یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

مکمل‌های غذایی در استئوآرتریت


مکمل‌های غذایی در استئوآرتریت
تعداد زیادی از مکمل‌های غذایی در بیماران مبتلا به استئوآرتریت رواج یافته و حدود یک سوم این بیماران از یک مکمل به قصد درمان بیماری خود استفاده کرده‌اند. مکمل‌های حاوی گلوکوزامین شایع‌ترین فرآورده‌های مورد مصرف در استئوآرتریت هستند. اغلب تحقیقات نشان می‌دهند که گلوکوزامین سولفات می‌تواند سبب بهبود درد ناشی از استئوآرتریت و همچنین کاهش پیشرفت بیماری در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو شود، هرچند شواهد موجود کاملا قابل استناد نیست. همچنین به نظر می‌رسد که کندرویتین سولفات علایم استئوآرتریت را کاهش می‌دهد و اغلب در ترکیب با گلوکوزامین تجویز می شود اما شواهد قابل اعتمادی وجود ندارد که نشان دهد درمان ترکیبی از درمان با هر یک از داروها به تنهایی اثربخش‌تر است. اس-آدنوزیل متیونین ممکن است درد را کاهش دهد اما هزینه بالا و عدم اطمینان از کیفیت مناسب فرآورده، مصرف آن را محدود می‌کند. چندین مکمل دیگر برای درمان استئوآرتریت مورد توجه قرار گرفته‌اند نظیر متیل سولفونیل متان، هارپاگوفیتوم پروکومبنس (پنجه شیطان)، کورکوما لونگا (زردچوبه) و زنجیبر آفیسینیال (زنجبیل)، اما درباره بی‌خطری و اثربخشی آن در درازمدت شواهد قابل اعتمادی در دست نیست. در ایالات متحده مکمل‌های غذایی، که به داروهای طبیعی، داروهای گیاهی یا داروهای غیر متعارف نیز شهرت دارند، سالانه نزدیک به ۲۰ میلیارد دلار خرید و فروش می‌شوند. این محصولات وضعیت منحصر به فردی دارند زیرا بدون تحقیقات علمی معتبر امکان خرید و فروش آنها در بازار میسر است. از سال ۲۰۰۰، بیش از ۸۰۰ مکمل غذایی با نام‌های تجاری مختلف به منظور درمان بیماران مبتلا به استئوآرتریت معرفی شده اند. هرچند درباره بی‌خطری و اثربخشی معدودی از آنها در درازمدت شواهدی وجود دارد، برای اکثر آنها چنین شواهدی در دست نیست. تقریبا ۳۰% از بیماران مبتلا به استئوآرتریت برای درمان وضعیت خود از یک مکمل استفاده کرده‌اند. این مقاله مکمل‌هایی رایج مورد استفاده در بیماران مبتلا به استئوآرتریت را مرور می‌کند (جدول۱). تحقیقات براساس اطلاعات مبتنی بر شواهد (پایگاه داده‌های جامع طب طبیعی(۱) و کتابخانه کاکرین) و پایگاه‌های داده‌های کتاب‌شناختی (PubMed، چکیده مقالات بین‌المللی دارویی، اطلاعات بین‌المللی کتاب‌شناختی درباره مکمل‌های غذایی) صورت گرفته است.
● گلوکوزامین
گلوکوزامین شایع‌ترین مکملی است که توسط مبتلایان به استئوآرتریت مصرف می‌شود. این فرآورده‌ یک قند آمینی درونزاد(endogenous) است که برای ساخت گلیکوپروتئین‌ها و گلیکوزآمینوگلیکان‌ها که در مایع سینوویال، لیگامان‌ها و سایر ساختمان‌های مفصلی یافت می‌شوند، ضرورت دارد. گلوکوزامینِ برونزاد از اسکلت جانوران آبزی یا به صورت صنعتی تهیه می‌شود. گلوکوزامین برونزاد ممکن است اثرات ضد التهابی داشته باشد و تصور می‌شود متابولیسم کندروسیت‌ها را تحریک می‌کند. گلوکوزامین به اشکال متعددی موجود است. شایع‌ترینِ آن گلوکوزامین هیدروکلرید و گلوکوزامین سولفات است. برخی فرآورده‌ها حاوی مخلوطی از این ترکیبات هستند و بسیاری از آنها یک فرآورده‌ را با انواع گوناگونی از عوامل ترکیب می‌کنند.
