پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

محیط زیست، زیست ایمنی و مسایل مرتبط با مهندسی ژنتیک


محیط زیست، زیست ایمنی و مسایل مرتبط با مهندسی ژنتیک
بیوتكنولوژی و مهندسی ژنتیك دانش جدیدی است كه نخستین دستاوردهای آن در هاله ای از بیم و امید ارزیابی می شود. در طول تاریخ بسیاری از پدیده های علمی در مرحله آغازین با تردید و مقاومت شدید روبه رو بوده اند صدها نمونه از وقایع تلخ و شیرینی كه بر این اساس رقم خورده، قابل شمارش است، اما كمتر دانشی به اندازه مهندسی ژنتیك با ساختار اصلی و قانونمند سامانه هستی درگیر شده است.
در این مرحله بشر بر آن است كه با بهره گیری از دانش خود همچنان بر كاستی ها غلبه كند اما بسیاری از این كاستی ها در قوانین پیچیده و شگفت انگیز جهان هستی طبق قانون انتخاب طبیعی پذیرفته شده اند. بنابراین ورود به حوزه حساس و قوانین بسیار ظریف و اثرگذار طبیعت، با واكنش های آمیخته به بیم و امید همراه است. مقاله حاضر در دفاع از دستاوردهای بیوتكنولوژی و مهندسی ژنتیك نگاشته شده است.
صفحه محیط زیست همشهری آماده دریافت نقدهای احتمالی بر این مقاله می باشد، زیرا بر این باوریم كه علوم جدید در روند بررسی آزادانه و نقد صریح و زدودن زمینه های ابهام به سوی پیشرفت راه می گشایند.
اختصاص قریب به ۶۰ میلیون هكتار از اراضی زراعی جهان به كشت گیاهان تراریخته (حاصل از مهندسی ژنتیك) در سال ۲۰۰۲ كه تولید، مصرف و رهاسازی میلیاردها تن موجودات زنده دست ورزی شده را به دنبال داشته است برای آگاهان و تحلیلگران تردیدی را بر جای نمی گذارد كه این فناوری همچنان راه خود را برای سیطره بر جهان كشاورزی ادامه خواهد داد. اگرچه پیشرفت های ناشی از مهندسی ژنتیك و بیوتكنولوژی تحسین برانگیز و غیرقابل انكار است، اما صدای منتقدین و احتیاط پیشگان را نیز باید شنید.
این مقاله در تلاش است تا ضمن معرفی اجمالی دستاوردهای مهندسی ژنتیك در كشاورزی و فواید آن، دیدگاه های مخالفین این فناوری را نیز بیان كرده و ضمن تجزیه و تحلیل آنها به معرفی گروه های مخالف و انگیزه های مخالفت آنها، نگرانی ها و ملاحظات اظهار شده توسط معتقدین و منتقدین مهندسی ژنتیك بپردازد. به طور كلی مهندسی ژنتیك دارای دو دسته مخالف است، «مخالفین مطلع و منطقی» و «مخالفین ناآگاه و...». نگرانی های ابراز شده نیز از این دو دسته خارج نیستند. نگرانی های ابراز شده توسط گروه های مخالف منطقی را می توان در ملاحظات زیست محیطی، ملاحظات مربوط به سلامتی انسان، دام و كشاورزی و ملاحظات اقتصادی و عمومی خلاصه نمود.
دهه اخیر شاهد تحولاتی اعجاب آور و تحسین برانگیز در زمینه تولید فرآورده های حاصل از مهندسی ژنتیك و تكنولوژی زیستی بوده است. چنانكه پیش بینی می شد، در آغاز هزاره سوم میلادی نیز بر سرعت تحولات در این زمینه افزوده شده است. تحولاتی كه به همراه فناوری ارتباطات سرنوشت اقتصادی و حتی اجتماعی و بعضاً سیاسی برخی از مناطق جهان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. مهندسی ژنتیك و دست ورزی گیاهان زراعی و تولید گیاهان با مقاومت مطلق در مقابل آفات و امراض نباتی و بی نیاز از كاربرد سموم خطرناك تحولی را در كشاورزی ایجاد كرده است كه تنها با «انقلاب سبز» قابل مقایسه است. در عرض كمتر از ۷ سال سطح زیر كشت گیاهان تراریخته(Transgenic) ۳۵ برابر افزایش یافته و سطحی بالغ بر ۷/۵۸ میلیون هكتار از اراضی جهان را به خود اختصاص داد.
