دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

یادنگاشت هایی برای استاد


یادنگاشت هایی برای استاد
استاد سیدجلال الدین میری آشتیانی (۱۳۸۴ - ۱۳۰۴) از برجسته ترین شارحان فلسفه و عرفان اسلامی عصر حاضر به شمار می رود. از این رو روز جهانی فلسفه (دوم آذر) بهانه مناسبی بود برای نكوداشت یاد و نام استاد آشتیانی، زیرا نكوداشت آن عالم بزرگ، بزرگداشت قدر حكمت و حكیمان و معرفت و عارفان است و پرداختن به او در روز جهانی فلسفه، پرداختن به دریچه ای از جهان فلسفه است.
در همین راستا، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی فرصت را مغتنم شمرد و در دومین سال فقدان آن راحل رستگار، ضمن برپایی كنگره بزرگداشت با همكاری شماری از دستگاه های علمی كشور، مجموعه ای را در چهار جلد به مثابه یادنگاشت استاد فراهم آورده است كه از سوی سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به چاپ رسیده است.
به كوشش حسن جمشیدی مجموعه مقاله ها و مصاحبه های حكمی - معرفتی استادسیدجلال الدین آشتیانی در كتابی با عنوان «در حكمت و معرفت» گرد آمده است. مقالات و مصاحبه های استاد در این كتاب، در تبیین مجموعه ای از مبانی سه حوزه معرفتی اسلام است. در این اثر هم به مقوله كلام پرداخته شده است و هم به مقوله عرفان، و به تفصیل از عرفان نظری و عرفان عملی و اصل و اساس عرفان كه ولایت است، سخن گفته شده. به علاوه در این مقاله ها به تأملات فلسفی استاد توجه شده است و شمایی كلی از سه حوزه معرفتی ارائه می كند.كلام، فلسفه و عرفان، سه علمی هستند كه بیشتر معارف اسلامی را سامان می بخشند، بنابراین ما در عرصه دین شناسی با سه روش مواجه هستیم؛ روش كلامی كه مصداق بارز آن شیخ صدوق و شیخ مفید است. روش فلسفی كه فارابی و شیخ الرئیس مصداقی از آن هستند و روش عرفانی كه سیدحیدر آملی را می توان نماینده این روش در عرصه دین پژوهی دانست و برخی هم همچون ملاصدرا تركیبی از دو روش فلسفی و كلامی را ساخته اند به نام حكمت متعالی.
استاد آشتیانی، در تعاطی بین كلام و فلسفه، آن بخش از كلام را می ستاید كه با معیار عقل سنجیده می شود و عقل را همان می داند كه در فلسفه مورد گفت و گو قرار می گیرد. در نگاه استاد آشتیانی به نظر می رسد، حتی همان بخش عقلانی كلام، با پیدایش حكمت متعالی صدرا، به دلیل همپوشانی فلسفه حتی بر معارف دینی، دیگر نیازی به كلام نمی بیند. به بیانی دیگر استاد آشتیانی فلسفه ملاصدرا را از علم كلام جدا نمی بیند. ایشان حتی در نظام آموزشی حوزه، خواندن شرح تجرید و شوارق را برای ورود به فلسفه ضروری می داند، اما خود آنها را حتی برای دفاع از معارف دینی كافی نمی داند. به عبارت روشن تر، آنها را پاسخگوی نیاز نسل جدید نمی داند.
استاد آشتیانی، در عرصه معارف اسلامی و دستیابی به معرفت حقه شیعی دو طریق را ممكن، بلكه میسور می داند؛ یكی فلسفه و دیگری عرفان و از میان این دو طریقت راه دوم را بهتر و استوارتر می بیند. به نظر می رسد علاقه استاد به ملاصدرا بیشتر به دلیل گرایش های عرفانی اوست.
استاد آشتیانی را بر خلاف شهرتش در فلسفه، باید عارفی به تمام معنا دانست. اگر به آثار استاد نیك نگریسته شود، این شوق مضاعف او به عرفان را می توان از حجم گسترده كارهای او دانست؛ شواهد الربوبیه، شرح فصوص الحكم جندی، شرح فصوص الحكم قیصری، شرح مقدمه قیصری، مشارق الدراری، تمهید القواعد از جمله كارهای او در زمینه عرفان است.