▪ اثربخشی
برخلاف بسیاری از مکمل‌ها که بدون هیچ ارزیابی در کارآزمایی‌های بالینی به بازار آمدند، گلوکوزامین مورد بررسی‌های تحقیقاتی فراوان قرار گرفته است. در بیش از ۲۰ کارآزمایی‌ شاهددار تصادفی‌شده، بیش از ۲۵۰۰ بیمار که برای درمان استئوآرتریت گلوکوزامین مصرف می‌کردند مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیشتر تحقیقات بر روی گلوکوزامین سولفات و نقش آن در درمان استئوآرتریت زانو و لگن (که شایع‌ترین مفاصل درگیر بوده و بیشترین مطالعات بر روی آنها صورت گرفته) انجام شده است. علی‌رغم تحقیقات گسترده، یافته‌های مطالعات ثابت نیست، احتمالا به این دلیل که در کارآزمایی‌ها از محصولات و روش‌های متفاوت استفاده شده و/یا ملاحظات عمومی یا صنایع دارویی در آن دخیل بوده است. در سال ۲۰۰۵، یک مرور نظام‌مند با کیفیت بالا بر روی کارآزمایی‌های گلوکوزامین در درمان استئوآرتریت انجام گرفت و برخی الگوهای جالب تحقیقاتی شناسایی شد. صرف‌نظر از نوع فرآورده‌، کیفیت کارآزمایی‌ یا ابزار بازاریابی، عمده اطلاعات به دست آمده از کارآزمایی‌های گلوکوزامین نشان می‌دهد که گلوکوزامین به طور معنی‌داری درد را کاهش می‌دهد. در فرابررسی قبلی نیز همین نتایج به دست آمد. در زیر گروهی از تجزیه و تحلیل‌های به عمل آمده از مطالعات، پیامدهای متفاوتی به دست آمده که این تفاوت به استفاده یا عدم استفاده از شاخص Lequesne یا شاخص استئوآرتریت دانشگاه‌های مک ماستر و اونتاریوی غربی(۱) (WOMAC)، به منظور ارزیابی پیامد بستگی داشت. این دو شاخص، مقیاس‌های معتبری برای ارزیابی بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو یا لگن به حساب می‌آیند. در شاخص Lequesne، درد و ناراحتی بیمار، با استفاده از حداکثر مسافتی که بیمار می‌تواند پیاده‌روی کند و میزان فعالیت‌های زندگی روزمره ارزیابی می‌شود. شاخص WOMAC درد، خشکی و ناتوانی جسمی را ارزیابی می‌کند. یک تحلیل جامع نشان داد که استفاده از شاخص Lequesne مفید است، در حالی که چنین منافعی با استفاده از شاخص WOMAC به دست نیامد. از سویی، در یک تحلیل دیگر استفاده از شاخص WOMAC به عنوان ابزار ارزیابی با بهبود پیامد همراه بود. تصور می‌شود نوع گلوکوزامین مصرفی، تاثیر بسزایی بر روی پیامد دارد. بسیاری از مطالعات از یک فرآورده تجاری خاص گلوکوزامین سولفات به نام دونا (Dona) استفاده کردند. یافته‌های کلیِ به دست آمده از این مطالعات، صرف‌نظر از مقیاس ارزیابیِ به کار رفته، نشان می‌دهد که این ترکیب به طور معنی‌دار درد استئوآرتریت را کاهش می‌دهد. یافته‌های به دست آمده از سایر مطالعات که از ترکیبات دیگری استفاده کرده بودند نشان‌دهنده بهبود معنی‌دار نبود.
