جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


بررسی تعاملات دولت ـ صنعت و دانشگاه بر اشتغال و توسعه ملی


بررسی تعاملات دولت ـ صنعت و دانشگاه بر اشتغال و توسعه ملی
در این مقاله نگاهی گذرا به تاریخه روابط دولت به عنوان هدایت کننده ،صنعت به عنوان یک قطب مهم اقتصادی و دانشگاه به عنوان یک بخش علمی تحقیقاتی که همگی مکمل یکدیگرند داشته و روابط بین این سه عامل در ایران و چند کشور جهان مقایسه شده است. در ادامه ضرورتی که این ارتباط را واجب نموده والزاماتی که این تعاملات را استحکام بخشد بررسی و تنگناهای مابین مد نظر قرار گرفته است، و در ادامه نگاهی به فعالیتهای سازمانهای پژوهشی و کاربردی همچون پارکهای علمی و فن آوری و کانونهای تفکرداشته و روند فعالیت آنها در چند سال گذشته مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
و در ادامه تعاملات بین بخش دولت سیاستگذار ،صنعت اشتغال زا و دانشگاه تربیت کننده یعنی سه محور اصلی در خصوص اشتغال و توسعه ملی بررسی شده و پس از بیان وظایف این سه عامل در قبال یکدیگرو جامعه به بررسی موانع و مشکلات و اهدافشان در خصوص متغیرهای کلان اقتصادی، نتایجی چند حاصل گردیده است که در ادامه نهایتا به نتایج وپیشنهاداتی عملی و اصولی صورت گرفته منتج شده که امید است در پیشبرد ایران اسلامی مفید واقع گردد.
● مقدمه
امروزه کمتر کسی می توان یافت که منکر نقش دولت به عنوان بستر ساز و هدایت کننده دانشگاه (بخش تولید علم) و صنعت ( بخش تولید ثروت) و ایجاد کننده ارتباط ما بین باشد. دانش به عنوان «منبعی» ارزشمند و استراتژیک و نیز یک «دارائی» مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند، امری سخت و بعضا ناممکن است. بحث ارتباط دانشگاه و صنعت از دیرباز در بسیاری از کشورها، مطرح بوده است. برخی از کشورها بنا به نیاز و ‏ساختار صنعتی و دانشگاهی خود این ارتباط را تا حد ممکن تبیین، طراحی و به اجرا در آورده اند. اما به علت پیچیدگی ‏موضوع، استقرار چنین ارتباطی در بسیاری از کشورها همچنان با مشکلات فراوانی مواجه است. بدون تردید دانشگاه در هزاره سوم نقش‌آفرین اصلی تحولا‌ت خواهد بود و کانون اصلی تربیت نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده می‌باشد که با برخورداری از ایده‌ها و اندیشه‌های نو می‌تواند هرلحظه در شریان‌های حیاتی جامعه که حرکت روبه رشد دارد نیروی نوینی را تزریق نماید و صنعت نیز با به کاربستن ایده‌های نوظهور دانشگاهیان می‌تواند اندیشه توسعه اقتصادی و پیشرفت جامعه را محقق سازد.
● تاریخچه
بحث کاربردی کردن علوم دانشگاهی و دانش آکادمیک در کشور ما، ریشه در تفکرات صنعتی شدن و تلاش‌های میرزا تقی‌خان فراهانی (امیرکبیر) در پایه‌گذاری مدارس فنی و حرفه‌ای دارد، تفکر و دیدگاهی که در طول این سالیان دستخوش تغییرات و الزامات بسیاری شده است.
گرچه در آن سال‌ها از سازمان‌های معظمی چون سازمان فنی و حرفه‌ای، سازمان تأمین اجتماعی و... خبری نبود و بودجه‌های کلان برای تجهیز، راه‌اندازی و سروسامان دادن به بحث آموزش وجود نداشت اما نتیجه بسیار ملموس‌تر و دست یافتنی‌تر بود یا حداقل تناسب قابل قبولی میان اهداف و نتایج مشاهده می‌شد که این تغییر در سال‌های بعد با تأسیس دانشکده‌های فنی و مجموعه‌هائی نظیر پلی تکنیک تهران عینیت بیشتری به‌خود گرفت بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که در کشورهایی که امروزه به عنوان کشورهای توسعه یافته از آن یاد می‌شود تحولا‌ت صنعتی ابتدا از دانشگاه‌ها آغاز شده است. به عبارت دیگر نیروهای علمی آن کشورها پیشگام توسعه صنعتی بوده‌اند و از هنگامی که صنعت روبه شکوفایی گذاشت حل مشکلا‌ت خود را در گرو همکاری با دانشگاه دانست. میزان ارتباط دانشگاه و صنعت در هر کشور از شاخص‌های تعیین‌کننده توسعه‌یافتگی آن کشور به شمار می‌آید و پرواضح است که این ارتباط به خودی خود شکل نمی‌گیرد مگر آنکه با ایجاد سازوکارهای مناسب و در پیش گرفتن سیاست‌های مدون و راهبردی صحیح آن را ایجاد کرد. ارتباط دانشگاه و صنعت، پایه و اساس مناسبی را می‌طلبد که بر مبنای آن بتوان این ارتباط را در راستای رشد و توسعه کشور هماهنگ کرد. بدیهی است هرگونه کاستی، خواه مقطعی و خواه مستمر در استمرار همکاری بین این دو نهاد مستقیما و بلا‌واسطه توسعه همه جانبه را به چالش می‌کشد.
در کشور ما ارتباط دانشگاه و صنعت به طور ریشه‌ای شکل نگرفته و با توجه به ساختار دانشگاه که عمدتا مبتنی بر فعالیت‌های آموزشی سامان داده شده‌اند و نیز ساختار صنعت که شکل وارداتی و مونتاژ داشته این ارتباط ضعیف بوده است. افزون برآنکه در مقایسه با کشورهای صنعتی که شکل‌گیری دانشگاه‌ها و صنایع سابقه طولا‌نی داشته و بسترهای تاریخی ارتباط دانشگاه و صنعت به سال‌های دور برمی‌گردد، دانشگاه و صنایع ما جوان هستند و از قدمت تاریخی چندانی برخوردار نیستند. با این حال موضوع ارتباط دانشگاه و صنعت به عنوان یک راهبرد اساسی در بهبود شیوه‌های آموزش و تحقیقات در دانشگاه‌ها و مدیریت سازمانی و فعالیت‌های صنعتی می‌تواند نقش موثری در توسعه همه جانبه یک کشور داشته باشد.
▪ تاریخچه ارتباط صنعت و دانشگاه در ایران
تا به امروز هفتاد سال از تکوین دانشگاه به سبک جدید در ایران می‌گذرد. در این دوره نه چندان طولا‌نی تلا‌ش بسیار کمی برای توسعه تعامل دانشگاه و صنعت صورت گرفته است. با توجه به قرارداشتن دانشگاه و صنایع جدید در ساختار دولت، تلا‌ش عملی برای توسعه تعامل این دو نهاد عمدتا توسط دولت ‌است انجام شده است. تاریخچه تلا‌ش دولت برای توسعه تعامل علم و صنعت با دانشگاه و بنگاه به ۴ دوره قابل تقسیم است.
ـ دوره اول: از زمان تأسیس دانشگاه تهران تا سال ۱۳۴۰، در این دوره تعامل دانشگاه و صنعت مبتنی بر آموزش بود.
ـ دوره دوم: از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۶۰، در این دوره نیز تعامل مبتنی بر آموزش بود با این تفاوت که در این دوره کارآموزانی از دانشگاه برای آشنایی با فناوری‌های وارداتی جدید و آشنایی با بعضی از مسائل به شرکت‌های صنعتی دولتی فرستاده می‌شدند.
ـ دوره سوم: از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۴، در این دوره دولت تلا‌ش می‌کرد مبنای تعامل دانشگاه و صنعت را علا‌وه برآموزش به پژوهش نیز گسترش دهد. در این دوره دفاتر ارتباط با صنعت در دانشگاه‌ها تأسیس شدند.
ـ دوره چهارم: از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۱، در این دوره تلا‌ش دولت براین بود که علا‌وه بر مبانی آموزشی و پژوهشی مبنای جدیدی برای تعامل دانشگاه و صنعت ارائه دهد. این مبنای جدید را توسعه فناوری می‌توان نام نهاد. در این راستاد دولت، از سال ۱۳۷۹ اقدام به تأسیس شهرک‌های علمی و تحقیقاتی، پارک‌های علمی و مراکز رشد وابسته به دولت و دانشگاه‌ها در استان‌های مختلف کرده است.
▪ وضعیت ارتباط دانشگاه با صنعت در کشورهای مختلف جهان
مطالعه ارتباط دانشگاه با صنعت در جوامع مختلف، برای دستیابی به الگوهای مناسب ارتباط دانشگاه با صنعت از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر چه الگوهای ارتباط دانشگاه با صنعت به میزان زیادی تحت تأثیر عوامل درونی کشورها تعیین می‌شود، ولی معمولا‌ً جریان‌های عامی هم یافت می شود که می توانند مورد توجه و استفاده قرار گیرند.
بررسی‌های به عمل آمده نشان می دهد که در جهان توسعه یافته، ارتباط دانشگاه و صنعت به طور سنتی پشتوانه محکمی داشته است. در این کشورها دانشگاه‌ها پیشگام توسعه صنعتی بوده اند. در حالی که در جهان در حال توسعه این ارتباط ضعیف است و علت آن هم این است که صنعت در این کشورها درونزا نبوده و انتقال تکنولوژی بدون انتقال دانش فنی به صورت کلید در دست یا به صورت مونتاژ شکل گرفته است. بدیهی است که چنین صنعتی نیاز چندانی به تحقیق و توسعه ندارد.
ـ سوئیس
در سوئیس، همکاری دانشگاه و صنعت، اساس اقتصاد این کشور را تشکیل می دهد. مجاورت دانشگاه‌ها با شرکت‌های تولیدی (کارخانه ها) بویژه در صنایع شیمیایی و صنایع ماشینی و وجود شبکه های غیررسمی دانشمندان (دانشگاهیان) و صنعتگران، نمود بارزی از همکاری‌های دانشگاه و صنعت در این کشور است.
ـ ژاپن
در ژاپن، دانشگاه‌ها دروازهِ ورود دانش پیشرفته از کشورهای اروپایی بوده اند. دانشگاه‌ها در زمینه تحقیقات مشترک و راهنمایی‌های فنی با صنعت نقش کاملا‌ً گسترده ای دارند. در بسیاری از موارد، یک دانشگاه انجام تحقیقات بنیادی را تقبل می کند و صنعت نیز توسعه کار را بر عهده می گیرد. اغلب شرکت‌های تولیدی برای انجام کارهای تحلیلی به آزمایشگاه‌های دانشگاه ها مراجعه می کنند. حتی در مراکز عمده و بزرگ، عموماً صنعت رهبری مشخص بر دانشگاه‌های مجاور دارد و به طور کلی از دید دانشگاه‌ها، ارتباط با صنعت منبع مهم دریافت بودجه های تحقیقاتی به شمار می‌آید.