این مساحت برابر ۵/۲ برابر مساحت انگلستان یا ۵ درصد كل مساحت چین را تشكیل می دهد. امروزه ۶ میلیون نفر از كشاورزان در ۱۶ كشور مختلف به كشت و كار گیاهان تراریخته مشغول هستند و تبادل جهانی این گیاهان از مرز ۵ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۹ گذشته است (حسینی و قره یاضی، ۱۳۷۸)... در پزشكی نیز تولید فرآورده های حاصل از بیوتكنولوژی مانند انسولین با منشای انسانی، كیتهای تشخیصی و ژن درمانی امیدهای تازه ای را ایجاد كرده است.
همسانه سازی (كلون كردن) گوسفند مشهور به دالی، تعیین ترتیب دی ای آی ژنوم كامل برنج، ایجاد دو واریته گندم مقاوم به شوری در آمریكا، تولید پلاستیك زیست تخریب پذیر و استفاده از پالاینده های میكروبی برای حفاظت از محیط زیست تعدادی از دستاوردهای بیوتكنولوژی مدرن هستند.
مهندسی ژنتیك و بیوتكنولوژی از ابتدا مخالفت هایی را به ویژه در اروپا برانگیخت. این مخالفت ها با توسعه روزافزون سطح زیر كشت گیاهان تراریخته و تبادل یكسویه آنها (از آمریكا و كانادا به سایر كشورها) ابعاد وسیع تری پیدا كرد. اما علیرغم این كشورهای در حال توسعه نیز از كشت و كار این قبیل گیاهان عقب نمانده اند و در حال حاضر بیش از ۲۷ درصد از اراضی زیر كشت گیاهان تراریخته در ۹ كشور در حال توسعه قرار دارد. هندوستان به عنوان بزرگترین تولید كننده پنبه دنیا برای اولین مرتبه در سال۲۰۰۲ پنبه مقاوم به آفت حاوی ژن بی تی را به صورت تجاری در اختیار كشاورزان قرار داد.
در سال جاری هندوراس و كلمبیا برای اولین بار به جمع تولید كنندگان محصولات تراریخته (GMO) پیوستند. اگرچه گیاهان تراریخته در ۱۶ كشور جهان كشت می شود ولی هنوز هم بیش از ۹۹ درصد محصولات تراریخته در انحصار ۴ كشور آمریكا (۶۶ درصد)، آرژانتین، (۲۳ درصد)، كانادا (۶ درصد)، چین (۴ درصد) قرار دارد. بیش از نیمی از سویای جهان و ۱۲ درصد از كلزای جهان تراریخته است. بیش از نیمی از سطح زیر كشت پنبه در چین به پنبه تراریخته مقاوم به كرم قوزه اختصاص دارد. با همه رشدی كه كشت و كار گیاهان تراریخته داشته است، تنوع آنها بسیار محدود بوده و بیش از۹۹ درصد آن را سویا، ذرت، پنبه و كلزا تشكیل می دهد. بیشتر این قبیل گیاهان تراریخته دارای ژن های كنترل كننده مقاومت به آفات و علف كش ها هستند. اما به راستی با این اقبال زارعین و كشورهای مختلف از این فناوری انگیزه مخالفت چیست؟ انگیزه مخالفین از گروه های مختلف متفاوت است و مورد بحث قرار می گیرد.
● فواید مهندسی ژنتیك گیاهان زراعی
مهندسی ژنتیك امكان ایجاد واریته ها و گیاهانی را فراهم می كند كه دارای صفاتی هستند كه دسترسی به آنها از روش های معمول غیرممكن است. برای مثال با دست ورزی ژنتیك برنج طارم مولایی كه نه تنها به كرم ساقه خوار برنج بلكه به كلیه آفات پروانه ای و برخی بیماری های قارچی مانند شیت بلایت مقاوم شده است.
صفت مقاومت مطلق به كرم ساقه خوار و بیماری شیت بلایت در هیچ یك از ۱۲۰۰۰۰ نمونه برنج نگهداری شده در مؤسسه بین المللی تحقیقات برنج مشاهده نشده است. با توجه به عدم دسترسی به ارقام مقاوم نمی توان از روشهای سنتی اصلاح نباتات برای ایجاد چنین صفات مهمی استفاده كرد. منافع اقتصادی و زیست محیطی این قبیل واریته های زراعی بی نیاز از توضیح است. كاهش مصرف سموم، كاهش هزینه های تولید، افزایش عملكرد، محیط زیست سالمتر برای انسان، دام و آبزیان و به ویژه انطباق كامل این فناوری با روشهای مبارزه تلفیقی از معدود مزایای كاربرد گیاهان تراریخته مقاوم به آفات و بیماری است.
در یك جمعبندی كلی این گونه نتیجه گیری شده است كه بهره گیری از روش های مهندسی ژنتیك منجر به تولید محصولات مقاوم در برابر آفات باارزش غذایی بالاتر می شود، انعطاف بیشتری در عملیات زراعی به وجود می آورد و به دلیل كاهش مصرف سموم دفع آفات نباتی برای محیط زیست جهان مفید خواهد بود.
● سلامت انسان و دام
به طور كلی سؤالاتی كه در این زمینه وجود دارند به شرح زیر هستند:
آیا گیاهان تراریخته و یا محصولات تولید شده از طریق مهندسی ژنتیك از نظر خوراكی «سالم» محسوب می شوند؟
و آیا به دلیل دستكاری های ژنتیكی نوعی سمیت با تغییر كیفیت در آنها ایجاد نمی شود كه موجب ناراحتی و مسمومیت در انسان و یا دام بشود؟
آیا پروتئین یا مواد جدیدی كه در اثر دستكاری های ژنتیك در گیاهان تراریخته به وجود می آیند موجب ایجاد حساسیت (آلرژی) در برخی افراد نمی شوند؟
آیا ژن های ایجاد كننده مقاومت نسبت به
آنتی بیوتیكها كه در مسیر تولید گیاهان تراریخته به كار گرفته شده اند و اكنون همراه با ژن(های) مطلوب در گیاهان تراریخته باقی مانده اند موجب توسعه و گسترش این گونه مقاومتها به عوامل بیماری زا مانند میكروب های بیماری زای انسانی و غیره نمی گردند و آیا در آن صورت بشر امكان استفاده از داروهای آنتی بیوتیك علیه این عوامل بیماری زایی را از دست نخواهد داد؟
● كابوس تولد ابرگیاهان
۱) به نظر موافقان محصولات تغییر ژنتیك یافته با تولید غذای بیشتر از زمین كمتر، نیاز به تعرض به اراضی كم استعدادتر و تخریب بیشتر محیط زیست كاهش خواهد یافت
۲) مخالفان نگران آنند كه تغییر ژنتیك موجب برآمدن ابرگیاهان هرز و بحران های جدی برای محیط زیست زمین شود
● سلامت محیط زیست
طرفداران محیط زیست نیز نگرانی هایی را در استفاده از گیاهان تراریخته و رهاسازی GMO در محیط دارند كه عبارتنداز:
۱) امكان انتقال افقی ژن هایی كه به گیاهان زراعی منتقل شده اند به گونه های مجاور كه از علف های هرز محسوب می شوند و در نتیجه امكان برخورداری بهتر از محیط برای رشد و افزایش قدرت تهاجمی آنها را فراهم می كند.
۲) افزایش مقاومت در موجودات هدف یا حساسیت در موجوداتی كه هدف برنامه اصلاحی و انتقال ژن نیستند.
۳) افزایش استفاده از مواد شیمیایی (مانند سموم علف كش) در كشاورزی.
۴) تظاهر غیرقابل پیش بینی (یا پیش بینی نشده) ژن های منتقل شده و یا پایداری و تظاهر ژن های منتقل شده.
اگرچه بحث در مورد هر یك از ملاحظات فوق مقوله ای است مستقل و فرصتی كافی می طلبد از حوصله این نوشتار كوتاه خارج است ولی برای مثال یكی از این ملاحظات را مورد بررسی بیشتری قرار می دهیم.