نتایج حاصل از کارآزمایی مداخله‌ای آرتریت(۱) درباره گلوزامین‌/ کندرویتین که به اطلاع عموم نیز رسانده شد منطبق بر تحلیل ذکر شده است. در این کارآزمایی از گلوکوزامین هیدروکلرید به جای گلوکوزامین سولفات استفاده شد. محققان نشان دادند در صورتی که گلوکوزامین هیدروکلرید به تنهایی یا در ترکیب با کندرویتین استفاده شود، علایم استئوآرتریت زانو را کاهش نمی‌دهد؛ با این حال تحلیل زیرگروهی نشان می‌دهد که این ترکیب در بیماران مبتلا به علایم شدید، درد را کاهش می‌دهد. جالب توجه است که پاسخ به دارونما در این کارآزمایی بالا بود؛ تقریبا ۶۰% از بیماران در گروه دارونما، دچار ۲۰% کاهش در شاخص WOMAC شدند. غلبه اثر دارو بر این تاثیر حاصل از دارونما دشوار است و شاید این امر یافته‌های منفی کارآزمایی فوق‌ را توجیه کند. گلوکوزامین سولفات برای درمان استئوآرتریت با استامینوفن و داروهای ضد التهابی غیراستروییدی (NSAIDs)- ایبوپروفن و پیروکسیکام- مقایسه شده است. این کارآزمایی‌ها نشان داده‌اند که گلوکوزامین سولفات در کاهش درد و بهبود کارکرد موثر است. تاثیر گلوکوزامین سولفات بر کم شدن فاصله مفصلی زانو مورد بررسی قرار گرفت؛ نتایج هر دو مطالعه بیانگر این امر بود که گلوکوزامین سولفات به طور معنی‌داری از کاهش بیشتر فضای مفصل زانو طی سه سال پیشگیری می کند. تحقیقات طولانی‌مدت مشابه با استفاده از سایر ترکیبات صورت گرفته است.
▪ بی‌خطری
گلوکوزامین در کارآزمایی‌های بالینیِ طولانی‌مدت بدون هرگونه خطری به کار گرفته شده است. عوارض جانبی گلوکوزامین با دارونما یکسان بوده، از NSAIDs کمتر است. درباره سخت تر شدن کنترل قند خون در بیماران دیابتیِ مصرف‌کننده گلوکوزامین نگرانی‌هایی وجود دارد. این نگرانی از شواهد تجربی و پژوهشیِ انجام شده بر روی حیوانات ایجاد شده که مطرح‌کننده افزایش مقاومت به انسولین است. با این حال، تحقیقات بالینی نشان می‌دهد که گلوکوزامین در مبتلایان به دیابت نوع ۲ سبب افزایش قند خون یا سطح هموگلوبین A۱C نمی‌شود، از آن جا که گلوکوزامین از اسکلت صدف تهیه می‌شود، نگرانی درباره وقوع واکنش‌های حساسیتی در بیمارانی که به صدف حساسیت دارند وجود دارند. با این حال، حساسیت به صدف به علت آنتی‌ژن‌های موجود در گوشت آن است (نه در پوسته و صدف آن) و هیچ‌ گزارشی مبنی بر وقوع حساسیت در بیمارانی که به صدف حساسیت داشته و گلوکوزامین خورده‌اند در دست نیست.
▪ توصیه‌های بالینی
به طور کلی، شواهد از مصرف گلوکوزامین سولفات برای کاهش علایم استئوآرتریت به طور متوسط و احتمالا کاهش پیشرفت بیماری حمایت می‌کنند. با این حال، شواهد کافی به منظور توصیه به مصرف سایر ترکیبات گلوکوزامین در دست نیست. باید به بیماران توضیح داده شود که ممکن است در صورت لزوم به روش‌های دیگری برای برطرف ‌کردن درد نیاز باشد.
● کندرویتین
کندرویتین، گلیکوزآمینوگلیکان درونزاد است و قالب اصلی در تشکیل ساختمان ماتریکس مفصل به شمار می آید. کندرویتین تقریبا همیشه با سایر اجزا در فرآورده‌های تجاری ترکیب می‌شود؛ با این حال، اغلب تحقیقات بر روی جزء منفرد کندرویتین سولفات صورت گرفته است.
▪ اثربخشی
تحقیقات درباره کندرویتین کمتر از گلوکوزامین سولفات صورت گرفته است. همچنین یافته‌های تحقیقاتی متغیر بوده است. کارآزمایی‌های اولیه که از ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۱ صورت گرفته بود نشان داد که ترکیب کندرویتین و مسکن‌های معمول در مقایسه با تجویز مسکن به تنهایی، به طور موثرتری درد را کاهش می‌دهد. شواهد اولیه نیز حاکی از آن است که استفاده طولانی‌مدت از کندرویتین ممکن است کاهش فاصله در فضای مفصلی را کُند سازد، که نشان می‌دهد این مکمل می‌تواند پیشرفت بیماری را آهسته کند.
۲ کارآزمایی‌ بالینی که یک فرآورده ترکیبیِ خاصِ حاوی کندرویتین، گلوکوزامین هیدروکلراید و منگنز (کوزامین – دی اس) را ارزیابی کردند، نشان دادند که این ترکیب درد زانو را در بیماران مبتلا به استئوآرتریت کاهش می‌دهد. قابل توجه است که در این مطالعات گلوکوزامین هیدروکلرید استفاده شده و مقایسه‌ای با گلوکوزامین سولفات به تنهایی صورت نگرفته است. بسیاری از کارآزمایی‌های اولیه کیفیت ضعیف یا متوسط داشتند. نتایج تحقیقات جدیدتر (که از سال ۲۰۰۵ انتشار یافته است) منفی بوده است. یک تحلیل نشان می‌دهد که زمانی که نتایج کلیه مطالعات کندرویتین در نظر گرفته می‌شود، به نظر می‌رسد این مکمل علایم درد را کاهش می‌دهد؛ زمانی که فقط مطالعات با کیفیت بالا بررسی می‌شود، به نظر نمی‌رسد کندرویتین سودمند باشد.
▪ بی‌خطری
کندرویتین در کارآزمایی‌های بالینی بدون خطر بوده، به خوبی تحمل شده است. با این حال، کندرویتین اغلب از منابع حیوانی تهیه می‌شود نظیر غضروف گاو، که پرسش‌هایی را درباره احتمال آلودگی با بیماری‌های حیوانی برانگیخته است (مثلا انسفالوپاتی اسفنجی شکل گاوی). هرچند بافت غضروفی با انسفالوپاتی اسفنجی شکلِ گاوی همراه نیست، به علت فقدان نظارت دقیق صنعتی ممکن است احتمال آلودگی متقاطع با نسوج پرخطر حین تهیه فرآورده‌ وجود داشته باشد و این مساله نگران‌کننده است. این نگرانی‌ها کاملا جنبه فرضی دارد. هیچ‌گزارشی مبنی بر انتقال بیماری وجود ندارد و احتمال این خطرات بسیار اندک است.
▪ توصیه‌های بالینی
شواهد درباره کندرویتین متغیر است. کندرویتین در مقایسه با گلوکوزامین سولفات با منافع بیشتری همراه نیست و شواهدی وجود ندارد که نشان دهد مخلوط کندرویتین با هر ترکیبی از گلوکوزامین، اثربخش‌تر از گلوکوزامین سولفات به تنهایی است. کندرویتین همچنین با این مضار همراه است که از منابع حیوانی تهیه می‌شود. هرچند ممکن است کندرویتین در برخی بیماران منافع متوسطی را ایجاد کند، در آن دسته از بیماران مبتلا به استئوآرتریت که میل دارند از مکمل غذایی استفاده ‌کنند، گلوکوزامین سولفات گزینه ای مناسب‌تر به نظر می رسد.
● اس‌-‌آدنوزیل متیونین
اس-آدنوزیل متیونین (SAMe)‌ از متیونین در کبد تولید می‌گردد. تصور می‌شود اس-آدنوزیل متیونین سبب افزایش کندروسیت‌ها و فزونی ضخامت غضروف می‌شود و ممکن است تخریب کندروسیت با واسطه سیتوکین را نیز کاهش دهد. اس-آدنوزیل متیونین برای درمان استئوآرتریت و همچنین سایر وضعیت‌ها نظیر افسردگی و بیماری کبدی استفاده شده است.
▪ اثربخشی
تحقیقات درباره استفاده از اس-آدنوزیل متیونین برای درمان استئوآرتریت به طور پایدار مثبت بوده است. در یک مرور و فرابررسی که توسط آژانس تحقیقات و کیفیت مراقبت‌های سلامت(۱) انجام شد و همچنین چندین کارآزمایی بالینی تصادفی شده، مشخص شد که اس-آدنوزیل متیونین از دارونما موثرتر و در کاهش درد استئوآرتریت با NSAIDs قابل مقایسه است. در یک کارآزمایی که به تازگی انجام پذیرفته، اس-آدنوزیل متیونین (۱۲۰۰ میلی‌گرم در روز) با سلکوکسیب که یک مهارکننده سیکلواکسیژناز ۲ (COX۲) است (سلبرکس؛ ۲۰۰ میلی‌گرم در روز) مقایسه شد. سلکوکسیب در کاهش درد طی اولین ماه درمان بسیار موثرتر از اس-آدنوزیل متیونین بود؛ با این حال، پس از دو ماه مصرف، تفاوتی در اثرات ضد درد بین دو دارو وجود نداشت. هرچند اس-آدنوزیل متیونین سبب کاهش درد می‌شود، لازم است برای ظهور تاثیرات درمانی چند هفته از مصرف دارو بگذرد.
▪ بی خطری
تصور می‌شود اس-آدنوزیل متیونین‌ بی‌خطر بوده و احتمالا بهتر از NSAIDs تحمل می‌شود. اس-آدنوزیل متیونین علاوه بر تاثیر بر روی غضروف، بر روی چندین ناقل عصبی (نوروترانسمیتر) اثرگذار است. اس-آدنوزیل متیونین سبب افزایش واگردشِ(turnover) سروتونین شده، ممکن است سطوح دوپامین و نوراپی‌نفرین را افزایش دهد؛ بنابراین، احتمال وقوع عوارض بر روی دستگاه عصبی مرکزی نظیر اضطراب، سردرد، بی‌خوابی و عصبی‌شدن، به طور بالقوه وجود دارد. همچنین احتمال تداخل با داروهای سروتونینرژیک نظیر ضدافسردگی‌ها، ترامادول و مپریدین وجود داشته، ممکن است به نشانگان سروتونین منجر شود (جدول۲). همچنین گزارش‌هایی درباره وقوع هیپومانیا و مانیا در بیماران افسرده‌ای که اس-آدنوزیل متیونین مصرف کرده‌اند، وجود دارد.
▪ توصیه‌های بالینی
اس-آدنوزیل متیونین‌ درمان موثری برای استئوآرتریت به شمار می آید اما ممکن است پرهزینه باشد. مصرف مکمل برای یک ماه ۱۲۰-۶۰ دلار هزینه در پی دارد، که با هزینه سلکوکسیب قابل مقایسه بوده، از هزینه سایر NSAIDs یا استامینوفن بیشتر است. از آن جا که اس-آدنوزیل متیونین یک ترکیب ناپایدار است، کیفیت فرآورده‌ نیز از جمله نگرانی‌هاست؛ فرآورده‌هایی که ذخیره می‌شوند ممکن است حاوی مقدار اندکی از ماده فعال (یا فاقد آن) باشند. هرچند انتخاب فرآورده‌ای که از نظر کیفیت و محتوا توسط یک شرکت مستقلِ قابل اطمینان کنترل شده است سودمند محسوب می شود، هنوز مشخص نیست که چنین فرآورده‌ای تا چه مدت در انبارها پایدار می‌ماند. تا زمانی که این نگرانی وجود دارد،
اس-آدنوزیل متیونین یک انتخاب درمانی قابل اعتماد به شمار نمی‌رود. اگر بیماران تمایل دارند از اس-آدنوزیل متیونین استفاده کنند، بهتر است ترکیبات حاوی نمک بوتان دی سولفونات توصیه شود زیرا پایدارتر است و زیست‌فراهمی(bioavailability) بالاتری دارد.
● متیل سولفونیل متان
متیل سولفونیل متان (MSM) معمولا در مکمل‌های حاوی گلوکوزامین و/یا کندرویتین به صورت ترکیبی یافت می‌شود. به طور طبیعی و به میزان اندک در برخی گیاهان سبز، میوه‌ها و سبزیجات و غدد آدرنال انسان وجود دارد. متیل سولفونیل متان دارای خواص ضد التهابی و ضد درد است. تحقیقات اولیه بر روی حیوانات نشان می‌دهد که این فرآورده ممکن است روند دژنراتیو (تباهشی) در مفاصل را کاهش دهد.
▪ اثربخشی
در دو کارآزمایی بالینی مقدماتی، متیل سولفونیل متان به تنهایی و در ترکیب با گلوکوزامین، برای درمان بیماران مبتلا به استئوآرتریت مورد ارزیابی قرا گرفت. نتایج حاکی از آن است که متیل سولفونیل متان درد و تورم را به طور متوسط کاهش می‌دهد اما از خشکی مفصل نمی‌کاهد.
▪ بی خطری
متیل سولفونیل متان در کارآزمایی‌های بالینی به خوبی تحمل می‌گردد و تصور نمی‌شود بیش از دارونما با عوارض جانبی همراه باشد. کارآزمایی‌های بالینی ۱۲ هفته یا کمتر طول کشیده‌اند؛ بنابراین، برای ارزیابی بی خطری در درازمدت به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
▪ توصیه‌های بالینی
متیل سولفونیل متان برای درمان استئوآرتریت پرطرفدار بود، حتی قبل از آن که هیچ کارآزمایی بالینی درباره آن منتشر شود. براساس تحقیقات محدودِ انجام شده، متیل سولفونیل متان برخی علایم استئوآرتریت را به طور متوسط کاهش می‌دهد اما از آن جا که این کارآزمایی‌ها کوتاه‌مدت بوده و شواهد قابل اعتمادی از بی‌خطر بودن دارو در درازمدت وجود ندارد، متیل سولفونیل متان برای درمان استئوآرتریت نباید تجویز شود.
● سایر فرآورده‌ها
▪ پنجه شیطان(۱)
هارپاگوفیتوم ‌پروکومبنس(۲) (پنجه شیطان) یک گیاه آفریقایی است که نام خود را از چنگال‌های پنجه‌ای شکل موجود بر میوه خود گرفته است. قسمت توپر میوه در پزشکی مورد استفاده قرار می گیرد. فعالیت دارویی پنجه شیطان به گلیکوزیدهای ایریدویید (iridoid) آن به‌ویژه هارپاگوزید مرتبط است. برخی فرآورده‌ها برای دارا بودن مقدار خاصی از این اجزا استاندارد شده‌اند.تصور می‌شود پنجه شیطان اثرات ضد التهابی داشته باشد، احتمالا به دلیل آن که سیکلواکسیژناز(COX) ‌ و لیپواکسیژناز را مهار می‌کند؛ با این حال، به نظر می‌رسد که این فرآورده COX۲ را مهار می‌کند نه COX۱ را. در ۳ کارآزمایی بالینی با کیفیت متوسط تا بالا، محصولات حاوی ۵/۲%-۲% هارپاگوزید، مورد ارزیابی قرار گرفت. استفاده از این ترکیبات به تنهایی یا همراه با NSAIDs سبب کاهش علایم درد ناشی از استئوآرتریت شده، به خوبی تحمل می‌شود. پنجه شیطان ممکن است سبب عوارض جانبی نظیر اسهال، درد شکم و واکنش‌های پوستی شود. در یک کارآزمایی، وقوع پورپورا در یک بیمار تحت درمان با وارفارین گزارش شد. هرچند پنجه شیطان امیدوارکننده به نظر می‌رسد، قبل از توصیه به مصرف آن، درباره اثربخشی و بی خطریِ درازمدت دارو به شواهد بیشتری نیاز داریم.
▪ زردچوبه
کورکوما لونگا(۳) (زردچوبه)، ادویه‌ای است که در پودر کاری (زردچوبه هندی) موجود است. ماده فعال دارویی آن کورکومین است که رنگدانه‌ای است که سبب ایجاد رنگ زرد در خردل، آبگوشت یا سایر غذاها می‌گردد. تصور می‌شود کورکومین به علت مهارCOX۲، پروستاگلاندین‌ها و لکوترین‌ها خواص ضد التهابی دارد. کارآزمایی‌های بالینی اثربخشی زردچوبه برای درمان استئوآرتریت را مورد ارزیابی قرار نداده‌اند؛ با این حال، برخی تحقیقات بالینیِ مقدماتی نشان می‌دهد که ممکن است زردچوبه علایم آرتریت روماتویید را کاهش دهد. زردچوبه به عنوان یک ادویه غذایی بی‌خطر است و به نظر می‌رسد اگر در کوتاه‌مدت و به عنوان دارو نیز به کار گرفته شود بی‌خطر بوده، به خوبی تحمل می‌شود. با این حال، تا زمانی که شواهد بالینی قابل اعتماد در دست نیست، مصرف زردچوبه برای درمان استئوآرتریت توصیه نمی‌شود.
▪ زنجبیل (Ginger)
زینجیبر آفیسینال(۱) (زنجبیل) ترکیبی است که برای درمان بیماری حرکت یا بیماری صبحگاهی(morning sickness) به خوبی شناخته شده است. همچنین سابقه استفاده از آن برای درمان بیماری‌های روماتیسمی نظیر استئوآرتریت و آرتریت روماتویید وجود دارد. زنجبیل ممکن است با مهار سیکلواکسیژناز و لیپواکسیژناز خواص ضد التهابی داشته باشد. همچنین امکان دارد بر عامل نکروز توموری (FNT) تاثیرگذار بوده، ساخت پروستاگلاندین‌های التهابی را کاهش دهد. در ۲ کارآزمایی بالینی که توسط شرکت‌های سازنده حمایت‌ می‌شد، ترکیبات خاص زنجبیل موسوم به عصاره یورووایتا ۳۳(۲) و عصاره یورووایتا ۷۷ مورد ارزیابی قرار گرفت. به نظر می‌رسد ‌تاثیر مصرف این عصاره‌ها به مدت ۶-۳ هفته در کاهش درد استئوآرتریت حین راه‌افتادن یا ایستادن از هیچ تا متوسط متغیر است. زنجبیل بی‌خطر به شمار می‌آید و در کارآزمایی‌های بالینی به خوبی تحمل شده است؛ با این حال شواهد کافی برای توصیه به مصرف زنجبیل به منظور درمان استئوآرتریت در دست نیست.
مترجم: دکتر لادن صفوی‌زاده
منبع : هفته نامه نوین پزشکی