ـ جمهوری کره
در جمهوری کره در سال‌های اخیر ، اقدامات خوبی در جهت همکاری‌های متقابل دانشگاه و صنعت صورت گرفته است و این نقش بیشتر بر عهده بنیاد ملی علوم و مهندسی کره است که بودجه تحقیقات مشترک توسط صنایع و دانشگاه‌ها را برای توسعه تکنولوژی‌های جدید، تأمین می کند. این برنامه بنیادی هدفدار، استادان دانشگاه‌ها و مدیران تحقیق و توسعه صنعتی را دور یکدیگر گرد می آورد تا فهرست کاملی از زمینه های تحقیقات دانشگاهی را که از نظر صنایع و برای انجام فعالیت‌های آنها در راه توسعه تکنولوژی‌های جدید، ضروری و حیاتی است، تهیه و تدارک کنند. (۱)
● بیگانگی و ارتباط نا ملموس و لزوم و ضرورت ارتباط سه عامل دولت دانشگاه و صنعت
▪ ارتباط نا ملموس
طرح ارتباط موثر بحث صنعت و دانشگاه سابقه ای ۷۰ ساله - برابر با عمر دانشگاه در کشور ما دارد. اما برغم توافق عمومی بر ضرورت و اهمیت این مهم، سوال اینجاست که چرا قدم جدی و موثری در این قلمرو برداشته نشده است؟ و از آنجا که یکی از مهمترین حلقه های مفقوده تحقق جنبش نرم افزاری ارتباط صنعت و دانشگاه می باشد باید دید چه عواملی مانع شکل گیری بزرگراه صنعت و دانشگاه است؟ و چه راهکارهای عملی در جهت رفع موانع پیش رو و تحقق این رویای دیرینه که شرط لازم سمت گیری تولید علم بسوی تولید ثروت است می توانند موثر باشند؟ اولین حرکتی که دولت در این راستا انجام داد اواخر
۱) نجمه فیروزی ـ ارتباط دانشگاه و صنعت ،تنگناها و راهکارها
اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ اتفاق افتاد. در پی مصوبه ای، دولت از گروهی از متخصصان صنعت در دانشگاه خواست موضوع ارتباط صنعت و دانشگاه را در جهت ایجاد پیوندی نزدیک و مستمر بین مراکز علمی و صنعتی بررسی نمایند. حاصل این بررسی به استقرار دفتر مرکزی ارتباط صنعت و دانشگاه در حوزه معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و آموزش عالی وقت انجامید
.وبه این طریق فعالیت دفاتر ارتباط با صنعت در دانشگاه ها با اهدافی همچون: « ایجاد ارتباط مستقیم و موثر بین واحدهای صنعتی و مراکز آموزشی به منظور اتخاذ سیاست صنعتی صحیح در جهت رسیدن به استقلال و خودکفایی صنعتی و هماهنگی امر آموزش با سیاست مذکور»، آغاز گردید. به منظور تحقق این اهداف طی بخشنامه ای در تاریخ ۶۱/۱۱/۱۲، چهارده وظیفه برای دفاتر ارتباط با صنعت، به دانشگاه ها ابلاغ شد که مهمترین آنها عبارت بودند از:دریافت پروژه های پیشنهادی و مورد نیاز صنایع و انجام تحقیقات در مورد آنها.پیگیری تشکیل کلاسهای بازآموزی شاغلان بخش صنعت در دانشگاه.معرفی کادر علمی دانشگاههای نیازمند به گذراندن دوره های علمی به مراکز صنعتی منطقه.اما علی رغم هزینه ها و تلاشهای صورت گرفته، پس از گذشت بیش از دو دهه شواهد و قرائن، خبرهای خوشحال کننده ای برای ما ندارند. در دو دهه ۶۰ و ۷۰ اوضاع به همین منوال گذشت تا اینکه در ابتدای دهه ۸۰ ایجاد پارکهای علمی و فناوری حلقه مفقوده ارتباط صنعت و دانشگاه بارقه ای از امید را روشن نمود.طرحی که در دنیا سابقه ای ۵۰ ساله دارد و تجربه موفقی در اروپا و آمریکا داشته است
▪ لزوم ارتباط
در دنیای امروز تحقیقات و نوآوری ، کلید بهبود عملکرد اقتصادی و رفاه اجتماعی به شمار می آید. تاثیر فزاینده تحقیق و توسعه بر اقتصاد جامعه موجب شده است که بسیاری از دولتها بکارگیری محقان جوان و جابجایی پژوهشگران بین مراکز علمی و صنعتی را مورد توجه قرار داده و علاوه بر اقدامات معمول، به ساز و کارهای جدیدتری نیز روی آورده اند مانند: تقویت همکاریهای بین مراکز علمی و بخشهای صنعتی، ایجاد مراکز مشاوره ای دانش محور، حمایت از سرمایه گذاران ریسک پذیر، تحرک و جابجایی دانشمندان بین علم و صنعت و توسعه تعاونیهای تحقیقاتی و ایجاد پارکها و مراکز رشد علم و فناوری، به همراه حمایت و تقویت شرکتهای کوچک و متوسط.
در کشور ما، کمتر از ۱% تولید ناخالص ملی به امر تحقیق اختصاص می‌یابد (ذکر این نکته ضروری است که سرمایه‌گذاری کمتر از ۱ درصد تولید بر روی R&D صرفا هزینه است زیرا سود آن کمتر از مقدار هزینه شده خواهد بود.) ۳۴ درصد این اعتبارات پژوهشی به دانشگاهها و موسسات وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت داده می شود و نزدیک ۶۰ درصد آن به وزارتخانه‌ها می رود؛ اما حدود یک یازدهم آن ۶۰ درصد به دانشگاهها برمی‌گردد که رقم بسیار اندکی است.
اما نظام تحقیقاتی ما نیز مشکلات فراوانی دارد. مدل موجود در نظام تحقیقاتی کشور، مدلی مستقل از مشتری واقعی بوده و در آن مشتری دیده نمی شود. پژوهش باید در ارتباط مستقیم با صنعت باشد و بودجه را باید از صنعت بگیرد. باید مدل نظام تحقیقاتی، مدل دادو ستد (عرضه و تقاضا) باشد تا مراکز تحقیقاتی در رقابت با یکدیگر قرار گیرند. باید بدانیم حتی اگر سهم R&D ۲ درصد هم بشود، اما فضای رقابتی سالم در صنعت وجود نداشته باشد، راه به جایی نخواهیم برد. راه حل این مشکل، جایگزین کردن نظام و سیستم قرارداری (مناقصه تحقیقاتی) به جای تخصیص بودجه اعتباری سالانه با هدف ایجاد رقابت بین مراکز تحقیقاتی و حذف تحقیقات با اهداف مبهم است.
▪ ضرورت ارتباط
مطابق آمار و تحقیقات صورت گرفته حدود هشتاد درصد از نیروهای عالم و تحصیل‌کرده در دانشگاه‌ەا هستند و کمتر از بیست درصد در مراکز تحقیقاتی؛ صنایع و شرکت‌ها مشغول به کار می‌باشند. بنابراین نهاد علم یعنی دانشگاه.