برخی از مدعیان طرفداری از محیط زیست معتقدند كه با ایجاد و معرفی واریته های مقاوم به علف كش مانند نوعی سویا تمایل كشاورزان به استفاده بی محابا از علف كش و در نتیجه مصرف آن افزایش جدی می یابد كه به نوبه خود موجب آلودگی بیشتر محیط زیست خواهد شد.
در پاسخ این دسته از طرفداران محیط زیست می توان به موارد زیر اشاره كرد:
۱) براساس آمار منتشره توسط مركز ملی سیاستگذاری غذا و كشاورزی در آمریكا از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ مصرف علف كش در سویا از میانگین ۲/۱ پوند در هرایكر به ۰۷/۱ پوند در هرایكر كاهش یافته است كه در نتیجه معرفی و كشت انبوه و گسترده سویای تراریخته مقاوم به رانداپ بوده است. طی این سالها بیش از نیمی از سطح زیر كشت در آمریكا (به عنوان بزرگترین تولید كننده سویا در جهان) به سویای تراریخته مقاوم به علف كش اختصاص داشته است.
در نتیجه در سال ۱۹۹۹ در آمریكا تعداد ۱۹ میلیون سمپاشی كمتر از سال ۱۹۹۶ در سویا صورت گرفته و ۲۱۶ میلیون دلار از این بابت صرفه جویی شده است. بنابراین، اصل این ادعا كه گیاه تراریخته مقاوم به علف كش موجب افزایش این نوع سموم خواهد شد، بی پایه است.
۲) در مهندسی گیاهان برای مقاومت به علف كش، به طور طبیعی و منطقی گیاهان به علف كش هایی مقاوم می شوند كه براساس مطالعات و گزارشها از كم خطرترین، سالم ترین ومحیط زیست دوستانه ترین نوع علف كش های زیست تخریب پذیر باشند. در نتیجه، علاوه بر كاهش مصرف علف كش (چنانچه ذكر شد)، جایگزینی علف كش های كم زیان تر با علف كش های پر زیان تر از منافع زیست محیطی استفاده از این قبیل محصولات خواهد بود.
۳) با وجود كاهش مصرف علف كش، با توجه به مقاومت ذاتی ایجاد شده در گیاه زراعی و امكان استفاده از علف كش در مزرعه در مؤثرترین زمان مورد نیاز از نظر كنترل علف هرز، محصول و عملكرد در واحد سطح افزایش یافته و با تولید غذای بیشتر از زمین كمتر، نیاز به تعرض به اراضی كم استعداد تر و تخریب بیشتر محیط زیست كاهش خواهد یافت. با مثالی كه در مورد فقط یكی از ملاحظات زیست محیطی ارائه شد می توان تصور كرد كه در مورد سایر ملاحظات نیز پاسخ های تفصیلی مبتنی بر دانش و تجربه وجود دارد.
● كشاورزی
برخی از متخصصین كشاورزی نیز نگرانیهایی دارند و ملاحظاتی را در باب رهاسازی گیاهان زراعی تراریخته عنوان می كنند كه موارد زیر از جمله آنهاست:
۱) ایجاد علف های هرز جدید یا «ابر علف هرزها» در اثر انتقال افقی ژن از گیاهان تراریخته به علف های هرز هم خانواده با آن گیاه زراعی.
۲) تغییر ارزش غذایی گیاه از مطمع نظر آفات و بیماریها و احتمال تغییر به نحوی كه موجب جلب بیشتر آفات و امراض نباتی به سمت گیاه تراریخته گردد.
۳) كاهش واریته های زراعی به دلیل استقبال بیشتر زارعین تراریخته كه در نتیجه منتهی به از دست رفتن تنوع در واریته های زراعی می شود.
● ملاحظات عمومی
علاوه بر متخصصین علوم مختلف، مردم عادی و برخی از جراید و سیاستمداران و رهبران مذهبی نیز نگرانی هایی را در مورد كاربرد گیاهان تراریخته و رهاسازی آنها دارند كه موارد زیر نمونه هایی از آنهاست:
۱) مهمترین جنبه نگرانی عوام عدم آشنایی با روش، اهداف و نتایج مهندسی ژنتیك و روش های انتقال ژن در گیاهان تراریخته است. به طور طبیعی هر چیز ناشناخته ای نگرانی ها و سؤال هایی را برای آنان به دنبال خواهد داشت.
