضرت رسول ( ص ) در باره وی طرح سوال شده است و چنانچه در کتاب مسند روایت شده ، قریش به تحریک یهود راجع به چند موضوع - از جمله شخصیت ذوالقرنین- سوال کردند .
مفسرین در باره اینکه کدامیک از مردان نامی تاریخ ذوالقرنین بوده است نظرات متفاوتی ارائه کرده اند:
بیشتر مفسران قدیمی ( از جمله طبری ) و از معاصران مونتگمری وات در « دایره المعارف اسلام » و آقای دکتر حسن صفوی در « ذوالقرنین کیست ؟» نظرشان بر این بوده که مراد از ذوالقرنین ، اسکندر مقدونی است.
اما مفسران عصر جدید از جمله ؛ مولانا ابوالکلام محیی الدین احمد آزاد ( ۱۹۵۸-۱۸۸۸) وزیر فرهنگ سابق کشور هند - گویا به اقتباس از سر سید احمدخان مصلح معروف به مسلمان هندی مفسر معروف قرآن ) در تفسیر معروفش به اردو بنام « ترجمان قرآن » ( که استاد باستانی پاریزی رساله او را با شرح و بسط لازم به فارسی ترجمه کرده : « ذوالقرنین یا کوروش کبیر» ) و مفسر بزرگ حضرت علامه طباطبائی صاحب المیزان و آیت الله مکارم شیرازی صاحب تفسیر نمونه ، و بعضی از قرآن پژوهان از جمله شادروان خزائمی صاحب « اعلام القرآن » و زبانشناس بزرگ معاصر آقای دکتر فریدون بدره ای در کتاب « کوروش کبیر در قرآن مجید و عهد عتیق » اظهار عقیده کرده اند که ذوالقرنین همان کوروش هخامنشی است.
▪ رد نظریه ذوالقرنین بودن اسکندر مقدونی:
۱) یادی از اسکندر مقدونی در عهد عتیق نیست. حال انکه از کوروش بارها به نیکی یاد شده است.
۲) اسکندر موحد و خداپرست نبوده و نیز سفاک و عیاش بوده است ( چنانچه در ماجرای آتش زدن تخت جمشید معروف است ) ، حال آنکه ذوالقرنین به توصیف و تصریح قرآن مجید خداشناس و مومن بوده است.
۳) هیچ سدی با مشخصات قرآنی که دارای مس و آهن باشد به اسکندر منسوب نیست.
۴) مسیر لشکر کشی اسکندر از غرب به شرق بوده است و حال آنکه به تصریح قرآن شروع لشکر کشی ذوالقرنین به سمت غرب بوده است.
▪ دلایلی دال بر اینکه ذوالقرنین همان کوروش کبیر بوده است:
۱) کوروش شخصیتی است که در کتاب مقدس یعنی عهد عتیق ( در کتاب رویای دانیال و کتاب عزرا و چند رساله دیگر ) از او با تلویحی شبیه به تصریح یاد شده است . دانیال در رویایی می بیند که در قصر شوشان در کشور عیلام و در کنار نهر « اولای » است و قوچی با دوشاخ به همه حیوانات غلبه می کند ، مگر بزی با یک شاخ که سرانجام بر او غلبه می یابد . سپس دانیال پس از این خواب از خود بیخود می شود و فرشته وحی بر او ظاهر می گردد و می گوید « آن قوچ صاحب دو شاخ را که دیدی ، پادشاهان مادیان و پارسیان می باشد و آن بز نر از پادشاهان یونان است ( بز تک شاخ می تواند همان اسکندر مقدونی باشد که عاقبت بر سلسله هخامنشیان چیره شد و بساط انان را برچید).
۲) با استفاده از شان نزول این آیات و به تصریح خود قرآن کریم ، پرسش کنندگان یهود ( یا به تحریک یهود ) بوده اند و با توجه به ذکر نام کوروش در عهد عتیق ، احتمال اینکه ذوالقرنین کوروش باشد بسیار بیشتر از اسکندر مقدونی است.
۳) ذوالقرنین قرآن خداشناس و موحد است و کوروش هم خداشناس و یکتاپرست بوده و معقول ترین تاریخی که برای ظهور زرتشت یاد می شود قرن ششم پیش از میلاد است که با تاریخ حیات کوروش توافق دارد.
۴) ذوالقرنین قران شخصیتی است که خداوند به او تمکن در روی زمین و قدرت و اختیار داده است و این با شخصیت کوروش که بر بخش عظیمی از آسیا و اروپا دست یافته و نخستین امپراطوری بزرگ تاریخ را تاسیس کرده است ، توافق دارد.
۵) ذوالقرنین اولین بار سفر یا لشکر کشی به غرب یا مغرب خورشید داشته است و این موضوع با لشکر کشی کوروش به غرب و شکست کروزوس پادشاه لیدیه و تسلط بر آن سرزمین انطباق دارد.
۶) ذوالقرنین پس از لشکر کشی به مغرب ، متوجه سمت مشرق شده و به سمت مشرق لشکر کشی کرده است که با لشکر کشی کوروش به مکران و سیستان و حدود و حوالی بلخ انطباق دارد و ظن قوی این است که کوروش در این سفر ، بلاد سند را هم فتح کرده است و ایرانیان ، سند را هند می نامیده اند و از این جهت در کتیبه داریوش ، نام هند نیز در میان نامهای ممالک بیست و هشت گانه مفتوحه ذکر شده است.
۷) ذوالقرنین قرآن با قومی وحشی مواجه شده است و این با رفتن کوروش به سمت شمال و کوههای قفقاز و نبرد با اقوام وحشی « سکا » که به یک تعبیر همان « یاجوج و ماجوج » هستند انطباق دارد. در اینجا کوروش اقوام وحشی را عقب راند و در معبر « داریال » ( تنگه داریول ) که نمها معبر انان بوده است که از آن راه به اقوام مجاور تعدی و تجاوز می کردند ، سدی با آهن و مس می سازد و شک نیست که این دیوار همان سدی است که کوروش بنا نهاده است زیرا اوصافی که قرآن در باره سد ذوالقرنین بیان کرده کاملا بر آن منطبق است و در آثار باستانی ارامنه این دیوار « بهاگ کورایی » به معنی « تنگه کوروش » نامیده می شود.
۸) ذوالقرنین قرآن اگر بر قومی مسلط می شد به عدالت و نیکی با انان رفتار می کرد « ستمکاران را مجازات و صالحان را پاداش می داد» و کوروش بنا به قول هرودوت مورخ شهیر یونانی « کوروش فرمان داد تا سپاهیانش جز به روی جنگجویان شمشیر نکشند و هر سرباز دشمن که نیزه خود را خم کند نکشند ... بطوریکه توده ملت ، مصائب جنگ را احساس نکردند » و حتی بر پادشاهان اسیر از جمله کروزوس پادشاه لیدیه رحم اورد و او را بخشید و از ملتزمان رکاب خویش قرار داد . کوروش پادشاهی سخی و کریم و ملایم بود و حرص مال اندوزی نداشت.
البته با وجود ادله فراوان با قاطعیت نمی توان در باره ذوالقرنین تعیین مصداق کرد . اما چنانچه ملاحظه می شود این نظر که ذوالقرنین همان کوروش کبیر است ، نظریه ای معقول و محتمل الصدق است.

هومن شمالی
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید