چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


دم خروس یا قسم حضرت عباس ؟!


دم خروس یا قسم حضرت عباس ؟!
بنده همین جا اعلام می کنم که کوچکترین سر رشته ای در زمینه اقتصاد ندارم و حتی نیم واحد اقتصاد هم در دانشگاه پاس نکرده ام.بنابراین در مورد طرح اقتصادی جدید دولت مبنی بر هدفمند کردن یارانه ها هم نمی توانم اظهارنظر کنم اما وقتی عملکرد و واکنش دوم خردادی ها به این موضوع را می بینم ، نمی توانم جلوی نوشتن بعضی حقایق را بگیرم.
احتمالا صادق زیبا کلام را می شناسید.او یکی از سردمدارن دوم خرداد و تئوری پرداز این جریان است.زیبا کلام در مقدمه کتاب ((جناح های سیاسی در ایران امروز)) ، مسائلی را مطرح کرده و با استناد به آنها ، دولت خاتمی را در زمینه اقتصادی تبرئه کرده است.من بدون کوچکترین تغییری در نوشته ایشان ، آن را اینجا می نویسم.محتوای نوشته ایشان دقیقا همان چیزی است که دولت نهم قصد اجرای آن را دارد.یعنی زیبا کلام مواردی را به عنوان ضعف اقتصادی در ایران بیان کرده و خواستار رفع آنها شده است که دقیقا دولت نهم قصد انجام همان کارها را دارد.نکته جالب اینجاست که دوم خردادی ها در مقابل این طرح موضع گیری کرده اند و آن را ناکارآمد خوانده اند !!! معنی این حرکات این است که اگر کاری توسط خاتمی انجام شود خوب است اما اگر همان کار توسط احمدی نژاد انجام شود ، بد است.به قول معروف ما نفهمیدیم که قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را ؟! نوشته صادق زیبا کلام را که خود از سران جبهه دوم خرداد است ، باور کنیم یا اعتراضاتی را که دوم خردادی ها به طرح دولت دارند ؟!
متن نوشته شده توسط زیبا کلام را بخوانید و خود مقایسه کنید.فقط دقت داشته باشید که این متن در سال ۱۳۷۸ نوشته شده است و قیمت های مطرح شده در آن ، متناسب با همان سال است.
((تراژدی هولناک و اسفبار یارانه و سنگینی سایه ویرانگر آن بر سر اقتصادمان ، معضل بنیادی دیگر اقتصاد ماست.به دلیل مصرف بی رویه بنزین در کشور (به واسطه قیمت بسیار پایین آن) ، دولت روزانه در حدود ۶ میلیون لیتر بنزین از خارج به بهای لیتری ۱۲۵ تومان وارد و لیتری ۲۰ تومان می فروشد.فقط برای بنزینی که از خارج وارد می شود ، دولت سالیانه در حدود ۲۲۰ میلیارد تومان یارانه می پردازد.بنزین تولید داخل نیز همان روایت هولناک را دارد.روزانه در حدود ۳۵ میلیون لیتر بنزین در داخل تولید شده و به مصرف می رسد.هزینه تمام شده بنزین در داخل ، لیتری ۷۰ تومان می باشد.دولت در اینجا نیز در حدود ۶۳۰ میلیارد تومان یارانه می پردازد.برای بنزین به تنهایی دولت در سال ، ۸۵۰ میلیارد تومان یارانه می پردازد.بماند مقادیر هنگفت دیگری که برای گازوئیل ، نفت و سایر فرآورده های نفتی می پردازد.برای این اقلام به تنهایی دولت در سال ، ۱۰۰۰ میلیارد تومان یارانه می پردازد.هر بار که یک اتومبیل ۳۰ لیتر بنزین می زند ، دولت حداقل ۱۵۰۰ تومان به مصرف کننده یارانه پرداخت می نماید.حال ممکن است مصرف کننده در ماه ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار تومان درآمد داشته باشد ، ممکن است یک میلیون تومان درآمد داشته باشد ، ممکن است ۳۰ یا ۴۰ هزار تومان درآمد داشته باشد.در هر حالت فرقی نمی کند و دولت به مساوات به همه هر بار که باک اتومبیل خود را پر می کنند ، حداقل ۱۵۰۰ تومان کمک بلاعوض پرداخت می کند.بعد هم شکایت می کنیم که مصرف بنزین و فرآورده های نفتی در ایران بی رویه است ، شهرها آلوده شده ، محیط زیست خراب شده و قس علی هذا.در کشورهای همسایه ما کمترین نرخ به پاکستان تعلق دارد که بنزین را لیتری ۲۰۰ تومان عرضه می کند.همین وضعیت در مورد نان وجود دارد.دولت در سال ، ۵۰۰ میلیارد تومان برای یارانه نان می پردازد.یعنی به هر نفر در سال قریب به ۸۵۰۰ تومان پرداخت می کند.یک خانواده پنج نفری در سال ، ۴۲ هزار تومان از دولت برای نان یارانه دریافت می کنند.این مقدار نیز همچون یارانه بنزین ، صرفنظر از درآمد خانوارها به همه پرداخت می شود.یک خانواده پنج نفری با درآمد ۳۰۰ هزار تومان در ماه همان مبلغی را دریافت می کنند که خانواده پنج نفری دیگر با در آمد ۵۰ هزار تومان در ماه.اقلام دیگر هم همینطور : برق ، چای ، شیر ، آب ، گوشت و قس علی هذا.برای پی بردن به اینکه این اقلام چه فاجعه ای برای اقتصاد کشور است بد نیست بدانیم که کل هزینه های کشور در سال ۱۳۷۸ ، در حدود ۹۰۰۰ میلیارد تومان می باشد که از این میزان ۳۰۰۰ میلیارد تومان برای کل هزینه های عمرانی کشور می باشد.یارانه نفت ، بنزین و گازوئیل به تنهایی معادل یک سوم کل بودجه عمرانی کشور است.چنین وضع اقتصادی در کمتر نقطه ای از جهان رایج است.در کشورهای دیگر دولت بهای تمام شده ، به علاوه مقداری سود از کالاها می گیرد و در مقابل به اقشار و لایه های کم درآمد مستقیما کمک می کند اما در اقتصاد ما ، مصالح بلند مدت قربانی مصالح و منافع کوتاه مدت سیاسی می شود))
مهدی خانعلی زاده