فناوری نیز ابزار کمک کننده در جهت رفاه و تسهیلات افراد جامعه است یعنی نهاد صنعت. با این تفاسیر ارتباط علم وفناوری که کی از عوامل مهم در توعه همه جانبه کشورهاست همان ارتباط دانشگاه با صنعت است. ارتباط صنعت و دانشگاه را می‌توان این‌گونه بیان کرد: استفاده از توانمندی‌های دانشگاه در جهت رفع نیازهای صنعت که همگی در راستای توسعه همه جانبه کشور می‌باشد.
دانشگاه و صنعت دو نهاد کلیدی هر جامعه‌ای در دنیائی که بر محور و مدار دانائی در جهان کنونی می‌باشد، محسوب می‌شوند. اگر درگذشته نیازی به برقراری ارتباط بین این دونهاد در جوامع احساس نمی‌شد ولی امروزه لزوم ایجاد چنین ارتباط و تعاملی بین این دو نهاد، بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. ترتیب نیروهای متخصص و کارآمد از سوئی و اشتغال به کار فارغ‌التحصیلان دانشگاه از سوی دیگر مسائلی است که در این زمینه ذهن مسئولان هر کشور را به خود معطوف کرده است.
ارتباط دانشگاه وصنعت می‌تواند تأثیری تعیین کننده در این امر داشته باشد. به این دلیل که این ارتباط اگر به شکل مناسب برقرا شود می‌تواند تأثیر بنیادی بر جای بگذارد. تجربه کشورهای توسعه یافته و صنعتی به ما نشان می‌دهد که بدون وجود این همکاری، رشد و توسعه اقتصادی کشورهای غیر ممکن و حداقل بسیار دشوار است.
مگر نباید مراکز صنعتی و تولیدی که امید فارغ‌التحصیلان دانشگاهی برای حضور در این مکان‌ها هستند با کمک به داشنگاه و یا سفارش به مراکز نیاز خود را برطرف سازند؟ این عملکرد مستقل خصوصاً در بخش صنعت که به‌طور عمده به لحاظ تفکر خاص مدیریتی و امکانات مالی است که متأسفانه در کشور ما به عینه مشاهده می‌گردد، ممکن است در کوتاه مدت برخی مسائل و مشکلات صنعت را رفع کند ولی در مجموع پیامدهائی دارد که مهمترین آن کمرنگ شدن نقش مراکز حرفه‌ای علمی و دانشگاهی است.
در حال حاضر بیشترین ارتباط صنایع با دانشگاه‌ها که به شکلی دائمی و منظم می‌باشد برنامه کارآموزی تابستانی دانشجویان در واحدهای صنعتی است.
نقش و اهمیت دانشگاه بدین دلیل است که چون دانشگاه محل تربیت نیروی انسانی متخصصص و ماهر و به معنای واقعی کلمه است و اگر این نیروی متخصص بتواند دانش و مهارت خود را در عرصه تولید و صنعت به کار برد، موجب پیشرفت خواهد شد، اما درحال حاضر دانشگاه ما از سه وظیفه تولید دانش، انتقال دانش به نسل جدید و همچنین نشر و اشاعه دانش به‌طور عمده بر انتقال دانش تأکید دارند. البته تولی دانش در دانشگاه‌های ما در مراحل اولیه است و هنوز بومی‌سازی شده و در حد و اندازه شایسته‌ای نیتس.در اقع ما یکسری دانش را از کشورهای دیگر می‌گیریم و به دانشجو انتقال می‌دهیم. چنین دانشجوی می‌تواند در بخش‌های صنعت خدمات جامعه قرار بگیرد؟ اگر این‌گونه نباشد جامعه دچار مشکل است که به عینه در کشور قابل مشاهده است. (۱)
● نقش دولت و دانشگاه و موسسات پژوهشی و کاربردی در توسعه صنعت
▪ پارکهای علمی و فناوری:
پارکهای علمی و فناوری در جهان قدمتی ۵۰ ساله دارد و اکثر دانشگاههای معتبر دنیا برای ارتباط با صنعت به سراغ این پارکها رفته اند. چراکه فعالیت انجام شده از نوع تحقیق و توسعه(RD) بوده و ارتباط نزدیکی را با شرکتها بوجود می آورد. در این مسیر « پارک پژوهشی مثلثی» کارولینای شمالی در آمریکا و « پارک علمی کمبریج» و « هریوت وات» در انگلستان پیش قدم بودند. امروز پس از گذشت ۵ دهه بیش از ۸۰۰ پارک علمی، تحقیقاتی و فناوری در بیش از ۵۵ کشور دنیا فعالیت می کنند که اکثر آنها توسط دانشگاهها پایه گذاری شده یا وابسته به آنها می باشند. در ایران نیز مدتی است به پارکهای علمی توجه بیشتری شده است بطوریکه اکنون حدود ۸ پارک علمی و فناوری و ۲۸ مرکز رشد در استانهای مختلف به ثبت رسیده اند. که البته برای پیدا کردن جایگاه واقعی خود به زمان بیشتری نیاز دارند.
۱- علیرضا کاسگری ـ ضرورت ایجاد ارتباط دانشگاه ا صنعت ـ ماهنامه نساجی امروز
▪ کانون های تفکر( tank think):
بطور کلی کانون های تفکر، مراکز مستقل سیاست پژوهی و استراتژی پردازی هستند که با بهره گیری از خبرگان جامعه و جمع آوری آرای آنها درواقع به مثابه پلی میان آنان و دولت عمل می کنند و تصمیمات و سیاست های کاربردی و مشخصی را به مسئولین پیشنهاد می دهند. هدف دیگر کانونهای تفکر، ایفای نقش یک مرجع مستقل و ارزیابی نقادانه سیاست ها و برنامه های دولت یا دستگاه سیاستگذار است.یکی از بهترین حوزه های فعالیت کانونهای تفکر دانشگاهها هستند که می توانند در جهت تقویت و گسترش نقش خود به عنوان ناظری آگاه بر نظام ملی تکنولوژی و صنعتی کشور گام بردارند. و در تکمیل چرخه دولت، دانشگاه و صنعت نقش کاتالیزوری موثر را بازی نمایند.
هدفدار بودن پژوهش‌ها و کیفیت بالای فعالیتها و محصولات و رضایت شغلی حاصله، یکی از راههای جلوگیری و یا کاهش فرار مغزها می‌تواند باشد. نیروهایی که غالباً نه فقط به خاطر دستمزد بالا، بلکه به خاطر کارهای عالی‌تر و جدیدتر که از تکنولوژیهای نو بهره می‌گیرند به خارج می‌روند، دیگر تمایلی به مهاجرت نخواهند داشت. در این مقاله به برخی چالش‌های صنعت نرم‌افزار اشاره می‌شود، سپس وضعیت و جایگاه دانشگاه در نرم‌افزار بررسی گردیده و در نهایت تأثیرات متقابل صنعت و دانشگاه در حوزهٔ نرم‌افزار به همراه راه‌حل‌های پیشنهادی ارائه می‌شود. (۱)
● تعاملات دولت ، صنعت و دانشگاه بر توسعه ملی
امروزه دانش به عنوان «منبعی» ارزشمند و استراتژیک و نیز یک «دارائی» مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند، امری سخت و بعضا ناممکن است. در این نگرش، دانش همچون منبعی ارزشمند در کنار منابع کار، زمین و سرمایه که پیشتر در اقتصاد مورد توجه بود و نیز به عنوان دارائی پرمایه‏ای مطرح شده است. در چنین ساختارهائی، دیگر صنعت، محور نیست، بلکه محور، دانش است که در آن دانشکاران Knowledge Workers به کار مشغول‏اند و تبع آن نوع کارها در سازمانها به کارهای دانشی Knowledge Work در حال تغییر است.
مدیریت دانش، فرایند کشف، کسب، توسعه و ایجاد تسهیم، نگهداری، ارزیابی و بکارگیری دانش مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند مناسب بین منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمان صورت می‏پذیرد.
مدیریت دانش بر سه موضوع اصلی، انسان، ساختار و فناوری اطلاعات و ارتباطات تاکید دارد و تلاش می‏کند با ایجاد ساختار و فرایندهای مناسب و زیرساختارهای تکنولوژی لازم در سازمان و نیز با محور قرار دادن انسان و آماده‏سازی او به عنوان دانشکار، با کسب و تولید و نیز استفاده صحیح از منبع دانش، به هدفهای سازمانی دست یابد، در این راستا دولت، صنعت و دانشگاه هر یک هم برای خود و هم برای دیگر بخشها وظائف و اقداماتی را در چارچوب موارد یاد شده فوق درخصوص مدیریت دانش باید انجام دهند، تا از این طریق امکان و زمینه تحقق سازمان و جامعه مبتنی بر دانش فراهم شود.
برخورد هوشمندانه با منبع دانش، عاملی مؤثر و مهم در موفقیت سازمانها به شمار می‏رود. سازمانهایی در آینده موفق خواهند بود که بتوانند با ایجاد زیرساختها، فرایندها و آماده‏سازی همکاری خود به عنوان دانشکاران از این دارایی و منبع کلیدی به درستی استفاده کنند.
با این دید می‏توان گفت مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی ایران در دو بخش کلی می‏توانند با مراکز خدمات فنی و مهندسی در تعامل و همکاری و مشارکت باشند:
ـ علی اکرمی فر – نقش دانشگاه و موسسات پژوهشی کاربردی در توسعه صنعت نرم افزار – پایگاه اطلاع رسانی
۱) کارهای مطالعاتی و دانش‏اندوزی
۲) انجام تحقیقات کاربردی
در عصر حاضر میزان توسعه فناوری از عوامل اصلی تمایز بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است. دانشگاه و موسسه‏های پژوهشی با ورود صنعت می‏توانند از نهاد درون‏گرا و نخبه‏پرور و محدود به نهادی برون‏گرا که پاسخگوی همه نیازهای کشور در سطوح قابل قبول بین‏المللی باشد، تبدیل شوند. برای به وقوع پیوستن حقیقت مذکور، ابزارهای بازاریابی و تجاری‏سازی محصولات پژوهشی و تحقیقاتی می‏توانند نقش عمده‏ای را ایفا نمایند. مراکز و موسسه‏های تحقیقاتی که به طور عمده دولتی بوده، معمولا خدمات زیربنایی تحقیق و توسعه و امکانات بازاریابی، تجاری‏سازی و انتقال فناوری را برای صنایع فراهم می‏آورد. حمایت دولت از واحدهای بازاریابی و تجاری‏سازی این موسسه‏ها موجب افزایش سطح علم و فناوری صنایع کشور و در نتیجه بهبود شاخصهای علم و فناوری خواهد شد.
صنعت معمولا به دنبال فناوری‏ها، روشها و موادی است که مبتنی بر نوآوری‏های محصول، کارایی فرایند و بهبود فناوری اطلاعات و مدیریت باشند. این پیگیری و استفاده از فناوری‏های جدید نیازمند واحدهای بازاریابی و تجاری‏سازی قوی در موسسه‏های پژوهشی و مراکز دانشگاهی است.
ـ نوآوری یعنی تحقق ایده، یعنی این که ایده‏ای وارد عالم عمل شود و نوآوری تکنولوژی یعنی این که ما یک ایده فنی یا عملی داشته باشیم و آن ایده را از طریق فرایندی که ممکن است از مفهوم «توسعه» عبور کند، به تولید معمولا نیمه صنعتی و بعد از آن به بازار رسانده برسانیم.
ـ مراکز پژوهشی و دانشگاهی کشور به عنوان کانون تفکر و تولید علم و تحقیقات جدید، چنانچه میل به رقابت و بقا در بازارهای بین‏المللی و داخلی داشته باشند، ناگزیر از ایجاد واحدهای بازاریابی و تجاری‏سازی برای رساندن محصولات پژوهشی، به صنعت و بازار می‏باشند.
ـ بنگاه اقتصادی اعم از کوچک یا شرکت‏های چندملیتی دارای سه عنصر اساسی هستند: دارائی‏های پولی، دارائی‏های ملموس و دارائی‏های غیرملموس. این عناصر تشکیل‏دهنده ارزش دارائی‏های یک بنگاه اقتصادی هستند به عبارتی می‏توان گفت که جمع این ارزش‏ها مساوی ارزش بنگاه اقتصادی است.
ـ فرایند انتقال و توسعه فناوری در کشورهای توسعه یافته جدید و در حال توسعه همواره تابعی از رویکردها و راهبردهای کلان توسعه اقتصادی و صنعتی این کشورها بوده است. درجه و میزان موفقیت نیز متناسب با دقت در تعیین اهداف برنامه های توسعه، تعهد دولت‏ها در اجراء، کنترل، اصلاح مستمر آنها و همچنین میزان توجه دولتها بر استفاده حداکثر از توانمندی‏های انسانی و مالی داخلی و خارجی در راستای رقابت‏پذیری محصولات و فناوری‏های خود می‏باشد.
ـ دولت‏ها در راه‏اندازی چرخه اقتصاد برای تولید کالا، خدمات و تولید علم و فناوری مجموعه‏ای از راهبردها، سیاست‏ها، نظامات، ساز و کارها، نهادها، موسسات، پشتیبانی‏ها، ابزارها و قوانین و مقررات را با اهداف و وظایف خاصی سازماندهی و به اجرا درمی‏آورند تا روابط و تعاملات بین نظامهای تولید کالائی را با نظامهای تولید علم و فناوری تنظیم نمایند.
انتقال تکنولوژی از سازمانهای تحقیقاتی به صنعت فرایندی پیچیده و غیرخطی است و نتیجه روابط چندبعدی بین بخش علمی و صنعت می‏باشد که همه بازیگران در آن با هم تعامل دارند.
نهادهای انتقال تکنولوژی که سطح مشترک سیستماتیک و پیوسته‏ای را بین بخش علمی و بنگاهها ایجاد می‏کنند، یکی از ابعاد ارتباط بخش علمی و صنعت می‏باشند.
در این میان دانشگاه و صنعت به عنوان دو پایه بنیادین جامعه و پیش‏برنده ماشین توسعه در کشور باید ارتباطی درست، منظم و پیوسته با یکدیگر برقرار کنند و در نهایت اینکه همکاری‏های سه جانبه دولت، دانشگاه و صنعت باید بتواند تنظیم‏کننده و تسهیل‏کننده فعالیت‏های برنامه‏ریزی شده و طراحی شده جامعه در دستیابی به اهداف عالی توسعه باشد.
ـ رشد روزافزون رقابت در سطح بین‏المللی، تغییرات سریع تکنولوژی، لزوم توجه به افزایش نوآوری، کارایی و ایجاد ثروت در جامعه، ضروری می‏نماید که دولتها به صورتی فعال با دانشگاهها و صنعت همکاری و تعامل بین سازمانی داشته باشند.
اینگونه همکاری‏ها و تعاملات بین سازمانی می‏تواند مزایای زیادی نظیر پیشرفت‏های تکنولوژیکی، کاهش هزینه‏ها، تولید بیشتر دانش و غیره را برای جامعه به همراه داشته باشند. این امر برای دانشگاهها نیز می‏تواند مزایای زیادی داشته باشد که ازجمله آنها می‏توان به منابع مالی مکتسبه ناشی از اجرای پروژه‏های تحقیقاتی، دادن لیسانس‏ها و غیره اشاره کرد. در مجموع، اعتقاد بر این است که چنانچه فعالیت‏های همکاری میان دانشگاهها و سازمان‏ها به درستی و به گونه‏ای اثربخشی مدیریت شوند منافع حاصله نیز حداکثر خواهند بود.
▪ وظیفه و تعهد دانشگاه
دانشگاهها از یک سو تامین کننده نیروی انسانی متخصص در سطح عالی هستند و از سوی دیگر بسیاری از ‏تواناییهای علمی، تحقیقاتی و آزمایشگاهی در آنجا متمرکز شده است. بنابراین دانشگاه به عنوان
مجموعه ای ‏آکادمیک که به طور مستمر پردازش علمی و پژوهشی در آن صورت می گیرد، می تواند تقویت کننده نهاد صنعت باشد و از این طریق است که صنعت و اقتصاد در یک جامعه می تواند توسعه و ارتقا ‏یابد.
در فرایند انتقال تکنولوژی، دانشگاهها می توانند هم در تشخیص تکنولوژی مناسب و هم در یادگیری تکنولوژی ‏خارجی و تولید تکنولوژی فعالیت کنند و فعالیت دانشگاهها نباید صرف تولید مقاله باشد. صنعت باید نیازهای ‏خود را از دانشگاه بخواهد و دانشگاه نیز انعطاف لازم را از خود نشان دهد تا در نهایت یک الگوی مناسب ایجاد ‏شود. ‏
نقش آموزشی دانشگاه در فرایند توسعه، بر پایه تربیت نیروی انسانی به عنوان کلید راهگشای توسعه صنعتی، استوار است.
نقش تحقیقاتی آن نیز در تحقیقات بنیادی و کاربردی که شرط لازم برای موفقیت توسعه صنعتی ‏است تبلور می یابد. ‏
بر اساس نظر متخصصان، دانشگاه به عنوان نهاد عرضه کننده دانش و تولید نیروی انسانی وظایفی به شرح زیر دارد:‏‏
ـ ‏تولید برنامه های جدید و کارآمد آموزشی به گونه ای که نیازهای کنونی و آینده جامعه را با توجه به ‏افزایش نیازها، تغییر سطح زندگی و روند افزایش توقعات، پاسخگو باشد.‏
ـ انجام پروژه های تحقیقاتی (بنیادی - کاربردی و توسعه ای)‏
ـ‏ برگزاری دوره های کوتاه مدت و بلند مدت کاربردی برای صنایع
ـ انتقال و بومی سازی دانش و تبدیل آن به تکنولوژی برای استفاده صنایع
ـ نیاز سنجی آموزشی و تحقیقاتی صنایع مستقر در مراکز رشد فناوری و تولید علم برای رفع موانع ‏و مشکلات و راهکارهای توسعه
ـ بهبود کیفیت و ارتقای استانداردها و شیوه های آموزشی و پژوهشی در سطح ملی
به این ترتیب حرکت در چارچوب موارد یادشده توسط دانشگاه از جمله مهمترین تعهدات دانشگاه به حساب می آید. ‏این اقدامات می تواند توسعه صنعتی را به دنبال داشته ‏باشد.
به دنبال جهانی شدن ‏اقتصاد و توسعه فرهنگی در سطح بین الملل و با تغییر الگوهای مصرفی جوامع و تغییر انتظارات اقشار ‏مختلف،نقش دانشگاهها در پاسخگویی به نیازهای روبه افزایش جوامع مختلف از جمله کشور ما، بیشتر از هر زمانی با اهمیت می نماید. بنابراین یک نوع توافق چند ‏‎منظوره بین دانشگاه و جامعه می بایست ایجاد شود، در غیر اینصورت توسعه اجتماعی کم رنگ می شود .‏
تولید نشریات علمی و انتشار مقالات مفید و کاربردی در مجلات علمی که از فعالیتهای علمی ‏مراکز دانشگاهی به حساب می آید، می تواند در توسعه صنعتی و ارتقای کیفیت زندگی جوامع نقشی موثر داشته باشد. ‏مراکز دانشگاهی همچنین به ترویج و اشاعه آموزش عالی و تخصص های فنی می پردازند که خود به عنوان ‏موتور محرکه توسعه صنعتی، نقشی مهم ایفا کند.‏
▪ وظیفه و تعهد صنعت
صنعت به عنوان مصرف کننده علم و تکنولوژی باید ارتباط تنگاتنگی با دانشگاه داشته باشد و برای به کارگیری بهینه ‏از دانش تولید شده و تکنولوژی به وجود آمده، از آن استفاده کند.‏
موارد زیر فعالیتهایی است که باید صنعت به آن توجه کند:‏
ـ تامین نیروی انسانی از بین افراد تربیت شده در دانشگاهها، با توجه به مهارت و قابلیت فردی آنها
ـ کاربردی کردن دانش تولید شده و تکنولوژی
ـ تجاری کردن تحقیقات کاربردی و توسعه ای
ـ دسته بندی مشکلات و موانع موجود در تولید، ایده های قابل تبدیل به تولید و سفارش آنها به دانشگاهها ‏و مراکز تحقیقاتی برای بررسی و تحقیق در ارتباط با آنها
ـ ارتقای کیفیت محصولات تولیدی و اجرای سیستم های مدیریت کیفیت
ـ بررسی راهکارهای توسعه محصول و استفاده از نوآوری ها برای رقابت در بازارهای ‏جهانی
ـ شناسایی بازارهای هدف برای تامین نیاز مصرف کنندگان و رقابت در عرصه جهانی جهت انتقال و توسعه ‏تکنولوژی و تجاری ساختن نتایج تحقیقات و نوآوریها(۱)
▪ موانع برقراری ارتباط صنعت و دانشگاه‏
از وقتی که دانشگاهها بوجود آمده اند، تحقیقات نیز در کنار آنها رشد کرده و تحقیقات علمی- تخصصی ارزشمند موجب به کمال رسیدن ‏یک موضوع یا تئوری علمی شده است. متاسفانه در کشور ما این مهم کمتر مدنظر قرار گرفته است و در ‏دانشگاهها سیستم مناسبی برای تحقیق وجود ندارد. تاکنون برنامه های متنوع و روشنی در نظر گرفته نشده است که افراد در حال تحصیل و فارغ التحصیل شدگان را به تحقیق وادارد. تحصیل‏کرده ها از دل صنعت بیرون نیامده اند تا کارآزموده باشند و استادان دانشگاهها که به تحقیق می پردازند بیشتر کسانی هستند که از صنعت اطلاعات کمی دارند. از طرفی هر چند اکثر دست اندرکاران اصلی صنعت کشورمان ‏فارغ التحصیلان دانشگاهها هستند ولی وقتی همین فارغ التحصیلان به مسئولیتی می رسند با دانشگاه بیگانه اند.‏
اکنون در موقعیتی هستیم که دانشجو، استاد و دانشگاه به دلیل دوری از صنعت از آن آگاهی زیادی ندارند. صنعت ‏نیز دانشگاه را در امور صنعتی، کم تجربه می پندارد و برنامه ریزی مستمر ‏نیز در انسجام آنها نقشی اندک دارد.‏ بنابراین می توان نتیجه گرفت که محدود بودن ارتباط دانشگاه با صنعت منجر به آن شده که تحقیق و نوآوری در صنعت کمتر بوجود آید و اتکا به تکنولوژی خارجی ادامه پیدا کند.
۱- صدر اله البرزی – نگاهی به همکاریهای دولت ، دانشگاه و صنعت برای توسعه ملی
● نتیجه گیری و پیشنهاد
▪ نتیجه گیری
به طور کلی می‌توان گفت علی‌رغم نقش اساسی حمایت دولت، پیوند دانشگاه با صنعت تنها با سازوکارها و شیوه‌های اداری، چه در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و چه در وزارتخانه‌های صنعتی، تحقق نیافته و نخواهد یافت و از طرفی ارتباطات سازمان نیافته و حمایت‌های غیرهدفمند دولت نیز به دستاوردی منتج نخواهد شد. در هر صورت اگر بخواهیم خلا‌ بزرگ بین دانشگاه و صنعت را برطرف کنیم می‌بایست به راهکارهای زیر توجه کرد:
▪ ارجاع مسائل و مشکلا‌ت و پروژه‌های مورد نیاز صنایع به دانشگاه‌ها
ـ بازخورد نتایج اجرای پروژه‌ها به دانشگاه پس از اجرای تحقیقات و انجام پروژه‌های صنعتی توسط دانشگاهیان برای رفع نواقص و بهبود روش‌ها و رویه‌ها
ـ جذب کارآموز از دانشگاه توسط صنایع
ـ آشنایی مدیران صنایع با عوامل انگیزشی دانشگاهیان برای انجام پروژه‌های تحقیقاتی بخش صنعت
ـ تفویض اختیار به مدیران صنایع برای انجام پروژه‌های تحقیقاتی
ـ همفکری و رایزنی در خصوص مشکلا‌ت مختلف صنایع بین مدیران صنایع، به منظور استفاده از تجارب بدیهی است تدوین استراتژی‌های لا‌زم برای تحقق این راهکارها برعهده برنامه‌ریزان و سیاستگذاران کشور می‌باشد و نقش آنها به عنوان قوام ‌بخش این ارتباط می‌تواند تعیین‌کننده باشد
دانشگاهیان باید بدانند که تحقیق و پژوهش وقتی مطلوب است که در راستای توسعه ملی کشور باشد و هر پروژه ای به صرف تحقیق بودن مطلوبیت ندارد؛ نهادهای علمی و تحقیقاتی کشور باید بطور کامل و آشکار در خدمت اقتصاد و تجارت قرار گیرند.
در مقابل مدیران صنعت نیز باید بدانند که از فعالیتهای تحقیقاتی نمی توان انتظارات آنی داشت. فعالیتهای تحقیقاتی هم نتایج ملموس زیادی داشته و هم سرمایه نامحسوس محسوب می شوند و ممکن است گاهی یک طرح تحقیقاتی همه هزینه های صرف شده یک شرکت در زمینه تحقیقات را جبران کرده و سود سرشاری را نصیب آنها نماید.
فعالیتهای تحقیقاتی جزء فعالیتهای ریسک پذیر بوده اما این خصیصه نباید عامل بازدارنده ای برای شرکتهای صنعتی باشد.
رمایه گذاری در امر پژوهش سرمایه گذاری برای آینده است.
مدیران تحقیق و توسعه مراکز صنعتی باید با مراکز تحقیقاتی مرتبط، ارتباط فعال داشته باشند و در تحقیقات مشترک با دیگر واحدهای تحقیق و توسعه شرکت نمایند.
بنگاههای اقتصادی باید به این نکته توجه کنند اگر انتقال فناوری بدون R&D باشد فقط منجر به خرید دستگاه و تجهیزات می شود
پیشنهادهای عملی برای تقویت ارتباط دولت صنعت و دانشگاه
۱) اعطای مدرک معتبر در مقابل کار تحقیقاتی دانشجویان و متخصصان جامعه در صنعت
در اغلب کشورهای ‏صنعتی به فعالیتهای تحقیقاتی که دانشجویان و غیره در صنعت انجام می دهند، مدارک معتبر داده می شود که ‏معادل مدارک دانشگاهی است. این روندی ملی در جهت ایجاد انگیزه برای کارهای صنعتی است و در نهایت ‏منجر به توسعه یک رابطه نزدیک بین صنعت و دانشگاه می شود.‏
البته در کشور ما مراکزی از قبیل پژوهشگاه مواد و انرژی، پژوهشگاه نیرو، مرکز تحقیقات پلیمر هستند که اقدام به پذیرش ‏دانشجو و اعطای مدرک می کنند ولی اولا" تعداد این مراکز کم است و ثانیا" مدارک آنها نیز عملا" معادل مدارک ‏دانشگاهها دانسته نمی شود.‏
۲) ارتقای درجه علمی اساتید دانشگاه بر مبنای همکاری آنها با صنعت:
این امر باید توسعه یابد، زیرا همکاری اساتید دانشگاهها با صنعت ‏یکی از ارکان اساسی پیشرفت صنایع است. ‏
۳) صنعت در ایجاد رشته های جدید دانشگاهی مشارکت کند:
امروزه همگام شدن صنایع با منابع این مقاله در دفتر ماهنامه موجود است.
پیشرفتهای ‏سریع تکنولوژی، نیازمند همراهی دانشگاهها است. صنعت بایستی به تحولات سریع تکنولوژی توجه کند و ‏دانشگاه نیز رشته ها و واحدهای درسی خود را متناسب با پیشرفتهای تکنولوژیک، بهبود بخشد.‏
۴) دروس دانشگاهی باید مبتنی بر نیازهای جامعه صنعتی کشورها باشد که این امر مستلزم ‏دانستن اطلاعات تجربی در کنار دانش های تئوریک است.‏
دکتر محمد بالازاده
منابع و ماخذ:
۱- شفیعی، مسعود. ارتباط صنعت پتروشیمی با دانشگاه‌ها. انتشارات دانشگاه صنعتی امیرکبیر - ۱۳۸۴.
۲- انتظاری، یعقوب، تعامل علم - صنعت در چارچوب نظام ملی توسعه دانش - نشریه مجلس و پژوهش، سال ۱۰، شماره ۴۱.
۳- سپهر محمدنوری، مدیریت ارتباط دانشگاه با صنعت در ایران و جهان، نهمین کنگره سراسری همکاری‌های سه‌جانبه دولت، صنعت و دانشگاه برای توسعه ملی - ۱۳۸۴.
۴- شفیعی، مسعود، بررسی تطبیقی ارتباط صنعت و دانشگاه در جوامع توسعه‌یافته و در حال توسعه، نهمین کنگره سراسری همکاری‌های سه‌جانبه دولت، صنعت و دانشگاه برای توسعه ملی - ۱۳۸۳.
۵- شجاعی - محمدرضا، تعامل دانشگاه و صنعت و نقش آن در توسعه اقتصادی، نشریه مجلس و پژوهش، سال ۱۰، شماره ۴۱.
۶- محسن‌زاده، علی‌اکبر، مقدمه‌ای بر تاریخچه صنعت و دانشگاه در ایران و جهان، سومین کنگره همکاری‌های دانشگاه، صنعت و دولت برای توسعه ملی
۷ - Duncan D. “Partnership Between Industry and Academia in Information technology”, California state university.
۸ - Tessler S, Barr A, “Software R&D Strategies of Developing Countries”, Stanford Computer Industry Project. –