با صراحت و قاطعیت می توان گفت كه استاد آشتیانی در عرفان نظری در بین متأخران و معاصران كم نظیر بلكه بی نظیر است.
استاد آشتیانی «مشارق الدراری» را بهترین اثر خود می داند كه در قلمرو عرفان نوشته شده است.
آشتیانی عرفان را می ستاید و بدان تعلق خاطر دارد و آن را همان معارف اهل بیت می داند. وی عرفان را چیزی جدا از اسلام نمی داند.
در مجموع كتاب «در حكمت و معرفت» در دو بخش تدوین و تنظیم شده است؛ بخش نخست كه حاوی مجموعه مقاله های فلسفی، عرفانی، كلامی و تاریخی استاد است و در ۱۴ فصل سامان داده شده است و بخش دوم شامل ده مصاحبه علمی از آن فقید سعید است. به یقین مطالعه كننده این اثر در پایان كتاب برای بسیاری از پرسش های كلامی و فلسفی و عرفانی خود پاسخ های سودمند و كارآمدی خواهد یافت.
كتاب دیگری كه به منظور پاسداشت یاد استاد آشتیانی از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است، «شریعه شهود؛ درباره استاد آشتیانی و پاره ای از آرای حكمی او» نام دارد كه دربردارنده پانزده مقاله درباره شأن و شخصیت علمی استاد و مراتب و مناظر حكمی و معرفتی اوست و به كوشش عبدالحسین خسروپناه تدوین و تنظیم یافته است. از جمله مقاله هایی كه می توان از این مجموعه برشمرد؛ مقاله ای است از حسینعلی رحمتی با عنوان «از آشتیانی چه می توان آموخت» كه او در این مقاله به ۱۵ فاكتور اشاره می كند از جمله عدم تنافی میان دین و فلسفه، داشتن دید انتقادی و آسیب شناختی، حریت و آزادی و دفاع از اصالت عرفان اسلامی كه می توان از سلوك فكری استاد آشتیانی آموخت. از دیگر مقاله های این مجموعه، می توان فهرست وار به این عناوین اشاره كرد: بایسته های كنونی حكمت اسلام از دیدگاه حضرت آیت الله العظمی خامنه ای به قلم عبدالله محمدی ‎/ جایگاه آشتیانی در جریان شناسی فلسفه اسلامی معاصر به قلم غلامرضا جلالی ‎/ عرفان «شریعت محور» در افق اندیشه و آرای استاد سیدجلال الدین آشتیانی به قلم محمد جواد رودگر.
كتاب سوم «فلسفه های مضاف» نام دارد كه در دو جلد به كوشش عبدالحسین خسروپناه منتشر شده است. این كتاب از بیست و هشت مقاله فراهم آمده است. از آنجایی كه می توان فلسفه های مضاف را به دو دسته فلسفه های مضاف به علوم و فلسفه های مضاف به امور تقسیم كرد، جلد نخست از مقاله های معطوف به فلسفه های علم ها اختصاص یافته است و مقاله های مربوط به فلسفه های مضاف به امور وكلان مقوله ها در جلد دوم گردآورده شده اند. این دو جلد، حاصل بحث و برنامه ریزی، تدبیر و تلاش سه ساله گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است كه می تواند گامی در راستای بازآرایی و گسترش روزآمدسازی و كارآمدسازی حكمت و علوم عقلی اسلامی قلمداد كرد:فهرست وار می توان به عناوین این مقاله ها از این مجموعه دوجلدی اشاره كرد: فلسفه علوم قرآنی‎/ علی نصیری، فلسفه حكمت متعالیه‎/ حسن پناهی آزاد، فلسفه دین‎/ ابوالفضل ساجدی، فلسفه فقه‎/ ابوالقاسم علیدوست، فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز ‎/ سعید بهشتی.
منبع : روزنامه ایران