پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا


شرکت دوک ‌نخ


شرکت دوک ‌نخ
شرکت دوک‌نخ حدود بیست سال پیش تأسیس شد اما در سالیان اخیر به دلیل مشکلاتی که با آن مواجه بود فروخته شد که مهندس ولی توحدی از دو سال پیش و پس از خریداری آن کارخانه را دوباره راه‌اندازی نمود و به تولید نخ پنبه ۳۰ پرداخت اما نظر وی در این ارتباط تغییر یافته است: ”در حال حاضر از این‌که چنین سرمایه‌ای را برای این صنعت سرمایه‌گذاری کردم پشیمان هستم. زیرا با این شرایط بازپرداخت وام مشکل است.“ وی فارغ‌التحصیل مکانیک از آمریکاست و از ۲۸ سال پیش و در شرکت فورتکس کار خود را در زمینه نساجی آغاز نمود. اما اولین سئوالی که به ذهنم خطور کرد این بود که چه چیز یک مهندس مکانیک را برای کار در صنعت نساجی ترغیب کرده است، که وی در پاسخ گفت: ”تنوع ماشین‌آلات در صنعت نساجی برای یک مهندس مکانیک بسیار جذاب و در نتیجه بهترین شغل است.“ ظرفیت تولید این ۳/۱ کارخانه در حدود ۶ تن است.
اما اکنون با ظرفیت به تولید می‌پردازد. از دیدگاه وی عدم وجود امکانات تولید و کاهش نقدینگی از جمله مسائلی است که به مشکلات دامن می‌زند.
در ابتدا وی پیرامون پنبه‌های مورد استفاده در تولیدات خود گفت: ”ما از پنبه‌های وارداتی استفاده می‌کنیم. قیمت جهانی پنبه نیز هر روز افزایش می‌یابد و به‌تبع آن قیمت پنبه داخلی نیز افزایش می‌یابد. زیرا تولید پنبه داخلی به اندازه مورد نیاز کارخانه‌های کشور نیست و تنها ۳/۱ از مواد اولیه مورد نیاز را تأمین می‌کند و به اجبار باید نیاز خود را از واردات تأمین کنیم که این نیاز از کشور ازبکستان تأمین می‌شود و البته بعضاً کیفیت لازم را هم ندارد. کشور ازبکستان هم می‌داند که تنها از آن کشور می‌توانیم پنبه وارد کنیم. بنابراین هر قیمتی که بخواهد تعیین می‌کند حتی پنبه‌های باکیفیت را به ما نمی‌فروشد. پنبه‌های وارداتی، امروز نسبت به گذشته قیمت بیشتر و کیفیت پائین‌تری دارند، پنبه‌های گذشته به مراتب کیفیت بالاتری داشتند. با وضعیت جهانی پنبه دیگر واردات آن نیز مقرون به‌صرفه نیست زیرا بازار داخلی کشش افزایش قیمت نخ را ندارد و پنبه داخلی هم جوابگوی تولید نیست. از دیدگاه من کارخانجات نساجی در سال جدید برای تهیه مواد اولیه دچار مشکلات زیادی خواهند شد. قیمت لوازم بسته‌بندی نیز ظرف ۶ ماهه گذشته چندین برابر شده است زیرا مواد پتروشیمی گران شده و به‌تبع آن قیمت لوازم بسته‌بندی بالا رفته است.“
یکی از دلایلی که کارخانجات پنبه پاک‌کنی در خصوص تولید کم پنبه دارند عدم استفاده تولیدکنندگان داخلی از پنبه داخلی است شما به‌عنوان یکی از مصرف‌کنندگان چه نظری دارید با طرح این پرسش پاسخ داد: ”مشکل پنبه‌های داخلی یک مشکل اساسی است. قبل از انقلاب ایران صادرکننده پنبه بود و طول الیاف و میکرونر خوبی داشت. اما متأسفانه در چند سال اخیر به دلیل این‌که بذر پنبه اصلاح نشده کیفیت پنبه روز به روز تنزل پیدا کرد به طوری‌که گاهی اصلاً قابل استفاده نیست مخصوصاً برای نخ‌های ظریف. ضمن این‌که با بالا رفتن قیمت پنبه برای به‌دست آوردن سود بیشتر کارخانجات پنبه‌ پاک‌کنی، رطوبت و خار و خاشاک را در پنبه بالا می‌برند و پنبه داخلی با احتساب مفتول و لفاف دور عدل محاسبه می‌شود. اگر پنبه داخلی را با خارجی از نظر کاربردی در سیستم تولید مقایسه کنید پنبه خارجی مقرون به‌صرفه‌تر است چه از نظر کیفی و چه از لحاظ ضایعات.
و پیشنهاد شما؟ ”باید شکت و برداشتن پنبه در کشور مکانیزه صورت بگیرد نه دست. دولت باید برای پنبه یا همان دید طلای سفید سرمایه‌گذاری کند تا این مشکلات برطرف شود. الان پنبه‌کاران به کاشت صیفی‌جات روی آوردند. رقم‌هائی که برای پنبه داخلی زده می‌شود رقم‌های واقعی نیست و بستگی به شانس خریدار دارد که اگر کارشناس وجدان کاری داشته باشد رقم نزدیک‌تری را می‌زند در غیر این‌صورت رقم‌ها واقعی نیستند و کارخانه‌ها با مشکل مواجه می‌شوند. کارشناس باید دارای تجربه و تبحر در شناسائی پنبه باشد تا بتواند رقم‌های درستی را برای هر پنبه تعیین کند اما متأسفانه این دقت عمل وجود ندارد.
دست و پای تولید را بستند و انتظار دویدن دارند قوانین از جمله مسائل دست و پاگیر در صنعت نساجی است. در زمستان امسال به کارخانه‌هائی که با گاز تأمین می‌شدند لطمه شدیدی وارد شد. گاز کارخانه‌ها را قطع کردند و سوخت جایگزین در اختیار کارخانه‌ها قرار ندادند. این بی‌توجهی سبب شد که ماشین‌آلات صدمه ببینند و تأسیسات کارخانه‌ها دچار لطمات زیادی شود. حتی به‌طور علنی به ما می‌گفتند کارخانه را تعطیل کنید. اما کسی از ما نپرسید با تعطیل شدن کارخانه حقوق کارگران را چگونه پرداخت کنیم و یا تعهدات را چگونه برآورده سازیم. سوخت جایگزین را نیز بسیار به سختی و کم به‌دست ما می‌رساندند و تا رسیدن محموله گازوئیل دو روز کارخانه تعطیل می‌شد. در منطقه‌ای که کارخانه ما قرار دارد تعداد زیادی از کارخانجات تعطیل شدند. متأسفانه برخی از مسئولین کشور نه‌تنها به تولید بها نمی‌دهند بلکه زمینه‌های نابودی آن را فراهم می‌کنند. در سال ۸۵ که برای گرفتن گازوئیل مراجعه کردیم به ما گفتند گازوئیل به کارخانه‌ها نمی‌دهیم و شما باید گاز مصرف کنید. ما نیز با صرف هزینه سنگین کراخانه را گازسوز کردیم این‌بار که به دلیل قطعی گاز برای گازوئیل مراجعه کردیم به ما گفتند که باید مازوت مصرف کنید.
مگر یک کارخانه چه‌قدر می‌تواند هزینه کند. صنعت نساجی چه سودی برای ما دارد که باید چندین سوخت را با تأسیسات مختلف برای کارخانه در نظر بگیریم. ما مضحکه‌ای برای اقدامات غیرکارشناسانه برخی از مسئولین هستیم. از زمانی‌که بنزین سهمیه‌بندی شد کارخانجات با مشکلات جدی روبه‌رو شدند. الان دو ماه است که ۶۰ لیتر بنزین برای کارخانه ما در نظر گرفته شد. کارخانه‌ای با وسعت زیاد چه‌طور می‌تواند با ۶۰ لیتر بنزین نیازش را تأمین کند. بنده برای رفتن به کارخانه هر بار ۶۰ لیتر بنزین مصرف می‌کنم. سهم در نظر گرفته شده تنها برای یک روز ماست.
برای تاکسی‌ها هر روز انواع و اقسام سوخت‌ها را در نظر می‌گیرند اما برای کارخانه‌ای با وسعت زیاد ماهی ۶۰ لیتر بنزین تعیین می‌کنند.“ هم‌چنین در ادامه افزود: ”مسئولین حتی به تعهداتی که داده‌اند عمل نمی‌کنند. برای راه‌اندازی کارخانه به ما پیشنهاد تسهیلات دادند تا دوباره کارخانه راه‌اندازی شود اما امروز به تعهدات خود عمل نمی‌کنند و سوبسیدها را پرداخت نمی‌نمایند. چند سال پیش مشکلات را به وزیر بازرگانی وقت انتقال دادند ایشان هم گفتند اگر تولید سودی ندارد تولیدکنندگان واردات انجام دهند! وی یکی از دلایل بی‌توجهی به تولید داخل را درآمد حاصل از فروش نفت می‌داند و در این ارتباط اعتقاد دارد: ”تا زمانی‌که کشور ما از درآمد نفت تأمین است هیچ تولیدی پیشرفت نخواهد کرد. متأسفانه از زمانی‌که قیمت نفت سیر صعودی به خود گرفت حل مشکل تولیدکنندگان به فراموشی سپرده شد.
امروز به‌جائی رسیده که درآمد کارخانه‌ها، کفاف هزینه‌ها را نمی‌دهد و روز به روز وضعیت دشوار تر می‌شود. حاشیه‌ها و هزینه‌های کارخانجات نساجی بسیار بالا اما درآمدهای آنها بسیار اندک است. نتیجه این وضعیت نیز قابل مشاهده است که کارخانجات هر روز یکی پس از دیگری تعطیل می‌شوند. این روند نه تنها برای صنعت نساجی بلکه برای دیگر تولیدات نیز مضر است. زیرا در کشور در هر محصولی به اندازه کافی واردات وجود دارد که جلوی تولید دیگر صنایع را نیز بگیرد. دولت باید تفکر تولیدی را به وجود آورد تا کشور را به موفقیت برساند. زیرا جامعه‌ای موفق است که ارزش افزوده ایجاد کند اگر بنا باشد تا با فروش نفت مخارج کشور را تأمین نمائیم شرایطمان همین‌طور خواهد ماند.
برای تقویت تولید و به‌دست آوردن پول باید برنامه‌ریزی داشته باشیم اما در حال حاضر چنین برنامه‌ای در کشور موجود نیست. در نتیجه کارخانه‌ای که باید با صد نفر کار کند ۳۰ نفر کارگر دارد. تمام کارخانجات نساجی منتظرند تا با یک بحران، کار را تعطیل کنند. این توقف نیز در تمام صنعت همه‌گیر خواهد بود. در نهایت ارزش افزوده در کشور ایجاد نمی‌شود و روز به روز وضعیت بدتر خواهد شد. در کارخانجات دولتی هم هرچه تزریق کنند پول هدر رفته است. اما متأسفانه پول‌ها به کارخانجات دولتی تزریق می‌شود و سازماندهی برای تولید به وجود نمی‌آید.“
مهندس توحدی، کارخانجات دولتی را یکی از علل رکود صنعت نساجی می‌داند: ”کارخانجات دولتی صدمات زیادی به صنعت نساجی می‌زنند. در واقع اداره این کارخانجات با حجم کارگر و وضعیت نقدینگیشان همخوانی ندارد. به همین دلیل در زمان گرفتاری با فروش نخ با قیمت ارزان به بازار، فقط قصد فروش دارند و سودی نصیبشان نمی‌شود و تنها با تأمین نقدینگی مشکلات آتی خود را رفع می‌کنند. در نتیجه این طرز تفکر و نوع فروش، به قیمت نخ صدمه می‌زند و بخش خصوصی از چنین وضعیتی متضرر خواهد شد. کارخانجات دولتی از بابت متضرر شدن کارخانه‌ها نگرانی ندارند و تنها به حل مشکلات آتی می‌اندیشند. نساجی در درجه اول از همین بی‌توجهی کارخانجات دولتی صدمه خورد. اگر قیمت نخ را کارخانجات خصوصی تعیین می‌کردند و کارخانجات دولتی در تولید حضور نداشتند صنعت نساجی متحمل چنین ضررهائی نمی‌گردید.
دولتی شدن کارخانجات نساجی و حضور مدیرانی که تسلط کافی در امور نساجی نداشتند، لطمات جبران ناپذیری را به صنعت نساجی وارد آوردند.“ وی هم‌چنین بیان داشت: ”اگر صنعت داخلی حمایت شود واردات نمی‌تواند مشکل جدی برای تولید داخلی به حساب بیاید. اما با این وضعیت، صنعت هر روز ضعیف‌تر خواهد شد. زمانی‌که از یک کشور دور، اجناس با قیمت مناسب وارد کشور می‌شود پس مسلماً در صنعت و برنامه‌ریزی ما یک مشکل جدی وجود دارد که نمی‌توانیم از لحاظ قیمت و کیفیت با آن رقابت کنیم. درهای کشور باید برای محصولات جدید باز باشد اما هر محصولی برای ورود به کشور نباید به‌صرفه‌تر از محصول داخلی باشد. الان تعرفه پنبه ۱۵ درصد و تعرفه ورود نخ ۱۰ درصد است.
این یعنی حمایت از تولیدکننده خارجی. معنای این تعرفه‌ها اینست که من باید با ۱۵ درصد پنبه وارد کشور کنم، هزینه‌های دیگر را بپردازم و در عین حال با نخ تعرفه ۱۰ درصد رقابت کنم. این هرگز عملی نیست. آقای بصیری نیز مدت‌هاست که در این راه تلاش می‌کند اما هنوز حل نشده است. رقابت از نظر کیفی پارامترهای مختلفی دارد وقتی یکی از پارامترها دچار مشکل می‌شود در نهایت محصول قابل رقابت نخواهد بود. شاید از لحاظ کیفی بتوانیم با محصولات وارداتی رقابت داشته باشیم اما هیچ‌گاه از لحاظ قیمت توان رقابت را نداریم. مطلب دیگر اینست که به دلیل عدم ثبات در شرایط بازار نمی‌توانیم برای آینده برنامه‌ریزی داشته باشیم و این از پیشرفت جلوگیری می‌کند. پنبه‌های داخلی با وجود عدم کیفیت همیشه توسط صاحبان صنایع نساجی خریداری شده است. گاهی این پنبه‌ها تا ۱۴ درصد رطوبت دارد به‌طوری که اصلاً قابل استفاده نیست. صنایع پنبه پاک‌کنی نیز هیچ تلاشی جهت بهبود کیفیت انجام نمی‌دهد. حتی جمع کردن وش در گونی پارچه‌ای را به درستی انجام نمی‌دهند چه به این‌که بذر را اصلاح کند.“
نحوه قیمت‌گذاری محصولات اغلب بر چه کسانی صورت می‌گیرد وی در پاسخ به این سئوال بیان داشت: ”براساس کشش بازار قیمت‌ تعیین می‌شود و کارخانه هیچ تسلطی بر قیمت‌ها ندارد. امنیت اقتصادی در نوع فروش ما وجود ندارد زیرا نخ با مدت طولانی فروش می‌رود و در این حین ممکن است کارخانه بافندگی ورشکست یا تعطیل گردد. به این ترتیب پول ما از بین می‌رود. ما سالانه چند میلیون تاوان برای چنین اتفاق‌هائی می‌دهیم. در گذشته بنکدارها و تولیدکنندگان نخ و پارچه مشخص بودند و به اصول تجاری احترام می‌گذاشتند اما الان وضعیت تغییر یافته.“
مدیر شرکت دوک‌نخ، عدم امکان گشایش اعتبار توسط بانک‌ها را مقوله‌ای اثرگذار در قیمت مواد اولیه دانست و در این ارتباط تصریح کرد: ”نساجی صنعت بسیار حساسی است و پارامترهای زیادی باید برای آن مهیا شود. درست است که هنوز مشغول تولید هستیم اما ماحصل تولید یک کارخانه باید سود باشد اگر سود نباشد کارخانه قادر به ادامه کار نیست. همان‌طور که می‌دانید کارخانجات دولتی نیز با تمام حمایت‌ها در حال تعطیل شدن هستند.“
مهندس توحدی در پایان پیرامون خصوصی‌سازی گفت: ”بخش خصوصی جرأت حضور در بخش‌های دولتی را ندارد. زیرا عدم سیاست‌گذاری مناسب، بخش خصوصی را در ادامه این راه حمایت نمی‌کند. بخش خصوصی برای سود بیشتر وارد هر کارخانه‌ای می‌شود اگر بنا باشد تا این سود حاصل نشود چه دلیلی برای خرید سهام دارد.“
منبع : ماهنامه نساجی امروز