برخی معتقدند كه با ورود گیاهان تراریخته به بازار، نرخ تولیدات كشاورزی افزایش چشمگیری خواهد داشت.
۲) عده ای معتقدند كه شركت های بزرگ فراملیتی و یا غربی انحصار فناوری مهندسی ژنتیك محصولات كشاورزی و منافع عاید از آن را در اختیار دارند و این قبیل محصولات تنها برای كشورهای پیشرفته ساخته شده اند و اگرچه این محصولات بالقوه می توانند برای كشورهای در حال توسعه نیز سودمندباشند ولی دسترسی به آن مشكل و بلكه غیرممكن است.
۳) بعضی بر این باورند كه آزمایشهای مزرعه ای با هدف دیگری غیر از هدف تخمین ریسك طراحی و اجرا می شوند و ممكن است ریسك های پیش گفته را دربرداشته باشند.
۴) برخی از رهبران مذهبی در غرب و مردم عادی به جنبه های اخلاقی نظر دارند.
۵) برخی از سیاستمداران و مردم خواهان برچسب زنی بر روی فرآورده های حاصل از مهندسی ژنتیك هستند. آنها می گویند این حق طبیعی افراد است كه بدانند چه می خورند به عبارت دیگر آنها می گویند انتخاب حق بشر است و با عدم برچسب زنی نباید حق انتخاب فرآورده های غذایی «طبیعی» از فرآوره های موسوم به (GMO) را از آنها سلب كرد.
● مقررات زیست ایمنی
برآیند تعامل گروههای مخالف از یك طرف و محققین و دانشمندان بیوتكنولوژیست، مهندسین ژنتیك و زیست شناسان از طرف دیگر قوانینی بود كه ضمن ایجاد امكان بهره برداری از «فواید اثبات شده» مهندسی ژنتیك و بیوتكنولوژی ریسك آثار سوء احتمالی مرتبط بر این فناوری را كاهش دهند. این قوانین كه از دهه ۱۹۸۰ در كشورهای پیشرفته تدوین و به مرحله اجرا درآمد و به تدریج در برخی از كشورهای جهان سوم مانند هندوستان، فیلیپین و مصر نیز تهیه و تدوین گردید. قوانین زیست ایمنی یا (Biosafety) نامیده شد.
با توجه به آغاز تبادل فرآورده های حاصل از بیوتكنولوژی به ویژه محصولات كشاورزی تراریخته در آخرین دهه از هزاره دوم میلادی توجه سیاستمداران نیز به این موضوع جلب و مباحث مطروحه در بین دانشمندان و محققین در بین سیاستمداران و نمایندگان دول و در مجامع بین المللی بحث و بررسی گذاشته شد. ماده ۸ معاهده بین المللی تنوع زیستی متعاهدین را مكلف می نماید تا روش هایی را ایجاد نمایند كه ریسك خطرات ناشی از كاربرد و رهاسازی مواد غذایی دستكاری شده ژنتیكی به دست آمده از بیوتكنولوژی را كه دارای خطرات احتمالی برای محیط زیست بوده و بر پایداری و حفاظت از تنوع زیستی و سلامت انسان تأثیر می گذارند، مدیریت، نظارت و كنترل نمایند.
در نهایت در تاریخ ۹ بهمن ماه ۱۳۷۸ (۲۹ ژانویه۲۰۰۰) پس از ۷ دور مذاكرات مطول بین المللی در چارچوب اجلاس فوق العاده كنفرانس متعاهدین كنوانسیون تنوع زیستی معاهده ایمنی زیستی در مونترال كانادا به تصویب رسید. این موافقتنامه بین المللی كه از آن پس تحت عنوان پروتكل كارتاهنا نامیده شد تا امروز به امضای ۱۲۱ كشور جهان رسیده و در مجالس قانون گذاری
۵۸ كشور جهان به تصویب رسیده است. جمهوری اسلامی ایران نیز یكی از امضاكنندگان این معاهده می باشد.
دكتر بهزاد قره یاضی
منبع : بنیاد آینده نگر ایران